کد | pr-45587 |
---|---|
نام | سید جواد |
نام خانوادگی | حسینی |
سال تولد | 1361 |
وضعیت جسمی | نابینا |
نوع فعالیت | علمی-فرهنگی |
زبان | فارسی ، فارسی |
کشور | ایران |
شهر | شیراز |
توضیحات |
افرادی مثل جواد حسینی به دلیل دور بودن از تهران کمتر شناخته شده و جامعه کمتر از آنها اطلاع دارد. با اینکه دارای فعالیتهای گسترده و نبوغ ویژه هستند. اکنون درصدد هستیم سید جواد حسینی متولد 1361 در شیراز را معرفی کنیم تا بلکه جامعه و خود نابینایان بیشتر با فعالیتهای او آشنا شوند. به منظور معرفی ایشان چند مطلب که قبلاً منتشر شده را میآورم. |
متن زندگی نامه |
از زمانی که رایانه پا به زندگی نابینایان گذاشت، شرایط بسیاری را تغییر داد. از شیوه درس خواندن نابینایان گرفته تا انجام امور زندگی و برقراری ارتباط با دیگران. یکی از حوزه هایی که به طور بالقوه پس از ظهور این پدیده دستخوش تغییر اساسی شد، عرصه اشتغال افراد نابینا بود. بودند موقعیتهای شغلی زیادی که تا پیش از این برای نابینایان دسترس پذیر نبودند، اما با پیدایش رایانه به یکی از مشاغل پر طرفدار در میان این افراد بدل شدند. با وجود رایانه، شما فقط کافی است به مهارت و تخصصتان قدری چاشنی خلاقیت هم اضافه کنید تا بتوانید به کمک امکاناتی که این ابزار تازه در اختیارتان قرار میدهد، در جهت کسب درآمد استفاده کنید. «جواد حسینی» یکی از همین افرادی است که توانسته به چنین هدفی جامه عمل بپوشاند. بیشتر نابینایان حسینی را با وبسایتش میشناسند. «iranravi» نام مرکزی است که این برنامه نویس نابینا تأسیس کرده تا افراد نابینا بتوانند از طریق آن، دانسته های خود را در حوزه نرم افزار و سایر مباحث مرتبط با توانبخشی با هم به اشتراک بگذارند. اما فعالیتهای حسینی به ایران راوی خلاصه نمیشود. او یک شرکت ترجمه و پیاده سازی متن را اداره میکند و دقیقاً الگوی مناسبی محسوب میشود برای تلفیق تخصص و خلاقیت. حسینی در گفتگو با ایران سپید درباره خلاقیتی که به خرج داده میگوید: «مدتها بود که با توجه به شغلم، به این فکر افتاده بودم که با طراحی نرم افزاری، انجام امور مربوط به پیاده سازی فایلهای صوتی را آسانتر کنم. یکی از مشکلاتی که ما در سر راه پیاده سازی داشتیم این بود که باید دو پنجره باز را در رایانه مدیریت میکردیم; یکی ویرایشگر متن و دیگری پخش کننده فایل صوتی. در طول روند پیاده سازی هم مکرراً مجبور میشدیم با فشردن کلیدهای «alt +tab» میان این پنجره ها در حرکت باشیم. این شد که تصمیم گرفتم برنامه ای بنویسم که بشود در محیط آن، هر دوی این کارها را انجام داد.» حسینی «ez transcribe» را طراحی کرده است. نرم افزاری که شما میتوانید در محیط آن، به طور همزمان فایل صوتی و متنی خود را مدیریت کنید. در این نرم افزار، این امکان در اختیار کاربران قرار گرفته که سرعت خوانده شدن فایل صوتی را کنترل کنند. همچنین امکانات ویژه ای به منظور استفاده افرادی در نظر گرفته شده که میخواهند برای فیلمها زیرنویس بسازند. یکی دیگر از امکانات بسیار جالب این برنامه، قابلیت درج نام به شکل خودکار است; تصور کنید میخواهید متن جلسه ای را که هشت نفر در آن صحبت کرده اند پیاده کنید. نوشتن نام هر کدام از اعضا بی تردید کاری خسته کننده خواهد بود، اما شما به کمک این برنامه میتوانید از میان کلیدهای ctrl 1 تا 9، یک کلید اختصاص بدهید که به محض فشردن این کلید، نام فرد مذکور نوشته شود. در پیاده سازی فایل صوتی، زمانبندی از مهمترین ملزومات است. حسینی برای این هم فکر کرده است. با فشردن یک ترکیب، موقعیت زمانی جاری در فایل متنی نوشته میشود. غلطیاب فارسی و انگلیسی هم از دیگر امکانات این برنامه است. غلطیاب این برنامه به گونه ای کار میکند که به محض نوشته شدن یک کلمه و فشرده شدن دکمه فاصله، این کلمه بررسی میشود و در صورت نبودن در لغتنامه این غلطیاب، با یک بوق به کاربر هشدار میدهد. اینها فقط گوشه کوچکی بود از آنچه که «ez transcribe» در اختیار کاربران قرار میدهد. حسینی در خصوص نحوه تهیه این برنامه به ایران سپید میگوید: «نسخه طلایی این برنامه برای کاربران بینا 75 هزار تومان است، اما من از زمان قرارگیری برنامه بر روی سایت، این نسخه را به شکل رایگان در اختیار کاربران نابینا قرار داده ام.» کاربران کافی است برنامه را از سایت www.irannopendar.com دانلود و نصب کنند و کدی را که برنامه میسازد به حسینی برسانند تا رمز طلایی برنامه در اختیارشان قرار گیرد. بازدید کنندگان همچنین این امکان را خواهند داشت تا از راهنماهای صوتی و متنی برنامه نیز استفاده کنند (به نقل از ستون فناوریهای امیدبخش روزنامه ایران سپید، شنبه 4 مهر 94؛ نیز در سایت محله نابینایان). ابتکار با چشمان بسته این جوان نابینا با طراحی چند نرمافزار و ایجاد سایت بخشی از مشکلات جامعه روشندل را برطرف کرده است قهرمان گزارش امروز ما نمونه کاملی از