کد pr-2008  
نام نگین  
نام خانوادگی رستمی  
سال تولد 1365  
وضعیت جسمی نابینا  
نوع فعالیت علمی-فرهنگی  
زبان فارسی  
تحصیلات دانشجوی رشته ادبیات فارسی  
مهارت حافظ کل قرآن  
کشور ایران  
متن زندگی نامه نگین رستمی متولد 26/7/1365 استان کردستان و دانشجوی کارشناسی ادبیات هستم. حافظ کل قرآن می‌باشم. کار حفظ را در منزل و به صورت سه سال متوالی به پایان رساندم. در اکثر مسابقات بهزیستی شرکت کرده‌ام که در سطح استان اکثراً مقام اول را کسب کرده و به مسابقات کشوری راه پیدا می‌کردم. مسابقاتی که در سطح کشوری مقام آورده‌ام عبارتند از: سال 80 یزد حفظ 10 جزء اول شدم، سال 81 شهرکرد حفظ کل اول شدم، سال 82 قزوین حفظ کل مقامی کسب نکردم و سال 90 و 91 بابلسر حفظ کل کشوری مقام سوم را کسب کردم. بنده در مسابقات اوقاف هم کمابیش شرکت کرده و حائز رتبه اول و دوم هم شده‌ام. در مسابقات مدارس استثنایی هم شرک که یک بار به سطح کشوری راه پیدا کرده و مقامی کسب نکردم. یک بار هم در مسابقات بسیج دانش‌جویی حفظ کل شرکت و درسطح استانی اول و کشوری هم مقامی نیارودم.

