| توضیحات |
یکی از مسائل اساسی مورد توجه جوامع مختلف،حذف،کاهش و کنترل عوامل تقویت‌کننده فقر است. رسیدن به عدالت اجتماعی، مستلزم شناسایی میزان فقر، و عوامل تأثیرگذار بر آن و سپس اتخاذ راهکاری مناسب برای زدودن آن است. سوال اساسی مقاله این است که چرا باتوجه به تأکید دولت‌ها بر فقرزدایی و توزیع عادلانه درآمدها و هزینه‌ها، و همچنین کمک‌های مالی نهادها و انجمن‌های رسمی و غیر رسمی و نیز پرداخت سوبسید و یارانه‌ها از طرف دولت‌ها و باتوجه به آمارهای موجود،تاکنون موفقیت چندانی در جهت حذف و یا کاهش فقر به دست نیامده است.جنگ،خشونت‌های قومی و مذهبی، بلایای طبیعی،کمبود منابع،زیرساخت‌های ضعیف،سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی غلط،نبود بازار کار و...از جمله دلایل بروز فقر در دنیا به حساب می‌آیند.این مقاله ضمن پاسخ‌گویی به سوال بالا بر این عقیده پافشاری می‌کند که جابه‌جایی درآمدها حتی به سوی آنهایی که قربانی فقر هستند، باعث ریشه کنی فقر نمی‌شود؛بلکه فقط علائم آن را در کوتاه‌مدت از بین می‌برد که این علاج دائمی نیست، فقر به عنوان یک معضل اجتماعی،راه‌حل اجتماعی دارد و آن هم عبارت است از:کاهش و در صورت امکان حذف تقویت‌کننده‌های اساسی آن؛که عبارتند از:بی‌سوادی و جهل، بی‌تفاوتی و ناامیدی،توزیع ناعادلانه درآمد، بیماری و سوء تغذیه و وابستگی و فقدان استقلال اقتصادی که هر کدام از آنها به طور جداگانه بررسی و تحلیل می‌شوند.
|
