کد pr-1747  
نام کریم  
نام خانوادگی رئیسی نیا  
سال تولد 1309  
وضعیت جسمی ناشنوا  
نوع فعالیت ورزشی  
زبان فارسی  
مهارت قهرمان کشتی جهان 3 سال مربی کشتی ناشنوایان و شنوایان برای اولین بار و به عنوان اولین ناشنوای ایران در المپیک میلان ایتالیا درسال 1957 میلادی در رشته کشتی فرنگی – آزاد به 2 مدال طلا نائل آمدم و بسیار خوشحال بودم. چیزی که برایم بسیار جالب بود ، تعجب افرادی بود که فکرنمی کردند که یک ناشنوا بتواند چنین مقامی را کسب نماید. ولی من با تلاش و همتم، حریفم را شکست دادم و تعجب همگان را برانگیختم. در سال1961 میلادی مجدداً به کشور فنلاند رفتم و در مسابقات المپیک کشوری شرکت کردم و موفق به شکست حریفم شدم و2 مدال طلا را از آن خود نمودم. د  
کشور ایران  
استان تهران  
متن زندگی نامه مصاحبه با قهرمان کشتی جهان آقای کریم رئیسی نیا
• لطفاً بیوگرافی خود را به طور کامل شرح دهید؟
من کریم رئیسی نیا متولد 1309 و اهل تهران می باشم.
6 ساله بودم که به علت کمبود پزشک و بیمارستان ، در اثر تب شدید و تشنج ناشنوا شدم. در دوران کودکی به ورزش کشتی بسیار علاقه داشتم و اکثر اوقات فراغتم را در باشگاهها به تماشای این ورزش می پرداختم.
به دلیل علاقه وافر به این ورزش ، در سن 16 سالگی به این ورزش روی آوردم و قبل از تشکیل فدراسیون ورزشی کرولالها به مقام قهرمانی رسیدم.
• سال تأسیس باشگاه چه سالی بود ؟ و چگونه تأسیس شد؟!
به طور کلی در آن زمان باشگاهی وجود نداشت. در سال 1332پسر عموی بنده همنصوررئیسی نیا نام داشت مرا به باشگاهی به نام دارالفنون برد که همه شنواها در آنجا فعالیت داشتند. این باشگاه در خیابان جمهوری واقع شده بود. آقای منصور رئیسی نیا نامه ای از تربیت بدنی دریافت نمود به این مضمون که” ناشنوایان نیز می توانند در بازیهای آن شرکت نمایند.” سپس ایشان با شناختی که نسبت به من داشتند ، از من دعوت نمودند تا در مسابقات المپیک شرکت نمایم. این مسابقات زمینه ای را فراهم ساخت تا باشگاه ویژه ناشنوایان دایر گردد.
• این باشگاه ورزشی کرولالها با چه اهدافی و توسط چه کسی تأسیس شد؟
این باشگاه توسط آقای محمد جوانمهر، رئیس فدراسیون کشتی ایران به طور موقت در دوران قبل از انقلاب به ناشنویان داده شد که در خیابان شهدا (شهبازسابق) قرار داشت. سپس آقای جواد کلهر این باشگاه را در سال 1360 بنام فدراسیون ورزشی ناشنوایان ایران دائمی نمود. اهدافش هم ، خدمت رسانی به قشر ناشنوایان و شناساندن توانمندیهای آنان بود.
• شما غیر از ورزش کشتی به کار دیگری نیز مشغول بودید؟
بله، من در چاپخانه بانک ملی مرکزی نیز مشغول به کار بودم؛ ولی بیشتر به ورزش می پرداختم.
• شما در باشگاه چه مسئولیتی را بر عهده داشتید؟
من به طورکلی 3 سال مربی کشتی ناشنوایان و شنوایان بودم و به آنها آموزش می دادم تا آنها نیز بتوانند این ورزش را فرا گیرند و به موفقیت قابل توجهی دست یابند.
• آیا شما در این ورزش مقامی هم کسب کرده اید؟ درکجا ؟ لطفاً توضیح دهید؟
آری؛ برای اولین بار که در امجدیه بودم که اکنون این ورزشگاه شیرودی نام دارد؛ همانطور که گفتم بعد از سالها نامه ای دریافت شد که ناشنوایان هم می توانند در مسابقات کشورهای خارجه شرکت کنند. من به اتفاق دوستان برای دیداری دوستانه به کشور ترکیه سفر کردم و در مسابقات شرکت نمودم . گر چه این مسابقات، مسابقات کشوری نبود ، اما من مقام اول را کسب کردم. لازم به ذکر است که اکثر بازیکنان این مسابقات شنوایان بودند. بعد از اینکه از این مسابقات سربلند بیرون آمدم مجدداً نامه ای ازطرف سازمان تربیت بدنی دریافت نمودم که در این نامه مرا به شرکت در مسابقات کشوری دعوت کرده بودند. من نیز مسرور از اینکه می توانستم به ورزش کشتی بپردازم؛ خودم را برای شرکت در مسابقات آماده ساختم. بعد از تمرینات بسیاری که در باشگاه پارک شهر به همراه یکی از دوستانم به نام ایلچی کبیر (ناشنوا) در مسابقات المپیک شرکت کردم و به موفقیت های قابل توجهی دست یافتم.
