کد pr-9400  
نام محسن  
نام خانوادگی رستمی  
سال تولد 1360  
وضعیت جسمی نابینا  
نوع فعالیت علمی-فرهنگی  
زبان فارسی  
تحصیلات کارشناسی روابط عمومی  
مهارت مدیر و موسس سایت/ در سال 76 در کنار تحصیل شروع به فراگیری زبان انگلیسی در کانون زبان ایران (ILI) نمودم که این دوره 4 سال به طول انجامید. از سال 81 در کانون نابینایان فرهنگسرای بهمن مشغول به کار شدم تألیف کتاب خود آموز کامپیوتر ویژه نابینایان, ایجاد یک پایگاه مناسب جهت جستجوی سریع نابینایان در منابع کتابخانه ملی و شرکت در سمینارهای مختلف در زمینه کامپیوتر و ارائه مقاله در سطح کشور از دیگر فعالیتهای این جانب میباشد.  
کشور ایران  
استان تهران  
متن زندگی نامه محسن رستمی
مصاحبه

توضیح
محسن رستمی در تهران در سال 1360 متولد شد. با اینکه نابینا است در امور فرهنگی بسیار فعال است. به منظور آشنایی جامعه هدف با فعالیت‌ها و شخصیتش، مصاحبه‌اش با روزنامه جام جم و در ادامه مقاله‌ای با عنوان «یک حرف و دو حرف» درباره او را که در مجله سلام بچه‌ها چاپ شده را آورده‌ام.

اطلاعات کلی درباره
سال تولد: 1360
وضعیت جسمی: نابینا
تحصیلات: کارشناسی روابط عمومی
استان: تهران

محسن رستمی مدیر و موسس سایت، در سال 76 در کنار تحصیل شروع به فراگیری زبان انگلیسی در کانون زبان ایران (ILI) نمود. این دوره 4 سال به طول انجامید. از سال 81 در کانون نابینایان فرهنگسرای بهمن مشغول به کار شد. تألیف کتاب خودآموز کامپیوتر ویژه نابینایان، ایجاد یک پایگاه مناسب جهت جستجوی سریع نابینایان در منابع کتابخانه ملی و شرکت در سمینارهای مختلف در زمینه کامپیوتر و ارائه مقاله در سطح کشور از دیگر فعالیت‌های او است.

متن مصاحبه
* مختصری از سوابق کاری و تحصیلی خودتان بفرمایید.
- در یک سالگی به علت حادثه بینایی‌ام را از دست دادم اما مانند افراد عادی در سن قانونی وارد مدرسه ویژه نابینایان شدم و در سال 1380 با دیپلم انسانی وارد دانشگاه شدم. رشته تحصیلی‌ام مدیریت صنعتی بود پس از اخذ مدرک کاردانی در این رشته تحصیلاتم را در رشته مورد علاقه‌ام (روابط عمومی) ادامه دادم. البته در سال 76 در کنار تحصیل شروع به فراگیری زبان انگلیسی در کانون زبان ایران (ILI) نمودم که این دوره 4 سال به طول انجامید.
در سال 80 با استفاده از نرم‌افزارهای گویا ساز (Screen Reader) به فراگیری علوم رایانه مشغول شدم که این دو زمینه (زبان انگلیسی و کامپیوتر) موجبات شغلیم را فراهم ساختند. از سال 81 در کانون نابینایان فرهنگسرای بهمن مشغول به کار شدم.

* گزارشی از سوابق تدریس خود بفرمایید.
- شامل زبان انگلیسی و علوم رایانه می‌شوند. در کانون نابینایان فرهنگسرای بهمن، موسسه عصای سفید، موسسه الغدیر، بنیاد جانبازان، بهزیستی استان تهران واحد شمال، و برخی مراکز خصوصی دیگر اشتغال داشته‌ام.
تألیف کتاب خودآموز کامپیوتر ویژه نابینایان، ایجاد یک پایگاه مناسب جهت جستجوی سریع نابینایان در منابع کتابخانه ملی و شرکت در سمینارهای مختلف در زمینه کامپیوتر و ارائه مقاله در سطح کشور از دیگر فعالیت‌های این جانب می‌باشد.
امید است با توجه به سوابق مذکور بتوانم نسبت به وظایف محوله از سوی سازمان مطبوعه کارساز و مثمر ثمر واقع شوم.

