کد ts-25057  
عنوان اول اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر سرمایه روانشناختی و شادکامی نابینایان  
نویسنده مژگان‌سادات صنیعی‌نژاد  
استاد راهنما محمد صادق خاجی  
نوع کاغذی  
دانشگاه دانشگاه سوره  
مقطع کارشناسی ارشد  
رشته معماری - معماری داخلی  
سال دفاع 1397شمسی  
زبان فارسی  
چکیده درک انسان از فضای زندگی و محیط پیرامون خود وابسته به فهم نیازهای مشترک خود با دیگران است. احساسات و ادراکات انسانی وسیله ای برای تصور فضا، حرکت در آن و ارتباط برقرار کردن می باشد. با تکیه بر حواس و تربیت آن می توان همواره در مکانی رفت که هیچ وقت نرفته ایم و آن را ندیده ایم ولی آن را در ناخودآگاه خود درک کنیم، با آن فضا ارتباط برقرار کنیم و در نهایت بشناسیم. محیط زندگی انسان تاثیر مستقیمی بر تجربیات، احساسات، خاطرات و تصمیمات او میگذارد .در واقع معماری، پدیده ای چندحسی است و از طریق همه حواس کاربر با وی ارتباط برقرار نموده و او را تحت تاثیر قرار میدهد. متاسفانه تاکید بر طراحی و خلق فضاها با محوریت حس بینایی منجر به محجور ماندن سایر حواس در معماری فضاها شده است. این موضوع سبب عدم تطابق فضاهای طراحی شده با نیازهای کاربران شده و امکان ایجاد ارتباط بین محیط و اقشار مختلف اجتماع را محدود نموده است. برای درک بهتر فرد نابینا از محیط اطراف طراحی محیط باید به گونه ای باشد که بدون استفاده از حس بینایی تشخیص فضا، درک فضا و جهت یابی برای وی امکانپذیر باشد. استفاده از نشانه ها، ادراک حسی فضا در افراد نابینا را میسر میسازد. افرادی که حتی فاقد یکی از حواس خود در درک فضایی هستند نیازمند طراحی متفاوت می باشند. همانطور که در لغت می دانیم، نابینایان برای درک فضا و مجسم کردن آن، نمی توانند ببینند. اگر در نوع طراحی خود فضا بگونه ای باشد که در درجه اول فضایی مختص به یک قشر خاص نباشد به صورتی که در آن فضا نابینا، بینا شود و برعکس و در درجه دوم فرد بصورت مستقل بتواند عمل کند و ارتباط اجتماعی داشته باشد می توان گفت که فضایی چند لایه با لایه های زیستی و عملکردی متفاوت خلق شده است. نابینایی نوعی ناتوانی است که تجسم آن برای افرادی که با این مسئله فاصله دارند بسیار ناممکن و غیر قابل تحمل می باشد و برای حل آن باید خود موضوع به درستی بررسی شود. نابینایی در دو صورت در افراد مشاهده می شود دسته اول افرادی که به صورت نابینا متولد می شوند که تطبیق دادن آن ها با زندگی به مراتب راحت تر از دسته دوم است (نابینا اولیه). دسته دوم اشخاصی هستند که در اثر سانحه یا بیماری دچار نابینایی می شوند (دیر-نابینا)، که دسته دوم جزء موضوع و مسئله اصلی ما هستند و برای تطابق دادن خود با شرایط جدید به وجود آمده در تلاش هستند.این افراد هم از نظر روانی و هم از نظر جسمانی نیازمند به دست آوردن تکنیک هایی برای انجام دادن کارهای روزانه خود بطور مستقل هستند و مراکز باز توان بخشی برای این موضوع مطرح شده و طراحی شده اند. فلسفه توانبخشی، مراقبت از بیمار است، که فعالیت ها را شامل می شود، افراد را آموزش می دهند تا فعالیت های روزمره خود را انجام دهند. این روند سازگاری یا بازیابی است، این برنامه شامل بازده حداکثر عملکرد، بازسازی و استقلال است. توانبخشی "اشاره دارد به خدمات و برنامه های طراحی شده برای کمک به افرادی که یک ضایعه یا بیماری را تجربه کرده اند، که باعث اختلال در عملکرد آنها می شود: جسمی، روانی، اجتماعی و حرفه ای.
 
تاریخ ثبت در بانک 15 دی 1398