کد pr-44075  
نام جعفر  
نام خانوادگی علیپور  
وضعیت جسمی نابینا  
نوع فعالیت علمی-فرهنگی  
زبان فارسی  
اهم فعالیت ها حافظ کل قرآن  
کشور ایران  
استان خراسان رضوی  
توضیحات در سال 94 پروژه‌ای در دفتر فرهنگ معلولین شروع شد و اقدام به شناسایی قاریان و حافظان قرآن کریم که دارای نابینایی هم بودند کردیم. منطقه خراسان را به آقای رزاق محمدی سپردیم و ایشان با دلسوزی تمام شروع به اخذ زندگی‌نامه و مصاحبه نمود. گفت‌وگوی حاضر یکی از مصاحبه‌های رزاق محمدی است که با جعفر علیپور حافظ کل قرآن انجام داده است.  
متن زندگی نامه متن گفت‌وگو
* شما کار حفظ قرآن را از چه زمانی آغاز کردید و چه چیزی باعث شد به حفظ قرآن علاقه‌مند شوید؟
ـ بنده قبل از این که به حفظ قرآن روی آورم در زمینه قرائت قرآن فعالیت می‌نمودم. اولین انگیزه‌ای که باعث شد به سمت حفظ گرایش پیدا کنم این بود که زمانی که من کلاس اول راهنمایی بودم مسابقه حفظ قرآن در مدرسه برگزار شد. همین انگیزه سبب شد جزء سی را حفظ نمایم. اما در همان زمان فقط به همان جزء سی اکتفا کردم و دیگر ادامه ندادم. حدود سال‌های 79ـ80 بود که مجدداً حفظ را شروع نمودم و دو سال به صورت پراکنده توانستم کل قرآن را حفظ نمایم. یعنی هر وقت انگیزه بیشتری برای حفظ داشتم مقداری از قرآن را حفظ می‌کردم. من به خاطر جذابیت‌هایی که قرائت قرآن و حواشی آن برایم ایجاد کرده بود کمتر به حفظ قرآن اهتمام می‌ورزیدم. اما حدود دو سه سال است که در مجامع قرآنی مرا به عنوان حافظ می‌شناسند. در حال حاضر هم تا حد زیادی قرائت را کنار گذاشتم و به حفظ قرآن می‌پردازم.

* با توجه به این که شما در رشته‌های حفظ 10 جزء، 20 جزء و حفظ کل مقام‌های خوبی کسب نمودید چه روشی را برای حفظ قرآن اتخاذ کردید؟
ـ روش حفظ من مبتنی بر مفاهیم قرآن است. بدین صورت که اگر ترجمه فارسی و ترکی قرآن برای من خوانده شود بنده متوجه آیات مورد نظر می‌شوم و می‌توانم آیات را تلاوت نمایم. حتی می‌توانم آیات را بر اساس موضوع و شأن نزول آن تشخیص دهم. حتی چنانچه آیه‌ای برایم خوانده شود می‌توانم مفاهیم کلی آیه و شأن نزول آن را هم بیان کنم.

* با توجه به تبحر شما در حفظ آیات و مفاهیم چه روشی را برای حفظ موثرتر می‌دانید؟
ـ به نظر بنده یک حافظ در کنار این که لغات و الفاظ عربی را حفظ می‌کند باید تا حد زیادی هم به معانی اشراف داشته باشد. البته این نظر برای افرادی مطرح است که مقطع دبیرستان را پشت سر گذاشته‌اند. ولی برای افراد کم سن و سال این روش توصیه نمی‌شود. برای حفظ بهتر قرآن علاوه بر استفاده از مصحف شریف حافظ مبتدی باید از یک ترتیل مناسب بهره بگیرد. قاری‌ای که از آن برای ترتیل بهره گرفته می‌شود باید تجوید را در حد متوسط به بالا رعایت کرده باشد. تا حافظ مبتدی بتواند از آن به عنوان یک الگو استفاده نماید. حافظان مبتدی نباید به دنبال ترتیل‌های خیلی فنی از نظر صوت و لحن بروند. و باید صوت و لحن و وقف و ابتدا را در حد متعارف بدانند. وقتی کاملاً به حفظ قرآن مسلط شدند می‌توانند از ترتیل‌های فنی استفاده نمایند. تا بتوانند با الحان مختلف آشنا شوند. متأسفانه بسیاری از مردم به تصور این که حفظ قرآن کار دشواری است به سراغ آن نمی‌روند. البته اگر بگوییم حفظ قرآن کار آسانی هست اغراق کرده‌ایم. ولی آن‌گونه که تصور می‌شود و به صورت عرف در جامعه باب شده کار دشواری نیست. این به همت و اراده افراد بستگی دارد. به نظر بنده لازم نیست همه مردم حافظ کل قرآن شوند. البته اگر حفظ شوند بهتر است. اما هر کس در حد توانش خوب است برخی سوره‌ها را که دارای فضیلت بیشتری هستند مثل یاسین و الرحمن را حفظ نمایند.

