کد pr-24926  
نام زهرا  
نام خانوادگی پسندی  
سال تولد 1374  
وضعیت جسمی فقدان حرکتی  
نوع فعالیت هنری  
زبان فارسی  
مهارت نقاشی  
کشور ایران  
استان اصفهان  
شهر کاشان  
متن زندگی نامه عضو موسسه کاشانه مهر کاشان است و گفت‌وگوی زیر با او انجام شده است:
«زهرا پسندی» متولد 74 است و اهل لرستان. به خاطر کار پدر به کاشان آمده. معلولیت او مادرزاد و گردنی است و از بدو تولد هر دو پایش بی‌حس بوده‌اند اما دستان پرقدرتی دارد و نقاشی‌های فوق‌العاده‌ای خلق می‌کند.

* با کاشانه مهر چطور آشنا شدید؟
تا دوم راهنمایی درس خوانده بودم، اما بعد به دلیل شرایط جا به جایی، سه سال از مدرسه دور ماندم. از بهزیستی تقاضای کمک برای تحصیل کردم، چون آن دوران هزینه سرویس نداشتم. یکی از مددکاران بهزیستی، کاشانه را به من معرفی کرد. روز اول آمدم و محیط بسیار برایم جذاب بود.
اینجا درسم را ادامه دادم. با یک کلاس نقاشی آشنا شدم. با حمایت‌های موسسه در هنرستان کتابچی در رشته گرافیک ثبت‌نام و در دانشگاه آزاد در همین رشته پذیرش شدم و الآن در حال گذراندن دوره کارشناسی هستم.

* زهرا، قبل و بعد از حضور در کاشانه چه تغییری کرد؟
قبل از حضورم در موسسه فکر نمی‌کردم که معلولیت یک هدیه باشد. معلولیت مرا نسبت به دیگران خاص و متفاوت کرده و این برای من مزیت است، اما خب معایبی هم دارد. من مانند دیگران درس می‌خوانم، البته سختی‌های خاص خودش را دارد که به آنها فکر نمی‌کنم. من زندگی می‌کنم و عده‌ای با بدن سالم کاری نکرده و ناامیدند و احساس بیهودگی دارند، اما من این حس‌ها را ندارم و حالم خیلی خوب است. موسسه از لحاظ روحی، روانی و البته آموزشی بسیار به من کمک کرد. باعث شد خودم و خدای خودم را پیدا کنم. قبل از این خیلی دعا می‌کردم و نماز می‌خواندم چون ناامیدانه در دنیای خودم بودم. در یک قفس، ولی حالا حالم خیلی خوب است. آشنایی با موسسه، یکی از بهترین اتفاقات زندگی‌ام است.

* چه کمبودهایی در جامعه برای یک توان‌یاب وجود دارد؟
واقعیت این است که جامعه اصلاً برای من ارزش قائل نیست و من نمی‌توانم مانند بقیه از امکانات افراد سالم برای عبور و مرور استفاده کنم و در این رابطه با موضوع هزینه مواجهم. به دلیل شرایط خاصم، ناچارم از آژانس استفاده کنم که این هزینه‌بر است. ما از هیچ جایی حمایت مالی نمی‌شویم. این کمبود است که نهادی نیست از ما حمایت مالی کند.
دانشگاه آزاد هیچ‌گونه رمپی برای عبور یک ویلچر ندارد. کلاس‌های عمومی در طبقات سوم برگزار می‌شد که به ناچار به کمک دانشجوها به طبقات فوق می‌رفتم. حتی چند بار درخواست کردیم که کلاس‌ها پایین برگزار شود و گفتند مقدور نیست. خوب است رئیس دانشگاه به جای آن که در مراسم مختلف اشاره کند که ما دانشجویان ویلچری داریم و به آنها افتخار می‌کنیم، امکانات عبور و مرور را برای دانشجویان فراهم کند تا بتوانیم خودمان جابه‌جا شویم و با وابسته نبودن به دیگران عزتمان حفظ شود. دلسوزی بی‌جا که سودی برای ما ندارد، ما را به شکل یک آدم ضعیف نشان می‌دهد. مشکلات ما زیاد است؛ اما ما قوی‌تریم.

* نظرتان در مورد طرح اشتغال‌زایی کاشانه مهر چیست؟
بدن یک توان‌یاب به همین شکل باقی نمی‌ماند و به طور طبیعی طی سال‌ها تحلیل می‌رود. باید بتوانیم در همه حال مراقب خودمان باشیم که این نیازمند هزینه است. کارهایی که موسسه انجام داده خوب بوده، اما توقع من از کاشانه برای اشتغال‌زایی بیشتر است. آرزوی توان‌یاب این است که از نظر مالی وابسته نباشد و به رفاه مالی برسد. تمام مسیرهایی که ما طی می‌کنیم برای رسیدن به همین است تا در آینده آسایش داشته باشیم.

* در حال حاضر چه دغدغه‌هایی دارید و آینده را چطور می‌بینید؟
دغدغه من تحصیلم است. آینده را خوب می‌بینم، چون زندگی‌ام هدفمند است و برای آن برنامه دارم. بعد از دوره لیسانس در صورت کمک‌های موسسه ادامه خواهم داد تا در مقطع فوق لیسانس در رشته گرافیک پذیرش شوم و بعد بتوانم این رشته را در دانشگاه آموزش دهم. از لحاظ مالی هم می‌خواهم به حدی برسم که خودم و خانواده‌ام و حتی بچه‌های این موسسه را تأمین کنم. دوست دارم در آینده برای بچه‌های این موسسه مفید باشم. امیدوارم که در آینده به آرزوهایم برسم و برای کاشانه مهر مایه افتخار باشم.
مأخذ: ویژه‌نامه پنجمین همایش آفتاب مهربانی، کاشانه مهر کاشان، آبان 1398، ص 9-10.
 
تاریخ ثبت در بانک 10 دی 1398