چکیده |
چکیده از مسائل مهمی که در حیطه آموزش و پرورش کودکان استثنایی مطرح است، توجه به رویکردهای آموزشی مناسب در این زمینه می باشد. از این روهدف از این مطالعه، بررسی مبانی نظری رویکردهای تربیتی(جداسازی، عادیسازی وآموزش فراگیر) در حوزه تعلیم و تربیت کودکان استثنایی است که برای تبیین مبانی نظری از مستندات تاریخی، فلسفی، روانشناسی، قوانین بین المللی و... بهره گرفته شدهاست. روش پژوهش از نوع بنیادی و بصورت توصیفی- تحلیلی می باشد، که در حیطه پژوهشهای کیفی قرار میگیرد. و برای این کار از تجزیه و تحلیل اسناد مانند: محتویات نوشتاری، کتب، مقالات و پایان نامه ها و پایگاههای اطلاعاتی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مبانی نظری رویکرد جداسازی در آموزش و پرورش استثنایی متأثر از دیدگاه مدرنیسم، مکاتب روانشناسی رفتارگرایی و شناختگرایی، متخصصان تعلیم و تربیت و الگوی پزشکی میباشد و مبانی نظری رویکرد عادیسازی از نگاه فلسفی و روانشناسی متاثر از مکتب انسانگرایی و به لحاظ حقوق انسانی نشأت گرفته از قوانین بین المللی است و مبانی نظری رویکرد آموزش فراگیر متأثر از دیدگاه پست مدرن، ساختگرایی و اعلامیه ها و تلاش های نهاد های اجتماعی می باشد. و با عنایت به وضعیت اقلیمی کشور و کمی پوشش تحصیلی دانش-آموزان استثنایی و به ویژه محروم ماندن دانشآموزان استثنایی ساکن روستاها از آموزش رسمی، رویکرد تلفیقی- فراگیر به عنوان رویکرد مناسب انتخاب میشود. کلید واژهها: تعلیم وتربیت استثنایی، کودکان استثنایی، رویکرد های تربیتی
|