کد | bk-22461 |
---|---|
نوع | کاغذی |
عنوان | فرهنگنامه موسیقی معلولان |
عنوان دوم | فعالان، آثار، رخدادها، تشکلها و تحولات تاریخی |
نویسنده | علی نوری |
ناشر | انتشارات توانمندان و دفتر فرهنگ معلولین |
محل نشر | قم |
سال انتشار | 1397شمسی |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد جلد | 1 |
تعداد صفحه | 512 |
زبان | فارسی |
قطع | وزیری |
موضوعات | موسیقیدانان معلول — ایران ، معلولان و هنرها — ایران ، موسیقیدانان ایرانی — سرگذشتنامه ، شاعران ایرانی — سرگذشتنامه ، معلولان — ایران ، هنر و اجتماع — ایران |
شابک | 978-622-6216-06-7 |
چکیده |
موسیقی معلولیتی یک شاخه از انواع موسیقی و گویای فعالیتهای معلولان در عرصه نوازندگی و خوانندگی و تحقیقات درباره این فعالیتها است. کتاب حاضر کارنامه موسیقی ویژه معلولیت در ایران و شامل اطلاعات شخصیتها، مراکز، رخدادها و تحولات، کارکردها، تأثیرات و منابع علمی است. این کتاب، نمایانگر توانمندیها و پیشرفتها و گاه شکستهای نابینایان، ناشنوایان و دیگر افراد دارای اختلالات جسمی، حرکتی و ذهنی در عرصه موسیقی است. زندگینامه و اطلاعات 218 فعال موسیقی دارای معلولیت، 73 تشکل و گروه فعال، 50 استاد و مربی موثر در آموزش افراد دارای معلولیت، تحولات تاریخی موسیقی معلولان در ایران و بسیاری اطلاعات سودمند دیگر در این کتاب آمده است. تجارب و دستاوردهای موسیقایی حوزه معلولیت که با تلاش بسیار طی قرون متمادی به دست آمده، سرمایه بزرگ و غنی ملی است. این کتاب کوشیده ابعاد این سرمایه و دستاوردها را به روش علمی به جهان و نیز به نسلهای آینده معرفی کند. مقدمه کتاب حاضر حدود سه سال زمان گرفت و آغاز پروژه به اواسط سال 1394 باز میگردد. در آن زمان دانشجویی در مقطع دکترا میخواست پایاننامهاش را در موضوع موسیقی معلولیتی از حیث تحولات تاریخی از مشروطیت تا سالهای اخیر بنویسد. او از افراد دارای معلولیت حرکتی بود و با دفتر فرهنگ معلولین تماس گرفت و مشخصاً منابع میخواست. یک هفته از او وقت خواستیم. پس از جستجوهای بسیار، متوجه شدیم منابع کاملاً مرتبط به این موضوع به زبان فارسی نداریم ولی منابعی هست که قسمتهایی از آنها ربط دارد، البته اینها هم اندک بودند. پس از آن دیگر موضوعات هنری و موسیقایی ویژه معلولیت هم جستجو شد و با همین نتیجه تقریباً مواجه شدیم. از اینرو تصمیم گرفتیم چند پروژه و کتاب در این مرکز کار شود. اکنون یکی از این پروژهها آماده نشر شده است. * کارشناسان امور معلولین در کشورهای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که موسیقی نقشهای متعدد و متنوع در جامعه ایفا میکند؛ در روحیه معلولان موثر است و میتواند به عنوان درمان آلام آنان به کار گرفته شود؛ در اشتغال آنان موثر است و میتواند شیوهای برای کسب درآمد باشد؛ به هنگام اوقات فراغت و به عنوان تفریح سالم قابل استفاده است؛ معلولان از طریق نوازندگی یا خوانندگی یا تمرین شیوههای موسیقایی مورد علاقه، در زمان بیکاری و استراحت، به