کد pr-1831  
نام مریم  
نام خانوادگی عدالت جو  
سال تولد 1349  
وضعیت جسمی کم بینا ، کم شنوا ، فقدان حرکتی  
نوع فعالیت علمی-فرهنگی  
زبان فارسی  
مهارت قبلا ًعضو انجمن هئیت تحریریه مجله ایران سپید بودم. ولی در حـال حاضر کار نمی کنم. تا سال گذشته 1383 یازده کتاب به خط بریل نوشته ام و سرگذشت و داستان زندگی ام در مجله ایران سپید و امید دوباره به چاپ رسیده است. نام کتابها: آرزو، در تاریکی به سـوی روشنـایی، ایثارگران، ثروت عـامل خوشبختی نیست، بـه آنچــه داری راضـی باش، زندگی نابسـامان و چنـدین کتـاب دیگـر کـه اکنـون در کتابخانه نابینایان موجود میباشد.  
کشور ایران  
متن زندگی نامه مریم عدالت جو، جوان موفق کم بینا، کم شنوا و معلول جسمی
لطفاًخودتان رامعرفی کنید؟
مریم عدالت جو هستم و در سال 1349در شهر تهران به دنیا آمدم.
متأهل هستید یا مجرد؟ مجرد
چند خواهر و برادر هستید؟
دوخواهر و دو برادر دارم که یکی از خواهرانم نابینا میباشد و بقیه همگی سالم هستند.
چندمین فرزند خانواده هستید؟
من آخرین و پنجمین فرزند خانواده هستم.
علت معلولیت شما چه بود؟
علت ناشنوایی و معلولیت من ژنتیک و ازدواج فامیلی است.
به غیر از معلولیت شنوایی چه نوع معلولیت دیگری دارید؟
علاوه برمعلولیت شنوایی، نیمه بینا و دارای معلولیت جسمی حرکتی هستم.
کمی در رابطه با کودکی و دوران تحصیلی تان بگویید؟
تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم، 2سال در مجتمع آموزشی نارمک و سه سال در مجتمع آموزشی ولیعصـر تـا قبـل از مدرسه هیچ گونه مشکل شنوایی و بینایی نداشتم و به مرور زمان شنوایی وبینایی ام را از دست دادم.
علت کم شنوایی وکم بینایی شما چه بود؟
به علت بیماری سندرم آشر، دچارکم بینایی و کم شنوایی شدم.
چرا به ادامه تحصیل نپرداختید؟
به خاطر مشکلات رفت و آمد به محل تحصیل (مدرسه) و همچنین به علت داشتن عمل جراحی پاهایم و عمل جراحی کمر مادرم از ادامه تحصیل باز ماندم.
در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟
قبلا ًعضو انجمن هئیت تحریریه مجله ایران سپید بودم. ولی در حـال حاضر کار نمی کنم. تا سال گذشته 1383 یازده کتاب به خط بریل نوشته ام و سرگذشت و داستان زندگی ام در مجله ایران سپید و امید دوباره به چاپ رسیده است.
نام کتابهایی که به خط بریل نوشتید چیست؟
آرزو، در تاریکی به سـوی روشنـایی، ایثارگران، ثروت عـامل خوشبختی نیست، بـه آنچــه داری راضـی باش، زندگی نابسـامان و چنـدین کتـاب دیگـر کـه اکنـون در کتابخانه نابینایان موجود میباشد.
از اینکه فـردی هستید با سه نوع معلولیت، چه احساسی دارید؟
اول قسمت بود از زندگی‌ام که اینگونه باشم. ولی دوست داشتم مستقل می‌بودم و روی پای خود می‌ایستادم تا بتوانم کارهایم را خودم انجام دهم.
اوقات فراغت را چگونه می گذرانی؟
به مطالعه کتابهای داستان (اعم از خارجی و ایرانی)، کتاب دعا ( مناجات شعبانیه و… ) و خواندن قرآن.
کتابها را چگونه مطالعه می کنید؟
کتابها به خط بریل نوشته شده است و بعضی از کتابهای دارای نوار نیز هستند ولی بیشتر کتابها را با خط بریل مطالعه می کنم.
