کد |
ts-19627
|
عنوان اول |
بررسی اثربخشی تحلیل رفتار کاربردی بر کارکردهای اجرایی کودکان با معلولیت ذهنی هفت تا پانزده سال شهر یزد
|
نویسنده |
فهیمه دهقانی طزنج
|
استاد راهنما |
فرنگیس د مهری
|
اسناد مشاور |
محسن س عید منش
|
نوع |
کاغذی
|
دانشگاه |
دانشگاه علم و هنر یزد
|
مقطع |
کارشناسی ارشد
|
رشته |
روانشناسی - روانشناسی بالینی ـ کودک و نوجوان
|
سال دفاع |
1395شمسی
|
زبان |
فارسی
|
چکیده |
معلولیت ذهنی شایعترین اختلال تکاملی بوده و شیوع آن در دنیا بین 1 تا 2 درصد است. معلولیت ذهنی با اختلال رشدی در ابعاد جسمی، ذهنی، اجتماعی و آموزشی همراه میباشد و بیمار نمیتواند وظایف شخصی و بین فردی خود را مانند افراد همسن و سال خود اجام دهد. یکی از مشکلات کودکان دارای معلولیت ذهنی، کارکردهای اجرایی میباشد که از جمله تواناییهای مورد نیاز کودکان در زمینه یادگیری دروس مدرسه است (علیزاده و زاهدی پور، 1383) .کارکردهای اجرایی، کارکردهای عالی شناختی و فراشناختی هستند که مجموعهای از تواناییهای عالی شامل خودگردانی، بازداری، خود آغازگری، برنامهریزی راهبردی، انعطاف شناختی و کنترل تکانه را به انجام میرسانند. در واقع، کارکردهایی همچون سازماندهی، تصمیمگیری، حافظهی کاری، حفظ و تبدیل، کنترل حرکتی، احساس و ادراک زمان، پیش بینی آینده، بازسازی، زبان درونی و حل مسأله را میتوان از جمله مهمترین کارکردهای اجرایی دانست که در زندگی و انجام تکالیف یادگیری و کنشهای هوشی به انسان کمک میکنند (علیزاده، 1385) .شواهدی حاکی از عملکرد ضعیف افراد مبتلا به عقب مانده ذهنیدر تمامی جنیههای شناختی شامل توجه، حافظه، ادراک بینایی، زبان و کنشهای اجرایی نشان دادهاند. همچنین پژوهشهای عصب نگاری مغز این افراد نشان داده است که ساختار غیر عادی مغز یا نقصهای شناختی مشاهده شدهدر این افراد با نقصهای شناختی مشاهده شده در این افراد با رشد غیر عادی قشر پیش پیشانی، فعالیت کمتر هیپوکامپ و کاهش حجم مغز و ماده خاکستری ارتباط دارد (پور آقا رودبره، 1390) .در سال 1987، Lovass روش درمانی خاصی را ارایه داد که به روش تحلیل رفتار کاربردی (ABA) معروف شده است. این روش اغلب بین 30 تا 40 ساعت در هفته به صورت انفرادی با درمانگر دوره دیده اجرا میشود. در این روش، هر کار ومهارت جدید به اجزای کوچکتر تقسیم میشود، هرگاه کار خواسته شده به درستی انجام گیرد، کودک مورد تشویق قرار میگیرد تا انگیزه تکرار آن و فرمانبرداری در کودک افزایش یابد. هر در خواست از طرف مربی آن قدر تکرار میشود تا کودک آن را انجام دهد (لاواس، 1987) .ارتقای کارکردهای اجرایی این کودکان میتواند گام مهمی برای بالا بردن کیفیت آموزش آنان باشد. به این ترتیب در صورتی که بتوان مولفههای کارکردهای اجرایی این کودکان را بهبود بخشید، میتوان یادگیری آنان را نیز متأثر نموده و از این طریق یادگیری مهارتها را و در نهایت رفتار سازشی آنان را وسعت بخشید.بنابراین پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخ به این سوال است که آیا درمان تحلیل رفتار کاربردی بر کارکردهای اجرایی کودکان با معلولیت ذهنی موثر میباشد؟
|
تاریخ ثبت در بانک |
26 اردیبهشت 1397
|