چهره های موفق معاصر
کد pr-9120  
نام علیرضا  
نام خانوادگی صمد پور  
سال تولد 1355  
وضعیت جسمی فقدان حرکتی  
نوع فعالیت هنری ، خدماتی  
زبان فارسی  
مهارت تأسیس کارگاه خیاطی و کارآفرین تولیدی مانتو دارد و چند نفر را هم مشغول به کار کرده است.  
کشور ایران  
استان اردبیل  
شهر خلخال  
متن زندگی نامه اردبیل – آوازه کارگاه خیاطی معلول کار آفرین خلخالی در حالی به بازارهای پایتخت رسیده که زنجیره های پر پیچ و خم اشتغال زایی با صرف هزینه های گزاف، عاجز از گشودن گره بیکاری است.
به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا صمد پور 39 ساله را بیش از آنکه همشهریان خلخالی اش بشناسند، فروشندگان ماهر و فرصت شناس تهرانی می شناسند. معلولی که تدبیر و اراده اش را عصای پاهای ناتوان کرد و از وابستگی به ماهانه حداقلی کمیته امداد خود را رها کرد.
اما این قصه سر دراز دارد و عمر یک انسان بر آن گذشته است. سال 1377 کنار خیابانی در شهر خلخال، معلولی روی ویلچر سیگار به دست منتظر عبور عابران و تقاضای خرید آن ها بود.
با این وضعیت و به این شکل کار کردن، زندگی بی شک به سختی خواهد گذشت. داشتن همسر و فرزند هزینه هایی به دنبال دارد که قرار است علیرضا در مقام نان آور خانواده آن را تامین کند.
کمیته امداد بخشی از این هزینه ها البته بخشی ناچیز را برعهده گرفته است و با این وجود علیرضا به این می اندیشد که چطور می تواند معیشت خانواده را بهتر از آنچه هست تامین کند.
اولین پیراهنی که به تن همسرم دوختم
ذهن پرتلاطم این معلول به یاد دارد که در شش ماهگی با تزریق اشتباه پنی سیلین دچار شوک و تشنج شدید و فلج از دو پا و دو دست شده و فقط قادر به حرکت دادن گردن خود بوده است.
آن روزها روزهای سخت قطع امید از کودک خردسالی بود که پدر و مادر برنامه های بی پایانی برایش در ذهن چیده بودند.
با این وجود با طی درمان های ابتدایی دست های علیرضا، شرمگین از مهر و عطوفت حمایت پدر و مادر شده و به حرکت در می آید.
علیرضا می گوید در خانه نشسته بودم و به دنبال راه حلی بودم که ناتوانی ام را در هم بشکنم. تصمیم گرفتم یک پیراهن به صورت امتحانی برای همسرم بدوزم. فقط یک فکر خام بود. هیچ چیزی از دوخت و دوز نمی دانستم.
در پاسخ به اینکه مگر قبلا کلاس خیاطی نرفته بودید؟ می گوید "نخیر هیچ کلاسی نرفتم اما می توانم فقط با یکبار نگاه کردن به چیزی مشابه آن را بسازم".
اولین پیراهن علیرضا، آزمون خود را به زیبایی از سر می گذراند. علیرضا خرد خرد تعداد دوخت و دوز خود را افزایش می دهد و سال بعد یک چرخ خیاطی می خرد تا کارش را توسعه دهد.


وام 11 میلیونی که هزاران برابر بهره داد
هر چند به گفته مدیر کل کمیته امداد استان اردبیل دو هزار و 300 پرونده در اردبیل در صف دریافت تسهیلات مشاغل خانگی است اما در سال 84 قبل از اینکه قهر بانک ها دامنگیر پرونده های تقاضای تسهیلات شود علیرضا یک وام 11 میلیون تومانی برای خرید چرخ های بیشتر از طریق کمیته امداد دریافت می کند.
این وام مقدمه ای می شود که علیرضا از سیگار فروشی کنار خیابان نه تنها روزی خود را از دوخت و دوز و خیاطی تامین کند بلکه دست سه نفر دیگر را بگیرد و یک کارگاه تولیدی خودمانی ایجاد کند.
کارگرانی که 9 سال بعد به هشت نفر رسیدند و چهار خانم و چهار نفر آقا برای علیرضا از صبح تا عصر کار می کنند.
می گوید: خانم ها هفت تعطیل می شوند و آقایان 10 اما خودم می مانم و تا دو شب کار می کنم.
عصایش را کنار دستش گذاشته تا هر وقت لازم شد با تکیه بر آن روی ویلچر بنشیند و از جایی به جای دیگر تن خسته و اراده آهنین خود را حرکت دهد.
دست و پا شکستن بازارهای خارج از استان
تولیدی این معلول کارآفرین سالانه چهار هزار مانتو، پیراهن مردانه و پالتو تولید می کند. این ها به غیر از سفارشات خردی است که هر از گاهی به گارگاهش می رسد و کارگران می دانند که نظم و دقت و تلاش لازمه تحویل سفارشاتی است که سری دوزی نیاز دارد.


