کد | cb-11523 |
---|---|
نام | میرزانبی غبار رازی |
پیشه و عنوان | شاعر |
سال تولد | 1298شمسی |
تاریخ درگذشت | 1331شمسی |
نوع معلولیت | نابینا |
متن زندگی نامه |
میرزا نبی غبار رازی در 1298ش به دنیا آمد. وی در هشت ماهگی بر اثر بیماری آبله بینایی خود را از دست داد. غبار رازی با وجود اعمی بودنش، تحصیل علوم کرد و شگفت آن که در عین حال به حرفه عطاری اشتغال دشت در صورتی که این شغل بر کثرت ادویه و گیاهان معروف است. ولی او آن چنان در کار خود استاد بود که هر چه از او میخواستند بی درنگ از جای خود به درخواست کننده میداد، بی آنکه اشتباه کند یا اختلافی به هم رساند. 12 سالی بدین کار میپرداخت و دیوانهای سخنوران را میشنید و در آنها تتبع کافی میکرد و با علاقه و دقت بسیار به خاطر میسپرد. با آنکه در کودکی چشمان خود را از دست داده بود، ولی در اشعارش به خوبی و آگاهی کامل با چشم دل طبیعت را توصیف میکرد. سرودههای این سخنور نابینا بسیار روان و دارای مضامین تازه است. غبار رازی، سخنور روشندل در 1331ش جهانی فانی را بدرود گفت. سروده زیر از اشعار اوست: بهاریه «شد جهان رشگ جان از حشمت اردیبهشت شد هوا عنبر فشان از نکهت باد بهار باغ را دادند گویی اطلس گلگون لباس راغ را دادند گویی دیبه خضرا دثار در سماع آمد چمن، شمشاد و سرو و نسترن از نوای طوطی و دراج و قمری و هزار روی هاموشن شد زرنگ سرخ گل کان سخن صحن بستان شد ز شاخ ارغوان بیچاره وار قامت بید وله چون قد وامق خمید در چمن تا جلوهگر شد دلبر عَذرا عذار جندا دشت از طراوت دارد از مینوی ننگ مرحبا باغ از لطافت دارد از فردوس عار مطرب اندر نغمه، بربط در فغان، ساقی به رقص جام در گردش می اندر خنده مینا اشک بار بر در هر مصطبه دندان رده اندر رده بر در هر میکده، مستان قطار اندر قطار» سخنوران نابینا، شاعران کور، ص 289-282 |
تاریخ ثبت در بانک | 3 بهمن 1395 |