کد sr-22830  
عنوان اول هنوز با پنهان کاری مواجه‌ایم: رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی همزمان با روز جهانی معلولان در گفت و گو با «ایران»  
به کوشش محبویه مصرقانی  
نوع کاغذی ، الکترونیک  
مقاله نشریه روزنامه ایران، صفحه توانش  
شماره پیاپی 12 آذر 1396  
زبان فارسی  
متن «هنوز با پنهان کاری مواجه‌ایم: رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی همزمان با روز جهانی معلولان در گفت و گو با «ایران»»، محبوبه مصرقانی، 12 آذر 1396.
هر کدام از جمعیت یک میلیون و 300 هزا ر نفری معلولان کشور ، دوران تحصیلی حتماً گذرشان به سازمان آموزش و پرورش استثنایی افتاده است؛ سازمانی که طی جدیدترین آمارها به امر آموزش 123 هزار نفر از دانش آموزان معلول مشغول است . مجید قدمی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی که بعد از یک رکود 8 ساله پنج سال پیش مجدداً به این سازمان بازگشت و سکاندار آموزش و پرورش دانش آموزان معلول شد معتقد است وظیفه سازمان متبوعش تنها در امر آموزش خلاصه نشده و وظایف مختلفی بر عهده‌شان است که هر کدام از این وظایف بودجه 94 میلیارد تومانی این سازمان را می‌بلعد. به مناسبت 12 آذر (سوم دسامبر) روز جهانی معلولان دکتر مجید قدمی متولی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور دعوت توانش را اجابت کرد و در نشستی صمیمی و انتقادی با حضور سهیل معینی نماینده انجمن‌های مردم نهاد، دکتر مهدی صادقی نژاد استاد دانشگاه و کارشناس حوزه آموزش و پرورش استثنایی، مجید سرایی و امید هاشمی دو نفر از فارغ التحصیلان آموزش و پرورش استثنایی حاضر شد و به سوالهای آنها پاسخ گفت. در ادامه مشروح گفت و گوی این جلسه را می خوانید.
در ابتدا سهیل معینی نماینده انجمن‌های مردم نهاد از رئیس سازمان استثنایی کشور خواستار ارتباط گسترده‌تر میان سازمان با انجمن معلولان شد و ادامه داد: من در آغاز از شما خواهش می‌کنم که ارتباطمان با سازمان گسترده‌تر شود ما با سازمان بهزیستی ارتباط گسترده‌ای داریم و می‌طلبد که با آموزش و پرورش استثنایی نیز ارتباطی با همین کیفیت وجود داشته باشد.
دکتر قدمی رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی: بله من به همکاران سپردم که هم ارتباط بیشتری صورت گیرد هم اینکه از دیدگاه‌های شما عزیزان بیشتر استفاده شود.
سهیل معینی: از این جهت در خواست ارتباط بیشتر داشتم که از این دو سازمان متولی «بهزیستی» که جلو نظرهاست و به نحوی اگر در رسانه‌ها ورقی بزنیم از بهزیستی اخبار زیادی می‌بینیم. اما در مورد «آموزش و پرورش استثنایی» چنین فضایی وجود ندارد که به نظر من یک عیب است و باعث می‌شود عملکرد سازمان دیده نشود. در چنین فضایی نمی‌توان پشتیبانی برای سازمان جذب کرد. سازمان در هشت سال دولت قبل وضعیت مساعدی نداشت و به نحوی عقب مانده شده بود. چرا که ارتباط سازمان با انجمن‌های معلولان ضعیف است؟
قدمی: در آن هشت سال سازمان به حالت ایستا در آمده بود و افرادی غیرمتخصص در سازمان مسئولیت را برعهده داشتند.
