کد pr-4035  
نام زینب  
نام خانوادگی هاشم زاده  
سال تولد 1362  
وضعیت جسمی نابینا  
نوع فعالیت علمی-فرهنگی  
زبان فارسی  
تحصیلات دکترای روانشناسی تربیتی  
مهارت مدرس دانشگاه 2 سال، کارمند رسمی دادگستری شهر بجنورد به عنوان کارشناس مددکاری حافظ کل قرآن کریم، سابقه 3 سال مربی تجوید در فرمانداری شهرستان گناباد، 1 ترم مربی حفظ در دار القرآن امام خمینی گناباد، 2 سال مربی تفسیر در آستان قدس شهرستان گناباد، 3 سال مربی حفظ در شهر مشهد، جزا هیئت موسسه دار الحفظ نابینایان مشهد، بسیجی فعال، فعال فرهنگی در دانشگاه کسب مقام اول رشته حفظ 15 جزا نابینایان در شهر یزد سال 1381، رتبه های متعدد شهرستانی و استانی در رشته حفظ، کسب رتبه دوم رشته حفظ کل در نابینایان در شهر کرمان، بانوی برتر استان خراسان رضوی در 1393  
اهم فعالیت ها فعالیتهای پژوهشی: مقاله بررسی نکات تربیتی نامه 31 نهج البلاغه مقاله منتخب دومین همایش نهج البلاغه در همدان 1392، بررسی عوامل شیوع ضرب و الجرح در شهر بجنورد مقاله برتر همایش یزد، بررسی رشد هیجانی- کارکردی در دانش آموزان نابینا و مقایسه با همتایان بینا زیر چاپ، بررسی تئوری ذهن در دانش آموزان نابینا و مقایسه با همتایان بینا زیر چاپ، بررسی خلاقیت هیجانی در زنان کارمند بهزیستی استان تهران چاپ شده در فصلنامه اندیشه سبز. تالیف کتاب ازدواج هوشمند و پایدار زیر چاپ  
کشور ایران  
استان خراسان شمالی  
شهر بجنورد  
متن زندگی نامه حفظ کل قرآن در 3 سال
گرچه چشم هایش را توان نگریستن نیست اما برای دیدن و لذت بردن از زیبایی ها یک قلب روشن و نورانی کافی است. می گوید و من مشتاقانه گوش فرا می دهم و می نویسم. هر کلمه اش حاکی از یک دنیا آرامش و متانت درونی است… بانوی روشندل گنابادی در گفت وگو با خراسان رضوی، می گوید: در روستای «حاجی آباد» گناباد در یک خانواده مذهبی متولد شده و با معیشت حلال و پاک کشاورزی از دستان رنجور پدری زحمت کش پرورش یافته ام. در 3سالگی به گفته والدینم بر اثر ابتلا به بیماری «آب سیاه» کاملا نابینا شدم هرچند خودم چیزی به یاد ندارم.«زینب هاشم زاده» با بیان این که علاقه زیادی به درس و مدرسه داشته و تحصیلاتش را با ورود به مدرسه کودکان استثنایی در شهر گناباد آغاز کرده، چنین ادامه می دهد: ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی و دبیرستان با توجه به این که در این مقاطع در گناباد مرکزی مخصوص افراد نابینا وجود نداشت، بسیار دشوار و طاقت فرسا بود. درس خواندن با وجود موانعی از جمله نبود کتاب های درسی ویژه نابینایان و نداشتن معلمانی آشنا با شیوه های تدریس به نابینایان، مشکلاتی ایجاد کرده بود.این روشندل گنابادی که توفیق حفظ کل قرآن کریم در کارنامه زندگی اش را نقطه عطف می داند، می افزاید: پس از دریافت دیپلم بلافاصله در رشته روان شناسی عمومی دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته و در مدت 3سال موفق به دریافت مدرک کارشناسی شدم. همان سال در مقطع کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی تربیتی دانشگاه فردوسی قبول شدم و با معدل 18٫35 این مقطع را گذراندم.این کارشناس ارشد روان شناسی تربیتی درباره مشکلات خود می گوید: متأسفانه هنوز جامعه نتوانسته است با معلولیت جسمی افراد کنار بیاید و این مسئله به ویژه در شهرستان های کوچک بیشتر دست و پاگیر می شود و نگاه اغلب مردم به یک فرد معلول (مثلا نابینا) نگاه متفاوت و ترحم بار و حتی در پاره ای مواقع همراه با تمسخر است.