کد | bk-46128 |
---|---|
نوع | کاغذی |
عنوان | واگویهها: مجموعه شعر |
نویسنده | مهدی محمدزاده |
ناشر | انتشارات توانمندان |
محل نشر | قم |
سال انتشار | 1400شمسی |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد جلد | 1 |
تعداد صفحه | 120 |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
موضوعات | شعر فارسی– قرن 14 ، Persian poetry — 20th century |
شابک | 978-622-6216-59-3 |
چکیده |
سخن ناشر طرح پشت جلد این کتاب را خانم کوثر بوغنمه ساکن روستای ملاشیه شهر اهواز که دارای معلولیت قطع نخاع میباشد با دهان کشیده است. این طرح زیبا نشان از توانمندیهای این افراد و ذوق و هنر و انگیزه عالی آنان دارد و باعث خوشحالی است که شاعر طراحی جلد را به هنرمند دارای معلولیت شدید حرکتی سپرده است. شعرهای این کتاب دارای ویژگیهایی است که به دوره جدید شعر فارسی تعلق دارد. علی اسفندیاری (متولد در دهکده یوش در شهر نور به سال 1276 و درگذشت در تهران به سال 1338) شاعری بود که در جوانی نام نیما یوشیج را بر خود نهاد. او و برادرش دوره ابتدایی را در زادگاه خود گذراندند و برای ادامه تحصیلات به مدرسه سنلوئی تهران فرستاده شدند. معلم فارسی آنان، شاعر بود و در گرایش نیما موثر بود. نیما در ابتدا به شیوه سنتی شعر میگفت. اما پس از آشنایی با تاریخ و ادبیات فرانسه و تحولات در تاریخ ادبی فرانسویان، تصمیم گرفت در شعر فارسی هم تغییراتی به وجود آورد. از شعر شروع کرد، زیرا با شعر مأنوستر و آشناتر بود و با بر هم زدن نظم ساختاری شعر فارسی، فصلی نوین و جدید در شعر فارسی گشود. بیش از ده سال طول کشید تا نیما ایده و سبک خود را پختهتر سازد و به تدریج شعر نیمایی در فرهنگ و جامعه جا باز کرد. پس از شهریور 1320، شاعران جوانی ظهور کردند که به سبک نیما شعر میسرودند؛ فریدون توللّی و نادر نادرپور از اولین شاعران پیرو سبک نیما بودند. سپس اشخاص دیگر چون مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو و سیاوش کسرایی به عنوان نسل دوم پیروان سبک نیما با ارائه اشعاری جذاب درخشیدند. شعر نیمایی همان شعر آزاد Free verse است که در کشورها و فرهنگهای مختلف به شکلهای مختلف عرضه شده است. این نوع شعر مقید به وزن و قافیه نیست. گاهی از آرایش صوری کلمات شعر در صفحه کاغذ برای ساختن شکلی یا تأکید بر کلمات و عباراتی خاص و ارتباط آنها با یکدیگر استفاده میشود. این نوع شعر یا حداقل شاخهای از آن را گاه شعر سپید (سفید) نامیدهاند. البته برخی نام شعر سپید را نادرست دانسته و معتقدند این نوع شعر را باید «شعر منثور» نامید. شعر سپید یا شعر منثور به صورت پراکنده در دهههای 1290 و 1320 وجود داشته؛ اما در دهههای 1330 تا 1350 در حاشیه شعر نیمایی رشد و گسترش یافت و در دهههای 1360 و 1370 شعر نیمایی را به حاشیه راند و خود در محور اصلی قرار گرفت. هر چند، نوع تخیّل در شعر نیمایی و منثور، به یک سان، مورد توجه قرار میگیرد، اما تکیه بر مسائل سیاسی و اجتماعی در شعر منثور به اندازه شعر نیمایی نیست. اغلب در ایران، اینگونه شعرها را «شعر نو» مینامند، البته نو بودن آن به معنای عدم کهنگی نیست بلکه در مقابل شعر سنتی است. بعضی «شعر نیمایی» را عنوان بهتر برای این دسته از اشعار میدانند. شعر نو همواره در حال توسعه و رشد بوده؛ به طوری که در دهههای جدید شاعران جوان بیشتری به این سبک رو آوردهاند. مهدی محمدزاده شاعر جوانی است که به این سبک علاقهمند است و سوژههای بسیاری را در این قالب سروده است. سوژههای انتخابی