چکیده |
همواره انسان موجودی است که تـﻼش مـیکنـد بـا محـیط اطراف خود ارتباط برقرار کرده و عﻼوه بر تـامین نیازهـای خـود، موجب تغییر و تحول در آن شود . بنابراین انسان از جهاتی تحـت تاثیر شرایط محیطی قرار میگیرد و از سوی دیگر، بـا توجـه بـه نیازها، ارزشها ،واهــداف خــود محــیط را دگرگــون می سازد. همانطور که محیط شـکل دهنـده و محدودکننـده فعالیـت هـای کاربران است، پس اطمینان از برنامه ریزی مناسب برای دسـتیابی به حداکثر کارایی و رشد، ضروری به نظر مـی رسـد .امـا در میـان انسان ها دسته ای وجود دارند ، که به آنها کودکان استثنایی اطﻼق می شود،آنها از لحاظ فکری ،جسمی، رفتاری و شخصیتی با هـم ، سن و ساﻻن خود تفاوت محسوسی دارند. که 13که درصـد جامعـه ایرانی ما را تشـکیل مـیدهنـد . ایـن انسـانهـایکوچـک دارای ناتوانایی هایی چون یادگیری، کم توانی ذهنی، آشـفتگی هیجـانی ، جسمی _حرکتی وآسیب های دیداری و شنیداریمی باشند. آنچه در این پژوهش حایز اهمیت است ، این اسـت کـه آنهـا نیازمند به محیط های ویژه ای برای آموزش میباشند. کـه نـه تنهـا ، پاسخگوی نیازهای ویژه آنها باشد بلکه با ویژگـی هـا ی روحـی و روانی آنها سازگار بوده و شرایط را به نحوی فراهم کند که تعامل آنها بـا محـیط و دنیـای پیرامـون آسـانتر رخ دهـد و از حـداکثرتوانایی های انسانیشان استفاده کنند .همچنین نوشتار حاضر بـه دنبال شناخت و بررسـی مولفـه هـا یی اسـت کـه کیفیتـی ویـژه از کودکان کم توان ذهنی به محیطمی دهد و سطح کیفـی آمـوزش آنها را ارتقا می بخشد. ، در این تحقیق فرض برآنست که با شناخت عمیقتری نسبت به کودکان کـم تـوان ذهنـی از لحـاظ روانشـناختی و شخصـیتی میتوان با ایجاد کیفیتی ویزه موجب رشد فکـری آنها شدتا از حداکثرظرفیت وتوانایی های خود بهره ببرند. همچنین عواملی چون جنس مصالح ، صوت،رنگها و تناسبات می توانند درکیفیت فضاهای آموزشی تاثیرگـذار بـوده و موجـب ارتقای سطحآموزش شوند (خاک زند وهمکاران،1393). هر چند نبود فشار روانی مساوی با سکون و نتیجه آن مشکل رشد و بالندگی در انسان است و علیرغم اینکه مقداری فشار روانی برای ایجاد تلاش وتحرکت در انسان ضروری است، لکن فشار روانی مداوم و همه جانبه فرد را در معرض خطر قرار می دهد. فشار روانی زیاد یا مداوم تأثیرات منفی بر عملکرد و فعالیتها خواهد داشت. افرادی که دچار فشار روانی میشوند و توان مقابله با آن را از دست میدهند، از نظر جسمانی، روانی و رفتاری دچار مشکل می گردند (کوپر،1984).
|