* فناوری چگونه به کمک نابینایان آمده است؟
- خیلی از ما وقتی با یک نابینا مواجه می‌شویم، توجه‌مان به چشمانش که نمی‌تواند ما را ببیند، جلب می‌شود. به همین دلیل فکر می‌کنیم دریچه دیدن جهان برای او بسته است و نمی‌تواند با کسی ارتباط بگیرد. برایمان سخت است تصور کنیم افراد نابینا هم می‌توانند درس بخوانند، زندگی کنند و افراد موفقی در جامعه باشند. از همه اینها گذشته احتمالاً استفاده آنها از فناوری‌های روز دنیا را از محالات می‌دانیم، اما واقعیت این است که نابینایان پا به پای افراد بینا در فناوری اطلاعات پیشرفت کرده‌اند. در این گزارش، فعالیت‌های نابینایان در حوزه فناوری اطلاعات و کمک این فناوری به آنها را بررسی می‌کنیم.

* فناوری در خدمت نابینایان چه جنبه‌ها و ابعادی دارد؟
- محدودیت در دیدن می‌تواند راه را برای تعامل بسیار مشکل کند، اما محسن رستمی و افرادی چون او ثابت کرده‌اند معلولیت تا زمانی محدودیت، باور نداشته باشیم راهکارهای دیگری برای برآورده کردن نیازهایمان وجود دارد. محسن رستمی، جوان 35 ساله تهرانی به تأیید کارت معلولیتش نابینای شدید است. محسن، دانشجوی کارشناسی ارشد بهسازی نیروی انسانی و کارشناس آموزش نابینایان در فرهنگسرای بهمن است. او در مورد نقش فناوری اطلاعات در زندگی خود می‌گوید: «سال 76 دوره زبان انگلیسی را شروع کردم و سال 80 شروع فعالیت من با رایانه بود. شاید نقطه عطف زندگی من همین آشنایی با رایانه بود، زیرا فناوری اطلاعات با امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری توانست پیوند من با جامعه را تسهیل کند.»
در نگاه اول شاید ارتباط با ابزارهای فناوری اطلاعات برای نابینایان ساده نباشد، در این مورد محسن می‌گوید: «امکانات زیادی در سیستم‌های رایانه‌ای وجود داشت که می‌توانست استفاده افراد نابینا را ساده‌تر کند. به‌عنوان مثال ما سخت‌افزار و نرم‌افزارهایی به نام اسکرین ریدر داریم که می‌تواند منوهای سیستم را برای ما بخواند. البته نمایشگرهای بریل هم در بازار موجود است که می‌تواند کمک حال نابینایان باشد. در کنار این موارد سیستم‌های صوتی هم می‌تواند به نابینایان کمک کند که در سیستم‌های عامل جدید بیشتر روی این موضوع تمرکز شده و بسیاری از نیازها با استفاده از دستیار صوتی در دسترس قرار گرفته است.»
اگر قبول کنیم امکان استفاده از فناوری اطلاعات برای نابینایان وجود دارد، می‌توانیم بررسی کنیم این فناوری چه خدماتی را در اختیار نابینایان قرار می‌دهد. یکی از مشکلات اساسی نابینایان حرکت در شهر و مسیرهایی است که شاید خیلی برای آنها ساده نباشد، اما فناوری توانسته با فراهم آوردن راهکارهای الکترونیکی موجب کاهش حرکت این افراد در سطح شهر شود. رستمی می‌گوید: «گاهی خرید وسیله مورد نیاز برای یک نابینا به سخت‌ترین کار ممکن تبدیل می‌شود، زیرا حرکت در سطح شهر برای ما ساده نیست. از دید من به‌عنوان مدرس زبان انگلیسی و رایانه به نابینایان، اهمیت یادگیری این دو برای افراد نابینا بسیار بیشتر از افراد بیناست. اگر افراد نابینا با فناوری اطلاعات آشنایی کافی پیدا کنند آن وقت خرید اینترنتی یک محصول کار بسیار ساده‌تری است تا خرید فیزیکی آن. این مسأله در مورد یادگیری علوم مختلف و حتی تحصیلات دانشگاهی هم صدق می‌کند. امروز بسترهای یادگیری الکترونیکی زیادی در کشور وجود دارند که می‌توانند سطح علمی نابینایان را افزایش دهند.»

