کد pr-11554  
نام فاطمه  
نام خانوادگی میرزایی  
سال تولد 1368  
وضعیت جسمی کم شنوا  
نوع فعالیت علمی-فرهنگی ، هنری  
زبان فارسی  
تحصیلات کاردانی نقاشی  
مهارت نقاشی  
کشور ایران  
استان اصفهان  
متن زندگی نامه مصاحبه با هنرمند خانم فاطمه میرزایی
منتشر شده در 21 اردیبهشت 1391

1. لطفاَ بیوگرافی خود را شرح دهید؟

فاطمه میرزایی متولد دهم مردادماه سال 1368 ،نیمه شنوا هستم که در یکی از شهرستانهای اصفهان بدنیا آمدم . من در یک خانواده چهار نفری شامل پدر،مادر،خواهر 16 ساله ام زندگی میکنم وتوانستم فوق دیپلم خود را در رشته نقاشی در دانشگاه نجف آباد اخذ کنم



2. از دوران تحصیل و موفقیت خود بگوئید؟

با تلاش وکوشش و به لطف خدا موفق شدم تحصیلات خود را از دبستان تا دانشگاه ادامه دهم، تا پایان دوران هنرستان با بچه های ناشنوا بودم و دانشگاه را همراه با دوستان شنوا گذراندم که قدری مشکل بود اما با وجود دوستان خوبی که پیدا کردم و اساتید مهربانی که به بنده کمک میکردند،این دوره را نیز سپری کردم.



3. چه شد به نقاشی علاقه مند شدید و مشوقان شما چه کسانی بودند؟

والدینم،از سن 12 سالگی به کلاس نقاشی می رفتم ، به مرور به این رشته علاقه مند شدم و پدر ومادرم که استعداد مرادر نقاشی دیدند مرا تشویق کردند که در این رشته درس بخوانم.



4. به نظر شما چرا اکثر بچه های ناشنوا به نقاشی علاقه مند هستند و در این رشته موفقیت کسب کرده اند؟



چون بچه های ناشنوا مثل بقیه افراد عادی قدرت تکلم ندارند ،در نتیجه به نقاشی پناه می آورند و احساسات وفریادهای درون خود را در نقاشی نشان می دهند ، در حقیقت نقاشی یک ناشنوا، زبان گفتاری اوست.

5. در دانشگاه استاد رابط دارید؟ اگر نه، چگونه برای موفقیت در زمینه تحصیلی خود تلاش میکنید؟

خیر، نقاشی خیلی مشکل نبود، اما درس خواندن خیلی سخت بود ومن اول با کمک و لطف خدا و بعد هم با حمایت اساتید نقاشی و دوستان خوبم موفق به گذراندن این دوره شدم.

6. با ناشنوایانی که به نقاشی علاقه مند هستند چه صحبتی دارید؟

امیدوارم که ناشنوایان ادامه تحصیل دهند و برای آینده تلاش کنند ، مثل هنرمندان بزرگ شوند و برای مردم وجامعه مفید باشند و سعی کنند به دوستان ناشنوا کمک کنند تا آنها هم موفق شوند.

7. آیا شما خود را یک فرد موفق می دانید؟

بله، چون با توکل به خدا توانستم تحصیلات خود را تا مقطع دانشگاهی ادامه دهم و بی سواد نماندم.

8. آیا ناشنوا بودن شما لطمه ای به پیشرفتتان نمیزند؟

ممکن است یک فرد ناشنوا با خود بگوید که من نمیتوانم پیشرفت کنم ولی من این نظر را ندارم چون فکر می کنم که انسان با وجود هر کمبودی اگر به خدا توکل کند خدای مهربان حتما کمکش می کند و دستش را میگیرد.

9. انعکاس و بازتاب موفقیت شما در خانواده تان چگونه بوده است؟

به خاطر موفقیتهایی که کسب نموده ام، پدرومادرم به من افتخار می کنند و آشنایان با دیدن جایگاهم برای بچه های هم سن وسال من ، مرا مثال میزنند.

10. به عنوان یک هنرمند چه تعریفی از هنرنقاشی دارید؟

نقاشی آرامش را به هنرمند می بخشد و انسان با نقاشی می تواند احساسات وتخیلات درونی خود را بروز دهد و احساس لذت و خوشحالی به هنرمند دست می دهد از این که یک اثر جدید خلق کرده است.

11. رنگ مورد علاقه تان چیست؟

یاسی ، قرمز ،زرد

12. در زمان کنکور چطور درس می خواندی؟

قبلاَ در کانون قلم چی ثبت نام کرده بودم و با برنامه ریزی خوب درس می خواندم و هر دو هفته یکبار آزمون آزمایشی می دادم و از این طریق کم کم برای کنکور آماده می شدم.

13. از شب کنکور بفرمائید؟ چقدراسترس داشتی؟

برای آرامش، روز قبل از کنکور به همراه خانواده ام به امامزاده محسن رفتم و زیاد استرسی نداشتم.

14.چقدر به تفریح می رسیدی؟

خیلی کم، بعضی روزها به مناسبتهای خاص به طور مثال ایام عید و.... تفریح می کردم.

15. از انگیزه ات برای ادامه تحصیل بگو؟

امسال (سال 1391) در کنکور کاردانی به کارشناسی شرکت میکنم و امیدوارم که با قبولی در کنکور بتوانم ادامه تحصیل بدهم و دوست دارم در آینده معلم ناشنوایان بشوم و به بچه های ناشنوا کمک کنم.

16. برای خودتان چه آرزویی دارید؟

آرزو دارم در تحصیلات و نقاشی پیشرفت خوبی داشته باشم و هم چنین به زیارت خانه خدا بروم.

17. نظر شما نسبت به انجمن جوانان ناشنوای مهرسخن چیست؟

محیط انجمن فضای خوبی است چون به مناسبتهای مختلف بچه های ناشنوا در این محیط دور هم جمع می شوند و آنها با دیدن یکدیگر شاد می شوند، هم چنین اکثر اوقات بچه ها از طریق این انجمن به اردوی تفریحی و زیارتی و...... میروند و در کنار هم احساس و لذت خوبی دارند.

18. بهترین خاطره ای که از انجمن جوانان ناشنوای مهرسخن دارید، چه بود؟

بهترین خاطره من شرکت در اردوی قمصر بود چون برای اولین بار بود که به قمصر می رفتم و با دوستانی هم چون خانم علیان و... آشنا شدم و در کل به من خیلی خوش گذشت.

19. حرف آخر؟

لطف خدا و کمکهای پدر ومادرم باعث شد تا من موفق شوم ،پس من از خدای مهربان سپاسگزارم و از پدر ومادرم نیزتشکر می کنم و از همه استادان و معلمان زحمت کش که به من یاری رساندند تشکر می کنم و از دوستان خوبم نیز ممنون هستم که همراه من بودند ،امیدوارم همه بچه های ناشنوا با تلاش و کوشش خود و توکل برخدا در همه صحنه های زندگی موفق باشند
منبع: انجمن جوانان ناشنوای مهر سخن
 
تاریخ ثبت در بانک 11 بهمن 1395