علیرضا می گوید از توکل به خدا به اینجا رسیدم، اما در فصل هایی از سال که رونق کار کم می شود تمام تلاشش را به حداکثر می رساند تا سفره های خود و کارگرانش رنگین بماند.
مانتوهایی که می دوزد را با 40 هزار تومان به فروشندگان تهرانی می فروشد. مانتوهایی که قامت های سالم را در بر می گیرد و با آراستن مغازه ها به قیمت 80 تا 200 هزار تومان در فروشگاه ها به فروش می رسد.
رتبه 54 کنکور برخواسته از استقامتی وصف شدنی
زندگی را چطور می بینی؟ زندگی عالی است. هر چه خواستم خدا داده و شاکرم. هستند آدم های سالمی که کار نمی کنند. نشسته اند گوشه خانه اما من می گویم "خواستن، توانستن است. " دنبال هر کاری بروی برایت آسان می شود.
اما شما ناخواسته و با اشتباه یک پزشک معلول شدید. می توانید او را ببخشید؟ من او را از 12 سالگی که فهمیدم معلولیتم دائمی است بخشیدم. کار کردن دستهایم را از شفای امام رضا دارم وگرنه تمام بدنم پیش از این فلج بود.
علیرضا می گوید امروز همه چیز دارم. همسرم معلول کر و لال است اما عاشقش شدم و با وجود مخالفت خانواده اش به دلیل اینکه گمان می کردند نمی توانم خانواده ام را تامین کنم با او زندگی ام را آغاز کردم.
دو دختر علیرضا یکی رتبه 54 کنکور در طراحی صنعتی دانشگاه تهران و دیگری پرستاری پیام نور هستند. می گوید: حتی همسرم، مادرم و دو دخترم را در کارگاه مشغول کردم.
علیرضا یکی از شش هزار و 149 معلول جسمی حرکتی شناسایی شده توسط بهزیستی استان اردبیل است. نوعی از معلولیت که بیشترین آمارها را به خود اختصاص داده و شمار قابل توجهی از افراد نه به صورت مادرزاد بلکه به دلیل حوادث دچار این عارضه شده اند.


روح توسعه در پنجه های توانمند کار آفرین
"حداقل اگر 50 میلیون تومان داشته باشم 10 تا چرخ می خرم و دست 10 نفر دیگر را در کارگاه بند می کنم. اما تا وامم تصفیه نشده وام جدید به من نمی دهند. می توانم حتی 25 نفر را مشغول به کار کنم. "
اینها را علیرضا وقتی می گوید به طرح جدید کمیته امداد برای حمایت از کار آفرینان فکر می کنم و به تکرار و تکرار مکرر دغدغه بیکاری در خلخال که از زبان نماینده این شهرستان بارها بازگو شده است. تا جایی که جلیل جعفری دلیل اصلی مهاجرت جوانان خلخالی را بیکاری عنوان می کند.
و در حالی که هزینه ایجاد یک شغل به تعبیر معاون علمی فناوری رئیس جمهور 160 میلیون تومان برآورد شده است، علیرضا با دستان خالی و پاهایی که محتاج ویلچر است فقط با یک چرخ خیاطی نان سفره های دیگران را رنگین می کند.
حمایت ها اگر کارساز شود، هستند علیرضا هایی که با هزینه های اندک می توانند دست چند بیکار را در دست بگیرند. آرزویی که آن را به توکل سرشار از اخلاص علیرضا وقتی که می گوید "توکل بر خدا" گره می زنم.
............................
گزارش: ونوس بهنود

منبع
 
تاریخ ثبت در بانک 15 تیر 1395  
فایل پیوست
تصویر