* قوانین مهم برای نابینایان کدام‌اند؟
- تولید نرم‌افزار و سخت‌افزارهای مختلف یا هر ابزار دیگری در جهان شامل قانون دسترس‌پذیری است. قانونی که امکان استفاده همگان از آن ابزار را گوشزد می‌کند. به نظر می‌رسد این قانون پایه و اساس دیگر قانون‌هاست. به‌عنوان مثال در حال حاضر قانون استفاده 3 درصدی از معلولان در مشاغل مختلف در کشور تصویب شده است، اما یکی از دلایلی که هنوز استفاده چندانی از این افراد در مشاغل مختلف نمی‌شود، می‌تواند همین قوانین پایه‌ای باشد. در جامعه امروز که همه چیز با فناوری اطلاعات درگیر شده شاید توانمندسازی افراد نابینا برای حضور در مشاغل مختلف از اهمیت بسیار بالاتری نسبت به قبل برخوردار باشد.
محسن رستمی می‌گوید: «چاره‌ای نیست جز آشنایی افراد با فناوری اطلاعات، همان‌طور که گفتیم اگر افراد نابینا توانایی استفاده از رایانه و فناوری اطلاعات را داشته باشند حتماً می‌توانند در مشاغلی که نیازمند آشنایی با فناوری اطلاعات است حضور پیدا کرده و افراد موفقی در جامعه باشند. ما باید بدانیم معلولیت داریم و تلاش کنیم با توانمندسازی خود در جامعه حضور پیدا کنیم.»

* جامعه معلول‌پذیر، معلول جامعه‌پذیر را توضیح دهید؟
- فناوری در حال رشد است، اما دو اصل مهم می‌تواند کمک کند تا افراد معلول بتوانند اول در جامعه توانمند شده و بعد حضور پیدا کنند. محسن رستمی که خود با بسیاری از کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان نابینا در ارتباط است و به آنها آموزش می‌دهد، می‌گوید: «سال‌هاست پذیرش معلول در جوامع مختلف به‌عنوان یک بحث مهم مطرح است. فرهنگ پذیرش معلول در جامعه می‌تواند کمک شایانی به افراد معلول کند. اما نکته مهم‌تر که من همیشه سر کلاس‌هایم گوشزد می‌کنم، معلول جامعه‌پذیر است. باید دقت کنیم اگر معلول توانمند نباشد، مانند افراد عادی که توانایی انجام کار یا برقراری ارتباط ندارند، جایگاه مناسبی در جامعه نخواهد داشت. به لطف فناوری اطلاعات و رایانه‌ها و ابزارهای ارتباط جمعی، توانمندسازی نابینایان کار چندان سختی نیست و اگر خود افراد نابینا بخواهند حتماً می‌توانند در مسیر توانمندسازی خود برای حضور موفق در جامعه قدم بردارند.»
یک نکته مهم در این رابطه شاید جداسازی بچه‌های دارای معلولیت با بچه‌های عادی در مدارس باشد. به نظر می‌رسد با استفاده از ابزارها و فناوری‌های نوین بتوان تمهیداتی را در نظر گرفت تا کودکان و نوجوانان دارای معلولیت بتوانند در کنار دیگر افراد جامعه قرار بگیرند.
نکته حائز اهمیت این‌که بعد از طی شدن دوران مدرسه بالاخره افراد در جامعه باید کنار هم قرار گیرند، پس چه بهتر که از همان ابتدا بتوانیم این افراد را در کنار دیگر افراد جامعه قرار دهیم. رستمی می‌گوید: «من سال‌های مدرسه را دور از دیگر دوستانی که عادی بودند، سپری کردم و همیشه در کنار دوستان نابینا بودم. پیش‌دانشگاهی را در مدرسه عادی گذراندم و به لطف آشنایی با فناوری اطلاعات توانستم به‌راحتی این مسیر را در دانشگاه هم ادامه دهم. من در زمینه فناوری اطلاعات و برنامه‌نویسی تلاش کردم و خود همین افراد نابینا توانسته‌اند محصولات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری خوبی را با کمک افراد عادی برای توسعه توانمندی افراد نابینا و کم‌بینا توسعه دهند. به‌عنوان مثال در حال حاضر ما در کشور نرم‌افزارهای فارسی صفحه‌خوان خوبی داریم. حتی از لحاظ سخت‌افزاری هم پیشرفت‌هایی داشته و توانسته‌ایم صفحه‌نمایش‌های بریل تولید کنیم.»