یک انسان بااراده است. جوانی با پشتکار که با وجود نابینایی و شنیدن کنایههای بسیار هیچوقت دست از تلاش برنداشته است. حدود دوسال پیش او نرمافزار پیادهسازی آسان فایلهای صوتی مخصوص نابینایان را طراحی کرد. جواد حسینی این روزها رئیس هیاتمدیره شرکت ایران نوپندار است. او با هدف کمک به نابینایان سایت ایران راوی را نیز طراحی کرده است. او درباره زندگیاش میگوید: «جواد حسینی اگر خود را فرد موفقی معرفی میکند قصدش خودنمایی نیست، بلکه هدفش این است تا الگوی مفیدی باشد برای کسانی که در جامعه شرایطی همانند او دارند و میتوانند با کمی تلاش خودشان را بالا بکشند.» حسینی 36 ساله و اهل و ساکن شهر شیراز است. آنطور که او میگوید به علت موقعیت شغلی پدرش مدتی با خانواده به تهران آمد، اما دوباره به شیراز بازگشتند. اگر از حسینی درباره دلیل نابیناییاش بپرسید میگوید به علت ازدواج فامیلی پدر و مادرش به مشکل تحلیل شبکیه چشم دچار و این مشکل به تدریج از 20 سالگی نمایان شد: «با وجود اینکه دیدن برایم بسیار سخت بود به تحصیلات دانشگاهی خود ادامه دادم و مدرک مهندسی آبیاری را از دانشگاه آزاد شیراز گرفتم. تا سال 1387 تقریبا کمبینا بودم و تنها چیزی که میدیدم نوشتههای درشت بود آن هم فقط با یک چشم.» کمبینایی جواد را کمکار نکرد و او همچنان برای دانشگاهها و موسسات پژوهشی بینالمللی به تحقیق و ترجمه ادامه داد. طراحی نرمافزار تسهیل در پرونده جواد حسینی بهجز ثبت اختراع موفقیت های دیگری نیز نوشته شده است. جوانی که هر فرصتی را غنیمت میشمارد تا بتواند از هر لحظه زندگیش استفاده مفید کند: «در زمان دانشجویی بسیار کمبینا بودم، اما سعی میکردم انگیزهام را از دست ندهم، به همین دلیل در کنار تحصیلات دانشگاهی تلاش کردم زبان عربی و انگلیسی را یاد بگیرم». به این ترتیب حسینی بالاخره توانست به عنوان زبانآموز ممتاز مدرکی معادل لیسانس عربی را دریافت کند. «تحقیق و ترجمه را دوست داشتم و به عنوان سرگرمی فیلمهای بسیاری را از زبان فارسی به زبان عربی و انگلیسی ترجمه کردم. نمیدانستم روزی ترجمه به شغل اصلیام تبدیل خواهد شد.» بهتدریج بینایی جواد به حدی کاهش یافت که فعالیتهای خود را از حوزه تحقیق و ترجمه متنی به سمت پیادهسازی و ترجمه فایل و صوت تغییر داد. تقاضای متوالی برای ترجمه و تسلط جواد به انگلیسی و عربی او را به جایی رساند که نرمافزاری طراحی کند تا از این طریق بتواند سرعت عملش را در کار ترجمه بالا ببرد؛ مثلا اگر در یک روز دو ساعت فیلم و فایل صوتی گوش میداد و 20 صفحه ترجمه میکرد با استفاده از این نرمافزار میتوانست در روز 40 صفحه را ترجمه و تحویل کار فرما بدهد. با این حال او فکر میکرد کار مفیدی انجام نمیدهد و باید بیشتر تلاش کند. هنگامی که از موسسه ای بینالمللی برای ترجمه و پیادهسازی فایلهای صوتی، دستمزدی سه برابر از حد توافق دریافت کرد، انگیزهاش به ادامه کار بیشتر شد. با گسترش توانمندیهای جواد و توسعه فعالیتهایش، در سال 1378 او موفق به تاسیس شرکت آنلاینی بهنام نوپندار شد و توانست به عنوان رئیس هیاتمدیره و با بهکار گیری دو کارمند از راه دور [آنلاین] به فعالیتهایی همچون انواع پژوهش، تحقیق، ترجمه، خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات بپردازد. در جمع صاحبان عصای سفید گرچه نابینایی به ظاهرانسان را از دیدنیهای دنیا محروم میکند، اما روشنی و پاکی دل دریچه دیگری است تا انسان از این طریق بتواند زیباییهای دنیا را ببیند ودر جامعه حاضر شود. سال 1391 یک روز صبح که جواد به امید دیدن اندک نور آفتاب چشمهایش را باز کرد، متوجه شد بینایی خود را بهطور کامل از دست داده است. «یکی دو سال زمان برد تا بتوانم با مشکل نابینایی کنار بیایم. مهارتهایی را در زمان کمبینایی در موسسه مردم نهادعصای سفید تهران به دست آوردم، با این حال فکر نمیکردم با نابینایی بتوانم به کار و زندگی خود ادامه بدهم.» حسینی در برابر مشکلات تسلیم نشد و برای گذران زندگی و کسب درآمد تلاش کرد و باوجود نابینایی به اصلاح نرمافزاری پرداخت که افراد نابینا نیز بتوانند از آن استفاده کنند. «مشکل کارمن این بود که هنگام گوش دادن فایل برای تایپ متن، صدای سخنگوی رایانه با صدایی که قرار بود ترجمه کنم، تداخل پیدا میکرد. اگر هم خاموشش میکردم متوجه اشتباهات تایپی خود نمیشدم، چون برنامه گویاساز برای تایید هر کلمه نوشتههای صحیح مرا بلند میخواند. بنابراین به ذهنم رسید تا نرمافزارسخنگو را طوری تغییر دهم تا جایی که درست تایپ میکنم، سخنی نگوید و فقط زمانی که غلط تایپ میکنم، بوق بزند.» جواد دیکشنری حدود 500 متن ویرایش شده فارسی شامل پنج میلیون کلمه را به خورد نرمافزارش داد و از آن خواست کلمات تکراری را حذف کند. به این ترتیب حدود صد هزار کلمه به عنوان کلمات صحیح در نرمافزارباقی ماند. بنابراین هنگام تایپ کلمهای جز کلمات ثبت شده غلط فرض میشد و بوق به