معینی: من یادم است یکی از مسئولان سازمان را در جلسه مربوط به عملکرد سازمان صدا و سیما در بحث فرهنگسازی تعامل با معلولان دیدم. ایشان آنجا یک پیشنهاد خیلی عجیب داد که شبکه معلولان راه‌اندازی کنیم. من بعد از جلسه به سراغشان رفتم و گفتم این چه پیشنهادی است. ما سعی‌مان این است که در لا به لای برنامه‌هایی که پخش می‌شود پیام مان را به مردم بدهیم تا پیام‌مان دیده شود. اگر شبکه معلولان راه‌اندازی کنیم چه کسی مخاطب آن خواهد بود و برنامه‌هایش را تماشا می‌کند؟ نگاه ما نباید نگاه جدا‌سازی باشد و این از شما که متولی سازمان آموزش و پرورش استثنایی هستید دور از انتظار است.
قدمی: من باید توضیحاتی را در مورد سوال شما بدهم. ما در مواقعی سعی می‌کنیم عمدًا دیده نشویم و از نظرها دور باشیم. این خود یک «نگاه» است. نظر من این است که زیاد دیده شدن هم می‌تواند تهدیدی به حساب آید. برای مثال بخش‌هایی به بودجه سازمان نگاه خاص خواهند کرد. من انتهای سال 84 سازمان را تحویل دادم و در انتهای سال92 تحویل گرفتم که پس از تحویل‌گیری احساس کردم سازمانی که زمانی در آن خدمت می‌کردم شرایط خاصی پیدا کرده است. پس شروع به شناسایی شکاف‌ها کردیم و در ابتدا شاخص‌هایی را تعیین کردیم تا ببینیم چقدر با چیزی که تحویل دادیم فاصله گرفته‌ایم. به جرأت می‌گویم با بررسی انجام شده مشخص شد ما اگر 4-5 سال کار کنیم تازه می‌شویم سال 84 که سازمان را تحویل دادیم. برای نمونه مبحث «بیمه آتیه» طرحی بود که اشتغال بچه‌ها را در آینده تضمین می‌کرد. ولی از بین رفت. حمایت‌هایی مشابه طرح آتیه در کشورهای پیشرفته نیز وجود دارد. منتفی شدنش منجر شد به این نتیجه برسم که ما کارمان را انجام دهیم اما زیاد سر و صدا نکنیم. بودجه 24 میلیاردی سازمان امسال به 96 میلیارد رسیده است و شما هیچ ارگانی را سراغ ندارید که 400 درصد رشد بودجه داشته باشد.
دکتر صادقی نژاد: این بودجه در چه بخش‌هایی صرف شده و ارتباطش با درخفا کار کردن چیست؟
قدمی: ما بودجه را در بخش‌های مختلف تقسیم کردیم. سرویس ایاب ذهابی که در شهرستان‌ها هزینه‌اش را 80 درصد خانوارها و 20 درصد دولت پرداخت می‌کرد جابه جا کردیم. به این معنا که الان سرویس بچه‌ها را 80 درصد دولت و 20 درصد خانوارها تقبل می‌کنند. در این مبحث جای تشکر از شهرداری تهران وجود دارد که سرویس بچه‌ها را در تهران به صورت رایگان تقبل کرده است. بودجه مورد نیاز در این زمینه تقریباً 38 میلیارد تومان است که حدود 23 میلیارد تومان آن را مصوب داریم. 15 میلیارد این وسط خلأ وجود دارد که با کار شهرداری تهران 6-7 میلیاردش جبران می‌شود و 7-8 میلیارد باقی مانده را ما در مناطقی که احساس کردیم توانایی پرداخت هست از خانواده‌ها درخواست کردیم که 30 تا 40 درصد هزینه را تقبل کنند تا ما بتوانیم مناطق محروم را به صورت رایگان خدمات بدهیم. ولی ما این مهم را زیاد اعلام نکردیم. همچنین در بحث کتاب‌های بچه‌ها. بدون شک اول مهر کتاب‌ها روی میز دانش‌آموزان قرار دارد چیزی که در چند سال گذشته وجود نداشت. مگر کتاب جدید التالیف که سازمان پژوهش به دست ما نرسانده باشد. این کارها، کارهای بی‌سر و صدایی بود که انجام