از افراد جامعه چه نوع انتظاراتی دارید؟
من همیشه در منزل به سر می برم و جایی نمی روم، ولی از مردم انتظار دارم با من همان رفتاری را داشته باشند که دوست دارند دیگران با آنان داشته باشند و به چشم یک فرد معلول به ما نگـاه نکنند و نسبت به مـا ترحم و دلسوزی نکنند. ما را دست کم نگیرند و توانایی هایمان را در نظر بگیرند.
امکانات و خدمات بهزیستی را چگونه ارزیابی می کنید؟
در دوران تحصیل امکانات بهزیستی خوب بود. البته چندکارشناس ازطرف مرکز نگهداری معلولین کهـریزک بـه ما سـرزده و ما را مورد لطف خود قرار داده اند.
تا چه اندازه خود را فرد موفقی می دانی؟
درحد توانایی خود تلاش کرده ام و فکر می کنم به اندازه توانایی هایم فرد موفقی هستم.
بیشترین مشوق شما درکارها و موفقیتتان که بود؟
درخواندن قرآن و حفظ سوره های کوتاه مادرم بهترین مشوق من بود و درکارهای دیگر خواهرانم مرا تشویق می کردند.
دوست صمیمی شما کیست؟
دوست صمیمی ام زینب جهانگیری نام دارد که او نیز نابیناست و با هم تماس تلفنی داریم. البته دوست داریم درکنار هم باشیم ولی این کار چندان امکان پذیر نیست.
به عنوان یک فرد از جامعه با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
یکی ازمشکلات بنده مشکل اشتغال به کار است.
از مسولین بهزیستی چه انتظار دارید؟
به معلولان اعم از (نابینایان، ناشنوایان و… )کمک نمایند و امکانات بیشتری بدهند و در حد توانایی خود از استعدادهایشان بهره ببرند.
فکر می کنید ناشنوایان، نابینایان و معلولان تا چه حد به شما افتخار می کنند؟
درحد توانایی و استعدادم به من افتخارمی کنند.
تا چه اندازه به اصولات دین پایبند هستید؟
به نماز واصول دین بسیارپایبند هستم وقرآن رابه یک فرد کم بینا آموختم .
خواندن قرآن را توسط چه کسی آموختی ؟
توسط خانم زهرا دانشیار یکی ازمربیان برجسته نابینایان.

به ورزش علاقه مند هستید؟
بله معمولاً در منـزل نـرمش می کنم.
بهتـرین روز زنـدگی تان چـه روزی بود؟
روزی کـه کتابهایم به چاپ رسید.
و بدترین روز زندگی تان ؟
روزی که پدرم فوت کرد و روزی که به من گفتند دیگر نمی توانم به مدرسه بروم.
به نظر شما فرد نمونه چگونه است؟
فرد نمونه فردی است که الگوی خوبی برای دیگران باشد.
مادر را چگونه توصیف می کنید؟
مادر همانند یک فرشته است. او برای من بسیار زحمت کشیده است، از مادرم به خاطر همه محبتها و زحماتش تشکر می کنم و از خداوند ثواب و اجراین همه بزرگواری، گذشت و فداکاریرا برای او خواهانم.
رفتار مردم باشماچگونه است؟
بعضی از مردم رفتار خوبی دارند ولی بعضی طوری رفتار می کنند انگار من یک بچه هستم، در صورتی که اینطور نیست.
بزرگترین آرزوی شما چیست؟
بزرگترین آرزویم این است که روی پای خود بایستم و مستقل باشم.
چه صحبت و پیامی برای ناشنوایان و معلولان دارید؟
صبور باشند، ناامید نباشند، از رفتار مردم ناراحت نشوند، متکی به خودشان باشند، به خدا ایمان داشته باشند، من درخواب دیدم که وقتی ناامید شدم آقایی می آمد ولی من نمی دیدم ولی می شنیدم که به من می گفت: ناامید مباش، خدا را درنظر داشته باش، وقتی این خواب را دیدم، قرآن خواندن را فرا گرفتم و خواندم.
پیام آخر؟
آرزوی موفقیت برای شما و همکارانتان در مجله آوای نگاه.
منبع: وب سایت انجمن خانواده ناشنوایان ایران، گزارشگر: لیلا پیکانی، 17 شهریور 1388
 
تاریخ ثبت در بانک 30 فروردین 1395  
فایل پیوست
تصویر