کد pr-9102  
نام ربابه  
نام خانوادگی صفائی  
سال تولد 1320  
وضعیت جسمی نابینا  
نوع فعالیت علمی-فرهنگی  
زبان فارسی ، فارسی  
مهارت مسئول کانون نابینایان فرهنگسرای بهمن دبیر آموزش و پرورش  
کشور ایران  
استان تهران  
متن زندگی نامه ربابه صفائی مسئول کانون نابینایان فرهنگسرای بهمن با شما سخن می گوید :
دی ماه 1320 به دنیا آمدم اهل یکی از روستاهای دماوندم پدرم را به یاد ندارم چون قبل از تولدم دعوت حق را اجابت نموده بود مادری مهربان و از خود گذشته چهار دختر ویک پسرش را که ثمره زندگی او بود به تهران آورد. با کارهای بافتنی قدیم مانند سفره حوله و از این قبیل، زندگی ما را تأمین می نمود. برادرم کلاس چهارم ابتدایی جهت کمک به خانواده با اینکه دانش آموزی تیزهوش و نمونه بود مدرسه را رها نمود که البته بعدها با شرکت در کلاسهای شبانه توانست رشته دندانپزشکی دانشگاه را به پایان برساند وبا تیتر دکترا در ردیف خدمتگذاران جامعه خود درآید. تازه داشت زندگیمان رونقی می گرفت که من در کلاس دوم ابتدایی بدون هیچ دلیل نابینا شدم که پزشکان پس از معاینات بسیار نظر دادند که بیماری من آب مروارید مادرزاد است (کاتاراکت مادرزاد) وضع من مشکلی بر دیگر مشکلات زندگی مان افزود فقر مالی یک طرف و نابینایی من که آن زمان ننگ محسوب می شد طرف دیگر. ولی مادر فداکار و برادرم که آن زمان خود سن کمی داشت بر آن شدند که ننگ نابینایی مرا به صورت خیلی جدی در جامعه از بین ببرند در مدرسه جایی برای نابینا نبود اما من با تلاش و کمک برادر و مادرم به صورت مستمع آزاد در کلاسهای بینایی شرکت نمودم در پایان هر سال با مراجعه به فرهنگ آن زمان از من امتحانی می گرفتند و خوشبختانه با معدل قابل توجهی به کلاس بالاتر می رفتم سال اول دبیرستان با کمک صبحی مهتدی پدر قصه گوی آن زمان توانستم در دبیرستان شیرین که مدرسه جدید التأسیس بود در رشته زیست شناسی طبیعی آن زمان ثبت نام نمایم وی از من خواست در صورتی که موفقیتی کسب نمودم غمخوار هم سرنوشتان خود باشم از آن تاریخ با پذیرفتن مسئولیت بیشتر به تلاش خود ادامه دادم. بارها پشت درهای بسته ادارات ماندم اما نا امید نشدم با امید و تلاش ثابت کردم نابینایی ناتوانی نیست به همین دلیل با استخدام در فرهنگ آن زمان جهت تدریس به مدارس بینایی راه یافتم و توانستم با دانش و محبت خود در قلب شاگردان و همکارانم راه یابم برای موفقیت بیشتر لازم بود رشته های مختلف تحصیلی را طی کنم علاقه ام به هنر موجب گردید مرا به کلاس موسیقی آزاد (رشته ویلن) و
هنرستان هنرهای دراماتیک هنرهای زیبا در رشته های بازیگری و کارگردانی
رهنمون گردد. دوره های مختلف آموزشی ازقبیل امور پرورشی
(امور تربیتی)، هنرآموز ورزش، مربی پلیس مدارس و مددکار
هلال احمر (شیر خورشید )
توانمندی نابینا را بیشتر ثابت کنم در تمام مدتی که مدرس مدارس بینایی بودم همگام هم سرنوشتان خود پیش رفته و با کمک و رهنمودهای مرحوم دکتر محمد خزائلی انجمن حمایت و هدایت نابینایان بزرگسال و سپس انجمن روشندلان را تأسیس نمودیم که این انجمن موجب گردید نابینایان در جامعه پیشرفت نموده و با رسیدن به تحصیلات عالی توانمندی خود را ثابت نمایند دیگر نابینا انگل جامعه نبود بلکه خود مانند سایر هموطنان، خدمتگذار جامعه گردید پس از فوت مرحوم دکتر خزائلی که خود یکی از افتخارات جامعه بینایی و نابینایی محسوب می گردد همچنان جهت پیشرفت و بالا بردن سطح دانش عزیزان نابینا و کم بینا اقدام نموده و مادر گونه جهت تحصیل و اشتغال آنان پیگیری نمودم.

 
تاریخ ثبت در بانک 15 تیر 1395  
فایل پیوست
تصویر