کد | pr-15926 |
---|---|
نام | فاطمه |
نام خانوادگی | آقامحمد |
سال تولد | 1333 |
مرتبط با معلولان | عمومی |
نوع فعالیت | خدماتی |
زبان | فارسی |
تحصیلات | کارشناسی (ادیولوژی - شنوایی شناسی) |
مهارت | رابط ناشنوایان، سابقه چندین ساله کار در تلویزیون؛ فعال در زمینه امور ناشنوایان |
اهم فعالیت ها | شاغل در برنامه اخبار ناشنوایان سیما و امور ناشنوایان سازمان بهزیستی |
کشور | ایران |
استان | تهران |
توضیحات |
حتما باید عاشق باشی تا حاضر شوی قید حضور در عروسی دخترت را بزنی و تصمیم بگیری آن روز به عشق افرادی که خدمت به آنها را نوعی عبادت میدانی، سر کارت بروی یا جراحیات را که حاصل از کار طاقت فرساست، آنقدر به تاخیر بیندازی تا برای مدتی ـ هرچند کوتاه ـ جایگزینی پیدا شود یا حاضر شوی حجم کارت را چند برابر کنی، اما در عوض، عایدات مالی چندانی هم نداشته باشی. صحبت از فاطمه آقامحمد، اولین رابط ناشنوایان در تلویزیون است. فردی که به قول خودش مادربزرگ شده، اما هنوز مجبور است مانند جوانیاش با انرژی سر کار بیاید و به امورات ناشنوایان در رسانه بپردازد. او این روزها دغدغههای بسیاری درباره ناشنوایان دارد که پررنگترینش برنامهسازی برای قشر کودک است. اگر دوست دارید بدانید چطور یک فرد شنوا توانسته تا این حد در کار رسانهای برای ناشنوایان موفق عمل کند، این گفتوگو را تا انتها بخوانید. * شما را با تجربهترین فرد در حوزه برنامهسازی برای ناشنوایان میدانند. چه شد تصمیم گرفتید وارد این حوزه شوید؟ من واقعا این موضوع را لطف خداوند میدانم، چون در عین فعالیت و کار در مسیری که به آن علاقهمندم، به نوعی در حال خدمت به قشری هستم که بسیار آنها را دوست دارم. از دوران کودکی آرزو داشتم خداوند من را در مسیری قرار دهد که بتوانم به مردم خدمت کنم و خب این اتفاق هم به بهترین شکل رقم خورد، در حالی که من در خانوادهای بزرگ شده بودم که در آن ناشنوا وجود نداشت و شناخت چندانی نسبت به این قشر نداشتم. 17 ساله بودم که مدرسه باغچهبان برای آموزش، جذب نیرو میکرد و من هم بهطور اتفاقی وارد این مدرسه شدم. ابتدا تصورم این بود قرار است معلم شوم، در حالی که مدتی بعد وارد بخش ناشنوایان و شنواییشناسی شدم و بقیه اتفاقها هم خود به خود رقم خورد. ابتدا کار کردن در این فضا برای من بسیار دشوار بود؛ اما رفتهرفته، عاشق این کار شدم و دلکندن از آن برایم دشوار شد. * چرا صدا و سیما برای ناشنوایان برنامه جداگانهای تدارک دیده است؟ این قضیه مختص به کشور ما نیست و در همه کشورها رسانه ملی از طریق رابط، برنامههایی برای ناشنوایان ارائه میکند و به آنها خدمات تلویزیونی ارائه میدهد. البته چون ناشنوایان از شنیدن اصوات محروم هستند رسانه ملی نسبت به این قشر مسئولیت بیشتری دارد. برنامهسازی برای ناشنوایان تا چه حد به افزایش اعتماد به نفس و به دنبال آن دانشافزایی این قشر کمک کرده است؟ خوشبختانه این نوع برنامهها، جدا از تاثیرات مثبتی که برای ناشنوایان داشته است، سبب بالا رفتن سطح آگاهی مردم جامعه شده و آنها دیگر به ناشنوایان به عنوان عضوی جدا از خودشان نگاه نمیکنند. ازسویی با برنامهسازی برای ناشنوایان، حضور در جامعه برایشان عادی شده، چون آنها دیدند مثلا خبری که برای مردم عادی خوانده میشود برای آنها هم توسط یک رابط قرائت میشود. به هر حال اگر محدودیت را از مقابل ناشنوا برداریم، او هم میتواند مانند یک فرد عادی در جامعه پیشرفت کند. * نکته جالب در مورد خبر ناشنوایان این است که شما سعی میکنید سه نوع خبرخوانی ـ یعنی زیرنویس، صدای گوینده و زبان اشاره ـ را همزمان به مخاطب ارائه دهید. چه شد تصمیم گرفتید از هر سه روش بهره ببرید؟ ما نمیخواستیم در بخش خبر ناشنوایان مخاطب را مجاب کنیم تنها به یک شکل از خبر ما بهره ببرد، بلکه میخواستیم با هر درجه از شنوایی بتواند این برنامه را ببیند. مثلا اگر چندان به زبان اشاره مسلط نیست و خواندنش خوب است، از زیرنویس بهره ببرد یا اگر کمشنواست و به کمک سمعک تا حدودی میشنود، خبر را از طریق صدای گوینده بشنود. ما سعی میکنیم به شکل کاملا موازی سه شکل از خبرخوانی را به مخاطب ناشنوا ارائه دهیم. * میان این روشها، برتری با کدام است؟ روش برتر را خود ناشنوا تشخیص میدهد، ما او را بمباران اطلاعات میکنیم و خبر را با این سه روش ارتباطی در اختیارش قرار میدهیم تا با توجه به تواناییاش از آن بهره ببرد. علتش هم این است که معتقدیم فرصت را نباید از دست داد، مثلا من نمیتوانم به شما بگویم شش ماه زبان اشاره را یاد بگیرید، حالا شش ماه زمان صرف نوشتار یا لبخوانی کن و… چراکه با این روش، شما عمرت را از دست میدهی. برای مردم عادی و شنوا هم سبک اطلاعرسانی به همین شکل است. یعنی آنها هم میبینند، هم میشنوند و در صورت نیاز میخوانند. پس ما هم همین شرایط را برای ناشنوایان فراهم میکنیم. * از مدتی پیش تلویزیون، فیلمها و سریالها را به کمک رابط برای مخاطبان ناشنوا ارائه میکرد. این رویه را چگونه ارزیابی میکنید؟ این کار برای اولین بار در دنیا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شد، اما متاسفانه قدر آن به اندازهای که باید، دانسته نشد. ما فیلمها و سریالها را با کمک رابط به مخاطبان ارائه میکردیم که استقبال خوبی هم از آن به عمل آمد، اما برخی به شکل سلیقهای با آن رفتار کردند و گفتند رابط را حذف کنید و به جای آن زیرنویس قرار دهید، در حالی که به این موضوع اشراف نداشتند که شیوه دیالوگ و حتی خبرنویسی برای ناشنوایان متفاوت است و ویرایش خاص خودش را میخواهد. * ویرایش برای ناشنوایان از چه ویژگیهایی برخوردار است؟ در متننویسی برای رابطان خبری ناشنوایان، همه چیز باید به شکل ساده نوشته شده و در آن از کلمات طولانی استفاده نشود. به همین خاطر بیشتر جملات ما ساده و شکل دیالوگگونه دارد و هیچ وقت ابتدای جمله فعل قرار نمیگیرد. ما ساعتها در تحریریه خبر روی این موضوع کار میکنیم. * پخش فیلم وسریالها با این سبک و سیاق میان ناشنوایان بازتاب مثبتی داشت؟ بله، این کار بازتاب گستردهای داشت و با استقبال ناشنوایان روبهرو شد. هیچ وقت یادم نمیرود سالها قبل مادری با من تماس گرفت و گفت از وقتی شما برای سریالها رابط گذاشتید، زندگی من تغییر زیادی کرده است، چراکه قبلا دختر ناشنوایم نمیگذاشت من موقع پخش سریال از کنار تلویزیون تکان بخورم و دائم از من میخواست قصه سریال را برایش توضیح دهم، اما حالا با خیال راحت از خانه خارج میشوم و به کارهای خودم میپردازم و زمانی که بازمیگردم، این اوست که برای من تعریف میکند در این قسمت از سریال چه گذشت. شاید این حرفها در ظاهر ساده به نظر بیاید ولی واقعیت این بود که حضور رابطان خبری در زمان پخش سریالها برای آن مادر و دختر، حکم یک انقلاب را در زندگیشان داشت. * شاهد بودیم برنامههای مختلف تلویزیونی مثل «تصویر زندگی» هم از رابط در طول برنامه بهره میبرد، اما گویا مدتی است رابطهای ناشنوایان از برخی برنامهها حذف شدهاند. آیا این موضوع هم از تصمیمگیری سلیقهای میآید؟ باز هم باید بگویم متاسفانه بله. برنامه تصویر زندگی هم جزو برنامههای مفرح در بین قشر ناشنوا بود، اما خب این برنامه هم حذف شد و متاسفانه چون ناشنوایان خودشان نمیتوانند تماس بگیرند و اعلام کنند نسبت به این حذف ناراحت هستند، ما مجبور میشویم بهعنوان زبان آنها این موضوع را اعلام کنیم. البته شاید برخیها این تعبیر را داشته باشند که مثلا شخص آقامحمد است که دوست دارد این برنامه پخش شود، در حالی که من به قدری درگیر سایر کارهای ناشنوایان هستم که وقتی برای این کار ندارم. در دنیا سینماهایی ویژه افراد ناشنوا وجود دارد، در حالی که ما از این فضا و امکان بیبهره هستیم و تنها نگاه ناشنوایان به رسانه ملی است. * فکر میکنید در نسل جدید جایگزینی برای شما پیدا شده که بتواند در آینده جا پای شما بگذارد؟ طی این سالها، تلاشهای زیادی برای جایگزینی انجام دادهام و از این بین، خانمها صدردانش و غلامی را هم خودم انتخاب کردم و تحت آموزش قرار دادم، چراکه عمر کاری من رو به پایان است. دیگر مادربزرگ شدهام و مانند گذشته از توان و انرژی دوران جوانی برخوردار نیستم. به همین علت چشم امیدم به آنهاست که بتوانند در این مسیر حرکت کنند، به همین علت در تحریریه اگر کوچکترین اتفاقی رخ دهد که حس کنم بار علمی دارد، از همه دوستان خواهش میکنم دور هم جمع شوند و درباره موضوع از آنها سوال میکنم. * اگر برای شما شرایطی فراهم شود که بتوانید کاری مضاعف در رسانه ملی برای ناشنوایان انجام دهید، آن کار چیست؟ آرزو دارم برای کودکان ناشنوا برنامهسازی کنم. متاسفانه بچههای ناشنوا مهجور واقع شدهاند. برخیها تصور میکنند میزان یادگیری ناشنوایان از سایر افراد و حتی معلولان پایینتر است. در حالی که این تلقی اصلا درست نیست. متاسفانه شرایط آموزش برای این افراد چندان فراهم نیست وگرنه باید به این توجه کنیم که ما در جامعه پزشک، حقوقدان، معلم و روانشناس از قشر ناشنوا داریم که به بهترین شکل در جامعه خدمت میکنند، چراکه این عزیزان در مسیر درست آموزشی قرار گرفتهاند. به هر حال، ما اگر بخواهیم آنها در جامعه و کنار افراد عادی فعالیت داشته باشند، باید از همان دوران کودکی به زبان خودشان تحت آموزش قرارشان بدهیم، چراکه اگر این کودکان آموزش نبینند، بشدت به خانوادهشان متکی و از استقلال دور میشوند. جام جم |
متن زندگی نامه |
فاطمه آقامحمد در تهران به سال 1333 متولد شد. پس از اخذ دیپلم در 1352، در مدرسه باغچهبان برای همکاری پذیرفته شد، نیز از سال 1353 به توصیه خانم ثمینه باغچهبان در سازمان رفاه ناشنوایان مشغول به کار شد. چون یک دوره نه ماهه شنوایی سنجی را در سال 1352 گذرانده بود. همچنین در رشته ادیولوژی (شنوایی شناسی) در دانشگاه در سال 53 پذیرفته شد و مشغول تحصیل گردید. در سال 1359 که سازمان بهزیستی تأسیس شد سازمان رفاه ناشنوایان در آن ادغام گردید، آقامحمد هم کارمند بهزیستی شد و در معاونت توانبخشی، امور ناشنوایان مشغول به کار گردید. از سال 1357 رسماً به عنوان مربی و معلم در آموزشگاه حرفهای یوسفآباد به تدریس برای ناشنوایان مشغول به کار شد. بهزیستی او را در سال 1377 برای همکاری با سیمای جمهوری اسلامی جهت برنامه خبر ناشنوایان به آنان معرفی کرد و تا سال 1393 تمام وقت در سیما مشغول به کار شد. نقش و تأثیر ایشان در پیشبرد اهداف جامعه ناشنوایان، توسعه فرهنگی این جامعه، گسترش رسانهای و اطلاعرسانی ناشنوایان ایران و دهها خدمت کوچک و بزرگ دیگر بر کسی پوشیده نیست. از اینرو او را میتوان یکی از خدمتگزاران بزرگ ناشنوایان ایران دانست. درباره ایشان کتابی با عنوان «مترجم یا رابط ناشنوایان» زندگینامه و فعالیتهای فاطمه آقامحمد در سال 1398 منتشر شده است و به تفصیل خدمات و فعالیتهایش را گزارش میدهد. |
تاریخ ثبت در بانک | 23 مرداد 1396 |
فایل پیوست |