شد. ما در زمینه آموزش کارمان کیفی شده. شاخص‌مان هم قبولی‌های دانشگاه سراسری است. امسال حدود 380 نفر قبولی در دانشگاه‌های سراسری آنهم با رتبه‌های یک و دو رقمی داشتیم که اغلب‌شان هم نابینا هستند. ما در حال حاضر داریم هزینه‌های درمانی دانش‌آموزان را می‌پردازیم. نزدیک به 200 کاشت حلزون انجام دادیم. بیش از 5500 دانش‌آموز شناسایی کردیم که داروی مستمر مصرف می‌کردند که هزینه آن را پرداخت کردیم. ویلچر، عینک، سمعک، تحویل خانواده‌ها دادیم. چند روز گذشته هم بخشنامه ابلاغ شد به مدارس که والدین هر چه فاکتور درمانی دارند بیاورند تا ما هزینه‌اش را به آنها پرداخت کنیم. چیزی حدود 3/5 میلیارد برای این بخش پیش‌بینی کردیم. در استان‌هایی که نیروی توانبخشی نداریم مانند هرمزگان، بوشهر و غیره نیروی توانبخشی مثل گفتار درمانگر مستقر کردیم. اگر خانواده‌ای به تشخیص متخصص فرزندش نیاز به کلاس‌های گفتار درمانی یا توانبخشی داشت می‌تواند برود خدمات را دریافت کند و فاکتورها را برای ما بیاورند. یعنی به دو شکل مشکل را حل کردیم و تأکید می‌کنم در این موارد اصلاً سر و صدا نکردم. چرا که شاید بگویند تو کار آموزشت را انجام بده. در صورتی که در کشور‌های دیگر خدمات به صورت جامع به دانش‌آموزان معلول ارائه می‌شود. چرا که در مدرسه‌شان هم خدمات آموزش هم درمان نیز ارائه می‌دهند.
صادقی نژاد: در حوزه آموزش چه خدماتی انجام شده؟
قدمی: در حوزه آموزش سعی کردیم برنامه‌های مختلفی را برای دانش‌آموزان در نظر بگیریم؛ برای مثال دستگاه پرکینز برای دانش‌آموزان نابینا از خارج کشور خریداری و به 9 استان ارسال کردیم. ما تحویل دستگاه پرکینز را از دوره متوسطه آغاز کردیم و قصد داریم به سمتی برویم که دستگاه را به مالکیت فرد دربیاوریم. تقریباً قیمت هر دستگاه سه تا چهار میلیون تومان است. من نگاهم این است که چون تعداد بچه‌های نابینا محدود است. خدمات حمایتی باید تمام دانش‌آموزان را پوشش دهد. به تمام دانش‌آموزان کم بینا تبلت دادیم. همچنین دفترچه تقویت لامسه تولید و لوح و راهنمای خط بریل فارسی را توزیع کردیم بیش از 10 عنوان محتوای آموزشی راهنمای معلم برای تعمیر و نگهداری ماشین پرکینز، آموزش بریل، تحرک و جهت‌یابی و.... تولید کردیم. همچنین کار دیگری که انجام دادیم انجمن مرکزی اولیا و مربیان دانش‌آموزان معلول را در کل کشور با کمک خانم دکتر کاویان پور راه‌اندازی کردیم. به این منظور مراکزی را راه‌اندازی خواهیم کرد و این در 21 استان سازماندهی شده است. و مجموعه امکانات نیز برای آنها مهیا شده است.
معینی: این برای اولیای دانش‌آموزان ذهنی فقط راه‌اندازی شده؟
قدمی: خیر تمام گروه‌های معلولیت اعم از نابینا، ناشنوا، جسمی، حرکتی و غیره..و یک برنامه‌ریزی کامل برای آموزش اولیا در این انجمن‌ها انجام خواهد شد. کار دیگر اینکه با هماهنگی کمیته ملی پارالمپیک استعداد‌یابی کردیم. در این راستا تعداد بچه‌هایی که هر ساله به اردو می‌رفتند از 600 و 700 نفر به چهار هزار نفر افزایش پیدا کرد. چهار هزار کودک معلول را شما در فصل تابستان به اردو ببری هزینه زیادی دارد و ما چیزی حدود 10 میلیارد تومان در این زمینه صرف کردیم.