یک حرف و دو حرف
محسن رستمی، نابینای ساعی و کوشاست که موفق شده علاوه بر تحصیلات عالیه در موسسه‌های عصای سفید، محنا و فرهنگسرای بهمن به تدریس کامپیوتر و زبان انگلیسی بپردازد. ما هم بر آن شدیم تا با این معلّم توانمند گفتگویی انجام دهیم.

*فارغ‌التحصیل چه رشته‌ای هستید؟
- مدیریت صنعتی. در چه سالی وارد دانشگاه شدید؟ - سال 1380.

*چه سالی فارغ‌التحصیل شدید؟
- سال 1383.

*چگونه به دانشگاه راه یافتید؟
- سال 1379 در رشته‌ی مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد بوشهر پذیرفته شدم. راهنمایی‌های غلط یا تقدیر باعث شد به دانشگاه بوشهر نروم. گفته بودند: «هزینه‌ی تحصیل بالاست و سازمان بهزیستی نیز حمایت مالی نمی‌کند.» پس از گذشت یک سال مجدداً در کنکور سراسری شرکت کرده، در رشته‌ی مدیریت صنعتی جهاد دانشگاهی یزد پذیرفته شدم. در نهایت از دانشگاه یزد انتقالی گرفته، در تهران ادامه‌ی تحصیل دادم و در سال 1383 فارغ‌التحصیل شدم.

*چه مشکلاتی در دوران تحصیلتان وجود داشت؟
- گذراندن واحدهای عملی برای نابینایان مشکل بود؛ امّا با مساعدت استادان و همکلاسی‌ها از مشکلات کاسته شد. خاطرم هست که دوستان می‌گفتند: «دوست داری کدام یک از ما، مطالب درسی را برایت بخوانیم یا متون درسی را روی نوار ضبط کنیم» آن‌ها به شوخی می‌گفتند: «خوش‌صداترین شخص را انتخاب کن!»

*منابع درسی برای شما کافی بود؟
- خیر؛ چون تمام دروس برای دانشجویان بینا نگارش شده و هیچ یک از کتب با خط بریل (خط مخصوص نابینایان) نوشته نشده بود.

*چرا به زبان انگلیسی علاقه‌مند بودید؟
- پدرم از پنج سالگی مرا تشویق به یادگیری لغات انگلیسی می‌کرد. این کار باعث علاقه‌ی من به زبان انگلیسی شد و در سال 1376 در موسسه‌ی آموزش زبان انگلیسی ثبت‌نام کردم.

*حضورتان در کلاس‌ها، باعث به زحمت افتادن افراد خانواده نمی‌شد؟
- بله، می‌شد؛ ولی آینده‌ی من برای اعضای خانواده مهم بود. بعضی از خانواده‌ها، فرزندان معلول و نابینای خود را محدود و خانه‌نشین می‌کنند؛ ولی پدر و مادر من مرا با افتخار همه جا می‌بردند و موفقیت مرا بزرگ می‌کردند.

