چکیده |
این پژوهش دربارهی ابعادی از فرهنگ ناشنوایان صورت پذیرفته است. ناشنوایان گروه خاصی از جامعهی ایرانی هستند که به دلیل محدودیتهای فیزیکی از ناشنوایی رنج میبرند. به هر صورت دانشآموزان ناشنوا از جمله خردهگروههای نظام اجتماعی ما محسوب میشوند که به لحاظ سبک زندگی خاص خود، خرده فرهنگ ویژهی خود را تولید مینمایند. در این مطالعه سعی کردم ابعادی از این پدیده را مطالعه کنم؛ در واقع قصد من این بود که بدانم جنبههای جامعهشناختی فرهنگ ناشنوایی کدام است. بدین منظور از روش تفسیر فرهنگی کلیفورد گیرتز استفاده کردم؛ همچنین نوع این پژوهش کیفی و رویکرد کلان آن اتنوگرافی است، به علاوه از نگاه امیک و اتیک و همچنین با استفاده از توصیف ضخیم به جمعآوری اطلاعات پرداختم. روشهای مصاحبهی عمیق، مشاهدهی مستقیم و اسناد و مدارک از جملهی دیگر روشهایی بود که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد که با نگاهی جامعهشناختی، فرهنگ ناشنوایی چگونه است و همچنین نقش خانواده، آموزش و پرورش، هنر و ارتباطات را در این رابطه نشان میدهد.
|