کد | bk-17384 |
---|---|
نوع | الکترونیک |
عنوان | آسیبشناسی اشتغال معلولان ایران |
به کوشش | دفتر فرهنگ معلولین |
دیگر | زیر نظر محمد نوری |
ناشر | دفتر فرهنگ معلولین (قم) |
محل نشر | قم |
سال انتشار | 1396شمسی |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد جلد | 1 |
تعداد صفحه | 189 |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
چکیده |
مهمترین، شایعترین و موثرترین مشکل در جامعه معلولین ایران، این است که بیش از نیمی از معلولان، شغل ندارند و بیکاراند. بیکاری معلولان در فقدان درآمد و نداشتن بودجه برای معیشت و زندگی خلاصه و محدود نمیشود؛ بلکه این معضل، ابعاد مختلف روانی، اجتماعی، حقوقی، اقتصادی و خانوادگی دارد. پیامدها و تأثیرهای آن در همه جوانب زندگی از قدیم چنان مشهود بوده که در ضرب المثلهای فارسی، عربی و دیگر فرهنگها، دهها قطعه زیبا و آموزنده مییابیم؛ مثل بیکاری ام الفساد است؛ بیمار باشی به که بیکار باشی؛ طبّالی به که بطّالی. حداقل تأثیر بیکاری ناراحتیهای روانی و افسردگی است زیرا توان تأمین مخارج خانوادگی و فردی را ندارد و همواره باید نزد همگان خجالت زده شد. از اینرو دچار افسردگیها و مشکلات روحی و روانی خواهد شد. بر مبنای آمار 11 میلیونی معلولان ایران، حداقل پنجاه درصد و 5/5 میلیون معلول بیکار هستند یا حداقل شغل مناسب با حداقل حقوق ندارند. از اینرو آمار بیکاران معلول از همه اقشار بیشتر است. البته بعضی آمار معلولین بیکار را تا هفتاد یا هشتاد درصد گفتهاند. با تحقیقات موردی و میدانی انجام یافته این نتایج تأیید شده است. امّا برای حل این مشکل عظیم چه اقداماتی انجام یافته و چه راهکارهایی پیشنهاد شده است؟ سازمان بهزیستی چکار کرده؟ و کارهایی که انجام داده آیا گزارش شده است؟ تشکلهای مردمی چکار کردهاند؟ اقتصاددانان، نهادهای دانشگاهی، علمی و پژوهشی چه اقداماتی داشتهاند؟ بالاخره تدبیر و راهکار جامع برای حل ریشهای این معضل کدام است؟ سازمان بهزیستی در همه استانها و شهرها یک واحد اداری برای پیگیری امور اشتغال تأسیس کرده و کارهای فراوان هم انجام داده است؛ نیز مراکز مردمی مثل شرکت فیروز و رعدالغدیر که بیشترین تلاش را در زمینه اشتغالزایی در ایران داشتهاند؛ اما هیچکدام گزارش جامع از اقدامات و فعالیت خود در زمینه اشتغالزایی معلولان در اختیار عموم قرار ندادهاند. تا کنون در کتب و مقالات منتشر شده که بعداً معرفی میکنیم، نظریهپردازی و طرح و برنامه جامع عرضه نشده یا طرحهایی که عرضه شده به عنوان یک راهکار و خطمشی دراز مدت با فازبندی مشخص برای حل مشکل بیکاری تصویب و اجرایی نشده است. و اقدامات فکری در این زمینه بسیار اندک است. مهمتر اینکه آمار و اطلاعات درباره معلولان غیر شاغل، وضعیت سنی، تحصیلی و مهارتهای آنان هم کار نشده است. به همین دلیل اطلاعات اولیه و پایه درباره معلولین و مشاغل آنها منتشر نشده و در اختیار پژوهشگران نیست تا بر مبنای آن طراح و برنامه اشتغال را تدوین کنند. از طرف دیگر اشتغال