صادقی نژاد: اینجا سوالی مطرح می‌شود. ببینید ما خیلی در بحث اردوهای تابستانی گله‌مندی داشتیم. سال گذشته در شهر تهران وضعیت دانش‌آموزان خوب نبود. با بررسی در سطح شهر تهران دیدم که 5 پایگاه تابستانی که هر سال پذیرای بچه‌ها بود امسال فعال نشد.
قدمی: شما مبحث پایگاه‌ها را می‌گویید من در مورد اردو‌های تابستانی خدمت‌تان عرض کردم این دو از هم جدا هستند. و توضیح خواهم داد.
معینی: در مورد اردوها ما شکوه و شکایت زیادی داشتیم که بچه‌ای که در آموزش فراگیر درس می‌خواند به اردو برده نمی‌شد چرا که کسی قبول مسئولیت نمی‌کرد کودک را همراهی کند. و این مسأله چندین مورد بود چه در تهران چه در استان‌های مختلف. این اجحاف بزرگی است که کودکی که در مدرسه عادی درس می‌خواند نتواند با همکلاسی‌هایش به اردو برود. در نتیجه می‌توان گفت وضعیت اردو‌ها مناسب نبودند.
قدمی: اردوها در سال گذشته 5 برابر قبل شده بود. مبحث مطرح شده مربوط به اردوهای متمرکز بود. ما در گذشته به استان‌ها اعتباراتی اختصاص می‌دادیم تا پایگاه‌های تابستانی راه‌اندازی کنند به این شکل که از هر چند مدرسه استثنایی یک مدرسه به صورت پایگاه تابستانی در نظر گرفته می‌شد. در آن سال‌ها این موضوع در شهرستان‌ها اجرا می‌شد و در تهران نیز ما کلا با مدیریت استثنایی تهران مشکل داشتیم که کمتر از یک سال است که مدیریت جا به جا شده و خانم کریمی مسئولیت را به عهده دارند. ما این مقاومت در بحث فراگیر‌سازی را در همه موضوعات داریم حتی اردوهای تابستانی. بله افراد در پذیرفتن مسئولیت شانه خالی می‌کنند و این نیاز به فرهنگ‌سازی دارد هر جا که توانستیم فرهنگ‌سازی کنیم توانستیم به آموزش عادی نزدیک بشویم. ما به این جمع‌بندی رسیدیم چیزی حدود 73 هزار دانش‌آموز در سیستم مدارس خاص خودمان داریم و حدود 55 هزار نفر هم در مدارس عادی داریم. گفتیم که از این 73 هزار دانش‌آموز 5 درصدشان را هم پوشش دهیم کافی است با این نگاه که آموزش عادی کمتر از 3-4 درصد دارد در بحث اردو‌ها پوشش دارند. ما در تابستان امسال دانش‌آموزی داشتیم که هزینه بلیتش برای اردو نزدیک یک میلیون تومان شد. من نظرم این است که ما در اردو‌ها خوب عمل کردیم یک دوستی در این زمینه نظری مطرح کرد چه خوب است شما هم نظرتان را بیان کنید. او گفت که شما 10 میلیارد را که هزینه اردو کردی به بخش پایگاه‌ها اختصاص می‌دادی به این صورت که جای آنکه اردو ببری پایگاه‌های آنرا دوباره راه می‌انداختی. ببینید این یک «نگاه» است. در بحث پایگاه‌های تابستانی باز پای سرویس به میان می‌آید. چون اگر آن نباشد که اصلاً پایگاه راه نمی‌افتد و در تابستان بحث نیروی انسانی که حاضر باشد بیاید و غیره. ما گفتیم با تفاهمی که باکمیته ملی پارالمپیک انجام می‌دهیم چند هدف را دنبال کنیم آنکه هم بتوانیم به ورزش قهرمانی درحوزه معلولان