*غیر از زبان انگلیسی در چه کلاس‌هایی شرکت می‌کردید؟
- کامپیوتر. سال 1380 از طریق دوستان مطلع شدم که کلاس ویندوز کامپیوتر، برای نابینایان برگزار می‌شود. با شوق و علاقه در این کلاس ثبت‌نام کردم و به آرزوی دیرینه‌ی خود رسیدم.

*مدرّس کلاس که بود؟
- خانم پریسا اعتباری. ایشان که خود نابینا هستند، در ایران بنیان‌گذار علم کامپیوتر برای نابینایان هستند.

*چه‌قدر پیشرفت داشتید؟
- آن‌قدر با علاقه و پشتکار فراوان تمرین کردم که در سال 1381 مدرّس کامپیوتر شدم.

*مدرّس کجا بودید؟
- در موسسه‌های عصای سفید، محنا و فرهنگسرای بهمن تدریس می‌کردم.

*محنا چه موسسه‌ای است؟
- محنا علامت اختصاری موسسه‌ی حمایت از نابینایان ایران است.

*موسسه‌ی عصای سفید چگونه جایی است؟
- مجتمع خصوصی و خیریه است که با کمک‌های مردمی اداره می‌شود؛ و اگر هزینه‌ای از کسی دریافت شود، حتماً توان فرد لحاظ می‌شود. نابینایان در این موسسه، رایگان به اردو می‌روند، در کلاس‌های خط بریل، موسیقی، تئاتر و خودشناسی شرکت می‌کنند. بنیان‌گذار این موسسه استاد محمدرضا نامنی است. ایشان که نابینا بود، گویندگی رادیویی را بر عهده داشت. استاد نامنی عاشق بچه‌ها بود. ایشان برنامه‌های متنوعی برای نابینایان ترتیب می‌داد و ضمن دعوت از افراد برتر و هنرمند، کلاس‌های موسیقی، صنایع دستی و... برای بچه‌ها می‌گذاشتند.

*در کلاس خودشناسی، چه مباحثی مطرح می‌شود؟
- مباحث روان‌شناسی، مانند ایجاد انگیزه، ایجاد روحیه و...

*چگونه در فرهنگسرای بهمن مشغول فعّالیّت شدید؟
- در فرهنگسرای بهمن مادر پیر و نابینایی به نام ربابه صفایی (که از هشت سالگی نابینا شده و خود را وقف نابینایان کرده بود) از من حمایت کرد. ایشان مرا به فرهنگسرا معرّفی کردند. در آنجا از من تست و آزمون گرفته شد و من از عهده‌ی آزمون برآمدم و به عنوان مدرّس در آن‌جا مشغول به کار شدم.

*دانش‌پژوهان در فرهنگسرا چه‌قدر شهریه می‌پردازند؟
- کلاس‌های فرهنگسرا رایگان است.

*در آن‌جا مدرّس چه دروسی بودید؟
- برای نابینایان و افراد عادی، کامپیوتر و زبان انگلیسی تدریس می‌کردم.

*دیگر چه موسسات حمایتی از نابینایان داریم؟
- مرکز خدمات‌رسانی رودکی که وابسته به بهزیستی است. این موسسه به صورت رایگان، کتاب بریل یا گویا منتشر می‌کند. همچنین این موسسه نوار و کتاب‌های کنکور و درسی و تجهیزات را که مختص نابینایان است، به صورت رایگان ارائه می‌دهد. متأسفانه این مرکز (مرکز ارائه تجهیزات توانبخشی رودکی) در شرف واگذاری به بخش خصوصی است و معلوم نیست پس از واگذاری آن چه بر سر نابینایان خواهد آمد. نابینایان انتظار دارند این‌گونه موسسات تقویت شوند و به موازات این موسسات، موسسه‌های دیگری ایجاد شده، خدمت‌رسانی کنند.

*دانشگاه مختص نابینایان هم داریم؟
- خیر! البتّه نابینایان تمایل دارند در جامعه باشند و از حضور در کنار دانشجویان عادی، ناراضی نیستند.

