کد pr-23451  
نام نصیب  
نام خانوادگی رحیم‌زاده  
وضعیت جسمی فقدان حرکتی  
نوع فعالیت خدماتی  
زبان فارسی  
مهارت اشعار شاهنامه را حفظ است  
کشور ایران  
استان تهران  
متن زندگی نامه نصیب رحیم‌زاده مردی فاضل و سالخورده و با موهای سپید و بلند و خوشتیپ است و از ناحیه دو پا مشکل دارد و از ویلچر استفاده می‌نمایند. وی در این‌گونه مراسم اشعار شاهنامه فردوسی را از حفظ و با صوت همراه با نوای موسیقی توسط دیگر مددجویان می‌خواند و مورد تشویق قرار می‌گیرد.
آقای رحیم‌زاده در آسایشگاه معلولین و سالمندان کهریزک دوران پیری را با خوشحالی می‌گذارند و اوقات فراغت خود را با عبادت و مطالعه جبران می‌کند و دارای یک فرزند دختر و دامادی مهربان می‌باشند و در فاصله‌های نزدیک به دیدن پدرشان به آسایشگاه می‌آیند و ایشان را به مرخصی برده و سپس به آسایشگاه باز می‌گردانند. آقای هادی عمویی خاطره‌ای از ایشان نقل کرده است:
آقای رحیم‌زاده از من دعوت کرد که به اطاق محل استقرارش بروم، لیکن در آن روز فرصت نشد و این ملاقات به روز سه‌شنبه بعد موکول شد. روز سه‌شنبه بعد، قبل از شروع مراسم به دفتر نگهبانی و مددکار مراجعه کردم و مجوز ملاقات با آقای رحیم‌زاده را گرفتم و با آسانسور به طبقه چهارم ساختمان صنوبر به اطاقش رفتم. آقای رحیم‌زاده در اطاقش نبود و هم اطاقی ایشان گفت: «صبح زود شخصی به اینجا آمد و با ویلچر آقای رحیم‌زاده را به سالن آمفی تئاتر برد. من از آنجا دانستم که ایشان علاوه بر شعر و شاعری به کارهای بازیگری هم علاقه‌مند است. بعد از یک سری احوالپرسی و سلام و علیک از سالمندان مستقر در آنجا خداحافظی کردم و در کتابخانه منتظر ایشان شدم. قبل از شروع مراسم آقای رحیم‌زاده را با یک ماشین فولکس استیشن که درب آن از پهلو باز می‌شود، آوردند. همین که چشمش به من افتاد، فهمیده بود که به دیدنش رفته بودم، خیلی عذرخواهی کرد و گفت:
«بچه‌ها نمایشنامه‌ای ترتیب داده‌اند و تمرین می‌کنند. من در این نمایشنامه نقش فردوسی را اجرا می‌کنم و لذا صبح زود به سراغم آمدند و مرا به سالن آمفی تئاتر بردند. قرار شد در ملاقات‌های بعدی از نظرات و تجربیات خوب ایشان در جمع‌آوری مطالب این کتاب استفاده نمایم.
از آقای رحیم‌زاده پرسیدم چرا تعداد مددجوها در ساختمان شما کم بود؟
گفت: «در تمامی اطاق‌ها مددجوها (سالمندان و معلولین) اسکان دارند، حتی یک تخت هم خالی نیست. در هنگام روز اکثر آنها در کارگاه‌های توانبخشی مشغول کار هستند و طبق برنامه و به موقع به اطاق‌های خودشان برمی‌گردند مگر اندکی، آنهایی که قابل کاری نیستند در آسایشگاه می‌مانند و اگر دلشان بخواهد با ویلچر و با استفاده از آسانسور جهت هواخوری به داخل حیاط می‌روند. و یا به دید و بازدید دوستان و آشنایانی که در آسایشگاه پیدا کرده‌اند می‌روند.
لازم به تذکر است آسایشگاه مردان با زنان در ساختمان‌های جداگانه قرار دارد، اطاق‌ها دو نفره و دارای دو تخت خواب و دارای همه‌گونه وسایل مایحتاج آنها در آن وجود دارد.
مددجویان در اوقات فراغت خاطرات گذشته خود را به یاد می‌آورند و در ذهن خود مرور می‌کنند و برای همدیگر تعریف می‌کنند و با مطالعه کتاب‌ها و عبادت خود را با زندگی در آسایشگاه وفق داده‌اند و ایام را سپری می‌نمایند.
منبع:
نگاه سبز، هادی عمویی طالقانی، تهران، 1385، ص 79-80.
 
تاریخ ثبت در بانک 7 بهمن 1397