به ویژه ایجاد شغلهای پایدار، پیچیده و پروسهای طولانی و دارای ابعاد تودرتو و بسیار مشکل است. وزارت کار و رفاه، وزارت کشاورزی و نیز وزارت صنایع با بسیج تمامی امکانات خود در سالهای اخیر نتوانستهاند، مشکل بیکاری افراد عادی و سالم را به حد مطلوب برسانند و اشتغالزایی آنان را به سطح مطلوب برسانند؛ چه برسد به معلولین که ایجاد شغل و رساندن آنان به سطح مطلوب اشتغالزایی بسیار مشکلتر و پیچیدهتر است. با اینکه هم دستگاههای اجرایی دولت با جدیت و دلسوزانه تلاش کردهاند، همچنین نهادهای مردمی واقعاً دوست دارند این مشکل معلولان را حل کنند؛ اما باید علل و عوامل نتوانستن و نرسیدن به اهداف مطلوب را بررسی و تجزیه و تحلیل نمود. دفتر فرهنگ معلولین از پنج سال قبل مطالعه درباره اشتغال معلولین را آغاز کرده است؛ کشورهایی که در این حوزه موفق بودهاند را تحقیق نموده است؛ و به راهکارهای مهمی به لحاظ نظری دست یافته است. این راهکارها مبتنی بر این مقولات است: 1ـ اشتغال معلولین با توجه به اینکه معلولین حدود ده درصد جامعه را تشکیل میدهند یک معضل ملی است و نیاز به بسیج ملی دارد. 2ـ بسیج ملی برای حل مشکل بیکاری معلولان قبل از هر چیز نیاز به طرح و برنامه جامع دارد؛ همه عوامل و عناصر در این برنامه مطالعه و مشخص خواهد شد. 3ـ برای طرح و برنامه جامع، نخست باید آمارهای معلولین در زمینه شغل و اشتغال جمعآوری در یک سامانه اینترنتی منتشر شود. 4ـ جهت بسیج افکار عمومی، رونق بخشیدن به اشتغال پژوهی معلولین با انتشار کتاب، مقاله و انواع محصولات فرهنگی در این باره لازم است 5ـ تدوین نظام مشاغل معلولان و اینکه در چه مشاغلی میتوانند ورود داشته و در چه مشاغلی نمیتوانند وارد شوند، ضرورت دیگر است. 6ـ فرهنگسازی و الگوپردازی با ارائه مستندات و نمونهها در اینکه معلولین توانایی انجام مشاغل مصوب را دارند، بخشی از طرح و برنامه جامع است. 7ـ مهارت افزایی و آموزش معلولان برای ارتقای دانش و تخصص آنها از طریق توانبخشی شغلی معلولان بر پایه اقتضائات بومی ایران. 8ـ تجارب و دانش کشورهای مدرن در این زمینه اخذ و پس از بومیسازی بر اساس اقتضائات ملی و مذهبی وارد شبکه فرهنگ و جامعه هدف گردد. 9ـ بهرهگیری و استفاده از ظرفیتهای مذهبی و ملی ایرانیان و تدوین این امکانات مثل وقف، نذورات و احیا و آبادی و غیره. 10ـ ایجاد سامانههای خودگردان و حذف واسطهها برای اینکه معلولان تا با اتکاء بر ظرفیت و استعداد خود، به روش خودجوش، اشتغالزایی و درآمدزایی داشته باشند، مثل تأسیس بانک اطلاعات، تأسیس بازارچهها و هنرسرا و هنرکدهها، راهاندازی حراجیها در سطح وسیع. این ده سرفصل گویای خطوط کلی طرح و برنامه برای حل مشکل اشتغال معلولان است. این سرفصلها گویای این است که اقدامات مقطعی و دورهای، فعالیتهای زودتر نه تنها به حل بیکاری کمک نمیکند بلکه مشکل را پیچیدهتر مینماید. نخست اتاق فکری از نخبگان مردمی و کارشناسان دولتی، ظرف چند ماه به تدوین استراتژی پرداخته، سپس وظایف همه تشکلها و مراکز و