کد | cb-11519 |
---|---|
نام | حسنخان طایر شیرازی |
پیشه و عنوان | شاعر |
سال تولد | شمسی |
تاریخ درگذشت | 1244قمری |
نوع معلولیت | نابینا |
رشته و تخصص | ادبیات |
متن زندگی نامه |
چنان که فارسنامه ناصری نوشته: «حسنخان طایر فرزند عبدالرحیم خان از خاندان هاشمی، چون او را از حلیه بصر عاری کردند به زیور بصیرت بیاراست. پدرش پس از غروب دولت زندیه و طلوع سلطنت قاجاریه مرجع امور دولتی گشت. گاهی به سرداری و زمانی به حکمرانی اشتغال داشت. تا سال 1215ق که رشته زندگیش از هم گسیخت به استانداری اصفهان برقرار بود.» حاج اکبر شیرازی در کتاب دلگشا نوشته: «طایر اسمش حسنخان از بزرگ زادگان دارالعلم شیراز، خلفت الصدق عبدالرحیم خان برادر اکر حاج ابراهیم خان شیرازی اعتمادالدوله است. در اواخر سال 1212ق کار این سلسله رو به تباهی گذاشت، به حکم شاه بعضی از مردمک دیده نابینا و برخی را هلاک ساخت. طایر صاحب سلیقه مستقیم و ذهن سلیم بود. چندی در اصفهان با وجود بینایی به تحصیل کلمات نشست و در آمد و شد را بر ابنای زمان بست. پس در حضرت شاهزاده جمجاه محمدعلی میرازی دولت یار آمده از وفور فراست در خدمتش به منصب منادمت خدمتگزار بود و در آن دیار به کمال اعتبار، شنیده شد با وجود نابینایی، شطرنج را با صاحبان بصیرت چنان بازد که همگی را مات سازد پیل تنان را چنان به فرزین هوش از اسب به زیر کشیده بر خاک افکند و وی را واضع شطرنجش گویند و در حدود سال 1244ق در کرمانشاهان بدرود زندگانی گفت. به گفته رضا قلیخان هدایت صاحب تذکره مجمع الفصحا طایر در شیراز تولد یافته و به سال 1270ق میزیسته. پدرش برای اعتمادالدوله بود. پس از استیصال آن خاندان به قهر آغا محمدخان قاجار شهریار ایران، از گیتی چشم پوشید و به عبادت کوشید. سالها در کرمانشاهان نزد شاهزاده دولتشاه میزیست و سخت ندامت داشت، طایر پس از درگذشت شهزاده پریشان روزگار گشت. کمالات بسیار داشت با وجود نابینایی شطرنج باز ماهری بود، حریفان اسب انداز پیل افکن را به فرزینی فرزانه با بیدفی دیوانه شهمات میساخت. سخنوری چکامه سرا و غزلگوی بوده ولی در چکامه سرایی بیداد مینمود، عزلیات نیکو بالغ بر پنج هزار بیت دارد.» تذکره دانشمندان و سخن سرایان فارس درباره طایر شاعر نابینای شیرازی شرحی مفصل نوشته است و ابیاتی نیز از او به نقل از کتاب بیان محمود نگاشته است که عیناً نقل میشود: «حسن خان شیرازی متخلص به «طائر» فرزند عبدالرحیم خان فرزند حاج محمود فرزند حاج محمدعلی تاجر شیرازی متوفای حدود 1244ق از شعرای قرن سیزدهم هجری است. شرح حالش در بیان محمود و فارسنامه ناصری آمده است.» محمود میرزا مولف کتاب بیان محمود مینویسد: از ولایت شیراز است. پدر بر پدر در آن ملک بزرگ بودهاند، تا اینکه سلسله نسب ایشان به حاج قوام ممدوح خواجه حافظ میرسد. بالجمله این جوان چون از خانواده حاج میرزا ابراهیم خان اعتمادالدوله بود به پاداش اعمال عوالم اقادب کالعقارب از کینهورزی آسمان در اوایل شباب از حلیه بصر عاری و نور بصر از او متواری گشت. با این تقرب از خلق عزلت گزیده، پای مداومت در دامن کشیده، رفته رفته در ادای مضامین و قصیده جد و جهد کرده تا طبعش پایه و مایهای به هم رسید، چنان که امروزش به یک لحاظ بر اکثر غزل سرایان مزیت میتوانم داد. مدتها در سر کار محمدعلی میرزا ندیم و محرم بود، بعد از فوت مرحوم شاهزاده در نهایت تنگدلی گذراند. با وجود بیبصری گواهی میدهم که تا امروز کسی در شطرنج بازی از او نبرده و این حکایت از جمله غرائب روزگار است.» نگارنده گوید: «این جوان با ذوق و بیگناه در سال 1215ق به امر فتحعلی شاه قاجار پدر محمود میرزا نابینا شد. مدتی در اصفهان به سر برد و از مضمون پارهای از اشعار او معلوم میشود که شاهزاده میرزا پس از نابینایی ناحق او دلش به حال وی سوخته و مشارالیه را در ظل حمایت خود گرفته بوده است.» چنانکه طایر میگوید: «به پاسبانی محمود شد خوشم کامروز/ کسی ندیده چو او پادشاه محتشمی» و هم در جای دیگر گفته است: «داور با داد و دین محمود شاه بی قرین/ کایمن اندرسایه عدلش ز جور احترام» ولی محمود میرزا در کتاب خود از راه شکسته نفسی با ترس از پدرش به این مطلب اشاره نکرده است. عاقبت طایر شیرازی در کرمانشاهان حدود سال 1244ق وفات یافت. روشندلان جاوید، ص262، شاعران کور، ص 276-262 |
تاریخ ثبت در بانک | 3 بهمن 1395 |