وی می افزاید: گاه برای رد شدن از یک خیابان در گناباد باید مدت زیادی منتظر بمانم تا شاید راننده ای ملاحظه کار پیدا شود و راه دیگر وسایل نقلیه را سد کند تا بتوانم عرض خیابان را طی کنم. در حالی که فکر می کنم در شهرهای بزرگ تر مثل مشهد این گونه نیست و رفت و آمد معلولان با هر نوع معلولیتی راحت تر انجام می شود.«هاشم زاده» با اشاره به مشکلات اشتغال معلولان ادامه می دهد: نگاه مسئولان و مدیران نیز در به کارگیری افراد نابینا جای بسی تأسف دارد زیرا برخی مسئولان نیز به جای اهمیت دادن به تخصص و شایسته سالاری به نقص خدادادی فرد نگاه می کنند و برای فردی مانند من با وجود داشتن تحصیلات تکمیلی و حفظ کل قرآن حتی در مراکز قرآنی نیز امنیت شغلی وجود ندارد. متأسفانه 3درصد اختصاص سهمیه استخدام معلولان نیز فقط در اداره بهزیستی رعایت می شود که آن هم ویژه معلولان جسمی، حرکتی خفیف است و سایر معلولان همچنان با بی مهری مسئولان مواجه هستند.وی افزود: تاکنون به مراکز زیادی از جمله بهزیستی شهرستان برای کار مراجعه کرده ام ولی با نگاه به معلولیتم چون فکر می کنند نمی توانم از عهده کاری برآیم، از پذیرفتن من سر باز می زنند.این روشندل گنابادی گفت: متأسفانه در ادارات و معابر شهرستان ها زمینه سازی لازم برای استفاده معلولان انجام نشده است و حتی در اداره بهزیستی گناباد هم که محل تردد بسیاری از معلولان است، این مشکل وجود دارد و دردسرهای زیادی ایجاد می کند. هرچند، مدتی است با راه اندازی آسانسور دسترسی به اتاق رئیس اداره برای معلولان ساده تر شده است.از وی درباره دیگر موفقیت هایش پرسیدم. با لبخندی حاکی از رضایت گفت: بزرگ ترین موفقیتم در زندگی را لطف بیکران الهی در حفظ قرآن می دانم که با یاری خدا توانستم با وجود نابینایی و استفاده نکردن از قرآن ویژه نابینایان شروع به حفظ قرآن کنم و کل قرآن را با کمک مادرم با استفاده از نوارهای استادان مختلف طی مدت 3سال حفظ کردم.با توجه به عارضه نابینایی و این که این مسئله باعث احساس کمبودی در من شده بود، با عنایت خاص خالق بزرگ آفرینش به این سو سوق داده شدم و این خلاء را که احساس می کردم، به بهترین شکل ممکن با آیات روح بخش کتاب نور و روشنی پر کردم.وی می افزاید: در مسابقات زیادی در شهرستان، استان و کشور تاکنون شرکت کرده ام و یک مقام دوم کشور در سال 80 و چندین مقام اولی در استان و شهرستان هم کسب کرده ام.وی ادامه داد: در این عرصه همیشه مهربانی های خدا را شاهد بودم که در فراز و نشیب و تلاطم سخت و دهشتبار زندگی مرا از قهقرای گمراهی و نومیدی و یأس رهانیده است.این حافظ کل قرآن ادامه داد: هم اکنون در دانشگاه پیام نور گناباد به صورت ساعتی تدریس و همچنین با یک موسسه خصوصی قرآنی مشهد در پروژه «8 بهشت قرآن و عترت» که ترکیبی از کار قرآنی و روان شناسی است همکاری می کنم.وی در پایان می گوید: اگر الطاف بیکران خدا و دست مهربان و نوازشگر خانواده ام نبود، هیچ وقت نمی توانستم با این مشکل کنار بیایم و برای یک زندگی موفق و باعزت تلاش کنم. من همواره دست مهربان خانواده ام را به نشانه قدردانی بوسیده ام و سر بر آستان بندگی و ربوبیت حضرت حق می سایم و از این که خدا نعمت بینایی را از من گرفته است هیچ گاه دل آزرده و رنجور و به درگاهش شاکی نیستم زیرا معتقدم که «خدا گر ببندد ز حکمت دری/ گشاید به رحمت در دیگری…»
منبع: وب سایت موسسه رویای سفید نابینایان، 12 شهریور 1393
 
تاریخ ثبت در بانک 22 اردیبهشت 1395