ایشان اغلب اجتماعی و بیان کاستیها و گلایه و شکایت از کمبودها، ظلمها و تبعیضها است. به دلیل قوتهایی که در شعرهای آقای محمدزاده هست تصمیم گرفتیم این مجموعه را منتشر کنیم؛ هدف اصلی انتشارات توانمندان معرفی توانمندیهای افراد هنرمند و فعال اجتماعی به مردم این سرزمین و سپس به جهان است. آشنایی پژوهشگران و هنرمندان با این سرمایه ملی پیامدهای مثبت بسیاری را در پی خواهد داشت و موجب افزایش اعتبار ایران و ایرانیان میشود. انتشارات توانمندان --------------------------- مقدمه شعر؛ محصول خیزش روح، عبور از بن بستها و حصارها و نظاره از افقی بالاتر و جریان و رایحهای از حقیقت از طریق دل و اندیشه شاعر است. شعر؛ واگویهی آرمانخواهی شاعر و از منظر او انعکاس فاصلهای است از آنچه میتواند و باید، با آنچه تحقق یافته است. شاعری، نه فن کنار هم چیدن کلمات موزون؛ بلکه صیقل دادن دل و جان برای دریافت الهامات آسمانی و شعر نمادی از حالت روحی لطیف و سیال شاعر در آن لحظات و نزول آن در قالب کلمات بر لوح دل، زبان و قلم است. چه بسیار لطایف حکمی، اخلاقی، سیاسی و انسانی در قالب اشعار، عبارات، قصاید، غزلیات و مثنوی از طریق بزرگان شعر و ادب این سرزمین اهورایی برای بشریت به یادگار گذاشته شده و بخش مهمی از تاریخ و هویت انسانی ما را شکل داده است. برای همه اهل ادب به ویژه جوانانی که با روح بلند و پاک خود و در قالب شعر، آرمانهای بلند فطری و جهانی بشریت را زنده نگه داشتهاند و ترویج مینمایند سلامتی و موفقیت هر چه بیشتر آرزومندم. محمود احمدی نژاد ------------------------------ پیشگفتار گاهی بودن در نبودن است. گاهی ماندن در رفتن است. گاهی شدن در نشدن است. وقتی کودک بودیم؛ بعد از اینکه زمین میخوردیم و سر زانوهایمان خراش بر میداشت، بی درنگ و غیر ارادی فریاد می زدیم؛ آه! آنچه که در این مجموعه میخوانید مختصری از جنس همان آه هاست که ممکن است وسط بازی روزگار از نهاد هر انسانی بلند شود. بدیهی است که به مرور جراحتها عمیقتر میشوند و ممکن است سر زانوی دل ما پر شود از وصلههایی که هر کاری کنند نچسبد. لازم است ضمن قدردانی از جناب آقای نوری مدیر پرتلاش و دغدغهمند انتشارات توانمندان، یاد کنم از: – دکتر محمود احمدی نژاد خادم مردم که با وجود تمام مشغلهها، برای مطالعه دقیق این مجموعه بزرگواری کرد، وقت گذاشت و این مجموعه را به مقدمه مزین نمود. – خواهر ارجمند سرکار خانم زینب قهرمانی، دکتر مرتضی رحیمی یگانه و برادر محمدحسین حیدری که هریک به طریقی برای به سرانجام رسیدن این مجموعه، بعد از خداوند معین، هرجا که لازم بود بی منت و بی بهانه کمکم کردند. در آخر بیش از آنکه بخواهم از همت خانم کوثر بوغنمه (نقاش طرح جلد) به جهت غلبه بر شرایط ناگزیر حرفی بزنم، باید از هنرمند توانمند سرکار خانم مونا عبدالحسین مزرعی یاد کنم که این روزها از عمق جان به کوثرها سرمشق زندگی میدهد و طرح چگونه بهتر زیستن را برایشان به بهترین وجه ممکن ترسیم میکند. منی که جز روزگار ـ آنگونه که باید ـ معلمی نداشتهام، خیلی خوب میدانم و درک میکنم که آدمیزاد بدون سرمشق، از خط بیرون میزند، خط خوردگی پیدا میکند و حتی گاه ممکن است مثل من کج و کوله شعر بگوید… فلهذا خوشبحال کوثر و کوثرها که سرمشق دارند. در مکتب ما رکنِ وفا، عینِ سجود است هر جا که وفا نیست، فراز است و فرود است هر کو نکند فهم در این نکته به تحقیق گاهی به قیام است و گهی رو به قعود است مهدی محمدزاده بهار 1400 |
تاریخ ثبت در بانک | 19 تیر 1400 |
فایل پیوست |