کمک کنیم ضمن آنکه با راه افتادن این اردوها پایگاه‌های تابستانی هم پا بگیرد چون پایگاه‌های‌های تابستانی می‌تواند مبنایی برای انتخاب این دانش آموزان باشد دقت کردید که در اینجا جاذبه ایجاد شد. برای سال آینده حدود سه میلیارد تومان برای فعال‌سازی پایگاه‌ها در نظر گرفتیم. البته می‌دانید که بودجه برای سال آینده یک مقدار شرایطش تغییر خواهد کرد. چرا که سیاست انقباضی است و ما رشد بودجه آنچنانی نخواهیم داشت. روز ملی پارالمپیک دیدید که این بچه‌های ما بودند که افتخار آفرینی کردند در حال حاضر برای مسابقات داخلی و خارجی بچه‌های ما آماده حضور در میدان هستند. در کل مجموعه اعتبارات طوری توزیع شد که اولاً تمامی گروه‌های معلولیت تحت پوشش قرار گرفتند دوم یک پایه مناسب درنظر گرفتیم که روی آن بتوانیم کارهای دیگرمان را انجام دهیم. ببینید وقتی دانش‌آموزت قهرمان می‌شود من از همین توانمندی استفاده می‌کنم و اعتبار مربوطه را سال بعد می‌گیرم. شما اگر این کار را نکنی و فقط در حد پایگاه‌هایت بمانی می‌شود همان نتیجه سال‌های قبل.
صادقی نژاد: بحث دیگری که روی آن دغدغه فراوان داریم بحث تربیت معلم است. این یکی از سوالات جدی ما است.؟
قدمی: خروجی ما در سال 600 نفر است. و در سال آینده ما 800 بازنشسته خواهیم داشت. و ورودی‌مان حدود 200 تا 250 نفر است. یعنی یک چهارم. آموزش و پرورش استثنایی هم جایی نیست که شما اطلاعیه بدهی از بیرون معلم جذب کنی. اینجا نیروی متخصص نیاز است. همین نیروی متخصص را هم باید یک سال تربیت کنی. ما برای تأمین معلم چند کار انجام می‌دهیم نیروهای توانبخشی که از دانشگاه توانبخشی می‌گیریم که حدود 200 نفر هستند. از دانشگاه فرهنگیان نیز حدود 200 تا 250 نیرو طرحی می‌گیریم. 300 نفر هم ما باید از طریق آزمون‌ها نیرو جذب کنیم این نیرو‌ها کیفیت‌شان مثل نیروهای دانشگاه فرهنگیان نیست. ببینید من خودم معلم دانش‌آموزان استثنایی هستم من روز اول مهر بلد بودم چگونه با کودک رفتار کنم در حال حاضر معلم تازه اول مهر گیج آن است که چگونه با بچه ارتباط بگیرد.
صادقی نژاد: «تربیت معلم» که اصل اساسی همان تربیت است. در گذشته معلم باید دو ساعت در هفته دوره کار ورزی می‌دید. در حال حاضر ما معلمی در کلاس نابینایان داریم که خط بریل بلد نیست.
قدمی: متأسفانه این دوستان زمانی جذب سازمان شدند که به صورت فله‌ای در سازمان جذب نیرو می‌شد. ما به این نیروها در حال آموزش هستیم. من خودم موردی دیدم که شخص معلم کلاس اوتیسم بود و هیچ درکی از شرایط کارش نداشت. ما در 1570 مدرسه در کشور داریم. مدرسه به مدرسه کنترل کردیم و افراد آموزش ندیده را شناسایی کردیم. ما درصد حقوقی که بابت استثنایی به این افراد داده می‌شد را قطع کردیم تا زمانی که فرد شرایط احراز شغلش را پیدا کند. این افراد باید دوره کارورزی را بگذرانند.
