کد | bk-22541 |
---|---|
نوع | کاغذی |
عنوان | البرصان و العرجان و العمیان و الحولان |
نویسنده | عمرو بن بحر الجاحظ |
ناشر | دارالجیل |
محل نشر | بیروت |
سال انتشار | 1410قمری |
زبان | عربی |
قطع | وزیری |
چکیده |
عمرو بن بحر مشهور به جاحظ (درگذشت 255ق) کتابی درباره آسیبهای پوستی، حرکتی و نابینایی نوشت که با مشخصات زیر منتشر شده است این کتاب قدیمیترین کتاب درباره معلولیت و معلولان در فرهنگ اسلامی است. البرصان و العرجان و العمیان و الحولان، عمرو بن بحر الجاحظ، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، بیروت، دارالجیل، 1410ق/ 1990م؛ زبان عربی. کد کنگره 3714PJA/ ب 4 ج2 درباره نویسنده: ابوعثمان عمر بن بحر معروف به جاحظ، متکلم و ادیب معتزلی در بصره زاده شد. در تعیین تاریخ ولادت او بین سالهای 150، 146 و 160ق اختلاف نظر وجود دارد. وی در لغت و ادبیات شاگرد ابوعبیده، اصمعی و ابوزید انصاری و در کلام شاگرد نظّام و مصاحب و هم مباحثه حنین بن اسحاق و سلمویه میباشد. جاحظ گرایش سیاسی مشخصی نداشت و غالباً تابع جریانهای حاکم بود. کتابهای خود را به درباریان تقدیم میکرده و صله میگرفت و تا آخر عمر به این روش ارتزاق مینمود. او در جوانی در بغداد و مدتی نیز در سامرا اقامت داشت. سپس به بصره بازگشت، همچنین به دمشق و انطاکیه نیز سفر کرد. جاحظ دارای هوش بسیار و حافظهای قوی بود. به گفته مبرّد، وی شیفته مطالعه بود و وقتی کتابی به دست میگرفت تا تمام آن را نمیخواند کنارش نمیگذاشت. جاحظ در کلام، ادبیات عرب، حدیث، تفسیر، تاریخ و حتی علوم طبیعی سرآمد و در فنون گوناگون صاحب تألیف بود. وی توان آن را داشت که به صورت مستدل با زیرکی به اثبات مطلبی بپردازد و سپس با همان روش به ردّ آن اقدام نماید. جاحظ به دروغپردازی شهرت داشت و احادیث را به سخره میگرفت. خواهرزادهاش، یموت بن مزرّع او را بیدین خوانده است. با وجود این گفتهاند کتابهایش دارای الفاظی شیوا و ساده است و در آنها تناسب معنا و لفظ از هر نوعی (عامیانه، ادبی و غیره) حفظ شده است و با داشتن برخی انحرافات، نقش مهمی در روشنسازی اذهان دارد. جاحظ به محتوای برخی آثاری که مینگاشت هیچگونه اعتقادی نداشت و صرفاً در قبال پولی که دریافت میکرد به نگارش آنها اقدام مینمود کتاب العثمانیه که بعداً خود مولف نقض آن را نوشت و نیز کتاب النساء که در برتری زنان نوشته از این دستهاند. از جاحظ بیش از صد اثر بر جای مانده که به موضوعات مختلف دینی، سیاسی، تاریخی، علم اخلاق، پیشهها و اصناف، حیوانات، جغرافیا، جدل بازیها، قصه و غیره میپردازد. جاحظ در محرم سال 255 یا 256ق بر اثر بیماری فلج و نقرس در بصره درگذشت. آثار بسیار از او بر جای مانده است؛ مثل: شرح علی المائه کلمه لأمیرالمومنین علی بن أبی طالب علیه السلام؛ رسائل الجاحظ؛ البخلاء؛ البرصان و العرجان و العمیان و الحولان؛ البیان و التبیین. ساختار و محتوا: کتاب با مقدمه محقق آغاز شده و مطالب، به ذکر عیوب و نقایص جسمانی در افراد مختلف اختصاص یافته و اسامی کسانی که به این عیوب مبتلا بودهاند، یادآوری شده است. عیوبی چون لنگی، کوری، تشنج، گنگی، لوچی و غیره اینها. در مقدمه، نکاتی در مورد اسم کتاب، نویسنده، روش او و طریقه تحقیق، بیان شده است. نویسنده در باب اول، مطالبی در مورد بیماری برص بیان کرده و از افراد معروفی که این بیماری را داشتهاند، سخن گفته و به گوشههایی از زندگی ایشان، اشاره کرده است. برخی از این افراد، عبارتند از: حارث بن حلزه یشکری، فارس سلمی، سوید بن ابیکاهل، بلعاء بن قیس بن یعمر، ابواسید عمرو بن هداب مازنی، عبدالعزی بن کعب، ربیع بن زیاد، یربوع حنظله، ضمره بن ضمره نهشلی، شیطان بن عوف بن مزید، قیس بن خارجه. در باب دوم، به نام و مختصری از زندگانی افرادی که دچار لنگی بودهاند، اشاره شده است. برخی از ایشان، عبارتند از: حارث بن شریک شیبانی، اقرع بن حابس، همیم بن صعصعه بن ناجیه، ربیع بن زیاد، ابراهیم بیطار، اعرج المسعودی، ابوحازم اعرج، موسی بن نصیر، احوص بن محمد انصاری، ابان بن عثمان بجلی، مجالد بن مسعود سلمی. در ابواب بعدی، صاحبان امراض دیگری مانند فلج، کوچکی یا بزرگی سر، غش، طاسی، چپدستی و دیگر معلولیتها معرفی شدهاند. بررسی این موضوع، در تعداد زیادی از دیگر رسالههای جاحظ نیز به چشم میخورد؛ رسالههایی چون: فخر السودان علی البیضان، العرس و العروس، مفاخره الجواری و… البته هدف وی از ذکر این عیوب، تحقیر صاحبان آنها نیست، بلکه وی درصدد آن است که نشان دهد ابتلا اینگونه افراد به این عیوب، مانع از همت و تلاش آنان برای رسیدن به قلّههای کمال نشده است. وی برای اثبات این مطلب، شواهد و آثاری از ادب عرب قدیم و معاصر خویش گرد آورده است که در آنها، به داشتن برخی کاستیها افتخار شده و به دفاع از آنها پرداخته شده است. جاحظ این کتاب را در نقد کتاب هیثم بن عدی که در همین زمینه نگاشته شده، به رشته تحریر درآورده است. روش جاحظ در کتاب خود روش انگشتنما و شهره ساختن افراد نیست؛ چنانکه هیثم بدان مبادرت ورزیده است، بلکه مرادش گشودن راهی به دیدگاه عرب نسبت به این گونه افراد که در ادب و اشعار ایشان منعکس شده، بوده است تا بدین وسیله در گفتار و رفتار با آنها، مانند سایر افراد برخورد شود. انتشار: عبدالسلام محمد هارون از نویسندگان و پژوهشگران مصری است. او از چهرههای شناخته شده و دانشمندان و ادبای مشهور دوره معاصر کشور مصر است. ایشان علاوه بر تصحیح متن، فهرست جامعی استخراج و در پایان کتاب آمده است. این فهرست شامل آیات، احادیث، امثال، لغات، اسامی کتب، ابیات، رجز و اعلام است. مآخذ: مقدمه و متن کتاب البرصان و العرجان و العمیان و الحولان ؛ دانشنامه جهان اسلام، ج 9، مقاله جاحظ غویکی نور. |
تاریخ ثبت در بانک | 27 آبان 1397 |
فایل پیوست |