کد |
pr-14564
|
نام |
حمیدرضا
|
نام خانوادگی |
جعفریان
|
سال تولد |
1354
|
وضعیت جسمی |
فقدان حرکتی
|
نوع فعالیت |
علمی-فرهنگی ، هنری ، خدماتی
|
زبان |
فارسی
|
تحصیلات |
دانشجوی ارشد رشته روانشناسی کودکان استثنایی
|
اهم فعالیت ها |
حمیدرضا جعفریان متولد 1354 جسمی حرکتی و دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی کودکان استثنایی میباشد.
رئیس هیات ورزشی جانبازان و معلولین شهرستانهای رباطکریم و بهارستان هست و ده سال است که مربی وزنه برداری جانبازان و معلولین. مدت دوازده سال است که کارمند اداره بهزیستی شهرستان رباطکریم میباشد. بعنوان مسئول دفتر ریاست اداره، بعنوان کارشناس مراکز غیر دولتی امور خیریه و اشتغال، بعنوان معاون امور توانبخشی اداره، نفر اول و برتر کارشناس سازمان بهزیستی در کسب 40 درصد از کل اعتبارات استان تهران برای ساخت مسکن معلولین طرح امداد مسکن در پرند 500 مددجو را صاحب خانه کرد و کلید تقدیم کرد خدمتشان که لوح تقدیر از مدیرکل و رئیس اداره دارد.
با تیم وزنه برداریتان چه مقامهایی آوردید؟
آقای علی صادقی از دوستان و بچه محلهای ما هستند که در باشگاه ما تمرین میکردند که الحمدالله الان نام آور مقام پارالمپیک و جهان هستند البته الان در تیم ملی وزنه میزنند و تعداد کثیری از مددجوها هستند توانبخشی که الان بصورت مقدماتی زیر مجموعه ما کار میکنند. یکی از بهترین خدماتی که بنده حقیر توانستم ارائه بدهم در طول چهار سال تصدی خودم در پست شورای شهر است چون بنده در حال حاضر شورای شهر هستم در شهر گلستان. در ساخت بزرگترین مجموعه ورزشی جانبازان و معلولین در شهر گلستان در شهر سبزدشت برای اولین بار که اینجانب بعنوان نماینده جامعه هدف توانستم در بودجه شهرداری این مورد را بگنجانم و الحمدالله در شهرستان ما یعنی در استان تهران فکر کنم یک مجموعه بینظیری باشد که تقریبا سه یا چهار ماه دیگر افتتاح میشود و انشاالله دعوت میکنیم تشریف بیاورید آنجا برای افتتاحیهاش. 200 میلیون تومان پول پیشنهاد در بودجه سال 95 و 96 یعنی در هر سال صد میلیون تومان برای خرید و تجهیز لوازم ورزشی جانبازان و معلولین که در طول دوره شورای شهر ادوار گذشته این طرح دو فوریتی بی سابقه بود که الحمدالله توانستم این طرح را مصوب بکنم و در بودجه شهرداری بگنجانم این قضیه را. عارضم محضرتان بیش از ده هزار متر مناسب سازی مختص جانبازان و معلولین در سطح شهر برای روشندلهای عزیزمان برای معلولین جسمی حرکتی
اینها همه در شهر بهارستان است؟
همه اینها در شهر بهارستان شهر گلستان بعنوان خادمشان در شورای شهر این کارها را انجام دادهام. بالغ بر بیست میلیون تومان پول کمک به اداره بهزیستی شهرستان بهارستان برای خرید لوازم اداری { که شهرستان بود فاز غربی} فاقد امکانات بود من از شورای شهر توانستم برایشان بگیرم. بالغ بر صد تن آسفالت تو کف اداره بهزیستی و برای مناسب سازی اداره بهزیستی که پیمانکار رها کرده بود و بنده توانستم در شورای شهر این را مصوب بکنم و کمک برسانم به اداره بهزیستی. طرح دو فوریتی برای خرید خودرو وَن و مینیباس مختص جابجایی معلولین و جانبازان شهرستان خودم. بالغ بر پانزده مدرسه را مناسب سازی کردم برای بچههایی که ضایعه نخاعی سینهای و یا گردنی بودند و یا معلولین جسمی حرکتی بودند. تابلوی پارک ویژه جانبازان و معلولین در سطح شهر برای ادارات خدمت رسان که الان نصب شده و معلولین به راحتی استفاده میکنند. عارضم محضرتان خیلی خدمات دیگر اگر بخواهم نام