معینی: در آموزش و پرورش استثنایی چند نفر مشغول به کار هستند؟
قدمی: حدود 23 هزار نفر کادر آموزش و پرورش استثنایی هستند و حدود 17 هزار نفرشان معلم هستند واقعاً کمبود نیرو داریم با توجه به آنکه برای دانش‌آموزان کم توان ذهنی‌مان دو دوره متوسطه قرار دادیم که خود نیازمند نیروی انسانی است. قبلاً این بچه‌ها فقط تا ششم درس می‌خواندند اما الان بچه‌ها بعضاً تا 23 یا 24 سالگی با ما هستند که تبعات خاص خودش را نیز دارد.
معینی: در این 17هزار معلم آیا کادر رابط را هم شامل می‌شود؟
قدمی: کادر رابط بخش خیلی کمی از این افراد را تشکیل می‌دهند و بخش اعظم معلمان رابط را از نیروهای بازنشسته متخصص خودمان بهره گرفته‌ایم.همچنین نیروهای علاقه‌مند در سیستم آموزش عادی که تحصیلات مرتبط دارند را در این بخش به کار گرفته‌ایم بخش دیگر معلمان رابط‌مان را تشکیل می‌دهند. ما برای این افراد دوره گذاشتیم.
معینی: من یک سوالی دارم که همیشه مطرح است. جمع دانش‌آموزانی که داریم چیزی حدود 120 تا 130 هزار نفر است. این در حالی است که آمار چیز دیگری می‌گوید و همیشه بحث بوده که تعداد بچه‌های استثنایی خیلی بیشتر از این اعداد است. چرا که تعداد معلولین خیلی بیشتر از این تعداد است. این سوال ذهن خیلی‌ها را مشغول کرده پس بقیه کجا هستند؟ و شاخص آموزش و پرورش استثنایی برای پر کردن این شکاف چیست؟ شما در نظر بگیرید اگر 30 سال پیش در این مورد صحبتی می‌شد هضمش خیلی راحت‌تر بود چرا که در روستاها خیلی افراد داشتیم که تحصیل نمی‌کردند. الان که 70 درصد مردم شهرنشین هستند. چرا اینقدر فاصله وجود دارد.
قدمی: در این مورد تأمل بسیاری شده. سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا ما کل کشور را پوشش دادیم؟ من می‌گویم بله. 24 مرکز شبانه روزی در کشور وجود دارد که در دور‌ترین مناطق هم اگر بچه وجود داشته باشد تحت پوشش قرار می‌گیرد. بدون آنکه حتی ریالی پول پرداخت کند. پس آموزش و پرورش به رسالت خودش عمل کرده است. حتی سرویس ایاب ذهاب هم تا 30 کیلومتر از خروجی شهر‌ها را پوشش می‌دهد دور‌تر از آن هم که دانش‌آموز در مدارس شبانه روزی مستقر می‌شود. اما چرا باز ما اینقدر با آمار اصلی فاصله داریم؟ ما در این حوزه با چند مسأله رو به رو هستیم که یک به یک برای شما شرح می‌دهم. یک «پدیده پنهان کاری»: این پدیده حتی در تهران هم هست. شخص فزرند معلول دارد نمی‌خواهد همسایه‌اش با خبر شود بچه را در خانه نگه می‌دارد. ما برای موضوع بحث خدمات حمایتی را پیش کشیدیم تا ایجاد جاذبه کنیم چرا که شخصی که فرزندش را از سیستم پنهان می‌کند با دیدن اینکه مدرسه پول عملش را می‌دهد تشویق به ثبت‌نام می‌شود. ما سال گذشته جراحی‌های 40 تا 60 میلیون تومانی هم داشتیم. مسأله دوم: الان بچه‌ای داریم که در حال درس خواندن است اما اصلاً به سراغ آموزش و پرورش استثنایی نیامده. یعنی مستقیم در سیستم عادی درس می‌خواند. در سنجش سیستمی صورت الکترونیکی را طراحی کردیم که هر دانش‌آموز کوچکترین نقصی هم داشته باشد اعلام می‌شود تا شرایط تحصیل برایش تسهیل شود. اما طی چند سال گذشته دانش‌آموزانی را که جسمی حرکتی بودند و در مدرسه عادی درسشان را خوانده‌اند و اصلاً برای ثبت‌نام استثنایی نیامده‌اند. مورد سوم که جای تأمل زیادی نیز دارد این است درصدی که قصد پوشش داریم با توجه به شرایط فرهنگی کشور در نظر بگیریم. بله در اروپا حداقل 3 درصد باید در مدرسه باشند در کشور ما می‌شود 450 هزار نفر و ما چقدر دانش‌آموز تحت پوشش داریم؟ 