آرامش روحی و روانی میرسند و از اضطراب و افسردگی رها میشوند. به هر حال از منظرهای مختلف موسیقی میتواند نقش توانبخشی و توانافزایی در گروههای مختلف دارای معلولیت ایفا کند. مدیریت توانبخشی در بسیاری از کشورها با استفاده صحیح از این شیوه توانستهاند، هزینههای توانبخشی را کاهش دهند؛ پیامدهای منفی شیوههای قدیمی توانبخشی مثل فیزیوتراپی را خنثی کرده و آثار و پیامدهای مثبت جایگزین کنند؛ راه را برای فعال شدن معلولان در جامعه و افزایش مشارکت اجتماعی آنان باز کنند؛ و بالاخره مقدمات لازم برای اشتغال و کسب و کار آنان را ساماندهی نمایند. اما وقتی این نتایج به دست میآید که در بخش پژوهش، اطلاعات صحیح گردآوری شده و کارشناسان به تجزیه و تحلیل موضوعات پرداخته و خطمشی درست همراه با برنامههای اجرای دقیق در اختیار مسئولین گذاشته باشند. خلاصه اینکه بدون پژوهش نمیتوان امید داشت که کارها به نتیجه مطلوب برسد. اما پژوهش هم به ابزارهای خاص خود نیاز دارد که یکی از مهمترین آنها منابع است. متأسفانه در بخش تهیه و انتشار منابع برای موضوعات معلولیتی، اقدامات نهادهای دولتی بسیار کم بوده است؛ بخش خصوصی و سمنهای مردمی هم به دلیل فقدان منابع مالی، توانایی برای اینگونه امور را ندارند. البته دفتر فرهنگ معلولین با مدیریت درست و برنامهریزی توانسته دهها منبع مورد نیاز در زمینههای مختلف فراهم آورد و در اختیار معلولین نخبه و پژوهشگران و مولفین قرار دهد. یکی از آن منابع، همین کتاب است. ** کتاب حاضر به روش منابع مرجع تألیف شد؛ چون پژوهشگران برای پروژههای تحقیقاتی درباره هنر معلولیتی و موسیقی معلولیتی به چنین آثاری بیشتر نیاز دارند. البته جای منابع مرجع در جامعه هدف و فرهنگ معلولان بسیار خالی است. تا کنون در ایران، چند عنوان دانشنامه، دائرهالمعارف، کتاب شناسی، راهنما، شناسنامه و اصطلاح نامه درباره موضوعات مختلف نابینایی، ناشنوایی، معلولیتهای حرکتی، ذهنی یا اجتماعی منتشر شده است؟ پاسخ این پرسش معلوم است. سازمان بهزیستی و دانشگاه بهزیستی به عنوان نهادهای دولتی که اساساً باید در این حوزهها فعال باشند، چند عنوان کتاب مرجع درباره تاریخ معلولیت، تاریخ تشکلهای نابینایی، هنر معلولیتی، موسیقی معلولیتی، آموزش و پرورش معلولان، آسیبشناسی، مناسبسازی و دهها موضوع دیگر منتشر کردهاند. تأسفآور اینکه نهادهای دولتی که بودجههای کلان ملی در اختیار دارند از بخش خصوصی که به اجرای پروژههای مرجع میپردازند تا کنون حمایت نکردهاند. پاسخ این پرسشها متأسفانه منفی است. از طرف دیگر به دلیل پر هزینه بودن پروژههای مرجع، افراد عادی توانایی انجام آن را ندارند. نتیجه اینکه فقدان منابع مرجع درباره موضوعات مختلف معلولیتی، راه را بر اجرای تحقیقات مستند و کارساز و موثر بسته است. *** کتاب حاضر با این طرح و ذهنیت شروع به تحقیق و پژوهش شد که تمامی اطلاعات درباره ابعاد مختلف موسیقی معلولیتی را جمعآوری و در قالب مدخلهای مضبوط تنظیم و عرضه کنیم. اما در عمل متوجه شدیم. درباره بعضی