صدا در میآمد. «اینگونه با اصلاح نرمافزار توانستم به کار خود با درآمد بالاتر و کیفیت بیشتر ادامه بدم.» در نهایت جواد حسینی با شروع آموزش این مهارت به نابینایان موفق شد بسیاری از آنها را در شهرهای مختلف شاغل و نوعی مهارت شغلی ایجاد کند. ایران راوی سالانه چیزی حدود 40 هزار نابینا به جمع روشندلان جامعه اضافه میشود که از این تعداد چیزی حدود 35 هزار مورد قابل پیشگیری است. نهادهای کنشگر امور نابینایان با اطلاعرسانی و مهارتآموزی مرتبط میتوانند نقش بهسزایی در پیشگیری از ابتلا به نابینایی داشته باشند. جواد حسینی با هدف پیشگیری از آسیبهای بینایی در اواخر سال 91 تصمیم به راهاندازی انجمن پژوهشی آسیبهای بینایی (راوی) گرفت. گردآوری و اشتراکگذاری اطلاعات، آموزشها، کتابهای صوتی، ارائه نرمافزارهای صوتی مورد نیاز کمبینایان و نابینایان به صورت رایگان از جمله اهدافش است. علاوه بر این، او برای ارائه مشاوره رایگان به بچهها و خانوادههایشان که به این آسیب دچار میشوند نیز تلاش میکند. خودش میگوید پیشگیری از ازدواجهای فامیلی که منجر به نابینایی فرزندان میشود نیز یکی دیگر از اهدافش برای طراحی سایت ایران راوی است. «خانوادههای بسیاری به طور مرتب از طریق سایت با من در تماس بودند و برای بهبود وضعیت فرزندان مشورت میگرفتند. شاید بگویم صدها نابینا که از جامعه جدا شده بودند از طریق آموزشهای سایت راوی و نرمافزارهایی که برای دانلود در اختیارشان گذاشتم آنها را دوباره به جامعه و خواندن و نوشتن بازگرداند.» در اصل راوی باعث برقراری ارتباط دوباره نابینایان با جامعه و دنیا شد. راوی به نابینایان یاد میدهد چگونه میتوانند سایت اینترنتی درست کنند و فروشگاه اینترنتی بسازند. کلاسهای راوی از راه دور است، اما بیهزینه هم نیست. این سایت در هر سال حدود پنج میلیون تومان هزینه دارد که جواد حسینی از ته دل میخواهد این هزینهها را بهعهده بگیرد. معلولیت و موفقیت گویندگی دوبله و صداگذاری بسیاری از فیلمهای فارسی و انگلیسی به درخواست موسسات مختلف از دیگر فعالیتهای جواد است. او در مدت زمان کمبینایی و نابینایی خود فعالیتهای بسیاری انجام داده و با موسساتی از جمله، مرکز مطالعات شهرداری تهران، مرکز مطالعات شورای عالی انقلاب فرهنگی، بنیاد ملی نخبگان، دانشگاه علوم پزشکی تهران، وزارت بهداشت و موسسه پژوهشی در مالزی همکاری کرده و تاکنون ترجمه پنج کتاب، بیش از 2000 ساعت فایل صوتی، طراحی چهار نرمافزارو چهار وبسایت و دوبله بیش از 20 عنوان فیلم آموزشی را به اتمام رسانده است. حسینی همچنین تاکنون بیش از 25 مقاله آموزشی را تدوین کرده است (روزنامه جام جم، روزنامه شماره 5291، گروه زندگی، صفحه شماره 13 (15 دی 1397)). انجمن پژوهشی آسیبهای بینایی (راوی) نویسنده: سید جواد حسینی 13 مهر 1393 انجمن پژوهشی آسیبهای بینایی (راوی) یک پرتال اینترنتی است که با هدف گردآوری و به اشتراک گذاری کلیهٔ اطلاعات، آموزشها، کتابهای صوتی و نرمافزارهای مورد نیاز نابینایان و کمبینایان، و همچنین زمینهسازی تشریک مساعی بین علاقهمندان و فعالان پیشگیری و توانبخشی در این حوزه، فعالیت میکند. در صفحهٔ اوّل این سایت، تصویر درخت مشهور به مروارید سبز ارسنجان به عنوان نماد پایداری در شرایط دشوار قرار گرفته است، زیرا ایران مهد مرواریدهای سبز میباشد. در هر گوشه و کنار ارسنجان که قدم بزنیم، فردی را مواجه با نوعی معلولیت میبینیم و پس از اندکی تامل، عبور میکنیم، بی آن که بتوانیم لحظهای خویش را جای او بگذاریم؛ غافل از این که چنین شرایطی ویژهٔ یک یا دو نفر نیست بلکه همهٔ انسانها در مقطعی از زندگی، نوعی ناتوانی را تجربه میکنند و جامعهای که به حقوق ایشان واقف باشد و احترام بگذارد، مسئولیت خود در قبال همهٔ انسانها را به انجام رسانده است. حدود 500 هزار نفر در کشور با آسیب بینایی مواجهند که روزانه 10 مورد به این تعداد اضافه میشود و بیشترین آنها در روستاها و شهرهای کوچک ساکن هستند. از این 10 مورد، 7 تا بر اثر ازدواجهای فامیلی، یکی به دلیل بیماریهای قابل کنترل، یکی بر اثر سوانح و حوادث و تنها یکی مربوط به سایر عوامل غیرقابل پیشگیری میباشد. دو سال پیش بود که پدر یک نوجوان 14 ساله ارسنجانی با من تماس گرفت و درباره فرزند تیزهوش کم بینای خود صحبت نمود و این که به دلیل نبود امکانات تحصیلی ویژهٔ چنین اشخاصی در ارسنجان، هر سال تصمیم به ترک تحصیل میگیرد. این کودک به علت ازدواج فامیلی والدین با مشکل بینایی مواجه گشته اما، خانواده اش نه علت نقص ناگهانی چشم وی را میدانستند و نه حتی کوچکترین اطلاعی از امکانات و فناوریهایی که به تحصیل و زندگی چنین اشخاصی کمک میکند داشتند. نه معنای خط بریل را میدانستند و نه طرز کار دستگاه ضبط صدا، کامپیوتر، موبایل و...! این پدر و پسر ارسنجانی، نمونهای از 285 میلیون نفر کم بینا و نابینای اقصی نقاط کرهٔ خاکی هستند که 90 درصد آنها