کد | cb-10197 |
---|---|
نام | یحیی مان |
پیشه و عنوان | شاعر معروف به زبانهای اردو و فارسی در شبه قاره در سده دوازدهم وسیزدهم |
ملیت | هندی |
سال تولد | 1163قمری |
تاریخ درگذشت | 1224قمری |
نوع معلولیت | نابینا |
رشته و تخصص | شعر و ادبیات |
آرامگاه | لکهنو |
متن زندگی نامه |
یحیی مان جُرأت، شاعر معروف به زبانهای اردو و فارسی در شبه قاره در سده دوازدهم وسیزدهم، و بنیانگذار مکتب «معامله بندی» در شعر میباشد. نام اصلی او یحیی مان بود و به قلندربخش دهلوی نیز شهرت داشت. نسب نسب او به خانواده نومسلمانی میرسد که به نام «مان» در دهلی شهرت داشتند. پدرش، حافظ مان /حافظ امان، از فرزندانِ بَجی رای مَان، از منصب داران دولت محمدشاه (حک: 1131ـ 1161)، بود که در دوران حمله نادرشاه به دهلی (1152) درگذشت. [1] [2] [3] [4] [5] [6]به گفته لطف علی میرزا، [7] ظاهراً کلمه مان/ امان از دوران اکبرشاه (حک: 963ـ1014) بر آنها مانده و اکبرشاه این لقب را به آنها بخشیده است. [8] [9] ولادت تاریخ تولد جرأت نامعیّن است. ظاهراً بر اثرِ حمله و غارتگریهای جتّها در 1166 و بعد از آن هجوم احمدشاه اَبْدالی، در 1170 به دهلی، اَشراف آن دیار مجبور به ترک دهلی شدند. خانواده حافظ مان نیز به فیض آباد مهاجرت کردند. در آن زمان جرأت بین هفت تا ده سال داشت، به همین سبب اغلب تذکره نگاران تاریخ تولد او را بین سالهای 1160 و 1166 دانستهاند، [10] چنانکه به گفته انصاری، [11] جرأت در 1163 در دهلی متولد شد. [12] تحصیلات جرأت تحصیلات ابتدایی و فراگیری زبانهای فارسی و عربی را در دهلی و فیض آباد هند به پایان رساند [13] [14] و در نجوم و موسیقی نیز مهارت یافت. [15] [16] [17] او از ابتدا به شعر علاقه فراوان داشت و در محافلِ شعرا شرکت میکرد. از همین رو، به محضر میرزا جعفر علی، متخلص به حسرت (متوفی 1210)، راه یافت و در اندک زمانی سرآمد روزگار شد، تا آنجا که مردم او را هم رتبه استاد قلمداد میکردند. [18] [19] [20] در 1188، نواب محبت خان پسر حافظ رحمت خان که از امرای شهر بَریلی و هم شاگردیِ جرأت بود، در دربار خویش جایگاهِ ویژهای به جرأت داد و جرأت تا پایان عمر به دربارِ او رفت و آمد میکرد. [21] با مسافرت نواب محبت خان به لکهنو جرأت نیز در 1189، در آن شهر اقامت گزید. [22] در 1203 شاهزاده سلیمان شکوه (پسرِ شاه عالم ثانی) که به لکهنو سفر کرده بود، نیز جرأت را به همراه غلام همدانی مصحفی (متوفی 1240) و انشاءاللّه خان انشاء (متوفی 1233) به خدمت پذیرفت. [23] [24] با وجود رسیدگیهای سلیمان شکوه، زندگانی جرأت با فقر مالی شدید همراه بود. [25] نابینا شدن جرأت در جوانی، بین سالهای 1194 تا 1200، بیناییاش را از دست داد. [26] درباره علت نابیناییاش میان تذکره نویسان اختلاف نظر بوده است. به قولِ مولانا محمدحسین آزاد، [27] وی بنا به مقتضای سنّش و از سر تفنن خود را به نابینایی زد تا راحتتر در اندرونی خانههای امرا رفت و آمد کند و سپس واقعاً نابینا شد. [28] به گفته رام بَابُو سکسینه، جرأت بر اثر بیماری چیچک (آبله) نابینا شد [29] و بدین جهت آن بیماری را هجو کرده است. [30] اما به نظر یکتا [31] جرأت بینایی خود را بر اثر بیماری آب مروارید از دست داد. وفات وی در 1224 در لکهنو فوت کرد و همانجا مدفون گشت. [32] [33] سبک شعری در پنجاه سال اخیر شعر جرأت بیش از گذشته موردِ توجه و ارزیابی واقع شده و بر پایه اسلوبهای نقد جدید، اندیشه و سبک او نقد شده است. [34] در مقالاتی نیز اندیشه و سبک او را، با توجه به اوضاع و احوال تاریخی و اجتماعی زمانهاش، ارزیابی کردهاند و او را شاعری دانستهاند صاحب شیوهای خاص در غزل اردو و مبلّغ عشق مجازی [35] [36] تقسیم سبک شعری جرأت شعر جرأت به دو دوره تقسیم میشود: دوره اول، شامل اشعار وی از آغاز تا 1206 است. شعر او در این دوره تحت تأثیر مکتب شعری دهلی بود. در