مدخلها و موضوعات، حتی یک سطر اطلاعات وجود ندارد. درباره بعضی از دیگر مدخلها اطلاعات بسیار اندک است که گویای ماهیت آنها نیست و نمیتواند آنها را بشناساند. بعضی از مدخلها هم انبوهی از اطلاعات دارند ولی مغلوط و مغشوش است. چون تاکنون نقادی نشده و در معرض بررسی و تجزیه و تحلیل قرار نگرفتهاند. به هر حال، در واقع دائرهالمعارف و فرهنگنامه و دیگر آثار مرجع در موضوعی شکل میگیرد و تحقق پیدا میکند که اطلاعات مکفی برای مدخلهای انبوه و منابع متکثر وجود داشته باشد. آن هم فقط تکثر اطلاعاتی کافی نیست تنوع و چندگانگی هم شرط است. به هر حال، به منظور تأمین اطلاعات مکفی برای مدخلهای این فرهنگنامه مجبور بودیم، دامنه اطلاعات را توسعه دهیم، نشریات، سایتها، کتب و پایاننامهها را مطالعه کنیم و هر جا اندک اطلاعاتی مییابیم جمعآوری کنیم. با این توضیحات، امیدواریم پژوهشگران نسبت به علل ضعفها و مشکلات موجود در این کتاب مطلع شده و با همدلی و همکاری با این پروژه، در تکمیل چاپ دوم این کتاب کوشا باشند. **** مدام مسئولین، مدیران، خود معلولان و مسئول تشکلها به درستی میگویند معلولان کار و شغل ندارند؛ فلان درصد آنان درآمد کافی ندارند و کاریابی و اشتغال برای آنان یک ضرورت است و … . ولی کسی نمیپرسد کشورهایی که معلولان دارای شغل و درآمد هستند چه روشی را پیش گرفتند و چه راهی را رفتند؟ آیا ما هم میتوانیم همان تجارب را در اینجا اجرا کنیم؟ آنها تصادفی به این مرحله نرسیده یا در این کشورها معجزهای رخ نداده؛ بلکه با فکر، درایت و پشتکار توانستند مشکلات را از پیش پای خود بردارند و جامعه مرفه و ایدهآلی بسازند. موسیقی از قدیم زمینه خوبی برای کسب درآمد و اشتغال بوده است. معلولان به دلیل تمرکز و ضریب هوشی بالاتر نسبت به عموم مردم میتوانند بهتر و زودتر در رشتههای نوازندگی و خوانندگی موفق شوند. از اینرو وقتی به تاریخ موسیقی در کشورهای مختلف مینگریم، افراد دارای معلولیت بسیار مییابیم. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 در ایران به دلیل اینکه دیدگاههای مخالف موسیقی غلبه و سیطره یافتند، از اینرو معلولین هم نتوانستند در رشتههای موسیقی پیشرفتهای چشمگیر کسب کنند. بعضی از آنان جذب رشته مداحی و مرثیهخوانی و برخی از آنان جذب قرائت و حفظ قرآن کریم و روایات مثل نهجالبلاغه شدند؛ و بعضی مهاجرت و جلای وطن داشتند و دسته دیگر هم این شیوه را کنار گذاشتند. کشور مصر در زمینه معلولین تجربه مثبت و کارآمد دارد. دولت مصر با حمایت از معلولین برای آنان آموزشگاههای موسیقی و نیز قرآن کریم تأسیس و دایر کرده و بر اساس آمارهای موجود بیش از پنجاه درصد نابینایان و بیش از سی درصد دیگر معلولان جذب شده و آموزش دیده و به تولید و اشتغال و درآمدهای خوب رسیدهاند. به طوری که گفته میشود مصر در زمینه اعزام مبلغ، مدرس و مروج قرآن درآمدی سرشار دارد. چون به همه کشورهای اسلامی قاری، مداح و مروج قرآن اعزام میکند و به کشورهای غیر اسلامی نوازنده و خواننده میفرستد. البته جوری