کد | pr-24929 |
---|---|
نام | محمدکاظم |
نام خانوادگی | عرب سعیدی |
سال تولد | 1368 |
وضعیت جسمی | فقدان حرکتی |
نوع فعالیت | هنری |
زبان | فارسی |
مهارت | طراح فرش حرفهای ؛ کامپیوتر، ویندوز، ICDL، فتوشاپ و انیمیشن |
کشور | ایران |
استان | اصفهان |
شهر | کاشان |
متن زندگی نامه |
آقای عرب سعیدی عضو موسسه کاشانه مهر کاشان است و مصاحبهای از او منتشر شده است: به اخلاق خوش و آرامش میشناسنش. هشت سال است که به موسسه میآید و حالا یک طراح فرش حرفهای شده است. «محمدکاظم عرب سعیدی» 34 سال دارد. در 15 سالگی، پزشکان تشخیص سکته و نارسایی قلب در خواب برایش دادند که منجر به لکنت زبان و عدم تعادل در راه رفتن شده بود. دقایقی در مرکز سایت کاشانه مهر، با او به گفتگو نشستهایم که میخوانید: * احساس شما از حضور در فضایی چون کاشانه مهر چیست؟ کاشانه، فضای دوستانهای دارد. همه مثل هم هستیم. مسئولان با ما همدلاند و دلسوز بچهها هستند. هر کاری از دستشان بر بیاید برای بچهها انجام میدهند. نمیشود کاری را بگویند مختص دیگران است و تو نمیتوانی انجام بدهی. قبل از اینکه با موسسه آشنا شوم، همهاش داخل خانه بودم. در سال فقط سه یا چهار بار خانه فامیل میرفتم، ولی از زمانی که با اینجا آشنا شدهام، هفتهای چند روز را اینجا میگذرانم. شاد و سرزنده شدهام. اینجا به پیشنهاد خانم حاجی جعفری تحصیلاتم را تا دیپلم ادامه دادم. کامپیوتر، ویندوز، ICDL، فتوشاپ و انیمیشن یاد گرفتم و در حال حاضر طراحی فرش را به طور جدی انجام میدهم. * برای تردد در شهر چه مشکلاتی دارید؟ خب این یک موضوع بدیهی است که فضای شهر برای ما مناسبسازی نشده است و یک توانیاب نمیتواند به راحتی عبور و مرور داشته باشد. برای یک کار ساده، نگرانیم که از منزل بیرون برویم. مثلاً من با واکر یک مسیری را میروم بعد میبینم میله قرار دادهاند، ساعتها وقتم هدر میرود. یا اکثر بانکها، فروشگاهها و مراکز حداقل دو یا سه پله دارند. درست است که ما در جامعه رویمان را کنار گذاشته و خواستههایمان را میگوییم و کمک میخواهیم، اما با این حال سخت است و عزت ما از بین میرود. کاش خود مردم همدلی کرده و داوطلبانه کمک میکردند یا فضای شهری مناسب رفت و آمد ما بود. موضوع دیگر هم نگاهها و قضاوتهای مردم نسبت به توانیابان است که یک موضوع جدی فرهنگی است. البته طی این سالها تا حدی تغییر کرده، ولی جای بهتر شدن هم دارد. * رانندههای آژانس و تاکسی چطور؟ برخورد آنها چگونه است؟ اغلب تاکسیها اگر ببینید ویلچر داری، سوارت نمیکنند. رفت و آمد با آژانس هم هزینهها را چند برابر میکند. گرچه بسیاری از آژانسها هم بعد از دیدن ویلچر، سرویس را لغو میکنند کاش بیشتر هوای هم را داشتیم! * نگاهتان به آینده چگونه است؟ راستش در عین حال که امیدوارم؛ اما نگران هم هستم. نگران اینکه خدایی نکرده اگر یک روز پدر و مادرم نباشند، من باید چه کار کنم؟ درست است موسسه هست، اما برای آمدن به اینجا و آماده شدن، نیاز به حمایت و کمک دارم. منزل ما پله میخورد و از همین حالا مشکل زانودرد دارم. برای تعویض منزل هم نیاز به بودجه هست که متأسفانه هیچ ارگانی در این زمینه حامی ما نیست. مأخذ: ویژهنامه پنجمین همایش آفتاب مهربانی، کاشانه مهر کاشان، آبان 1398، ص8. |
تاریخ ثبت در بانک | 10 دی 1398 |