گفتگو با دانشجوی روشندل و حافظ کل قران دانشگاه کردستان

من به دیدن دنیا از دریچه قلبم عادت کرده‌ام و نبود بینایی نتوانسته مانعی در پیشرفت زندگیم شود بلکه نور قرآن، نور قلب من و راه درست را برای من روشن نمود. به گزارش خبرنگاتر کُرددانش؛ وقتی دنیا را فقط در اشعه های کم رنگ نور ببینی، وقتی دنیا را فقط در خلاء ببینی، وقتی دنیا را به جای دیدن لمس کنی، به جای دیدن بشنوی، به جای دیدن حس کنی می توانی به درک جدیدی از زندگی برسی. زندگی را نه آن طور که هست بلکه آن طور که باید باشد می فهمی. …
کم نیستند کسانی که با کوچک‌ترین اتفاق ناگواری در زندگی چنان خود را می‌بازند که انگار دنیا به آخر رسیده، از طرف دیگر هستند مردان و زنانی که نشان داده‌اند اگر همه چیز برایشان به هم بریزد باز کسی هست که همه امور با تدبیر او است و نباید با وجود چنین مدبری زمین و زمان را به هم بدوزند و فکر کنند که دیگر کار تمام‌شده است.
نگین رستمی حافظ کل قرآن کریم، یکی از این افراد است که با وجود آنکه از یکی از حس‌های بزرگ یعنی حس بینایی محروم شده، اما موفقیت را با دیگر حواسش در آغوش گرفته است، موفقیتی که دنیا و آخرت او را توامان دربرگرفته است.
نگین رستمی دانشجوی ترم سوم رشته ادبیات فارسی دانشگاه کردستان است که به صورت مادرزادی از نعمت دیدن محروم است اما با وجود نابینایی توانسته در کودکی کل قرآن را حفظ کند.
لبخند از صورت گرمش محو نمی‌شود، با این که دنیا در برابر دیدگانش سویی ندارد برق نگاهش حرف‌های بسیاری در خود نهان کرده. وی در گفتگو با خبرنگار کُرددانش گفت: من در روستای ناو از توابع شهرستان مریوان به دنیا آمده ام در خانواده ای 10 نفره 6 خواهر و دو برادر که یکی از خواهرهایم نیز مثل خودم نابینا است.
وی ادامه میدهد: چون در روستا زندگی می کردم مثل سایر هم سن و سالهایم امکان درس خواندن برایم وجود نداشت و از این بابت خیلی غضه می خوردم اما تصمیم گرفتم که دنیای تاریک چشمانم را با نور قرآن روشن کنم.
این دانشجوی روشندل می گوید: پدرم برای جبران مدرسه نرفتنم تصمیم گرفت قرآن را به من بیاموزد اما به دلیل مشغله زیاد پدرم و اینکه حتی یک ضبط صوت نداشتم که به قران گوش دهم چند سال فرصت را از دست دادم اما بصورت جدی از سال 78 زمانی که 12 سال سن داشتم شروع به حفظ قران کردم و در کمتر از دو سال و نیم توانستم کل قران را حفظ کنم آن هم فقط و فقط با کمک پدرم.
ادامه میدهد: به لطف خداوند توانستم به خواهرم در حفظ قران کمک کنم و امروز نیز او حافظ کل قران است.
این دانشجو دانشگاه کردستان با اشاره به اینکه در سن 21 سالگی شروع به درس خواندن کردم می گوید: به برکت قرآن خانواده من با یک معلم ویژه نابینایان آشنا شدند و همین معلم تصمیم گرفت خط بریل را به من و خواهرم آموزش دهد و با کمک خود و خانواده اش ما را به مریوان برد و طی دو هفته خواندن و نوشتن خط بریل را یاد گرفتیم.
نگین رستمی می افزاید: وقتی با خواهرم به روستا برگشتیم شروع به درس خواندن کردیم، بصورت جهشی کل پنج سال ابتدایی را در همان سال خواندیم و دوران راهنمایی را نیز یکسال تمام کردم یعنی در عرض دو سال راهنمایی وابتدایی را تمام کردم، سال اول دبیرستان را نیز در طرح راه دور شرکت کردم که واقعا برایم سخت بود اما دوم دبیرستان با موسسه دارالاحسان اشنا شدم و به کمک کسانی که در این موسسه بودن دوران دبیرستان و پیش دانشگاهی را به اتمام رساندم، درست است که دوران سختی بود اما چون از روز اول ارزوی درس خواندن داشتم و لطف خداوند هم همیشه شامل حالم بوده این سختی ها برایم شیرین بود.
ادامه میدهد: الان هم دو سال است که در دانشگاه کردستان مشغول تحصیل هستم قبول دارم که به دلیل وضعیت نابیناییم حضور در دانشگاه برایم سخت است اما تمام استادها، مسئولین دانشگاه، همکلاسی ها و هم اتاقی هایم در خوابگاه به من لطف دارند و کمتر احساس دلتنگی و کمبود میکنم.
می گوید: من به دیدن دنیا از دریچه قلبم عادت کرده‌ام و نبود بینایی نتوانسته مانعی در پیشرفت زندگی من شود بلکه نور قرآن، نور قلب من و راه درست را برای من روشن نمود.
نگین رستمی یادآور می شود: حفظ قرآن نیازمند اراده قوی و پشتکار است چون مبتنی بر ممارست و تکرار است؛ خستگی در این مسیر برایم بی‌معنا بود و برای حفظ تک تک حروف ذوق و شوقی تمام نشدنی داشتم.
ادامه میدهد: درست است که من نور چشمانم را مادرزادی از دست دادم اما خداوند در رحمتش را بر من باز کرد و با قرآن مأنوس شدم که همین مسئله توفیقات مادی و معنوی خیلی زیادی برایم داشته و دل من را بینا کرده است.
این دانشجو روشندل دانشگاه کردستان که تاریکی چشمانشان را با نور قرآن روشن نموده می گوید: اگر چشمی برای دیدن و نگاه کردن ندارم در عوض دلی دارم به وسعت دریا، که با نور الهی و عشق به آسمان خوشبختی، می توانم تک تک ذرات موجود روی کره زمین را ببینم و حس کنم.
وی قرار گرفتن در مسیر قران را یکی از بزرگترین لطف های خداوند به خودش می داند و میگوید: با توجه به وضعیتی که در زندگی داشتم ممکن بود اگر از نعمت بینایی برخوردار باشم هیچوقت چنین سعادتی نداشتم که حافظ قران باشم.
وی با بیان اینکه معلولیت من، محرومیت نیست بلکه محدودیت است و محدودیت نمی تواند مانع رشد و تکامل روحم شود می گوید: عصای سفید من، محکم ترین و پاکترین مسیری است که مرا به خدا می رساند و برای سفر به پاکترین و زیباتیرن جاده های زندگی، یاریم می کند.
وی توصیه میکند به نسل جوان حتما در طول روز در کنار کارهای روزمره فعالیت قرانی داشته باشند حتی در حد ده دقیقه نه حفظ قرآن حتی بصورت روخوانی، قرائت و یا دقت به معنی ایات، چون این کار به حدی به انسان ارامش میدهد که حاضر نیست با هیچ چیز دیگری عوض کند.
همه کسانی که به نوعی معلول یا بهتر است بگویم توان یاب محسوب می شوند اراده ای دارند از جنس آسمان و قلبی که راضی است به رضای پروردگار…
نگین رستمی دانشجوی روشندل و حافظ کل قران دانشگاه کردستان اراده‌اش چون سروی تنومند قد برافراشته تا به زندگی بیاموزد معلولیت، محرومیت نیست؛ بلکه معلولیت پلی است برای کشف توانمندی‌هایی که امروز در لابه‌لای چرخ‌دنده‌های زندگی، بسیاری از ما آن را به فراموشی سپرده‌ایم
نگین نشان داده هر چند دنیا در برابر دیدگانش حرفی برای گفتن ندارد، اما عزمش چنان جدی است که می خواهد پله های ترقی و پیشرفت را یکی پس از دیگری طی کند.
زندگی از دید یک روشندل، نه سیاهی و تاریکی و نه ناامیدی و یاس، بلکه لذت بردن از حیاتی ماورائی است، درکی پرمفهوم و معنادار از آن می تراود و درک گستره جهان و عمق آن، شنیدن واژه ها و لمس زندگی با سرانگشتان امکان پذیر است. تلاش برای کاویدن دنیای نابینایان نقبی به درون خود ماست برای سرک کشیدن به هزار توی وجودمان و درک گوشه ای از معمای هستی و چرایی زندگی.
شاید چشم‌ها را باید شست و جور دیگر دید…
 
تاریخ ثبت در بانک 31 فروردین 1395  
فایل پیوست
تصویر