برنامهریزی کرده که کسی به عنوان فرار و مهاجرت از کشور خارج نمیشود بلکه به عنوان توسعه کشورشان و بالا بردن درآمد و سطح اقتصادی مصر به دیگر کشورها میروند و پس از انجام مأموریت باز میگردند. البته با چمدانهای پر از دلار و پول، در سفر به قاهره و حضور حدود یک ماه و نیم در سال 1381 در آن کشور، این واقعیتها را عیناً مشاهده کردیم. همچنین در اروپا، آمریکا و ژاپن و دیگر کشورهای توسعه یافته جهان، آموزش موسیقی به معلولین از کودکی و پیش از ورود به مدرسه شروع میشود به طوری که با اتمام دوره متوسطه، افراد دارای معلولیت در یکی از رشتههای موسیقی تبحر دارند و میتوانند اشتغال و کسب درآمد داشته باشند. زیرا موسیقی از جمله نیازهایی فردی و اجتماعی است که نیاز به آن همگانی است؛ از طرف دیگر تنوع و کثرت آن هم بسیار است. ***** در دورهای که تمدن اسلامی در اوج شکوه و اقتدار بود، یعنی در سده چهارم تا هفتم قمری؛ کمک و مساعدت عمومی به نوازندگان و خوانندگان به صورت یک فرهنگ مقبول بوده و مردم از طبقات مختلف و هر گروه به نوبه خود و به اقتضای دارایی خود به این جریان کمک میکردند. چون ارضا و تغذیه روحی از طریق شنیدن ساختههای موسیقی یا صدای خوانندگان، مقبولیت همگانی داشت. جرجی زیدان در کتاب تاریخ تمدن در این باره نوشته است: صله و جایزه دادن به خوانندگان، نوازندگان و شاعران از آغاز اسلام معمول بوده است پارهای از خلفا برای شاعران مقرری ماهانه، یا سالانه تعیین مینمودند گاه هم سالی یکبار در روز معین شاعران را میپذیرفتند و مقرری سالانه آنها را به عنوان صله میدادند. در مورد شعر و شاعری هم بزرگان اسلام به شاعران، در آن دوره بذل و بخشش داشتند؛ خلفای بنیامیه برای اولین مرتبه در تاریخ اسلام به شاعران پول فراوان دادند. ولید بن یزید پیش از دیگران صله و جایزه شاعران را میپرداخت، او نخستین خلیفهای است که برای هر بیت شعر، هزار درهم جایزه معین کرد و سایرین هم به او تأسی نمودند. عباسیان مبلغ را افزودند و برای یک قصیده صد هزار درهم جایزه دادند. در زمان عباسیان خاندان برمک بیش از هر امیر و وزیر به شاعران کمک کردند به خصوص فضل بن یحیی که مرد شعر دوست شاعر پروری بود. یکی از شاعران درباره او شعری دارد که مضمون آن اینگونه است: «فضل به قدری با شاعران نیکویی کرد که همه مردم شاعر شدند.» یحیی پدر فضل مانند پسر به نوازندگان و شاعران محبت داشت و اگر شاعری را در کوچه میدید و پولی همراه نداشت از اسب به زیر میآمد و اسب خود را به شاعر میداد. بزرگان و رجال ممالک اسلامی هر کدام به نوبه خود پولها و صلههایی به شاعران و آوازه خوانها میدادند؛ ولی هیچکدام از آنان در این زمینه به پای خلفای عباسی و امیران و وزیران آنان نرسیدند. اخبار و داستان مربوط به شاعران و آوازه خوانان بسیار است. همین که تمدن اسلامی رو به تکامل و جامعه به طرف سازندگی رفت و مردم آسایش و ثروت یافتند، طبعاً به ادبیات، شعر، ساز و آواز توجه کردند، به خصوص خلفا که از همه راحتتر و متمولتر بودند، بیشتر دنبال