ببرم، بالغ بر پانزده مورد جهیزیه از محل ماده 17 و یا کمکهای مردمی که به هرحال اعتباری که بین مردم داشتیم بعنوان امین مردم توانستیم گدایی بکنیم از در خانه مردم که به خانوادههای بی بزاعت بدهیم. بالغ بر 300 یا 400 مورد کمک هزینه معیشتی، درمانی، کمک هزینه فیزیوتراپی، کمک هزینه جهت تامین دارو، پرداخت قبوض آب و برق که مراجعه میکنند به دفتر شورا و خیلی خدمات گسترده دیگری که من در طول خدمتم توانستم به این عزیزان ارائه بدهم. بازدیدهای رندومی به صورت دورهای از منزل مددجوها و بررسی مشکلات آنها و پیگیریش که یک تعداد از مشوقان عزیز را من توانستم در روز عصای سفید و مناسبتهای مختلف کمکهای موردی برایشان تعیین بکنم که در جهت اشتغالشان رفع بشود مشکلاتشان. بازدیدهای دورهای از خانواده معزز شهدا که فکر کنم این یک افتخاری برای بنده که بعنوان یک عضو شورای شهر تنها عضوی که از این خانوادههای عزیز بنده تکریم کردم و شان و منزلتشان را حفظ کردم. طرح دو فوریتی جامع و کلی به جهت رعایت قانون جامع حمایت از حقوق معلولین و دستور آن به شهردار وقت که رعایت بکند تمام قوانینی که مربوط به اصول شهرسازی معابر پیادهرو سازیها حتی علائم راهنمایی و رانندگی مجهز به علائم صوتی بشود و تمام اداراتی که و یا ساختمانهایی که دارد تاسیس میشود و بعنوان یک نهاد عمومی محسوب میشود و زیرنظر شهرداری است دستور اکید دادم که بدون رعایت مناسب سازی پایان کار به آنها داده نشود به هیچ وجه مگر اینکه استانداردهای لازم معلولین و جانبازان رعایت شود و تاسیس ساختمان شورای شهر که مناسب سازی باشد با شرایط جانبازان و معلولین که در این شهر نبود و الحمدالله الان به راحتی جانبازان و معلولین میتوانند تکریم بشوند و به راحتی در دفتر شورا حضور داشته باشند و مشکلاتشان را مطرح کنند و خیلی خدمات دیگر که الان نمیتوانم بصورت تیتروار خدمتتان بگویم به هرحال ماهعسل چهار سال زحمت و تلاش من در محل شورای شهر بوده که الحمدالله امروز پیش مردم عزیز سربلند هستیم به واسطه خدماتی که بدون کوچکترین چشمداشتی بر حصب وظیفهای که بنده حقیر داشتم در این خصوص ارائه دادم.
در بحث مهارتهای قرآنی فعالیتی داشتهاید؟
بنده مسئول هیات مذهبی محبان علی هستم که اسناد و مدارک را اگر بخواهید را ارائه میدهم. بعنوان مسئول هیات مذهبی شهرستان مسئول هیات محبان علی علیهالسلام بصورت سیار هیات ما فعالیت مذهبی در شهرمان دارد. شهر ما شهر عاشوراییها در حقیقت محسوب میشود بالغ بر هزار و خوردهای هیات مذهبی داریم ما در شهر که بنده هم الحمدالله سعادت غلامی دستگاه امام حسین(ع) را داشتم.
مداح هستید؟
مداح نیستم ولی هرازگاهی به دعوت دوستان به قول معروف یک دکلمهای یک ذکری از ائمه در هیاتهای مذهبی ارائه میدهم بنده حقیر. جلسات قرآنی داریم بصورت هفتگی در هیاتمان که به هرحال آنجا میآیند و تلاوت قرآن میشود و به واسطه آن عزاداری و به هرحال ضمن آن یاد شهدا و ائمه هستش. و مسئولیت حکم معاون جوانان بسیج شهدای بهزیستی به بنده تفویض شده و احکام اینها هست و اگر خواستید خدمتتان ارائه میدهم. بنده حقیر به مدت دوازده سال بعنوان عضو بسیج فعال ادارات در سطح شهر انجام وظیفه میکنم و خیلی مسئولیتهای دیگر که به خودم افتخار میکنم. بالغ بر صد گواهینامههای دورههای کشوری و بینالمللی دارم از اداره بهزیستی در زمینههای مختلف که حتی یکی از اعضای شورای شهر که الان دارند فعالیت میکنند یک دانه از این گواهینامهها را ندارند و حتی یک دانه از این رزومهها را.
