چکیده |
بیان غیرمستقیم یکی از ابزارهای زبانی است که سبکهای محاورهای را تشکیل میدهد. این ابزار زبانی در فرهنگهای گوناگون متفاوت است و از فردی به فرد دیگر و از جامع? زبانی به جامع? زبانی دیگر تفاوت دارد. جامع? ناشنوا با داشتن نظام شناختی متفاوت از افراد شنوا و استفاده از زبان دیداری- فضایی بهجای زبان گفتار، جامع? زبانی متفاوتی را تشکیل میدهند. ناشنوایان میکوشند تا از طریق اشارهها افکار خویش را به دیگران منتقل کنند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی چگونگی القای معنا به صورت غیرمستقیم در میان ناشنوایان ایرانی میپردازد. به منظور یافتن پاسخی برای این پرسش که کارگفت غیرمستقیم در زبان اشار? ایرانی به چه دلایلی مورد استفاده قرار میگیرد، نظری? کارگفت آستین و سرل به عنوان چارچوب تحلیلی مناسبی شناسایی شد. این پژوهش بر این فرض است که کارگفت غیرمستقیم و بهطور کل بیان غیرمستقیم در زبان اشار? ایرانی به دلایل اندکی و بهصورت محدودی در میان ناشنوایان کاربری میشود. بر این پایه، با 27 نفر از ناشنوایان ساکن تهران، عضو کانون ناشنوایان ایران حول محورهای گوناگونی مصاحبه شد. سرانجام، نتیج? بررسی 850 پارهگفتار تولیدی ناشنوایان نشان داد که این افراد به دلایل اندکی از جمله حفظ وجهه و ادب و ایجاد سپر دفاعی برای خود و همچنین ایجاد همدلی و همراهی با مخاطب و افزایش توان پیام خود از بیان غیرمستقیم استفاده میکنند. مولفههایی چون سن، جنسیت و طبق? اجتماعی رابطه مستقیمی با افزایش استفاده از کارگفت غیرمستقیم در زبان اشار? ایرانی داشتند.
|