* با توجه به این که یافتن شغل برای همه سخت است ولی برای نابینایان سخت‌تر می‌باشد و با توجه به این که شما کارمند اداره زندان‌ها در مشهد هستید لطفاً نحوه ورودتان به این اداره و نحوه استخدامتان را توضیح دهید.
ـ بنده قبل از اینکه در اداره زندان‌ها استخدام شوم حدود یک سال یعنی سال 78 تا 79 درگیر استخدام در ارگان دیگری بودم. طبق وعده‌ای که از طرف آن ارگان به من داده شده بود من از آبان 78 تا آبان 79 پیگیر استخدامم در آن ارگان بودم. آبان 79 بود که قرار شد برگه معرفی به آن ارگان داده شود. مبنی بر این که من هیچ چشم داشت مالی نداشته باشم و به طور رایگان کار کنم. من هم پذیرفتم. حتی امضای مدیر کل را هم گرفته بودم. اما مسئول کارگزینی کارشکنی کرد و گفت که بخشنامه‌ای برای ما ابلاغ شده که مدیر کل هم در جریان نیست. در این بخشنامه به ما اجازه جذب نیرو داده نشده است. این خبر مرا بسیار آشفته و ناراحت کرد. این اتفاق دقیقاً نیمه شعبان برایم رخ داد. حدود یک ماه افسرده و ناراحت بودم. حدود نوزدهم و بیستم ماه رمضان بود که پس از نماز صبح به حضرت عباس (ع) متوسل شدم و پس از نماز حاجت از آقا حاجتم را خواستم. دو روز بعد به من خبر دادند سازمان زندان‌ها 26 آذر آگهی استخدام داده است. من ابتدا نمی‌خواستم ثبت‌نام کنم. ولی به من گفتند برای پست مورد نظر شما تهران و مشهد نیرو جذب می‌کند. من این را به فال نیک گرفتم و حدود دو ماه به جد برای آزمون کتبی مطالعه کردم. حتی با این که دانشجوی ترم یک بودم ولی دروس آن ترم را رها کردم و درس نخوانده سر جلسات امتحان حاضر می‌شدم. و فقط خودم را برای شرکت در آزمون سازمان زندان‌ها آماده می‌کردم. روز دریافت کارت ورود به جلسه وقتی برای دریافت کارتم مراجعه کردم با کمال تعجب و با توجه به این که مدارکم را به طور کامل ارسال کرده بودم مشاهده کردم که اصلاً کارتی برای من صادر نگردیده است. رسید پستی را همان‌جا به مسئولین نشان دادم و همان موقع کار ورود به آزمون برایم صادر گردید. روز آزمون هم اصلاً برای من منشی پیش‌بینی نشده بود. بنابراین با توجه به این که زمان آزمون 60 دقیقه بود ولی من به دلیل نداشتن منشی 10 دقیقه را از دست دادم و فقط 50 دقیقه برای پاسخگویی به سوالات فرصت داشتم. در پایان وقت آزمون علیرغم اصرارهای من مبنی بر دادن یک و نیم برابر وقت اضافه در کلیه آزمون‌ها به نابینایان، برگه پاسخ‌نامه را مانند دیگران از من گرفتند و به اصرارهایم ترتیب اثر ندادند. من آن‌قدر استرس داشتم که فراموش کرده بودم اسم و فامیلم را روی برگه بنویسم. وقتی آزمون پایان یافت، سوار اتوبوس شدم که بروم که یادم افتاد اسم و فامیلم را روی برگه درج نکردم. بنابراین از اتوبوس پیاده شدم و به محل آزمون رفتم. مسئولین داشتند برگه‌ها را از محل خارج می‌کردند که من رسیدم و با اصرار زیاد از آنها خواستم نام و نام خانوادگی‌ام را روی برگه بنویسند و آنها هم پذیرفتند. به هر حال من در آزمون کتبی پذیرفته شدم و کلیه مراحل استخدام را پشت سر گذاشتم. مهرماه سال 80 بود که برای تکمیل مدارک و اعطای حکمم به تهران رفتم و در 29 مهر با گرفتن حکم به مشهد برگشتم و دقیقاً 4 شعبان روز میلاد حضرت عباس (ع) مشغول به کار شدم.

* با توجه به این که همه آیات قرآن زیبا و دلنشین هستند؛ شما کدام یک از آیات را بیشتر دوست دارید؟
ـ البته همه آیات قرآن کریم از نظر مفاهیم زیبا هستند. ولی من آیه بسم الله الرحمن الرحیم را بیشتر دوست می‌دارم و فکر می‌کنم خداوند تبارک و تعالی هم نظر ویژه‌ای به این آیه دارد. چون این آیه شریفه 114 مرتبه در قرآن آمده است.
 
تاریخ ثبت در بانک 30 آذر 1399