*نابینایان در کنکور با چه مشکلاتی مواجه‌اند؟
- هر نابینا یک منشی دارد و منشی سوال را می‌خواند تا نابینا آن را بگوید. مسلماً خواندن کلیّه‌ی سوال‌ها از سوی منشی باعث هدر رفتن وقت زیادی می‌شود. به علاوه بعضی از منشی‌ها از دانش بالایی برخوردار نیستند و از تلفظ بسیاری از لغات انگلیسی ناتوان هستند.

*رقابت عادلانه بود؟
- خیر؛ چون از مهم‌ترین ابزار یعنی بینایی بی‌بهره بودیم و تجهیزاتی که این نقیصه را بپوشاند، وجود نداشت.

*چه راه‌کاری پیشنهاد می‌کنید؟
- بهتر است سوال‌ها کامپیوتری باشد تا نیازی به وجود منشی نباشد. به علاوه اگر آزمون نابینایان با خط بریل باشد، شرایط عادلانه می‌شود.

*آیا نابینایان در مقاطع مختلف دانشگاهی از کتب بریل استفاده می‌کنند؟
- به‌جز مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا در سایر مقاطع، کتب بریل در دسترس است.

*برخورد مردم با شما چگونه است؟
- اصولاً مردم در برخورد با نابینایان به سه دسته تقسیم می‌شوند: گروه اوّل، با رغبت و دلسوزانه کمک می‌کنند و نابینایان از کمک و همراهی آنان خرسند می‌شوند. گروه دوم با وجودی که قصد کمک دارند، موجب ناخشنودی نابینایان می‌شوند. به عنوان مثال بعضی از افراد هرگاه نابینایان را می‌بینند، آن‌ها را سائل دانسته، به ایشان کمک مالی می‌کنند. سومین گروه در جامعه کسانی هستند که نسبت به نابینایان بی‌تفاوت هستند.

*به نظر شما چگونه می‌توان در جامعه تغییر رفتار ایجاد کرد؟
- با اطلاع‌رسانی و آگاه کردن مردم. خاطرم هست، در گذشته عبور یک نابینا از خیابان، از سیما پخش می‌شد و طریقه‌ی برخورد صحیح رانندگان و مردم را با او، آموزش می‌دادند.

*آیا در مدرسه یا منزل مشکلاتی برای نابینایان وجود دارد؟
- بله! گاهی ممکن است لیوان یا شیء دیگری روی زمین جا بماند و نابینا در هنگام حرکت با مشکل روبه‌رو شود.

*از برخورد مسئولان رضایت دارید؟
- از برخورد گروهی از آنان بله؛ امّا در پاره‌ای از موارد، انتظار تغییر رویه از دست‌اندرکاران داریم. خیلی از موارد، نابینایی که جهت کاریابی به مسئولان یک سازمان یا اداره مراجعه می‌کند، به خواسته‌اش نمی‌رسد. مسئولان مربوطه زمانی که با چشمان بسته‌ی یک نابینا مواجه می‌شود، به او می‌گوید: «فعلاً برو و منتظر تماس ما باش!» که معمولاً این ارتباط هرگز برقرار نمی‌شود.

*درصد موفقیت نابینایان در مقایسه با افراد عادی چه‌قدر است؟
- شاید مقایسه، کار درستی نباشد؛ چون نگاه‌ها به زندگی، در آنان متفاوت است. وقتی حسی از انسان گرفته شود، فقدان آن حس، باعث محدودیت او می‌گردد؛ امّا آن شخص، از سایر توانایی‌های خود بهره می‌برد تا کمبود را مرتفع سازد. در بسیاری از مواقع محدودیت، موجب خلاقیت می‌شود؛ همان‌گونه که گاه عدم محدودیت، می‌تواند تباهی انسان را در پی داشته باشد.

