چکیده |
در پژوهش حاضر، مقدار زمان شروع واک و فرکانس پایه آغازه هجا به عنوان سرنخهای صوتشناختی که باعث تمایز واکداری همخوانهای انفجاری دهانی در جایگاه آغاز کلمه میشوند در تولید گفتار کودکان ناشنوای پیشزبانی کاشت حلزون شنوایی شده اندازه گرفته و با تولید موارد مشابه در کودکان شنوا مقایسه شده است. از 25 کودک دختر و 23 کودک پسر کاشت حلزون که میانگین پنج سال و یک ماه از زمان کاشت حلزون شنواییشان میگذشت و همچنین 30 کودک دختر و 30 کودک پسر شنوا با میانگین سن پنج سال خواسته شد کلمات تکهجایی (CVC) را که در آنها همخوانهای انفجاری دهانی زبان فارسی در جایگاه آغازین و قبل از واکههای افتاده قرار گرفته و همخوان پایانی از نوع ناسوده و یا لرزشی بود تکرار کنند. مقادیر زمان شروع واک و فرکانس پایه آغازه هجا با توجه به متغیرهای واکداری-بیواکی همخوانهای انفجاری، محل تولید و واکداری آنها، جنسیت و وضعیت شنوایی کودکان تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در هر دو گروه از انفجاریهای واکدار و بیواک، به دلیل تسلط کمتر کودکان کاشت حلزون بر ارتعاش تارآواها در تولید انفجاریهای واکدار، افزایش آگاهی واجشناختی در کودکان کاشت حلزون و اعمال اغراقآمیز آن، فقدان درونداد حسی در دوره حساس و حیاتی کسب مهارتهای ارتباطی در کسب زبان و گفتار در کودکان کاشت حلزون و نیاز به وجود سرنخهای صوتشناختی بیشتر در حالت پیشاُفت واکی نسبت به پساُفت واکی، میانگین زمان شروع واک کودکان کاشت حلزون بیشتر از کودکان شنوا بود. همچنین، در انفجاریهای واکدار، موارد کمتری از پیشواکداری در کودکان کاشت حلزون نسبت به کودکان شنوا وجود داشت. در بیشتر موارد به دلیل تفاوت اندازه تارآواها در افراد مذکر و مونث و ایجاد اختلاف فشار بین بالا و زیر حنجره، میانگین زمان شروع واک در دختران بیشتر از پسران بود. در هر دو گروه از انفجاریهای واکدار و بیواک کودکان کاشت حلزون و شنوا، به جز انفجاریهای واکدار در کودکان شنوا، کمترین مقدار زمان شروع واک به محل تولید لبی و بیشترین آن به محل تولید کام اختصاص داشت. در ارتباط با متغیر فرکانس پایه آغازه هجا نیز مشخص شد که در تمام موارد، مقدار فرکانس پایه آغازه هجای انفجاریهای بیواک بیشتر از انفجاریهای واکدار بود. دلیل آنهم پایینتر بودن جایگاه حنجره و استخوان لامی در انفجاریهای واکدار است. به طور کلی، در انفجاریهای واکدار و همچنین در محلهای تولید مختلف، از یک سو بین زمان شروع واک و از سوی دیگر بین فرکانس پایه آغازه هجای کودکان کاشت حلزون و شنوا تفاوت معنادار مشاهده شد. دلیل این وضعیت میتواند این باشد که تجربه و یادگیری هرچه زودتر زبان در درک گفتار و تشخیص مرزهای واجی و سرنخهای صوتشناختی اهمیت فراوان دارد، اما کودکان کاشت حلزون دو سال ابتدایی زندگی که دوران طلایی زبانآموزی است را از دست دادهاند، و از تجربه زبانی کمتری برخوردارند. کلیدواژهها: تبیین صوتشناختی، واجشناسی آزمایشگاهی، ناشنوا، کاشت حلزون شنوایی، واکداری، محل تولید سپ
|