کد pr-27145  
نام مهرداد  
نام خانوادگی معظمی  
کشور ایران  
استان تهران  
متن زندگی نامه دیدار با هنرمند معلول که تابلوهایش مشتریان زیادی دارد
لـبخنـد به زنـدگـی


فاطمه شمس- تابلو بزرگ و خوشرنگ و لعابی در گوشه نمایشگاه وجود دارد که هر بیننده را خیره می‌کند. باورش برایمان سخت است که خالق این اثر یک معلول 96‌درصدی باشد اما وقتی قلم به دست می‌گیرد و با دستان لرزانش شروع به نقاشی می‌کند حساب کار دستمان می‌آید که با یک هنرمند خوش‌ذوق طرف هستیم. مهرداد معظمی سال‌هاست که در خلوت و سکوت نمایشگاه مجاور انجمن حمایت از کودکان و نوجوانان توانیاب در خیابان کارگر شمالی نقاشی می‌کند و دست بر قضا تابلوهای او مشتریان زیادی هم دارد. او که به سختی سخن می‌گوید و دشوارتر از آن راه می‌رود تاکنون بیش از 100 تابلو نقاشی‌اش را فروخته و به رغم همه مشکلاتی که دارد روی پای خودش ایستاده است. توانمندی هنرمند معلول به خلق آثار هنری خلاصه نمی‌شود و او بعد از تحصیل در مدارس عادی وارد دانشگاه شده و دانش‌آموخته رشته گرافیک است. با هنرمند هم‌محله‌ای که بدون حضور در کلاس‌های آموزشی و با معلولیت 96‌درصدی آثار هنری خلق می‌کند گفت‌وگو کرده‌ایم.

به معلولیت فکر نکردم
قرار دیدار ما با مهرداد معظمی در انجمن حمایت از کودکان و نوجوانان توانیاب است. در سال‌های اخیر او همه نقاشی‌هایش را در اتاق مجاور نمایشگاه انجمن کشیده است. در فضایی دنج و آرام که مراجعه‌کنندگان یا شرایط جسمی‌ای مشابه او دارند یا نحوه برخورد با افراد معلول را خوب می‌دانند. چهارپایه و بوم روی آن آماده است تا مهرداد بنشیند و شروع کند به حرکت دادن قلم‌مو. با تکان دست‌ها و سرش به سختی صحبت می‌کند. 9 ماه پس از تولدش بر اثر بیماری مننژیت معلول می‌شود و تقریباً از بدو تولد با معلولیت دست و پنجه نرم کرده اما امید به زندگی در کلام و نگاهش موج می‌زند و لبخندی که مدام بر لب دارد احساس رضایتش از زندگی را نشان می‌دهد. می‌گوید: «13 سال است که به‌طور جدی با تکنیک مداد یا رنگ روغن نقاشی می‌کشم. طبیعت بی‌جان نخستین نقاشی جدی‌ام بود که آن را براساس تخیل و تصوراتم از دنیای بیرون کشیدم. البته این روزها از تصاویری که در فضای مجازی یا کتاب‌ها می‌بینم هم الهام می‌گیرم. آن روزها هرگز به معلولیت فکر نکردم و حالا خوشحالم از اینکه روی پای خودم ایستاده‌ام و حال خوبی دارم.»

موفقیت‌های تحصیلی
مهرداد به سختی صحبت می‌کند و به همین دلیل خواهرش که یار و غمخوار او در همه این سال‌ها بوده، جملاتش را تکرار می‌کند. مهرداد که اکنون 46 سال دارد، نخستین بار 4 سالش بود که با مداد تصویر تانک و هواپیما و آدمی را روی کاغذ کشید. برای اعضای خانواده باورش سخت بود که او با وجود تکان شدید دستان کوچکش چطور می‌تواند مداد را لای انگشتانش بگیرد و آن را روی کاغذ به حرکت درآورد و چند سال بعد با نقاشی‌هایش همه را شگفت‌زده کرد. می‌گوید: «10سالم بود که وارد دوره ابتدایی مدرسه استثنایی شدم. معلم اصرار داشت درس نخوانم و نقاشی را با جدیت دنبال کنم اما تصمیم گرفتم هر دو کار را با هم انجام دهم. با معدل بالا دوره ابتدایی را به پایان رساندم و برای ادامه تحصیل به مدرسه عادی رفتم.» هنرمند هم‌محله‌ای درباره ارتباطش با همکلاسی‌ها می‌گوید: «خیلی زود با هم‌سن و سال‌هایم صمیمی شدم. همکلاسی‌ها به من کمک می‌کردند و این برایم شیرین بود. درسم را ادامه دادم تا اینکه در رشته تجربی دیپلم گرفتم. سال 1375 در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه سراسری قبول شدم اما بنا به دلایلی به دانشگاه نرفتم اما سال 1389 در رشته گرافیک دانشگاه موسسه رعد در شهرک غرب که ویژه معلولان است مدرک کارشناسی‌ام را گرفتم.»

