چکیده |
«ترس» از موضوعاتی است که مباحث گستردهای پیرامون آن صورت گرفته است، اما اهمیت موضوع و نقش آن در امنیت و همچنین آسیبهای فردی و اجتماعی، اقتضا دارد تا این مقوله از زوایای مختلف مورد کنکاش قرار گیرد. بهطورکلی «ترس» حالت روانی یا هیجانی طبیعی است که در برخورد با محرکی خطرناک و تهدیدآمیز در روان انسان به وجود میآید و سبب صیانت ذات و حفظ سلامت آن میشود. چنانچه موقعیتهای مخاطرهآمیز درست تشخیص داده شود، ترس در بعد مثبت ظهور میکند که سبب آرامش و امنیت در جامعه و تکامل انسان میشود؛ اما زمانی که تهدید و خطر بر پایهی تخیلات و وهمیات تشخیص داده شود، ترس در بعد منفی ظهور میکند که نتیجه آن جز سلب آرامش و امنیت و آسیبرسانی بر جامعه نمیباشد. بر اساس تعالیم قرآن کریم ایمان یا عدم ایمان به خدا، نقش اساسی در ممدوح و مذموم بودن، ترس دارد، بر پایه این نکته نگارنده در این پژوهش گروه منافقان را از میان گروههای بیایمان، بهعنوان سمبل ترس برگزید تا با رویکردی نو، بخشی از آسیبهای ترس در جامعه را بر اساس عملکرد آنان شناسایی نماید. لذا به همین منظور ابتدا به تبیین ریشههای ترس و نفاق بهصورت مجزا پرداخته، سپس وجه اشتراک ریشهها را موردمطالعه قرار داده و با توجه به آنها، آسیبهای ترس در جامعه را بر پایه عملکرد این گروه برشمرده و موردنقد و بررسی قرار میدهد. حاصل این پژوهش جدای از کشف ارتباط ترس و نفاق، تبیین ارتباط آسیبهای اجتماعی-که منافقین باعث آن بودهاند- با ترس است. بهطوریکه با تعمق در آسیبها میتوان دریافت که تمسخر، شبههافکنی و شایعهسازی، تحریم اقتصادی، ترور و... معلول علت پنهان ترس میباشند و بهمنظور مهار این آسیبها راهکارهایی ارائه میشود. افزایش اعتمادبهنفس در جامعه، بصیرت افزایی، توجه به عوامل وحدتبخش، افزایش بنیهی ایمانی و بنیهی نظامی از مهمترین راهکارهای مهار آسیبهای اجتماعی ناشی از ترس به شمار میرود.
|