کد pr-1693  
نام غلامرضا  
نام خانوادگی صباغی  
سال تولد 1328  
وضعیت جسمی نابینا  
نوع فعالیت هنری  
زبان فارسی  
مهارت زیلوباف نابینا در میبد  
کشور ایران  
متن زندگی نامه به گزارش خبرنگار مهر، داستان زندگی غلامرضا صباغی، پیرمرد زیلوباف میبدی که در نابینایی مطلق به خلق زیلوهایی با طرحهای بی نظیر می پردازد، داستانی خواندنی است که البته خود با لهجه ای زیبا داستان زندگیش را نقل می کند.
زندگی او از آغازین روزهای زندگی با رنج همراه بوده اما این رنج های زندگی از استاد غلامرضای زیلوباف مردی بی نظیر ساخت، مردی که از 10 سالگی نان آور خانه شد و بار مسئولیتش را خود به دوش کشید.
تولد غلامرضا صباغی با مرگ مادر مصادف شد و او از همان دوران کودکی در کنار پدر و مادربزرگ زندگی را آغاز کرد.
شش ساله بود که به بیماری آبله مبتلا شد و بر اثر این بیماری، بینایی چشمان خود را به طور کامل از دست داد.
تازه وارد 10 سالگی شده بود که پدر را نیز از دست داد و از دست دادن پدر تنها چراغ راه زندگی را از او گرفت.
اما از دست دادن مادر، چشم و پدر در حساس ترین دوران کودکی سبب نشد تا او کنج عزلت گزیند و در انتظار لقمه نانی چشم به دست دیگران باشد.
غلامرضا صباغی در بدو تولد مادرش را از دست داد، شش ساله بود که بر اثر بیماری آبله چشمانش را از دست داد و 10 ساله بود که پدر از دنیا رفت و از همان زمان کار زیلوبافی را آغاز کرد
از همان 10 سالگی و از زمانی که پدر را از دست داد، به قول یزدیها “پاشنه های کفشش را ورکشید” و کار را آغاز کرد.
در آن زمان کشاورزی و زیلوبافی دو کار عمده و رایج میان مردم میبد بود او از میان این دو زیلوبافی را انتخاب کرد و با وجود نابینایی، شاگرد استاد زیلوبافی در میبد شد.
حافظه استاد غلامرضا صباغی از همان دوران بی نظیر بود و همین امر سبب شده بود او حافظ بیش از صد نقشه زیلو باشد که این امر کار زیلوبافی را برای او راحت کرده بود.
زیلوباف نابینای میبدی صد نقشه زیلو را از حفظ می داند
پیرمرد میبدی در این زمینه به خبرنگار مهر گفت: هر زیلوباف، از سه تا 10 نقشه زیلو را حفظ است و بقیه نقشه ها را باید از روی نقشه بخواند اما به من اکنون بیش از صد نقشه زیلو را در حافظه ام دارم و هر کدام از آنها را فقط با یک بار توضیح استاد فرا گرفته ام.
غلامرضا صباغی ادامه داد: در هر نقش صد ترکیب باید عوض شود و به حافظه سپردن آن کار دشواری است اما خداوند گرچه بینایی چشمانم را از من گرفت اما در عوض حافظه ای قوی به من داد و اکنون می توانم بدون نقشه خوانی بیش از صد طرح زیلو ببافم.
با وجود نابینایی، روزی یک متر زیلو می بافم
وی در پاسخ به اینکه تاکنون چند زیلو بافته است، می گوید: تا 10 سال پیش، یعنی حدود 40، 50 سال هر سه روز یک زیلوی 12 متری می بافتم و اکنون روزی یک متر زیلو می بافم.
با این حساب که استاد غلامرضا صباغی از سن 10 سالگی در حال زیلوبافی است، شاید او تاکنون بیش از هفت هزار زیلوی 12 متری بافته باشد.
جالب اینجاست که نابینایی این استاد زیلوباف نه تنها سرعت او را نسبت به سایر زیلوبافان کم نکرده بلکه در بسیاری موارد از همکاران بینا و سالم خود جلوتر و سریعتر است.
ابینایی نه تنها سرعت کار استاد زیلوباف میبد را کم نکرده بلکه در بسیاری موارد او از همکارانش سریعتر کار می کند و اکنون از او به عنوان استاد کار برای راهنمایی و رفع مشکلات کارگاه های زیلوبافی میبد استفاده می شود
وی با یادآوری خاطراتی از دوران زیلوبافی خود در نزد استادانش گفت: در کارگاهی که من کار می کردم، سه دستگاه زیلو بود یکی شش متری با عرض دو متر، یکی 9 متری با عرض 2٫5 متر و یکی 12 متری با عرض سه متر.