مدیریتها را تعیین و شرح وظایف را در اختیار آنان قرار دهند. کتاب حاضر بخشی از تحقیقات این دفتر درباره اشتغالزایی است و امیدواریم بتوانیم دیگر آثار را هم به زودی منتشر کنیم. اما این کتاب درصدد تبیین و بررسی وضعیت اشتغال معلولان در ایران در شرایط کنونی، همچنین معرفی راهکار برای رسیدن به شرایط مطلوب و ایدهآل با معرفی آسیبها است. از همه کسانی که در این موضوع تبحر دارند استمداد نموده و تمنا مینماییم با نقدها و ارائه نظریات کارشناسی در حلّ این معضل، «جامعه هدف» را یاری فرمایند. برای نمونه، برای رفتن به محلی در دور دست اولین نکتهای که به ذهن میرسد، جاده و راه است. اگر راه هست باید شناسایی و کشف گردد و اگر نیست جادهای از مبدأ تا مقصد احداث گردد. پس از مشخص شدن راه و جاده، نیاز به وسیله نقلیه هست، سپس مهارت هدایت و رانندگی آن وسیله نقلیه تا رسیدن به هدف اهمیت دارد. برای حل معضل بیکاری معلولان طرح و برنامه همان جاده است؛ وسیله نقلیه همان امکانات و ظرفیتهای دولتی و مردمی است؛ تجربهها و دستاوردها و فراگیری آنها، مهارت مورد نیاز است. متأسفانه تا کنون وقتی دولت و بهزیستی درصدد حلّ معضل بوده، فقط در چارچوب خودش طرح میداده است. تا کنون بهزیستی و دولت طرح جامعی برای همه مراکز معلولیتی ـ مردمی، و تمام ظرفیتها و با مطالعه دستاوردهای دیگر کشورها ارائه نکرده است. حداقل چنین طرحی منتشر نشده و مشاهده نشده است. دفتر فرهنگ معلولین با مطالعات تفصیلی درصدد انتشار چند جلد در سال 1396 است: 1- تجارب علمی 2- طرح جامع 3- آسیب شناسی 4- دستاوردهای کشورهای پیشرفته 5- حقوق شاغلین و بیکاران 6- راهکارهای فعالسازی سامانههای اشتغال این شش جلد تقریباً آماده انتشار است. اما دفتر حاضر جلد سوم از این مجموعه است و درباره آسیبها میباشد. این دفتر درصدد است چشماندازی از موانع اشتغال معلولان ارائه کند. فصل اول با عنوان وضعیت بیکاری درصدد است تا نمایی از بیکاری معلولان نشان دهد. و به کسانی به ویژه مدیران سازمان بهزیستی که جامعه هدف را گل و بلبل ترسیم میکنند و از حیث اشتغال همه مشکلات را حل شده یا در حال حل شدن میپندارد، بگوییم خیال پردازی نکنید، بیکاری پیامدهای مخربی برای جامعه دارد ولی این جامعه از سَر میهن دوستی یا عِرق دینی سکوت کردهاند، تمام رنجها و آلام را تحمل میکنند و کوچکترین اعتراضی نشان نمیدهند. فصل دوم به مبانی و بنیادها میپردازد. معلولان حق حیات، حق مشارکت اجتماعی، حق مساوات و حق مهارت آموزی دارند. اما بیکاری با همه این حقوق در تعارض است. اگر معلولی شاغل نباشد یعنی حق حیات ندارد و عملاً حیات ندارد بلکه در حال ممات است. معلول بیکار مشارکت در سرنوشت اجتماعی خودش ندارد و چنین حقی از او سلب شده است. در مجموع این فصل نشان میدهد بیکاری مبانی و بنیادهای هستی آنان را دچار آسیب کرده و آسیبهای زیربنایی در جامعه هدف را نشان میدهد. فصل سوم آسیب شناسی نظام مشاغل معلولان است. این فصل و این دفتر درصدد تدوین نظام مشاغل برای این قشر نیست