کد ts-26354  
عنوان اول بررسی بازنمود زبانی تجربهی جسمیشده در مقوله‌بندی دانشجویان بینا و نابینای 20 تا 30 ساله  
نویسنده مهناز کاشی  
نوع کاغذی  
دانشگاه دانشگاه اصفهان  
مقطع کارشناسی ارشد  
سال دفاع 1394شمسی  
زبان فارسی  
چکیده چکیده در زبان‌شناسی شناختی بر اهمیت تجربیات انسان، نقش بدن و نحوهی تعامل وی با جهان واقعی تاکید فراوان شده است. اینکه ما در مکانی خاص و با محدودیت‌های مشخصی زندگی میکنیم، راه میرویم، میخوابیم و غذا میخوریم باعث میشود که هر روز با دنیای اطرافمان و الگوهای آن سر وکار داشته باشیم، درک این الگوها جسمیشده است، یعنی حاصل تعامل جسم ما با آنها است. در این میان مقوله‌بندی یکی از ابزارهای درک و شناخت انسان است که تجربهی جسمیشده در آن نقش کلیدی دارد. ما به کمک مقوله‌بندی، ماهیت‌ها و پدیده‌های مختلف را درون طبقات و مقولات مشخص قرار میدهیم. با توجه به نقش و اهمیت تجربهی جسمیشده در شناخت و اینکه نابینایان فاقد یکی از حواس پنجگانه یعنی بینایی هستند، این مطالعه میکوشد بازنمود زبانی تجربهی جسمیشده را در مقوله‌بندی مفاهیم عینی و انتزاعی در بین دانشجویان بینا و نابینای 20 تا 30 سال دانشگاه اصفهان مورد بررسی و مقایسه قرار دهد. به عبارتی پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که چه ارتباطی میان محدودیت جسمی به دلیل فقدان حس بینایی و مقوله‌بندی مفاهیم عینی و انتزاعی در جامعه مورد مطالعه وجود دارد. با این هدف تعداد30 نفر از دانشجویان بینا و 30 نفر از دانشجویان نابینای دانشگاه اصفهان در ردهی سنی بین 20 تا30 سال انتخاب شدند و با الهام از آزمون‌های راش (1978)، دو پرسشنامه‌ در اختیار آنان قرار گرفت. در پرسشنامهی اول تعداد ده واژهی عینی وجود داشت و از هر دو گروه خواسته شد تا اولین نمونه‌ای را که برای هر یک از مقوله‌های داده شده به ذهنشان میرسد مشخص کنند و در پرسشنامهی دوم تعداد پنج واژهی انتزاعی در اختیار آنان قرار گرفت و از آنان خواسته شد تا آنها را توصیف کنند. سپس استعاره‌های مفهومی واژه‌های توصیف شده استخراج شدند، و در نهایت داده‌های به دست آمده از افراد بینا و نابینا به صورت کمی (درصد فراوانی) و کیفی مقایسه و مورد بررسی قرار گرفتند تا تفاوتها و شباهت‌ها در مقوله‌بندی و تعیین سرنمون در آنها و احتمال تاثیرپذیری از عامل تفاوت در تجربهی حسی، مشخص گردد. نتایج حاصل از بررسی و مقایسه داده‌های به دست آمده از مقوله‌بندی ده واژهی عینی نشان میدهد که نابینایان و بینایان در انتخاب پیش‌نمونه در پنج مورد، پرنده، گل، میوه، سبزیجات و آجیل به صورت مشابه عمل کرده‌اند و در پنج مورد حیوان، لوازم‌التحریر، رنگ، غذا و اثاثیهی منزل تفاوت در مقوله‌بندی مشاهده میشود، که در دو مقولهی رنگ و اثاثیهی منزل تا حد زیادی می توان تاثیر عامل جسمیشدگی و فقدان حس بینایی را مشاهده کرد. اما در مورد واژه‌های انتزاعی جز در مورد واژهی عشق که بینایان در توصیفات خود از پدیده‌های ملموس اطرافشان بهره برده‌اند تفاوت محسوسی بین دو گروه ناشی از تاثیر جسمیشدگی وجود ندارد، و تفاوتهای مشاهده شده بیشتر از لحاظ تعداد و تنوع استعاره‌های مفهومی دو گروه است، بینایان از پنج مقولهی انتزاعی در چهار مقولهی عشق، آزادی، عدالت و موفقیت تعداد استعاره‌های مفهومی بیشتری را نسبت به نابینایان به‌کار برده‌اند، اما نابینایان در هر پنج مقوله طیف گسترده‌تری از استعاره‌های مفهومی را داشته‌اند. کلید واژه‌ها: تجربهی جسمیشده، مقوله‌بندی، مفاهیم عینی، مفاهیم انتزاعی، نابینایی.
 
تاریخ ثبت در بانک 20 اسفند 1398