در کشورهای جهان سوم زندگی میکنند و حتی به ذهنشان هم نمیرسد نابینا امکان اشتغال، تحصیل، فعالیتهای اجتماعی، کار با رایانه، و بیرون آمدن از خانه را داشته باشد. خوشبختانه امروزه با مشاهدهٔ آمار بالای نابینایان تحصیلکرده، وکیل، کارخانهدار، برنامهنویس، معلم، استاد دانشگاه، هنرمند، شاعر و... معلوم میگردد آسیب چشمی، دیگر به معنای ندیدن نیست بلکه تنها ابزار دیدن را عوض میکند. از این پس، راوی در خانهٔ تک تک مردم ارسنجان و ایران، امکان دسترسی به آخرین اخبار و اطلاعات مرتبط با کم بینایان و نابینایان را به ایشان میدهد. هفته نامهٔ راوی، هر هفته یک خبر تخصصی ویژهٔ افراد نابینا، بخصوص در حوزه فناوریهای دسترس پذیر، و ماهنامهٔ بینا، هر ماه یک خبر برای افراد بینای علاقمند به آشنایی با این حوزه ارسال میکند. اشخاص جهت دریافت آخرین نسخهٔ نرم افزارهای گویاساز رایانه و موبایل و همچنین انجام مشاوره، دیگر نیازمند مراجعهٔ حضوری به سازمانهای دولتی و صرف هزینههای گزاف نخواهند بود. انجمن محمد رسول الله ارسنجان نیز، اقدام به برگزاری کلاسهای آموزشی و ارائه مشاوره در همین رابطه نموده است. راوی، تنها خبرنامهٔ تخصصی نابینایان و جزو اولین سامانههایی میباشد که راهبرد پیشگیری را در اولویت نسبت به توانبخشی قرار داده است. همهٔ مخاطبان محترم میتوانند با مراجعه به صفحهٔ اول سایت راوی، به آسانی عضو سامانهٔ اطلاع رسانی دلخواه خویش شوند و با آگاهی از علل بروز این مشکلات، جلوی وقوع آن برای خویش و اعضای خانواده شان را بگیرند. به امید آن که در کشور ما همواره روی صخرهها سبزه بروید و نه روی سبزهها صخره! درباره سید جواد حسینی موسس و بنیانگذار سایت راوی جواد در سال 1361 در شیراز متولد گشت. نام او را همنام عموی شهیدش، جواد گذاشتند. از کودکی علاقمند به یادگیری بود. دیپلم ریاضی-فیزیک را در سال 1380 اخذ نمود. مادر و خاله اش از کودکی جواد و خواهرش عاطفه را با شعر و ادبیات آشنا میکردند به طوری که جواد از نوجوانی شروع به سرودن اشعاری کوتاه نمود. جواد از 17سالگی، متوجه مشکلی در بینایی چشم راست گشت. بعدها فهمید اکثر آسیبهای بینایی در ایران از جمله مشکل خود او، ریشه در ازدواجهای فامیلی پدر و مادرها و حتی پدر بزرگ و مادربزرگها دارد. ضعف بینایی از کلاس دوم دبیرستان باعث مشکلاتی در تحصیل و همچنین رفت و آمد او شد. با این حال زبان انگلیسی را با تشویق و حمایت پدرش در کانون زبان ایران فرا گرفت و در زمان اخذ دیپلم، تنها دانشآموز دبیرستان احسان بود که با دریافت عالیترین مدرک موجود کانون Senior Proficiency Certificate معادل لیسانس زبان انگلیسی، تسلط مناسبی به این زبان پیدا کرد. دوره ی تحصیلی را در رشته ی مهندسی آب دانشگاه آزاد شیراز به پایان رساند. همزمان با تحصیل، زبان عربی را نیز فرا گرفت و با فارغالتحصیلی از آخرین سطح کانون زبان ایران به عنوان زبان آموز ممتاز، مدرک معادل لیسانس عربی را دریافت کرد. به دلیل علاقه به تحقیق و ترجمه، از زمان تحصیل، همواره در این زمینه فعال بود و پروژههای تحقیق و ترجمه ی وی مورد تحسین و تقدیر استادان، دانشگاه و کمیته ی ملی آبیاری و زهکشی قرار میگرفت. از جمله، برای اولین بار، روش محاسبه ی پارامترهای حوزه ی آبریز با استفاده از کامپیوتر را در قالب یک خودآموز طراحی کرد که باعث تحولی در دروس مرتبط با حوزههای آبریز و بینیاز شدن دانشجویان از دستگاه گرانقیمت پلانی متر Planimeter گشت که کمبود آن برای دانشجویان معضل شده بود. جواد، سپس به دلیل تغییر محل کار پدرش به تهران آمد. او بارها افراد نابینا را دیده بود ولی هرگز نمیتوانست خود را جای آنها بگذارد و بداند چه تصوری از زندگی دارند. هرگز حتی فکر هم نمیکرد بدون بینایی بتوان به ادامه تحصیل، اشتغال، فعالیتهای اجتماعی یا کار با رایانه پرداخت در حالی که امروز، تصوری کاملاً متفاوت دارد. وی اکنون با امید به آینده و توانمندیهای بیشمار انسان میکوشد دامنه ی دانش، آگاهی، شناخت و مهارتهای خود را گسترش دهد تا پنجرهای به سوی افقهای تازه برای نابینایان بگشاید. در سال 1385 خواهرش عاطفه که دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه تهران بود، با راهنمایی یکی از بیماران نابینای خود که جوانی فعال و با نشاط به نظر میرسید، وی را تشویق به یادگیری مهارتهای ویژه نابینایان کرد و دکتر محسن حسینی، از بستگان ایشان، که همان زمان در کانادا در رشتهای مرتبط با ژنتیک چشم تحصیل میکرد نیز همین توصیه را نمود. این کار با کمک موسسه مردم نهاد عصای سفید: www.asayesefid.org به انجام رسید و کلیه ی مهارتهای لازم را به سرعت فرا گرفت. همزمان با یادگیری مهارتهای ویژه کم بینایان و نابینایان، پدرش توانمندیهای او را به صاحبان و مدیران موسسات مختلف معرفی میکرد و بالاخره با راهنمایی آقای مهندس بهنام نصیری، مدیر موسسهٔ پژوهشگران بینالمللی آگاه