چکیده |
این تحقیق که پیرامون نقاشی نابینایان می باشد طی پنج فصل مورد کاوش قرار گرفته است: فصل اول به مفهوم نابینایی، تعاریف و طبقهبندی متفاوتی که از آن وجود دارد که نشان دهند? توانایی فرد در استفاده از باقیماند? بینایی و ادراک او از نور و دنیای اطراف اوست نگاهی دارد. فصل دوم کمبود و ضعف زمینه بصری و تجسم فضایی (درک سه بعُدی) نابینایان را بررسی میکند؛ آیا با فقدان تجرب? دیداری انسان قادر به درک فضا و تجرب? حالت فضایی هست و آیا درک لمسی میتواند جایگزینی برای درک بینایی (مانند رنگ) باشد؟ اهمیت سن در شروع ضایعه نابینایی و شدت آن بر رشد ادراکی فرد در شناخت دنیای اطراف چه میزان تاثیرگذار است؟ در فصل سوم منحصراً نقش تصویرسازی ذهنی در نقاشی و تصویرسازی ذهنی نابینایان که متکی به حس شنیداری و لامسه است مورد بررسی قرار میگیرد. آیا نابینایی تاثیری بر تصویرسازی ذهنی دارد؟ در فصل چهار نقاشی به عنوان درمانی برای بهبود تصویر سازی ذهنی نابینایان معرفی شده و در مورد اینکه این درمان چطور میتواند اثرگذار باشد و راهکارهایی در زمینه نقاشی نابینایان بحث شده است. فصل پنجم انعکاس کار پژوهشی میدانی (مصاحبه و کار عملی) در دو مجتمع نابینایان است و همین طور شرح حال چند هنرمند نابینا و دارای نقص بینایی به عنوان ضمیمه آورده شده است. مجموع مطالب ارائه شده میتواند گامی باشد در مسیری طولانی برای شناخت دنیای تاریک نابینایان که در کنار ما زندگی میکنند و اطلاعات خود را دربار? رنگ، فضا و دنیای اطراف از راه کلامی و شنیداری میآموزند و به مرور زمان به آن شکل میدهند. نقاشی به عنوان تجربهایی مشترک میتواند به هر دو گروه بینا و نابینا فرصت تجرب? کمیابی بدهد که به نشانهها و ذهنیات یکدیگر دست بیابند و دنیای بصری نابی را بیافریند.
|