متن |
رشد و شکوفایی هر جامعهای بستگی به چگونگی بهکارگیری استعدادها و تواناییهای موجود در آن جامعه دارد.یکی از راهحلهای مطمئن در تحقق این رشد فراهم آوردن زمینههایی است که بستر فعالیتهای جمعی را فراروی همه استعدادها قرار دهد. بیتردید بخشی از نیروهای فعال در جامعه ما را افراد نابینا تشکیل میدهند که در عرصههای گوناگون توانستهاند شایستگیهای خود را در خدمت به میهن به منصه ظهور برسانند.در حقیقت تأثیر و تسلط بینایی بر تمامی حواس،کلیه امور و علوم را به نوعی وابسته به خویش نموده و در این میان معماری نیز بیبهره نبوده است و در آفرینش فضا حد اکثر استفاده را از این حس مینماید و به بیانی دیگر،هنری بصری است.ولی مسأله این است که آیا میتوانیم فضایی را خلق کنیم که نابینا نیز به اندازه فرد بینا از بودن در آن لذت ببرد؟البته در ابتدا باید این موضوع را روشن کنیم که نابینایان در مقایسه با افراد بینا درک مشابهی از فضا دارند یا خیر؟لذا در این تحقیق با ارائه دو الگوی فضای باز شهری و بررسی آنها از دید نابینایان و مشکلاتشان هنگام حضور در این فضاها،به مقایسه این دو فضا میپردازیم و در انتها به پیشنهاد راهکارهای مناسب برای رفع مشکلات میپردازیم.
|