شروع به انجام کارهای تحقیق و ترجمه برای آن موسسه نمود. در ابتدا تصور نمیکرد مورد توجه قرار گیرد ولی بعد معلوم شد کاملاً برعکس است. به دلیل کیفیت کارها، سفارشهای بیشتر و بیشتری داده میشد و افراد قبلی، او را به دیگران نیز معرفی میکردند. کم کم مشغول به انجام فعالیتهای تحقیق و ترجمه برای دانشگاه ها، مراکز پژوهشی، موسسات بینالمللی داخل و خارج کشور و سازمانهای دولتی گشت. با توسعه ی این فعالیتها، در سال 1387 یک شرکت خانگی با مجوز انجام انواع پژوهش، ترجمه و خدمات فناوری اطلاعات، ارتباطات و رایانه را به نام نوپندار www.IranNopendar.com تأسیس نمود و به عنوان رئیس هیئت مدیره، با کمک از راه دور (آنلاین) دو کارمند در آن به فعالیت پرداخت. به تدریج، به دلیل کم شدن بینایی، فعالیتهای خود را از تحقیق و ترجمه ی متنی، به سمت پیاده سازی و ترجمه صوت و فیلم برد. او با روشهایی ابتکاری و نرمافزارهای انحصاری که طراحی نمود، کیفیت و استانداردهای جدیدی را در زمینه ی پیاده سازی فایلهای صوتی تعریف کرد به طوری که هم اکنون سایت نوپندار، رتبه یک بخش فارسی گوگل در زمینه ی پیاده سازی فایلهای صوتی میباشد. بنا به درخواست و سفارش بعضی موسسات، جواد گویندگی، دوبله و صداگذاری تعدادی فیلمهای ترجمه شده را نیز بر عهده گرفت. حاصل 7 سال همکاری وی با قریب 30 موسسه مختلف، از جمله مرکز مطالعات شورای عالی انقلاب فرهنگی، مرکز مطالعات شهرداری تهران، بنیاد ملی نخبگان، دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران، دانشگاه مالک اشتر، وزارت بهداشت و موسسه پژوهشی TCFX در مالزی، تاکنون ترجمه بیش از دو هزار ساعت فایل صوتی و تصویری، ترجمهٔ 5 کتاب، دوبلهٔ 20 عنوان فیلم آموزشی و طراحی 5 نرمافزار و 3 وبسایت بوده است. در سال 1387 برای گرفتن مدرک بینالمللی زبان انگلیسی (FCE که از لحاظ دانش زبان معادل کارشناسی ارشد زبان یا نوعی تافل دائمی است) همراه با 8 نفر دیگری که از طرف موسسه عصای سفید معرفی شده بودند به آموزشگاه ارشد (نمایندگی ایرانی دورههای زبان انگلیسی دانشگاه کمبریج) رفت و شاگرد آقای دکتر علوی شد. پس از 2 سال، توانست مدرک مذکور را دریافت نماید. وی تاکنون بیش از 25 مقالهٔ پژوهشی را بنا به سفارش پژوهشکدهها به آنها ارائه داده است که برخی از مقالات در مجلات تخصصی آن مراکز، به چاپ رسیدهاند. جواد به دلیل کمبودهایی که در گروههای فعال در حوزه خدمترسانی به کم بینایان و نابینایان میدید، از جمله تفوق رویکرد توانبخشی بر پیشگیری، عدم شناخت عوامل آسیبهای بینایی، فقدان مرکز دانلود نرمافزارهای نابینایان، نبود رویکرد مدیریت استراتژیک برای سامان دادن به نارساییهای موجود در این بخش، نداشتن رسانههای قوی و عدم اتحاد بین گروه ها، تصمیم به راه اندازی انجمن پژوهشی آسیبهای بینایی (راوی ( www.IranRAVI.com در قالب یک سایت اینترنتی گرفت که با هدف گردآوری و به اشتراکگذاری کلیه ی اطلاعات، آموزشها، کتابهای صوتی و نرمافزارهای مورد نیاز نابینایان و کم بینایان و همچنین زمینه سازی تشریک مساعی بین علاقمندان و فعالان پیشگیری و توانبخشی در این حوزه به دو زبان فارسی و انگلیسی در دو بخش داخلی و بینالمللی فعالیت میکند. مشاورههای تخصصی او اکنون نه تنها برای جامعه نابینایان ایران(در موضوع استفاده از شبکه و کامپیوتر) بلکه برای سایرین نیز حائز اهمیت فراوان است. او همچنان بر این باور است که تواناییهای بالقوه ی فراوانی در این حوزه وجود دارد که با حمایت و تلاش افراد درگیر، خانواده ها، نهادهای دولتی و غیردولتی و تصمیمسازان و تصمیمگیران کلان شکوفا خواهد شد (سایت انجمن دانش آموختگان ارسنجان (http://arsanjan.org/)). گفتگوی خودمانی راوی با گوش کن و تیبیسی: تالار نابینایان ایران کجاست؟ ارسال شده در دوشنبه 24 تیر 1392 توسط مجتبی خادمی در گفتگوی پیشین راوی با گوش کن ذکر گشت که ما باید متحد شویم تا پیشرفت کنیم. در ادامه همین مبحث روز پنج شنبه 20 تیر 92 گفتگویی با حضور جواد حسینی از انجمن پژوهشی آسیب های بینایی (راوی) و محمود هژبری از مرکز مجازی نابینایان ایران و گروه گفتگوی فناوریهای نابینایان به میزبانی مجتبی خادمی از محله گوش کن به صرف چای و شیرینی در اسکایپ برگزار شد. خلاصه ای از صحبت ها جهت اطلاع رسانی و نظرخواهی از دوستان در زیر آمده است. ابتدا یادآوری می گردد به جز راوی که تنها 6 ماه است فعال شده، سه سایت و انجمن دیگر، جزو بزرگترین و پر مخاطب ترین بسترهای آنلاین نابینایان هستند و بخش اصلی محتوای هر چهار انجمن، آموزش و گفتگو درباره فناوری های دسترسی پذیر با هدف ارتقای توانمندی ها و استقلال این جامعه ی بزرگ است. فهرست مطالب: الف) پیشنهاد گردآوری اطلاعات انجمن های آنلاین ب) رتبه بندی سایت ها پ) انتخابات آنلاین ت) به کجا می خواهیم برسیم؟ الف) پیشنهاد گردآوری اطلاعات انجمن های آنلاین جواد: ضمن تشکر از مجتبی که میزبان برنامه امشب شد پیرو گفتگوهای قبلی می خواستم مطالبی را بگویم و نظر شما را جویا شوم. قبلاً گفتیم که لازم است نابینایان ایران با هم متحد شوند و یک جور هسته ی مرکزی یا سخنگوی منتخب همگان داشته باشند. اولین پیشنهادم این است که تمام سایت ها، وبلاگ ها و انجمن های کوچک و بزرگ نابینایان روی اینترنت شناسایی شوند و فهرست آنها را در قسمت لینک های مفید سایت خودمان بگذاریم. به این ترتیب در هر لحظه می دانیم که دقیقاً چند انجمن نابینایان مشغول به فعالیت است. محمود: مسئله یک پارچه سازی و ایجاد یک هسته مرکزی بسیار پیشنهاد خوبیست و گامی مهم در جهت اتحاد نابینایان و متمرکز نمودن امکانات و خدماترسانی به این قشر است. ولی برای رسیدن به این ایده ال میبایست بخشی از روابط و مواضع تعدیل شوند. مثلاً همه ما از رقابتهای مخرب دست برداریم و یکدیگر را برای خدمات رسانی هرچه بهتر به قشر هدف که همان نابینایان هستند یاری کنیم در مورد شناسایی و لینک کردن انجمنها و سایتهای کوچک و بزرگ نابینایان هم، بهتر است به آنهایی که میتوانند نقش مهمتر و سازنده تری دارند پرداخته شود. مثلاً از فهرست کردن وبلاگهایی که از آخرین فعالیتشان مدت بسیار زیادی میگذرد و یا آنهایی که صرفاً یک نابینا آنها را اداره میکند چشمپوشی شود و لازم نیست درباره شان اطلاع رسانی عمومی صورت پذیرد. راستی آقا جواد، شما دربارهٔ انجمن آنلاین همگانی فرموده بودید. جا دارد اشاره ای کنم به انجمنی که اخیراً به مجموعه IRTBC اضافه کردیم. آدرس مستقیمش این است: http://forum.irtbc.com جواد: خیلی جالب است. باید بروم سر بزنم. محمود: اما به اعتقاد من درست کردن یک جور لینکدونی اصلاً صحیح نیست. اگر بخواهد اینطور شود بهتر است همه با هم یکی گردند تا مجبور نباشیم هر پیامی را به دهها سایت و گروه مختلف بفرستیم و افراد هم برای یافتن اطلاعات مورد نظرشان به جاهای مختلفی سر بزنند. ما در مجموعه IRTBC تلاش خود را بر همین مبنا قرار دادیم. برای مثال اطلاعات سایت “IRJaws” را به “IRTBC” منتقل کردیم. و همینطور امکانات و بخشهای متنوعی را در “IRTBC” تعریف کرده ایم که خود شما نیز با آنها آشنا هستید. مانند: موتور صوتی ای اسپیک فارسی، رادیو، انجمن و غیره. مجتبی: من با گردآوری فهرست سایتها موافقم. با درست شدن یک تالار همگانی هم موافقم. اگر جواد یا محمود چنین تالاری بسازند بچهها را از سایت خودم به سمت آنجا میفرستم ولی گوش کن را تعطیل نمیکنم مگر که بفهمم ضرورتی وجود دارد. حاضرم همهی اعضای سایتم به آنجا بروند. قصد رقابت با سایت مرکزی ندارم ولی سایت خودم را کنسل نمیکنم. محمود: مطمئناً سایتهای کوچک نیز همین را میگویند ولی یک نکته را در نظر بگیریم! مثلاً مجتبی! سایت شما همه چیز دارد. از درد دل تا خاطره و آشپزی! به اعتقاد من باید یک سایت داشته باشیم که فقط به مسائل نابینایان بپردازد و ضمناً همه چیز را در یک جا ارائه دهد. من مجبور نباشم برای یافتن هر نرم افزار و آموزشی به یک سایت دیگر بروم و سردرگم شوم. جواد: من هم این ایده را خیلی میپسندم. یعنی ما یک تالار داشته باشیم که نمایندهی همهی نابینایان ایران باشد ولی این که بقیهی سایتها تعطیل کنند به امید آن یک سایت، به نظرم صحیح نمیرسد. ب) رتبه بندی سایتها جواد: حالا پیشنهاد بعدی را میگویم. موضوع دوم این است که سایتها بنا به معیارهایی که میگذاریم دستهبندی شوند تا مثلاً دسته اول را از دوم تفکیک کنیم و در هر لحظه بدانیم مهمترین سایتهای نابینایان کدامند؟ من قبلاً چنین کاری را به صورت آزمایشی برای چند سایت انجام داده و رتبهبندی کردهام. مثلاً این که چقدر بزرگ هستند، چقدر بازدید دارند، آیا زبانهای خارجی هم دارند یا نه؟ به هر کدام از اینها امتیازی دادم و جمع زدم. حتی میتوان چنین کاری را در یک فایل اکسل انجام داد. مجتبی: من با این ایده موافقم ولی به نظرم خیلی سخت است و یک نفر باید برایش وقت بگذارد. شخصاً نمیتوانم وقت زیادی بگذارم. محمود: نمیدانم در این باره چه نظری بدهم. من هم وقت انجامش را ندارم. ضمناً دو زبانه بودن سایت هم کاربرد چندانی ندارد. از همه عملیتر شاید تشکیل یک جور لینک دونی باشد. مجتبی: بعضی سایتهای خارجی نیز یک جور لینک دونی یا حلقه بین خودشان تشکیل میدهند و اسمش را رینگ میگذارند. هر کدام لینک بقیه را نمایش میدهند. محمود: بله، ولی نه در این حد! اینطور که شما میگویید فهرست خیلی طولانی میشود. رینگ یا زنجیرههای آن خارجیها فکر نمیکنم از 10 حلقه یعنی 10 سایت بیشتر داشته باشد. مجتبی: لزومی ندارد همه را روی سایت خودمان بگذاریم. میتوانیم یک سایت جداگانه به عنوان لینک دونی برای رتبهبندی سایتهای نابینایان درست کنیم و اطلاعات کاملی راجع به آنها در این مکان بگذاریم. محمود: اگر اینطور باشد من هم موافقم. پ) انتخابات آنلاین جواد: پیشنهاد بعدی را میگویم. ما 33 استان در ایران داریم. ساز و کاری پیدا کنیم که از بین فعالان اینترنتی هر استان، یک نماینده برای آن استان انتخاب شود. بعد بین نمایندگان 33 استان یک شورای مرکزی تشکیل دهیم و نمایندهی انجمنهای آنلاین نابینایان در کشور را تعیین کنیم. مجتبی: من موافقم ولی دو مسئله مطرح است. اول این که آیا اصلاً کسی به انجمنهای آنلاین رسمیت میدهد یا نه؟ شاید عدهای بگویند چنین انجمنهایی هیچ مفهومی ندارد. برخی هم اعتراض کنند که ما در جریان نبودهایم. چطور شما خودتان را نماینده ما میدانید؟ شاید عدهای هم انتخابات موازی برگزار نمایند و نمایندگان دیگری برگزینند. ضمناً ممکن است اگر فرضاً من نماینده چند انجمن شوم، فردا ناگهان تصمیم بگیرم گوش کن را ببندم و خودم هم بروم. نمایندهی انجمنهای آنلاین بودن، هیچ وجههی قانونی و رسمی ندارد. اصل کار بد نیست ولی با ملاحظات زیادی همراه خواهد بود. یا باید بعد از تشکیل این انجمن، به صورت آفلاین هم ثبت شود یا این که لااقل اطلاع رسانی همگانی به صورتی انجام گیرد که کسی شام نخورده بیرون نرود. محمود: درست است. باید دانست که خوشبختانه هر روز نابینایان بیشتری به جمع اینترنت میپیوندند و هر کدام وبلاگ و سایتی راه اندازی میکنند و در اسکایپ فعال میشوند و دور هم جمع میگردند. مدتی به این میاندیشیدم که به نحوی کد ملی یا مشخصات واقعی همهی نابینایان را بگیریم تا آمار دقیق آنها را داشته باشیم ولی خیلی سخت خواهد شد و نیازمند مجوز است. ای کاش آمار کل نابینایان ایران را داشتیم که میتوانستیم دقیق بفهمیم چند نفرشان در اینترنت هستند. به این صورت حرف و حدیثی باقی نمیماند. مجتبی: بهزیستی و آموزش و پرورش هم همکاری نمیکنند. دنیای اینترنت دنیای هویتهای مجازی است و شاید هر نفر با چندین نام فعالیت کند. حتی اگر شماره ملی را بپرسیم از کجا بفهمیم صحیح است یا نه؟ اصل کار را خوب میدانم ولی نمیفهمم چطور قابل انجام خواهد بود.اگر بخواهیم سختگیری کنیم و مثلاً عضویت در سایتهایمان را مشروط به ارائه کد ملی نماییم با ریزش مخاطبین مواجه میگردیم. با اصل کار موافقم ولی تا به حال راه حل عملی برایش پیدا نکردهام. محمود: من هم موافقم ولی راهی پیدا نکردهام. همین نگرانیهایی که مجتبی گفت را دارم. جواد: بله، من هم همین نگرانیها را دارم. در حال حاضر چندین نفر نیز در بیرون اینترنت وجود دارند که خود را رئیس هستهی مرکزی انجمنهای نابینایان معرفی میکنند ولی هیچ کدام از ما نمیدانیم چه موقع انتخاباتی برگزار شده که ایشان به عنوان نمایندهی ما برگزیده گشتهاند. باید دانست که شاید فعلاً ما نتوانیم انجمنهای آفلاین نابینایان را هم پوشش دهیم. شاید نتوانیم بگوییم که ما نمایندهی آنها هستیم. محمود: خوب آنها چند روز دیگر ادعاهایشان را بیشتر میکنند و به عبارتی روی دست ما بلند میشوند. دست ما هم به جایی بند نیست. جواد: اگر روی دست ما بلند شوند دستشان هم درد نکند. نگران چه چیزی هستیم؟ آیا درآمدمان را از ما خواهند گرفت یا پست و مقام را؟ مجتبی: منظور محمود این است که هدف ما را از ما میگیرند. هدف ما استقلال نابینایان و نشر مطالب به درد بخور است ولی آنها به رسانهها میروند و میگویند این اشخاص، کسانی نیستند که ما میخواهیم. محمود: دقیقاً!میگویند شما به چه دلیل خودتان را مطرح کردهاید؟ مجتبی: آن وقت بدنام میشویم. اگر بخواهیم در جایی حضور داشته باشیم به مشکل برمیخوریم مگر که ادعایمان را کوچکتر کنیم. مثلاً به جای کلیگویی بگوییم «ما فقط نماینده بچههای آنلاین هستیم». جواد: خوب من نیز همین را میگویم. افراد آفلاین را فعلاً نمیتوانیم پوشش دهیم. خوشبختانه در اینترنت ما از یک حیث نگرانی نداریم. نگران این که کسی بخواهد درآمد یا مقام دیگری را از او بگیرد نیستیم. اگر فرضاً دو نفر هم پیدا شوند که خودشان را نماینده استان مرکزی معرفی کنند دستشان هم درد نکند. فقط مسئولیت و زحمت بیشتری بر دوششان خواهد بود. محمود: ولی به این صورت جنجال میشود. مجتبی: شاید به این صورت افراد به طرف کسی بروند که نباید بروند! جواد: این که طرف چه کسی بروند را ما تعیین نمیکنیم. بر فرض که 100 نفر از استان مرکزی در اینترنت باشند. بین آنها انتخابات برگزار نماییم و تقلبی هم در انتخابات بشود و یک نفر به ناحق بالا بیاید فقط زحمت خودش را زیاد کرده و دلیلی نمیبینم که کسی بخواهد تقلب نماید. یک نکتهی دیگر هم هست. در اینترنت بعضیها یوزر هستند و بعضیها مدیر گروه! کسانی مثل مرتضی شاملو، محمود هژبری، مجتبی خادمی، جواد، امیر علیزاده، سعید درفشیان و امثال آنها کسانی هستند که انگیزه برای فعالیتهای جمعی داشتهاند. هویتشان هم قدری شناخته شده تر از بچههایی است که با اسامی مثل پفک نمکی روی اینترنت میآیند. اگر قرار باشد شورای مرکزی تشکیل شود شاید فقط سراغ این افراد برویم. یعنی کسانی که سایتهای کوچک یا بزرگ دارند و در عین حال نسبتاً شناخته شده هستند. شاید یک معیار دیگر هم بگذاریم و بگوییم در رتبهبندی سایتها باید رتبه سایتشان از حد معینی بالاتر باشد. محمود: یک سوال اساسی دیگر وجود دارد. فرض کنیم همهی این کارها را انجام دادیم. اصلاً چه کسی حرفمان را میپذیرد؟ مجتبی: به نظر من بچهها میپذیرند. محمود: بچهها جای خود را دارند ولی در گام بعدی احتمالاً میخواهیم برویم در بعضی جاها به عنوان نماینده نابینایان حرف بزنیم. جواد: قطعاً همینطور است. محمود: آنجا کسی ما را جدی نمیگیرد. مجتبی: بعد که بخواهیم برویم در جایی صحبت کنیم امضاهایی جمعآوری میکنیم. وقتی بچهها یک هسته را خودشان درست کنند مطمئناً آن را میپذیرند و همکاری مینمایند. تا به حال کسی انگیزهای برای جلو آمدن نداشته است. حتی اگر فرض کنیم چنین کاری نشدنی هم باشد بهتر است سعیمان را بکنیم و بعد بگوییم نشد، نه این که از همین اول بگوییم «نشد». جواد: الآن در سایت مرکز مجازی نابینایان بیش از 200 عضو وجود دارد. البته میدانیم که شاید بعضیها هویتشان تکراری یا جعلی باشد. گوش کن 124 عضو و راوی هم 80 عضو! گروه ایستگاه سرگرمی و گروه نابینایان ایران را هم داریم. وقتی یک ایمیل به همهی آنها با هم بزنیم فکر میکنم مجموعاً حدود 500 نفر از نابینایان ایران آن ایمیل را دریافت کنند. اگر هم دقیقاً 500 نفر نباشند بالاخره خودشان به افراد دیگری نیز منتقل میکنند و به حداقل 500 نفر میرسد. همین 500 نفر جمع بزرگی به حساب میآیند و در سراسر کشور ساکن هستند. وقتی میگویم ما به عنوان نمایندهی نابینایان حرف بزنیم اصلاً مقصودم خودمان نیست. باید با همهی سرگروهها صحبت کنیم و شخصی که منتخب همه باشد برگزیده شود ولی زمانی که این اتفاق بیفتد، فکر میکنم همهی 500 نفر یعنی تمام اعضای انجمنهای مهم نابینایان و همچنین سرگروهها، آن شخص را بپذیرند چون خودشان نیز در انتخابش سهیم بودهاند. کسانی که در اینترنت نیستند که اصلاً نمیتوانند در این باره نظر بدهند و کسانی که هستند همگی در آن انتخاب مشارکت داشتهاند. کسی نمیتواند بگوید من خبر نداشتم و قبول ندارم. محمود: خوب کسانی که در اینترنت نیستند شاید بعداً بیایند و بگویند ما در جریان نبودیم. مجتبی: ولی اگر اینطور هم بشود وقتی آنها میآیند میبینند که قبلاً کارهایی انجام گرفته و همه به توافق رسیدهاند. به هر حال باید تن بدهند. اگر بخواهند مجزا برای خودشان کار کنند مورد استقبال زیادی قرار نخواهند گرفت. لااقل تا بیایند جا بیفتند زمان میبرد. محمود: نمیدانم چه بگویم؟ آخر الآن رقابت خیلی زیاد است. مجتبی: خوب ما میخواهیم همین رقابت را جهت بدهیم. محمود: پس این نکته را دوباره عنوان میکنم: رقابتهای مخرب باید در میان سایتها و بسترهای آنلاین حذف شود و بجای کمرنگ کردن فعالیتهای هر کدام به فکر ارتقای هم باشیم. مجتبی: اصلاً ما امشب دور هم جمع شدهایم که همین اتفاق را از بین ببریم. وقتی همهی بچهها بدانند که 6 گروه با هم هستند، نه ضد هم و علیه هم، قضیه زیر و رو میشود. محمود: بله، حتماً همینطور است. جواد: بر فرض که یک گروه جدید هم بیاید. خوب آن هم اضافه میشود. چه اشکالی دارد؟ مجتبی: آری! جا باز است. در انتخابات بعدی آنها هم شرکت میکنند. ت) به کجا میخواهیم برسیم؟ محمود: آخر من نمیدانم قرار است نهایتاً بعد از این همه کار به کجا برسیم؟ مجتبی: جواد! تو که این پیشنهادها را دادی آخر کار میخواهی چه اتفاقی بیفتد؟ جواد: آخرش این میشود که یک هستهی مرکزی انجمنهای آنلاین نابینایان خواهیم داشت. این هستهی مرکزی سعی میکند هماهنگی بین انجمنهای آنلاین نابینایان به وجود آورد. هماهنگی یعنی چه؟ یعنی اگر مثلاً محمود هژبری فردا تصمیم گرفت یک نرم افزار ارزشمند روی اینترنت بگذارد همهی ما تبلیغ کار او را میکنیم. اگر مجتبی خادمی یک آموزش خوب آورد که به درد همه میخورد به جای این که فقط روی سایت گوش کن باشد در یک لحظه به اطلاع همه میرسد. این یک نکته بود. نکته دوم آن که حرف ما خریدار خواهد داشت. وقتی مثلاً مجتبی خادمی، نماینده 500 نفر یا حتی فراتر از آن، نماینده همه انجمنهای آنلاین کشور باشد، وقتی به تلویزیون میرود و صحبت میکند میگوید: «من نماینده همه انجمنهای آنلاین کشورم. حرف من حرف یک نفر نیست. حرف هزاران نفر است». آن وقت به حرفش اهمیت میدهند. محمود: بله، اگر بتوان چنین کاری انجام داد بسیار عالی است ولی تلاش زیادی میطلبد. الآن فقط داریم میگوییم و میشنویم. مجتبی: خوب محمود! قرار نیست همین الآن چنین هستهای تشکیل شود. قرار است ما هر هفته یا هر دو هفته یک جلسه بگذاریم. شاید طول بکشد تا چنین اتفاقی بیفتد. فعلاً فقط داریم دور هم حرف میزنیم تا ببینیم از کجا باید به کجا برسیم. جواد: نکته خیلی خوبی را گفتی! پیشنهاد دیگرم این بود که هر از مدتی یک جا دور هم جمع شویم و با هم صحبت کنیم. مجتبی: بسیار خوب! جلسه خوبی بود. موفق باشید. به امید جلسات بعدی (سایت محله نابینایان). |
تاریخ ثبت در بانک | 13 خرداد 1400 |
فایل پیوست |