بلکه درصدد هستیم مشکلات و آسیبهای موجود در مشاغل را معرفی کنیم. وقتی با یک نفر از مدیران سازمان بهزیستی درباره مشاغل معلولان گفتوگو میکنیم، به وضوح میبینیم ذهنیت خاصی دارند و محدوده خاصی از مشاغل در نظر آنان است. اما وقتی با یک مدیر مشاغل معلولین در یکی از کشورهای اروپایی گفتوگو کنیم به وضوح تفاوت و تمایز به دست میآید. همه انواع مشاغل پزشکی، صنعتی، کشاورزی، علمی، فرهنگی، آموزشی، هنری و خدماتی مثل هنرپیشه تئاتر، هنر خوانندگی، هنر نوازندگی، پزشکی، پرستاری در مشاغل معلولان در کشورهای اروپایی مطرح است. وقتی از مشاغل معلولان در روستا صحبت میشود از ایجاد کارگاه برای تولید برق از باد یا انرژی خورشیدی در یک روستا توسط معلولین بحث میشود. اما مدیران دولتی ذهنیت بسیار محدود از مشاغل معلولین دارند. به عنوان نمونه یکی از استادان دانشگاه در لندن میگفت، درصد بالایی از معلولین در کشور انگلستان به چکیدهنویسی و مأخذشناسی مشغول هستند و درآمد خوبی از این راه دارند. مثلاً در این کشور هر ماه یک هزار مجله و روزنامه و نشریه و چند هزار عنوان کتاب منتشر میشود. اطلاعات صورتی و اطلاعات محتوایی اینها با نوشتن مأخذشناسی و چکیده مقالات روزنامهها و نشریات یا کتب در سایتهایی مثل گوگل و یاهو درج میشود. ایشان میگفت اکثر اینها را معلولین تولید میکنند و درآمد بسیار بالایی هم دارند. آیا چنین شغلی در ذهن مدیران ما هست؟ با اینکه ظرف 2 روز میتوان یک فرد دیپلمه را آموزش مأخذشناسی داد و کار مشکلی نیست. هم اکنون چند نفر نابینا در دفتر فرهنگ معلولین مشغول مأخذشناسی هستند. فصل چهارم به روشهای اشتغال میپردازد و مشکلات و آسیبهای هر یک از روشها را گزارش میدهد. فصل پنجم درباره راهکار مطلوب است. اگر طرح و برنامه جامع و مطلوب بخواهیم تدوین کنیم چکار باید انجام دهیم؟ روی چه سرفصلهایی تمرکز نماییم؟ این فصل به این نکات میپردازد؛ البته از منظر آسیب شناسی. شخصاً عناصری که در برنامههای موجود ما غایباند و سرفصلهایی که در طرحهای ما حضور ندارند و از آنها غفلت نمودهایم در این فصل بررسی و معرفی میشوند. فصل آخر درباره آسیب شناسی طرح و برنامه است. یعنی میخواهیم بدانیم طرح دولت چه مشکلاتی دارد و طرحهای مردمی چه موانعی دارد. در برنامهنویسی چرا از تجارب جهانی بهره نمیبریم؟ چرا از آراء کارشناسان خبره یا تجارب مراکز مهم در جهان استفاده نمیکنیم؟ نیز در خود ایران مراکزی که درباره اشتغال کار کرده و ایده دادهاند چرا حتی یک بار از آنها دعوت نشده و ایده آنها بیان نشده و نخواستهاند معرفی شود؟ اگر به سید محمد موسوی جایزه داده شده او را به عنوان کارآفرین مطرح کرده ولی ایده او معرفی نشده است؟ بالاخره مجموعهای از آسیبها و مشکلات موجود در طراحی و برنامهنویسی در این فصل بررسی و معرفی خواهد شد. همچنین از کارشناسان و نخبگان انتظار هست ما را یاری فرموده و با نقدها و راهنمایی خود به ارتقای این اثر کمک فرمایند. (محمد نوری) |
تاریخ ثبت در بانک | 11 مهر 1396 |
فایل پیوست |