صباغی ادامه داد: بر اساس عرض و پهنای زیلو، هر شاگرد باید روزی 17 پهنا می بافت.
وی افزود: آن زمان من در پای دستگاه 12 متری بودم که عرض آن از دو دستگاه دیگر بیشتر بود و به زمان بیشتری برای بافتن 17 پهنا نیاز داشت.
صباغی ادامه داد: من و دو شاگرد دیگر کارگاه که بر روی دو دستگاه شش متری و 9 متری کار می کردند، کار خود را از ساعت هفت صبح آغاز می کردیم و من ساعت دو کارم تمام شده و 17 پهنا را بافته بودم اما همکارانم معمولا کارشان تا ساعت چهار و پنج عصر طول می کشید.
وی یادآور شد: 17 پهنا معادل یک متر بود و من در هر روز کاری هفت ساعته خود، یک متر زیلو می بافتم.
استاد غلامرضا صباغی اکنون پس از سالها کار در زمینه زیلوبافی به عنوان صنایع دستی اصیل میبد، به استادکاری ماهر تبدیل شده و اکنون در کارگاه های کوچک و بزرگ هر جا مشکلی پیش آید، به سراغ او به عنوان استاد کار برای رفع مشکل می آیند.
پیرمرد نابینای میبدی نه تنها در امر زیلوبافی استقلال کامل دارد بلکه در همه امور زندگی، خود از پس کارهایش بر می آید.
پای ثابت مسجد و دعا و مراسم های مذهبی است، کلیه امور روزمره زندگی را خودش انجام می دهد و با کمک همسرش هفت فرزند موفق تحویل اجتماع داده است.
همه امور روزانه آقای صباغی با استقلال کامل و بدون نیاز به دیگران انجام می شود
یکی از فرزندان غلامرضا صباغی که از فرزندان موفق وی و معاون اداری مالی دانشکده فنی و حرفه ای امام خمینی (ره) میبد است، در مورد پدرش به خبرنگار مهر گفت: پدر با وجود نقص و معلولیتی که داشتند یک زندگی معمولی و متعادل را برای ما فراهم آوردند و این نقص ایشان هرگز سبب نشد فرزندانش با کمبودی در زندگی مواجه باشند.
غلامحسین صباغی ادامه داد: پدر که بدون پشتوانه زندگی خود را آغاز کرد، با تلاش و کار مجدانه، زندگی بسیار خوبی برای ما فراهم کرد و گرچه در رفاه کامل نبودیم اما هرگز کمبودی در زندگی نداشتیم.
وی یادآور شد: زمانی که هیچ خانه ای یخچالی نداشت، ما در محله خود از اولین خانواده هایی بودیم که موفق به خرید یخچال شدیم یا زمانی که آب لوله کشی در خانه ها نبود، ما اولین خانواده ای بودیم که در محله آب لوله کشی را به خانه آوردیم.
صباغی عنوان کرد: زندگی ساده اما راحت ما مدیون تلاش های پدر و فداکاریهای مادر است.
وی با اشاره به عزت نفس پدر و اعتقاد او به استقلال و بی نیازی افزود: تاکنون از هیچ ارگانی حتی یک ریال کمکی به ایشان نشده و همه مسئولیت زندگی بر عهده خودشان بوده و به رغم نقص عضو، سرپرست موفقی برای خانواده 9 نفره خویش بوده اند.
صباغی ادامه داد: هرگز به یاد نداریم که پدر کاری از خود را به دیگران محول کرده باشد و با وجود نابینایی، هرگز باری برای خانواده نبوده اند.
این پیرمرد میبدی که به کاری هنرمندانه مشغول است، تاکنون توجه بسیاری از توریستهای خارجی را به خود جلب کرده و همه با شنیدن نام زیلوباف نابینا مشتاق دیدار او می شوند.
او به قدری روان و ساده کار خود را انجام می دهد که تا کسی از نابیناییش خبر نداشته باشد، متوجه آن نمی شود.
پیرمرد هنرمند میبدی برای همه کسانی که با نقص کوچکی کنج عزلت گزیده اند و از زندگی خداحافظی کرده و به گوشه ای پناه برده اند، الگوی کاملی است تا همگان بدانند با وجود نابینایی نیز زندگی همچنان جاری است.
منبع: نیره شفیعی پور، خبرگزاری مهر، 9 آذر 1390
 
تاریخ ثبت در بانک 28 فروردین 1395  
فایل پیوست
تصویر