چکیده |
انسان برای دریافت واقعیتها و تاثیرات محیط اطراف خود ابزارهای متعددی در دست دارد. حواس مختلف انسان یعنی بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و حتی حس چشایی ابزارهایی هستند که درک پدیدهها، محیط و فضای پیرامون انسان را برای او میسر میسازند. اما بدلیل سهولت، سرعت و قابلیتهای تکاما یافته ای که حس بینایی دارد، انسان در وهلهی اول این حس را برای درک محیط به کار میگیرد و رفته رفته با پرورش دادن و تکامل حس بینایی، فرد توجه و مهارت خود را در زمینهی استفاده از حواس دیگر از دست میدهد. افراد نابینا از این ابزار اصلی بی بهره اند و در نتیجه محیط و فضای معماری باید قادر باشد که نشانهها و عناصر فضایی ای که با حواس دیگر قابل شناسایی باشند را در اختیار ایشان قرار دهد. افراد معلول از جمله نابینایان، به عنوان یکی از اقشار فراموش شدهی اجتماع اگرچه به دلیل فقدان یا نقص در حس بینایی در ارتباط با جامعه، محیط اطراف و دریافت اطلاعات محیطی با مشکلاتی مواجه هستند، اما می توان با جلب علاقه و کشف استعدادهای هنری نهفتهی بسیاری از نوجوانان نابینا، نقش سازندهای در ارتقاء شرایط روحی و برقراری ارتباط بهتر جامعه با ایشان و درک متقابل و سازندهتری بین دو بخش بینا و نابینای مردمان ایفا کرد و تاثیر اقتصادی قابلتوجهی در ایجاد اشتغال برای ایشان، پر کردن سازنده اوقات فراغت و توانمندسازی آنان، با تقویت سایر حواس رقم زد. در تحقیق حاضر سعی شده که عوامل و فاکتورهای تاثیرگذار در تامین شرایطی مطلوبِ توام با اطمینان خاطر و امنیتِ فضای کار، تحصیل و زندگی برای نابینایان - که همانا برای این افراد در گرو جهتیابی و شناخت هرچه آسانتر محیط است- در فضای معماری و به طور خاص محل تحصیل و آموزش هنر بررسی و معرفی شوند؛ و تاثیر آن ها بر فضای زیست ایشان سنجیده شود تا بهترین ترکیب کیفیات غیربصری برای استفاده در طراحی هنرستانی برای نابینایان به کار گرفته شود. برای نیل به این هدف در این رساله ابتدا به معرفی نابینا و سپس به لزوم آموزش هنر به نابینایان و انواع هنر های مناسب ایشان پرداخته شده، در ادامه نحوه ی ادراک نابینا از محیط و جهان پیرامونش تصویر شده و رویکرد های فضا سازی غیربصری بررسی گردیده و نهایتا استاندارد ها و ملزومات کالبدی طراحی برای نابینایان، به فصل آخر(طراحی هنرستان نابینایان) انجامیده است.
|