130هزار نفر. ببینید ما خدماتمان را تا جایی که توانستیم ارائه دادیم. ما باید بپذیریم در بعضی از گروه‌های دانش‌آموزان یا افراد با نیازهای ویژه بضاعت علمی پایینی داریم. این را یک عده از دوستان نمی‌پذیرند. من معتقدم برای مثال در حوزه اوتیسم ابزار تشخیصی تولید کردیم اما کارایی علمی ندارد. هستند کودکانی که اوتیسم شناسایی و به سیستم معرفی می‌شوند اما وقتی ما می‌بینیم متوجه می‌شویم بچه آموزش پذیر نیست. در صورتی سنجش تشخیص داده آموزش پذیر است. دانشگاه فرهنگیان معلم برای بچه اوتیسم تربیت نمی‌کند. ببینید دانشگاه فرهنگیان‌مان وقتی برای بچه اوتیسم معلم تربیت نکند آنهم به خاطر آنکه استاد سوادش را ندارد چه کاری از آموزش و پرورش استثنایی ساخته است. با این اوصاف من هر جا که توانستم با تجربیات خودمان مربی تربیت کردیم. ما الان 2000 دانش‌آموز اوتیسم داریم درحالی که آمار می‌گوید از هر 68 نفر یک نفر اوتیسم است. با همین معیار ما الان باید بالای 12هزار فقط دانش‌آموز اوتیسم داشته باشیم. همچنین در حوزه چند معلولیتی دانش‌آموز هم نابیناست و کم توان ذهنی است. این بچه بریل یاد نمی‌گیرد. اما حق آموزش دارد. در این زمینه ما نیاز به تربیت نیرو داریم چرا که علمش را نداریم در حوزه اختلالات رفتاری و عاطفی که کلی ماشاالله کودک داریم که توانایی آموزش به آنها را نداریم. نه تست تشخیصی داریم نه علم آموزش و این خود باعث شده این گروه از کودکان نیز بیرون ازآموزش بمانند.
مجید سرایی: سوالی که دارم مربوط به بحث سازماندهی و مدیریت مدارس است و دیگری ساماندهی کادر آموزشی همین مدارس است؟ مخصوصاً کادر اموزشی، در دوره‌ای هستیم که باید از جوانان کارشناس استفاده شود اما ما می‌بینیم که همچنان از بازنشسته‌ها به عنوان معلم استفاده می‌شود.؟
قدمی: انتخاب مدیر مدرسه توسط رئیس اداره استثنایی انجام می‌شود. ما آن دسته از روسای استثنایی که از سیستم عادی آمده بودند جابه جا کردم چون معتقدیم کار تخصصی است. من به روسا سپرده‌ام. مدیران باید با انگیزه جوان و متخصص باشند. فقط یک مطلبی که با آن رو به رو هستیم این است که ما در اغلب شهرهای کوچک فقط یک مدرسه داریم و طرف ابلاغ مدیریت را که می‌گیرد 20 سال مدیر است.
سرایی: در بحث معلمان چطور؟ آیا بازنشستگان به کار گرفته می‌شوند؟
نه بازنشستگان نمی‌توانند معلم ثابت یک کلاس باشند و این خلاف قانون است. مگر در حد 14 ساعت آن هم در مناطقی که واقعاً نیاز به معلم است. در مواردی هم در حال بازنشستگی است و درخواست ماندن می‌کنند در این مواقع مدیر می‌تواند در صورت نیاز قبل از آنکه حکم بازنشستگی داده شده باشد معلم را نگه دارد.
