| متن |
هدف از پژوهش حاضر، تعیین میزان شیوع ناتوانی‌های یادگیری در جمعیت دانش‌آموزی بیرجند است. بدین منظور، نمونه‌ای شامل 960 دانش‌آموز دختر و پسر مورد بررسی قرار گرفت، بدین ترتیب که ابتدا کارنامه‌های تحصیلی این دانش‌آموزان بررسی شد، سپس افراد مشکوک به اختلال یادگیری توسط آزمون‌های وکسلر،گودیناف، پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر فرم والدین و معلم، پیشینه کودک، پرسشنامه مشکلات تحصیلی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به‌دست آمده نشان داد که 375/4 درصد دانش‌آموزان مقطع ابتدایی دارای ناتوانی یادگیری هستند که‌از این تعداد 9/11 درصد اختلال خواندن، 19 درصد اختلال حساب، 4/2 درصد اختلال نوشتن، 28 درصد اختلال خواندن و حساب و 4/2 درصد اختلال خواندن و نوشتن و 35 درصد اختلال از نوع نامشخص دارند. سپس معناداری تفاوت نسبت دختران و پسران دارای ناتوانی یادگیری و همچنین تفاوت میزان ناتوانی یادگیری در مناطق مختلف شهر از روش مجذور کای (خی دو) با نرم‌افزار SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج حاصله نشان داد که بین نسبت دختران و پسران دارای‌ناتوانی یادگیری تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود ندارد. اما تفاوت میزان ناتوانی یادگیری در مناطق مختلف شهر بیرجند، در سطح (05/0) معنادار بود.
|
