کد sr-45070  
عنوان اول چرا مسائل سلامت افراد دارای ناتوانی در دستور کار سیاست گذاران قرار نمی گیرد؟: یک مطالعه کیفی از منظر سیاست گذاران  
نویسنده شاهین سلطانی  
نویسنده امیر حسین تکیان  
نویسنده علی اکبری ساری  
نویسنده محمد کمالی  
نویسنده رضا مجدزاده  
نویسنده بهزاد کرمی متین  
نوع کاغذی  
مقاله نشریه آرشیو توانبخشی  
شماره پیاپی 79  
سال 0شمسی  
ماه تابستان  
شماره صفحه (از) 136  
شماره صفحه (تا) 149  
زبان فارسی  
متن هدف افراد ناتوان در مقایسه با جمعیت عمومی در معرض آسیب ها و بیماری های بیشتری قرار دارند، اما سیاست گذاران حوزه سلامت و دیگر نهادهای ذی نفع متاسفانه به مسائل سلامت آن ها چندان توجه نمی کنند. هدف این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر در دستور کار قرارنگرفتن مسائل سلامت افراد ناتوان از سوی سیاست گذاران است. روش بررسی این پژوهش مطالعه ای کیفی بود که با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی با 22 نفر از سیاست گذاران در سطح ملی مصاحبه صورت گرفت. سیاست گذاران شرکت کننده در مطالعه بازیگران و ذی نفعان کلیدی بودند که در امر سیاست گذاری و برنامه ریزی حوزه سلامت و ناتوانی در ایران نقش فعال و تاثیرگذاری داشتند. سیاست گذاران از طیف های مختلفی از وزارتخانه ها، سازمان های دولتی، نهادهای غیردولتی، مجلس شورای اسلامی، شهرداری تهران و سازمان های بیمه سلامت در این مطالعه حضور داشتند. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختاریافته و انفرادی بود و به طور میانگین 30 دقیقه تا دو ساعت به طول انجامید. برای گردآوری داده ها یک فرم راهنمای مصاحبه تدوین شد که شامل سوالات اصلی و هدف پژوهش بود. روش تحلیل اکتشافی به منظور شناسایی مفاهیم اصلی مطالعه و در سه مرحله انجام شد. همچنین از نسخه 11 نرم افزار MAXQDA برای طبقه بندی و تحلیل داده های مطالعه استفاده شد. یافته ها در این مطالعه سه طبقه اصلی و 13 طبقه فرعی ایجاد شد. در طبقه تاثیرگذاری، چهار طبقه فرعی با عناوین نفوذ پایین در فرایندهای سیاست گذاری سلامت در سطح ملی، مستقل نبودن ساختار سازمانی، کم اهمیت بودن جایگاه انجمن ها و نهادهای غیردولتی مرتبط با افراد ناتوان برای سیاست گذاران و توانایی کم افراد معلول و نهادهای وابسته به آن ها در لابی گری و شبکه سازی ایجاد شد. در طبقه در اقلیت بودن شش طبقه فرعی با عناوین توجه بیشتر سیاست گذاران به مسائل عمومی سلامت جامعه، دیده نشدن نیازهای ویژه گروه های در اقلیت از سوی سیاست گذاران سلامت، جذاب نبودن موضوعات مرتبط با افراد ناتوان برای سیاست گذاران، ایجاد نشدن منافع مالی و سیاسی درخور توجه برای سیاست گذاران در موضوعات مرتبط با افراد ناتوان، آگاهی کم سیاست گذاران از مسائل سلامت افراد ناتوان و اهمیت کم موضوعات مرتبط به افراد ناتوان برای سیاست گذاران شکل گرفت. همچنین در طبقه نبود صدای واحد، سه طبقه فرعی با عناوین نبود انسجام میان افراد معلول و نهادهای وابسته به آن ها، توجه به منافع شخصی و حزبی و نبود شبکه های ارتباطی گسترده و منسجم ایجاد شد. نتیجه گیری به منظور توجه مطلوب به سیاست های مورد نیاز سلامت در افراد ناتوان در ایران، لازم است انجمن ها و سازمان بهزیستی ضریب نفوذ خود را در سیاست گذاری ها افزایش دهند. این مهم می تواند از طریق افزایش تعاملات بازیگران حوزه ناتوانی با سیاست گذاران کلیدی دیگر بخش ها صورت پذیرد. برگزاری کمپین ها، درگیرکردن چهره های برجسته و مشهور، به کارگیری مدیران با تجربه و بانفوذ و استفاده نظام مند و هدف دار از رسانه ها و شبکه های اجتماعی می تواند در افزایش توجه سیاست گذاران موثر واقع شود. آگاهی کم سیاست گذاران از مسائل سلامت افراد ناتوان، به دانش کم سیاست گذاران درباره نیازها و مسائل سلامت افراد معلول اشاره داشت. برخی از مشارکت کنندگان ابراز داشتند که نبود دانش کافی باعث می شود سیاست گذاران نتوانند تصمیمات درستی را درباره نیازهای فعلی و آینده افراد ناتوان بگیرند.
کلید واژگان: سیاستگذاری سلامت، افراد دارای ناتوانی، نفوذ، دستورگذاری، ایران  
تاریخ ثبت در بانک 6 اردیبهشت 1400