کد | pr-3921 |
---|---|
نام | مریم |
نام خانوادگی | فتاحی |
سال تولد | 1371 |
وضعیت جسمی | فقدان حرکتی |
نوع فعالیت | علمی-فرهنگی |
زبان | فارسی |
تحصیلات | لیسانس سخت افزار |
مهارت | مدیر ای.تی کانون قزوین |
کشور | ایران |
استان | قزوین |
توضیحات | معلولیت از یک دست |
متن زندگی نامه |
تفاوت انسانها در فکر و اندیشه آنها است نه در جسمشان گفتوگو ـ مرضیه اینانلو: هرگاه صحبت از معلولان و معلولیت میشود، شعار معلولیت محدودیت نیست به ذهنها تداعی میشود اما تا زمانی که نمونههای موفق این قشر خاص از جامعه را از نزدیک شاهد نباشیم به حقیقت این شعار پی نمیبریم. مریم یکی از همین نمونههایی است که علیرغم معلولیت با ارادهای قوی توانسته به جایگاه خوبی در سطوح مختلف از جمله ورزش برسد تا آنجا که سال گذشته و در پی کسب قهرمانیهای متعدد توانست به اردوی تیم ملی در رشتهی پرتاب نیزه دعوت شود. صبح یک روز بهاری با او در محل کارش به گفتوگو نشستیم تا از زندگی و فعالیتهایش برایمان بگوید. از خودتان برایمان بگویید؟ ـ مریم فتاحی هستم، متولد سال 1371، دانشجوی رشتهی فناوری اطلاعات در مقطع کارشناسی و مسئول بخش انفورماتیک کانون معلولین توانا هستم. مدت دو سال است که در رشتهی پرتاب نیزه فعالیت میکنم. معلولیت شما در اثر یک اتفاق بود یا یک امر مادرزادی؟ ـ مادرم در دوران بارداری من از دارویی استفاده کرده بود که مصرفش برای خانمهای باردار خطرناک است، اما از آنجا که دارو توسط پزشک تجویز شده بود مادرم آن را مصرف کرد و باعث شد تا من با این نقص جسمی به دنیا بیایم. در چه سنی به این واقعیت پی بردید و چگونه با آن کنار آمدید؟ ـ اولین بار که تفاوت را بین خودم و سایر بچههای همسن و سالم احساس کردم زمانی بود که وارد مدرسه شدم. بچهها با تعجب به من نگاه میکردند و در بین خودشان حرفهایی راجع به من میزدند. این عامل باعث شد تا من روحیهام را از دست بدهم و اعتمادبهنفس کمی داشته باشم. اما از زمانی که با کانون معلولین توانا آشنا شدم و در برنامههایش شرکت کردم توانستم آن روحیهی از دست رفته را تا حد زیادی به دست آورده و اعتماد به نفسم را افزایش دهم. چه شد که به ورزش علاقمند شدید و چرا پرتاب نیزه را انتخاب کردید؟ ـ در دوران مدرسه و به دلیل شرایط جسمیام از شرکت در هر فعالیتی از جمله ورزش گریزان بودم. حدود سه سال پیش که در کلاسهای هنری کانون توانا شرکت کردم و بعد از آن هم که در همان جا مشغول به کار شدم. یکی از مربیان معلول دوومیدانی پس از دیدن من گفت که شرایط بدنی مناسبی برای ورزش دارم و از من خواست تا یک روز در تمرینات ورزشی معلولین شرکت کنم. روزی که من به ورزشگاه رفتم ورزشکاران در حال تمرین پرتاب نیزه بودند. وقتی دیدم افرادی که حتی به مراتب معلولیت بیشتری در مقایسه با من دارند، در حال ورزش هستند، ناخودآگاه مجذوب ورزش شدم و همان رشتهی پرتاب نیزه را انتخاب کردم. تا به حال چه مقامهایی به دست آوردهاید؟ ـ در تمام مسابقاتی که در سطح استان برگزار شده است مدال طلا کسب کردهام و در مسابقات قهرمانی کشور هم 7 مدال طلا، 4 مدال نقره و یک برنز به دست آوردهام. برای اعزام به مسابقات اسپانسر خاصی از شما حمایت میکند؟ ـ در میان 12 مورد اعزامی که تا به حال داشتهام. حدود 5 مورد آن با حمایت مالی باشگاه فیروز بوده و مابقی توسط هیات جانبازان و معلولین صورت گرفته است. در حال حاضر مشغول تمرین برای مسابقات آینده هستید؟ ـ متاسفانه از زمان آخرین مسابقات که در بهمنماه سال گذشته برگزار شد تا به امروز ما مربی و جلسهی تمرینی نداشتهایم. این عامل باعث افت بدنی در ورزشکاران شده و جبران آن نیازمند زمان و تمرینات بیشتری است. پرتاب نیزه ورزشی است که باید حتما در زمین چمن انجام شود و به دلیل بعد مسافت و خطرناک بودن نیزهها امکان تمرین در داخل سالن وجود ندارد. ورزشگاه شهید رجایی اجازهی ورود برای تمرین را به ما نمیدهد. هیات هم قول داده بود تا پایان فروردینماه مکان و زمان تمرینات ما را مشخص کند اما هنوز چیزی به ما اعلام نکردهاند. نهایت آرزوی شما در امر ورزش چیست؟ ـ بزرگترین آرزویم حضور در مسابقات پارالمپیک و به دست آمدن بهترین نتیجه است. بزرگترین مشکل معلولین در جامعه را چه میدانید؟ ـ مشکل اصلی ما، نوع نگاه و نگرشی است که مردم جامعه نسبت به معلولین دارند. آنها هنوز نتوانستهاند افرادی که دارای محدودیت جسمی هستند را به طور کامل در جامعه بپذیرند. باید این را بدانیم که تفاوت انسانها در فکر و اندیشهی آنها است نه در جسمشان. چه انتظاری از مسئولین دارید؟ ـ خواستهی ما از مسئولین این است که از بودجههایی که برای ورزش در اختیار دارند بخشی را هم به ورزش معلولین اختصاص دهند تا حداقل از سمت مسئولین شاهد تبعیضها و تفاوت نگاهها نباشیم. تلخ و شیرین ورزشی شما تا به امروز چه بوده؟ ـ اولین مسابقات قهرمانی کشور که من به آن اعزام شدم در شهر مشهد برگزار میشد. از اینکه در جریان مسابقات میتوانستم به زیارت امام رضا(ع) هم بروم بسیار خوشحال بودم اما از آنجا که اولین حضورم در مسابقات کشوری بود، استرس زیادی داشتم و دلم میخواست نتیجهی خوبی به دست آورم. در نهایت با لطف امام رضا(ع) توانستم مدال طلای مسابقات را کسب کنم و به شیرینترین خاطرهام تبدیل شد. تلخترین خاطرات هم برمیگردد به مسابقاتی که به دلیل مشکلات مالی هیات توان اعزام ما به آن را ندارد. و صحبت پایانی ... ـ اعتقاد من بر این است که اگر ارادهای قوی وجود داشته باشد هر انسانی با هر شرایط جسمی و فیزیکی، میتواند به اهداف و آرزوهایش دست پیدا کند همانطور که من تا به حال برای رسیدن به اهدافم تلاش کرده و به بسیاری از آنها نیز رسیدهام. از تمام معلولین میخواهم تا اجازه ندهند شرایط جامعه و برخورد مردم آنها را خانهنشین کرده و مانع حضور آنها در جامعه شود. منبع: ولایت نیوز |
تاریخ ثبت در بانک | 21 اردیبهشت 1395 |
فایل پیوست |