*آیا نابینایان در امر ورزش موفّق بوده‌اند؟
- بله، در بعد ورزش قهرمانی، ورزش‌کاران نابینا در رشته‌های گلبال و شنا در تورنمنت‌های برزیل، اسپانیا و مالزی به عناوین قابل توجهی دست یافتند. در مسابقات گلبال آسیا‌- اقیانوسیه، نایب قهرمان شدیم و در رشته‌های کشتی، شطرنج، جودو و وزنه‌برداری به مقام‌های شایسته‌ای رسیدیم. در بعد ورزش همگانی هم، نابینایان با ورزش مأنوس‌اند. من نیز در رشته‌ی شنا فعّالیّت می‌کنم.

*آیا امکانات شهری با شرایط نابینایان، سازگار است؟
- در بعضی موارد، آسایش نابینایان، مدنظر بوده است. مثلاً در اماکنی، پیاده‌روها را مناسب‌سازی کرده‌اند. یا در یکی از شعب بانک تجارت، فرم‌هایی با خط بریل آماده شده است؛ امّا در موارد زیادی، نابینایان با مشکل، دردسر و گاهی حوادث تلخ مواجه‌اند. حدود یک سال قبل، معلّمی نابینا در چاهی، سقوط کرد. چاه‌ها و گودال‌هایی که از طرف شهرداری، شرکت آب و فاضلاب، شرکت گاز، مخابرات و... در خیابان‌ها و معابر تعبیه شده‌اند، باید حصاربندی و طناب‌کشی شوند تا منجر به حوادث تلخ و جبران‌ناپذیر نگردند. می‌گویند ژاپنی‌ها در صورت حفر گودال، علاوه بر حصارکشی اطراف آن، با بوق یا زنگ حسّاس الکترونیکی، افراد را متوجّه وجود گودال می‌کنند. نابینایان در صف‌های مختلف از جمله بانک‌ها، معطّل می‌شوند و بدون کمک دیگران، موفّق به انجام کار نمی‌شوند. شرکت واحد صندلی پشت راننده را به معلولان و نابینایان اختصاص داده است؛ امّا کنترلی در کار نیست و خیلی از افراد با آن که عصای سفید را می‌بینند با شخص نابینا همکاری نمی‌کنند. در مجموع سوار و پیاده شدن در اتوبوس با مشکلات عدیده‌ای همراه است. برای استفاده از مترو هم تنها علایم تصویری وجود دارد و خبری از علایم صوتی نیست.

*آیا تشکیلات دیگری برای نابینایان وجود دارد؟
- بله، مجتمع کودکان و نوجوانان (تحت نظر بهزیستی)، کتاب‌خانه‌ی شهید کلینی شهرری (تحت نظر شهرداری) خانه‌ی امید، روزنامه‌ی واژه، روزنامه‌ی ایران سپید (وابسته به روزنامه‌ی ایران) و وب‌سایت نابینایان، همه در خدمت نابینایان هستند.

*به عنوان کلام آخر، آیا توصیه‌ای به نابینایان دارید؟
- بله، روحیه‌ی خود را حفظ کنند و در متن جامعه بوده، هرگز دچار انزوا نگردند. اگر نابینایی در جامعه به حقوق خود، دست نیافت نباید زانوی غم در بغل گرفته، در خانه بنشیند. او باید با تلاش مضاعف خود، توانایی‌هایش را به رخ جامعه بکشد. نابینایان بسیار توانمندند و قادرند در تمام عرصه‌ها موفّق شوند. به جرأت می‌توانم بگویم که نابینایان در زمینه‌ی کاربری کامپیوتر و اینترنت قادر به رقابت با افراد عادی هستند. با سپاس از آقای رستمی مصاحبه را با جمله‌ای که زینت‌بخش ورودی موسسه‌ی عصای سفید است به پایان می‌رسانیم: «راهم را هموار کن، آن‌گاه همه چیز را خواهم دید و تو را نیز.»

مأخذ: مجله سلام بچه‌ها، فروردین ماه سال 1388، شماره 20.
 
تاریخ ثبت در بانک 22 تیر 1395  
فایل پیوست
تصویر