ساز و آواز رفتند و برای اهل طرب ماهانه و مقرری تعیین کردند و مانند شاعران اوقات معینی برای ملاقات و راه دادن آنان معین نمودند و عدهای از درباریان را برای رسیدگی به کارهای آنان مأمور ساختند و هر وقت به شکار و گردش میرفتند، آنان را با خود میبردند و جایزهها و انعامهای بسیار به آنان میدادند، سازندگان و خوانندگان بیش از شاعران نزد خلفا آمد و شد داشتند و زیادتر از شاعران پول و جایزه میگرفتند. در میان خلفای اموی یزید بن عبدالملک بیش از دیگران به سازندگی و خوانندگی علاقهمند بود؛ هنگامی حبابه برای او شعری خواند و سازی نواخت و خلیفه به رقص آمد؛ بیاختیار بانگ زد: ای جان عزیز از شدت خوشی میخواهم بپرم، حبابه گفت ملت را به کی میسپاری؟ خلیفه جواب داد که ملت دست تو سپرده است. ولید پسر یزید بن عبدالملک نیز در این قسمتها بیقرار بود. مهدی و هارون و واثق و متوکل (از میان خلفای عباسی) بیش از دیگران به ادبیات و موسیقی توجه داشتند و طبعاً امیران و بزرگان معاصر آنان نیز از آنان پیروی میکردند. هدف از بیان تاریخ گذشته در زمینه ادبیات موسیقی، تأکید بر فسادهای جاری در دربارها نیست بلکه میخواهم بگویم در جوامع اسلامی همیشه، ادبیات و موسیقی جایگاه فراگیر و مهم داشته و اساساً تمدن و فرهنگ اسلامی بدون شعر و ادبیات و بدون موسیقی قابل فهم نیست. مردم از طبقات مختلف به موسیقی و شعر به عنوان بخشی از زندگی خود مینگریستند و برای آن بودجهای از سبد خانوار در نظر گرفته بودند. اشراف و درباریان بیشتر به این مسئله توجه مینمودند و مخارج بیشتر داشتند. اگر در این زمان موسیقی فاخر و موسیقی پاک که نقش مثبت در زندگی خانوادهها دارد و از آلام آنها میکاهد و به آنان سلامتی میبخشد، فراگیر شود و گسترده گردد، حتماً تأثیرات مثبت در بخشهای جامعه خواهد داشت. یک نقش آن اشتغال و کسب درآمد بسیار برای معلولان است. ****** کتاب حاضر به بررسی ابعاد این مسئله میپردازد و نقش و جایگاه معلولین را در موسیقی بررسی میکند. هدف این کتاب این است که بتوانیم نوعی موسیقی به نام موسیقی ویژه معلولین یا موسیقی معلولیتی پیریزی کنیم سپس برای توسعه آن اقدام کنیم. این نوع موسیقی در شمار موسیقی اجتماعی طبقهبندی میگردد. و با انواع دیگر موسیقی مثل درباری و موسیقی غنایی و لهب و لعب آور فاصله دارد. نوازندگیهای رزمی و نظامی، موسیقی درمانی و موسیقی آموزشی از نوع موسیقی اجتماعی است. معلولین با تجربهآموزی از گذشته میتوانند در این رشته به موفقیت رسیده و علاوه بر اشتغال به همنوعان خود هم کمک میکند. لازم است از جناب حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی نماینده آیت الله العظمی سیدعلی سیستانی مدظله تشکر نماییم که با راهنمایی و پشتیبانیهای مناسب خود راه پیشرفت را هموار فرمودند. نیز از همکاران پروژه آقای مسعود باقری و خانم مریم قاسمی و مدیر عامل دفتر فرهنگ معلولین آقای محمد نوری سپاسگزاری مینمایم. (علی نوری، تیر ماه 1397) |
تاریخ ثبت در بانک | 22 آبان 1397 |
فایل پیوست |