برای اولین بار و به عنوان اولین ناشنوای ایران در المپیک میلان ایتالیا درسال 1957 میلادی در رشته کشتی فرنگی – آزاد به 2 مدال طلا نائل آمدم و بسیار خوشحال بودم. چیزی که برایم بسیار جالب بود ، تعجب افرادی بود که فکرنمی کردند که یک ناشنوا بتواند چنین مقامی را کسب نماید. ولی من با تلاش و همتم، حریفم را شکست دادم و تعجب همگان را برانگیختم. در سال1961 میلادی مجدداً به کشور فنلاند رفتم و در مسابقات المپیک کشوری شرکت کردم و موفق به شکست حریفم شدم و2 مدال طلا را از آن خود نمودم. درست در سال 1965 بود که برای شرکت در المپیک جهانی ناشنوایان به کشور آمریکا شهر واشنگتن سفرکردم تا بار دیگر حریفم را ضربه فنی کنم و شکست دهم ، اما به علت ضرب
مصاحبه با خانم اکرم ابوالحسنی همسرآقای رئیسی نیا
• لطفأ بیوگرافی خود را به طورکامل شرح دهید؟
من اکرم ابوالحسنی هستم متولد 1335 اهل تهران . تحصیلاتم ششم ابتدائی
می باشد .4 ساله بودم که بیمار و سپس ناشنوا شدم . یک پسر به نام بیژن دارم که الحمدالله سالم می باشد.
آیا شما در سال تأسیس انجمن فعالیت داشتید؟
من در انجمن فقط کمک حال همسرم بودم و با او همکاری میکردم در آن زمان همسرم بازرس انجمن بود و آقای هوشنگ جهانگیری رئیس انجمن خانواده ناشنوایان بودند.
• چگونه با همسرتان آشنا شدید؟
من قبلأ کارمند رادیو تلویزیون بودم که به دلیل مشکلاتی استعفا دادم و به کمک یکی از دوستانم در دانشکده چاپخانه بانک ملی مرکزی مشغول به کار شدم و در آنجا کم کم بود که با همسرم آشنا شدم.
• آیا شما از جبار باغچه بان خاطره ای دارید لطفأ بیان کنید؟
بله خاطره که خیلی زیاد است ، فقط می توانم بگویم انسانی به تمام معنا و پاک بود.
• شما از اینکه همسرتان ورزشکاری نمونه است چه حسی دارید؟
خیلی خوشحال هستم و به خود می بالم که همسرم ورزشکار است ولی از اینکه به او توجه کافی نمی شود سخت ناراحت هستم.
• لطفأ از شخصیت خودتان برای ما بگوئید؟
از خودم چیزی نمی دانم ولی در کل دوست دارم با همه صمیمی باشیم.
• فعالیت انجمن خانواده ناشنوایان ایران را چگونه می بینید؟
فعالیتش بسیار عالیست. ولی اگر همکاری بیشتری داشته باشید ، عالیتر خواهد شد.
• در آخر ضمن تشکر از شما برای حضور در مصاحبه اگر پیشنهاد یا نظری درباره بهتر شدن مجله و فعالیتها دارید بفرمائید؟
از اینکه شما در راه اندازی مجله کوشا هستید ، خیلی خوشحالم و افتخار می کنم که جامعه ناشنوایان را بیدار کردید.
پیشنهاد : اگر ممکن است هر ماه برنامه ای ترتیب دهید مختص خانمها که به سفرهائی مانند قشم ، سوریه و جاهای دیگر برویم و در همه حال صمیمی بوده و دستان یکدیگر را به گرمی بفشاریم.
• حرف آخر؟
امیدوارم که در سالهای آتی شاهد موفقیت های روز افزون شما باشیم.
موفق و پیروز باشید.
منبع: وب سایت انجمن خانواده ناشنوایان ایران، مصاحبه کنندگان: بهناز ستوده و حامد عابدین زاده و علیرضا علیمردانی
 
تاریخ ثبت در بانک 29 فروردین 1395  
فایل پیوست
تصویر