در این مجموعه فعالیتهایی که داشتهاید و بسیار هم پربار بوده چه کسی بیشتر مشوق شما بوده است؟
بنده سال 74 دیپلم گرفتم و با داماد خودمان یک تولیدی کوچک با وامی که از بهزیستی گرفتم تقریبا پانصد هزار تومان بود که بعنوان وام خود اشتغالی گرفتم و تولیدی با دامادمان مشارکت را شروع کردیم. به جهت اینکه به بهزیستی مراجعه میکردم و بخاطر شاید بیشتر وضعیت جسمی که داشتم این درد را احساس میکردم که به همنوعان خود یکجوری خدمت کنم و به همین دلیل من بیشتر در حوزه کارهای اداری تا به حال بودم. از همان زمان هم بعنوان نماینده پیگیری مسکن معلولین در اداره بهزیستی بعنوان یکی از مددجوها و توانخواهها با سازمان بهزیستی همکاری داشتم و این را خدمتتان عرض کنم که اداره بهزیستی شهرستان بهارستان زمینی که الان دارد 600 متر سندش به نام بنده است که بنده از شورای شهر آن زمان در دوره سوم اخذ کردم به واسطه پیگیریهای مکرری که داشتم. حتی شهرداری، من خودم عضو شورای شهر هستم و قوانین شهرداری را میدانم، زمین به نام بهزیستی نمیدهند آنها با حق مالکیت زمین زمین واگذار میکنند ولی بنده با پیگیریهایی که داشتم توانستم سند ششدانگ زمین را به نام بهزیستی بزنم که به هرحال جزء سرمایههای سازمان محسوب بشود و خدمات شایسته سازمان. 600 متر دوباره از شهرداری نسیم شهر اکبرآباد گرفتم. مسئول املاک شهرداری آن زمان آقای آفرین بودند که ایشان بچه کم توان ذهنی داشتند و وقتی دیدند من پیگیر هستم این موضوع را به احترام بنده بخاطر خدماتی که ارائه میدادم و پیگیریهایی که داشتم با این وضعیت جسمی، با سند ششدانگ آنجا را به نام بهزیستی زدند فقط بخاطر بنده. و عارضم خدمت شما دو تا زمین هم برای ساخت مسکن معلولین در شهر گلستان که یک چیزی بالغ بر یک میلیارد الان ارزش تومانیش است برای ساخت مسکن معلولین گرفتم دو تا زمین با موقعیت بسیار عالی که انشاالله خیر هم پیدا میشود آنجا را بسازیم و تحویل خانوادههای نیازمند بدهیم. عارضم خدمت شما که مشوق اصلی خودم بودم که واقعا علاقه خاصی داشتم برای خدمت رسانی به همنوعان خودم در سازمان بهزیستی. بنده در سال 84 وارد سازمان بهزیستی شدم. یک روز روز جهانی معلولین بود با همسرم در منزل نشسته بودیم همسرم گفت توکل به خدا برو در جشن شرکت کن شاید مسئولین را آنجا ببینی و بتوانی از آنها به قول معروف یک قول مساعد بگیری برای کار در بهزیستی. زمانی که بنده رفتم در ورزشگاه هفت تیر بود نزدیک بهزیستی کشور در پارک شهر. آنجا جشن جهانی معلولین بود این درخواست را نوشتم، به قول معروف تمام درد و مشکلاتم را گفتم و خدماتی که آن زمان بعنوان نماینده پیگیری مسکن معلولین بودم ارائه دادم، خدا را شاکرم و خدا را گواه میگیرم که همان لحظه دستور نامه مرا دادند بعنوان نیروی شرکتی وارد سازمان شدم یعنی از فردایش با دستور خود آقای دکتر {فقیه} و وزیر بنده وارد سازمان بهزیستی شدم بدون هیچگونه پارتی بازی بدون هیچگونه باندبازی، فقط لطف خدا بود با یک نوشته آنجا رفتم و الحمدالله این کار هم انجام شد و محتاج کسی هم نبودم. به والله زمانی که دستور این نامه را گرفتم و در مسیری که برمیگشتم منزل همان لحظه عهد و پیمان با خدای خودم بستم که شان و منزلت مددجویان سازمان همیشه حفظ بشود و هر کمکی که از دستم بربیاید بتوانم به این عزیزان انجام بدهم که خدا را شاکرم زمانی که وارد سازمان شدم با دیپلم و امروز فوق لیسانس و امروز بعنوان امین مردم در شورای شهر و خیلی از مسئولیتهای دیگری که اینها را همه را مدیون لطف خداوند و تلاشهای خودم بودم و دعای خیر پدر و مادرم که همیشه پشت سر من بوده و دعای خیر مددجویان سازمان از زمانی که وارد سازمان شدم و ارائه خدمات میدهم. به والله شاید بگویم هشت هزار رایی که من آوردم نزدیک پنج شش هزار از جامعه هدف سازمان بهزیستی بود که حتی من مورد مزان و اتهام قرار گرفتم که گفتند شما با این آقایان چکار کردهای که تک تک فقط جعفریان مینویسند من را نیروی انتظامی خواست فرمانداری خواست گفت معلولین نابیناها ویلچریها همه آمدهاند به تو رای میدهند این چیه. گفتم فقط یک جو محبت دیدهاند یک جو معرفت دیدهاند یک جواب سلام و علیک گرفتن دیدهاند باهاشون درد دل کردن با گریههایشان گریه کردن با خندهایشان خندیدن. مردم چه میخواهند از ما جز یک ذره تکریم بشوند شان و منزلتشان حفظ بشود چیز دیگری از ماها نمیخواهند. و الحمدالله کارنامه موفقی داشتهام نسبت به این مددجوها الحمدالله این توفیق را کسب کردهام و به دعای خیر همین ها دوباره پا به عرصه انتخابات گذاشتهام انشاالله که خدمتگذار صادقی باشم چون واقعا جامعه هدف سازمان بهزیستی نیاز دارد، نیاز دارد به نمایندهای که آنجا پیگیر اموراتشان باشد مشکلاتی که دارند.
|
کشور |
ایران
|
استان |
تهران
|
شهر |
بهارستان
|
توضیحات |
کاندیدای شورای شهر سال 96
|
تاریخ ثبت در بانک |
26 تیر 1396
|