متن |
آموزش تلفیقی دانشآموزان دارای ناتوانی در مدارس عادی در بیشتر کشورهای اروپای غربی و آمریکا با موافقت کامل اندیشمندان آموزش و پرورش همراه بوده است. بررسی اسناد و مدارک در این دو دهه که اولینبار در عهدنامه حقوق کودک سازمان ملل متحد در سال 9891 متبلور شد،تاکید دارد کودکان دارای ناتوانی حق دارند در جامعه مشارکت فعال داشته باشند و آموزش و پرورش آنها باید به بیشترین یکپارچگی اجتماعی و رشد فردی منجر شود(ماده 32).با توجه به چنین اهدافی بود که آموزش تلفیقی دانشآموزان دارای آسیب شنوایی در مراکز عادی شکل گرفت و در حال اجرا است.امروزه با گذشت یک دهه از اجرای آموزش تلفیقی در ایران وقت آن است که ارزیابی دقیقی از میزان دستیابی به اهداف این آموزش داشته باشیم. ازاینرو،با تقسیم اهداف آموزش تلفیقی در پنج خرده مقیاس نیازهای عاطفی،مهارتهای زندگی و تسهیل رفتار اجتماعی،رابطه با همسالان،مقولههای آموزشی،پذیرش اجتماعی و خردهمقیاس فرعی توجه معلمان به دانش- آموزان با استفاده از پرسشنامهی 04 سوالی،میزان دسترسی به این اهداف را مورد سنجش قرار دادیم. جامعهی آماری ما در این پژوهش تمام دانشآموزان دارای آسیب شنوایی تلفیقشده در مراکز عادی شهر اهواز بودند که تعداد آنها بالغ بر 001 نفر بود.از بین این تعداد به صورت تصادفی 06 نفر به عنوان نمونه انتخاب و این افراد به دو گروه تصادفی 03 نفره تقسیم شدند.سپس معلمان پذیرا و رابط آنها شناسایی شده و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت. پس از بررسی نتایج مشخص گردید که 08 درصد از نظر معلمان به اهداف آموزش تلفیقی دست یافتهایم که در خردهآزمونهای نیازهای عاطفی 38/5 درصد،مهارتهای زندگی و تسهیل رفتار اجتماعی 78/5 درصد،رابطه با همسالان 48 درصد،مقولههای آموزشی 76 درصد،پذیرش اجتماعی 18 درصد و خردهمقیاس فرعی توجه معلمان به دانش آموزان 08 درصد بوده است. همچنین تحلیل آماری دادهها بین دو گروه پذیرا تلفیقی و معلمان عادی نشان داد به جز در خردهمقیاس چهارم(مقولههای آموزشی)اختلاف معنیداری بین تفاوت میانگین دو گروه وجود ندارد.
|