معینی: جناب قدمی سال‌های سال است که در بحث زیرساخت‌های اجراسازی طرح فراگیر مسائل و مشکلاتی وجود دارد. برای مثال درآخرین گزارش کمیته مناسب‌سازی شهر تهران از وضعیت مدارس مناسب‌سازی مدارس شهرستان‌های تهران می‌بینیم که سه فاکتور بیشتر ندارد؛ رمپ، سرویس بهداشتی و در ورودی مجموعه. خیلی از مدارس این سه فاکتور را دارند اما واقعاً کافی نیست. بحث مناسب‌سازی فقط در و سرویس بهداشتی نیست. یک دانش‌آموز معلول حق دارد به تمامی امکانات مدرسه مانند آزمایشگاه و.. دسترسی داشته باشد. ما با چیزی که باید باشد خیلی فاصله داریم آیا اجرای این طرح با این زیرساخت‌ها درست است؟
قدمی: ما در ابتدا این طرح را سال 78 در اصفهان و ایلام اجرا کردیم. ببینید آموزش فراگیر یک فرهنگ است و شما باید کار فرهنگی انجام دهید تا این کار جلو رود. باید بپذیریم در حال حاضر نسبت به گذشته جلوتریم. البته در تهران به دلیل شرایط مدیریتی که داشت خوب عمل نشد ولی به مدیریت جدید خانم شهناز کریمی سپرده شده تا این مهم را در اولویت قرار دهند. با تعامل با سازمان نوسازی مقرر کردیم در هر منطقه دو یا سه مدرسه مناسب‌سازی کامل شود با توجه به اینکه تمام مدارس جدید نیز طبق استاندارد‌های جدید مناسب‌سازی می‌شوند. که دو هزار مدرسه تحت پوشش این طرح قرار می‌گیرند. ما می‌پذیریم که حوزه تأمین نیرو کم کار هستیم. اما تمام تلاش ما این است با روند مثبت کار را پیش ببریم. ما تیمی را در هر استان مقرر کردیم تا با پایش این طرح کاستی‌ها را شناسایی و در مناطقی که عقب بودیم به صورت ویژه پیگیری کنیم. در این جلسه مباحث دیگری همچون راهکارهای تعاملات انجمن‌ها و آموزش و پرورش استثنایی، نحوه آموزش مهارت‌های زندگی به دانش‌آموزان و... مطرح شد که به دلیل کمبود فضا از آوردن این مباحث صرفنظر کردیم. در پایان حاضران با بیان توصیه‌هایی از قبیل توسعه کمی و کیفی آموزش فراگیر، ساعت کار معلمان تلفیقی، وجود کلاس‌های چند پایه در سیستم آموزش و پرورش استثنایی، برگزاری اردوها و تورهای ویژه برای دانش‌آموزان معلول با رویکرد توانمند‌سازی آنان و... به رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی نشست را به پایان رساندند.
نیم‌نگاه
«پدیده پنهان کاری»، حتی در تهران هم هست. شخص فزرند معلول دارد نمی‌خواهد همسایه‌اش با خبر شود بچه را در خانه نگه می‌دارد. ما برای موضوع بحث خدمات حمایتی را پیش کشیدیم تا ایجاد جاذبه کنیم چرا که شخصی که فرزندش را از سیستم پنهان می‌کند با دیدن اینکه مدرسه پول عملش را می‌دهد تشویق به ثبت‌نام می‌شود.
در گذشته معلم باید دو ساعت در هفته دوره کار ورزی می‌دید. در حال حاضر ما معلمی در کلاس نابینایان داریم که خط بریل بلد نیست.
انتخاب مدیر مدرسه توسط رئیس اداره استثنایی انجام می‌شود. ما آن دسته از روسای استثنایی که از سیستم عادی آمده بودند جابه جا کردیم چون معتقدیم کار تخصصی است.
 
تاریخ ثبت در بانک 9 آذر 1397