با قدرت به زندگی ادامه می‌دهم
مهرداد معظمی با وجود 96درصد معلولیت جسمی‌ـ حرکتی آثار قابل اعتنایی خلق می‌کند اما به دلیل تکان‌های غیرارادی اعضای بدن و دست‌هایش، کشیدن نقاشی برایش راحت نیست. گرچه معتقد است در این مواقع با کمی استراحت دوباره انرژی می‌گیرد و کار را ادامه می‌دهد. می‌گوید: «نقاشی‌هایم را در انجمن می‌کشم و گاهی کشیدن یک تابلو یک تا 2 ماه زمان می‌برد اما اگر در خانه باشم آن را یک هفته‌ای تمام می‌کنم. در انجمن همه مرا می‌شناسند و دوستم دارند. این شرایط در محله‌مان هم وجود دارد و رابطه‌ام با همسایه‌ها خوب است.» هنرمند هم‌محله‌ای اضافه می‌کند: «وقتی خواهرم همراهم نیست از مردم کمک می‌گیرم. از این بابت که باید از یک نفر برای عبور از خیابان کمک بخواهم اصلاً ناراحت نمی‌شوم. من هم یک شهروند هستم مانند بقیه اما وضعیت خاصی دارم. نمی‌خواهم گوشه‌نشین باشم گرچه گاهی اوقات دلم از برخورد و نگاه برخی شهروندان می‌گیرد اما می‌خواهم با قدرت به نقاشی و زندگی‌ام ادامه بدهم.»

امرار معاش با فروش 112 تابلو
مهرداد معظمی تا امروز 123 تابلو نقاشی کشیده که بیشتر از 112 تابلو در نمایشگاه‌های مختلف به فروش رفته و او از این راه امرار معاش می‌کند. مهرداد نگاهی به خواهرش می‌کند و می‌گوید: «مهین می‌گوید من خیلی حسابگر هستم. راست می‌گوید حتی اگر اعضای خانواده‌ام بخواهند تابلویی از من روی دیوار خانه بزنند هزینه آن را می‌گیرم تا بتوانم صرف خرید ابزار نقاشی کنم. البته خواهر و برادرم رنگ، بوم و قلم‌مو برایم تهیه می‌کنند و از این بابت از آنها ممنونم.» هنرمند معلول هم‌محله‌ای درباره نوع نقاشی‌اش توضیح می‌دهد: «در بیشتر تابلوهایم از طبیعت بی‌جان، گل، حیوانات، چهره و پرنده استفاده می‌کنم. یک کاریکاتور هم سال‌ها پیش از چهره خودم کشیده‌ام که فروشی نیست و کسی هم بابت آن پول نمی‌دهد!»

زندگی‌ام را وقف برادرم کردم
مهین معظمی، خواهری را در حق مهرداد تمام کرده است. او که 8سال از برادرش بزرگ‌تر است به همراه او و مادرش در یک خانه زندگی می‌کنند. می‌گوید: «مهرداد از کودکی نشان داد که استعداد خوبی در نقاشی دارد. با اینکه اصلاً آموزش ندیده است اما با تکیه بر تخیلی که دارد تصاویر زیبایی می‌کشد. من همه زندگی‌ام را وقف او و مادرم کرده‌ام و از اینکه کنار آنها هستم لذت می‌برم. این کار دل است و رضایت مادر و مهرداد برایم خیلی اهمیت دارد.» مهین معظمی ادامه می‌دهد: «مهرداد دل بزرگی دارد و خیلی صبور است اما گاهی بدخلقی هم می‌کند و تنها چیزی که آرامش می‌کند نقاشی است. او با نقاشی همه دغدغه‌های ذهنی‌اش را روی بوم می‌ریزد. تصمیم گرفته‌ام تا چند وقت دیگر برای او مربی بگیرم تا نقاشی را به‌طور حرفه‌ای و اصولی بیاموزد و در این زمینه پیشرفت کند.»

با استعداد و خلاق
خانم رحیم‌دوست، مدیر نمایشگاه انجمن حمایت از کودکان و نوجوانان توانیاب می‌گوید: «سال 1387 بود که آقای معظمی برای نخستین بار به انجمن آمد. او قبل از این در دانشگاه با دکتر خسرو منصوریان، مسئول انجمن آشنا شده بود و بعد از آن بیشتر نقاشی‌هایش را اینجا می‌کشد.» رحیم‌دوست ادامه می‌دهد: «آقای معظمی مثل خیلی از معلولانی که نقاشی آنها روی دیوار نمایشگاه نصب شده بااستعداد و خلاق است و خوشحالم که انجمن ما، این امکان را برای بروز توانمندی افرادی مثل مهرداد معظمی فراهم می‌کند.»
 
تاریخ ثبت در بانک 8 اردیبهشت 1399  
فایل پیوست
تصویر
 
تصویر
 
تصویر
 
تصویر