سده دوازدهم، نظام سیاسی هند از هم فروپاشید و در ایالتها، حکومتهای مستقل تشکیل شد و از دهلی تنها اسمی و تشریفاتی برجای ماند. این فروپاشی مقارن بود با اقتدار بریتانیا و توسعه اغراض استعماریاش در هند. تحولات سیاسی و اقتصادی موجب انحطاط اخلاقی و اجتماعی و غلبه یأس و بدبینی و افسردگی بر روحیات مردم شبه قاره شد. ادبیات اردو نیز سخت تحت تأثیر این اوضاع قرار گرفت، به همین سبب شعر آن دوره جرأت بیان غم و اندوه و درد و یأس است. [37] [38] [39] دوره دوم، اشعار او از 1207 تا درگذشت او در 1224 را در بر میگیرد؛ یعنی، دورهای که وی در دربار سلیمان شکوه در لکهنو بود. محیط طربناک لکهنو جرأت را تحت تأثیر قرار داد و او بر خلاف گذشته، به سبکی پرداخت که در اصطلاح «معامله بندی» خوانده میشود و با توصیف زیباییهای ظاهری زن، که به آن «سراپاگویی» میگفتند، به اوج شهرت رسید. همچنین علاقه او به موسیقی تأثیری خاص بر اشعار او گذاشته است. بنیانگذار مکتب جدید شعری او بنیانگذار مکتب جدیدی در شعرِ غنایی بود. پیش از او شاهد بازی و ریختی (نوعی شعر که در قرن دوازدهم میان شاعران دربار لکهنو به وجود آمد) شعر اردو را فراگرفته بود. موضوع شعر ریختی کلاً بیان احوال عاشقانه و وصف مجالس عشرت و عیاشی بود که در آن زمان، در دربار و محافل فرمانروایان و امیران لکهنو، بسیار رواج داشت. افراد این طبقه شعرهای عامیانه و مبتذل را دوست داشتند و شاعران نیز برای خشنودی آنان، اشعاری هیجان انگیز با کنایات و مضامین مبتذل میسرودند؛ سعادت یارخان رنگین (متوفی 1251) بنیانگذار شعرِ ریختی بود و شاعر معاصر او، انشاءاللّه خان انشاء، شیوه رنگین را دنبال کرد [40] [41] اما جرأت، زن را موضوع سخن خود قرار داد. او به جای افکار عارفانه و معنوی، به عشق مجازی و بیان حالات عاطفی و شادیهای زندگی پرداخت. سرودن غزلهای مسلسل جرأت غزلهای مسلسل میسرود و در این شیوه صاحب سبک بود. ویژگی غزلهای مسلسل، عاری بودن آن از ترکیبها و تعبیرهای غریب و نا مأنوس عربی و فارسی، و ادای مطالب و مضامین با الفاظ ساده و روشن و نزدیک به زبان محاوره است. [42] سخن جرأت به سرعت در میان شاعران جوان مورد توجه قرار گرفت و در سراسر هندوستان سرایندگان نوخاسته به او اقتدا کردند، از جمله: شاه رئوف احمد سرهندی، میرزا قاسم علی مشهدی، غضنفرعلی لکهنوی، شاه حسین حقیقت، تصدق علی شوکت که همگی از شاعران صاحب دیوان بودند، و احمدعلی قوّت، گَنْگاپَرشاد رِند، خواجه حسن حسن و محمدعظیم تَجمل، [43] مومن خان مومن (متوفی 1268)، نواب میرزاخان داغ (متوفی 1323) و سید فضل الحسن حَسرتِ مُوهانی (متوفی 1330 ش/ 1951) نیز از شعر جرأت متأثر شدند و شیوه او را دنبال کردند. [44] مهارت در سرودن شعر انصاری [45] او را شاعر زبردست دانسته و گفته است که او با سرودن اشعاری با این فصاحت که میتواند با شعرهای میرتقی میر (متوفی 1225) و مصحفی برابری کند، شایان تحسین است. به نظر او توفیق شاعری از شاعران لکهنو در ساختن اشعاری بدین پایه از استحکام الفاظ و صحت و فصاحت، با وجود اوضاع و احوال آن روزگار، به راستی سزاوار تحسین و تمجید است. جرأت بعد از میرتقی میر و مصحفی از بهترین غزل سرایان اردوست. [46] بیشتر ادیبان وی را بلند مرتبه وصف کردهاند. [47] [48] [49] [50] [51] [52] [53] کتاب کلیات جرأت کلیات جرأت آیینهای است از شادی و غم، مدح و ذم و تعریف و هجو. در کلیات بیشتر لغات فارسیاند و تقسیمات آن بر اساس موضوعات و عناوین شعری است. کلیات او را اقتدا حسن در 1355 ش/ 1976 در ایتالیا به چاپ رساند. این کتاب، که بر حسب حروف الفبا و قافیه تنظیم شده است، حدود چهارده هزار بیت دارد و مشتمل است بر ترجیع بند، ترکیب بند (از جمله هفت بند در مدح و وصف حضرت علی علیهالسلام به فارسی)، مخمّس، مسدّس، قطعه، مثنوی و غزل. دیوان غزلیات دیوان غزلیات ش نخست در 1306 ش/ 1927 به کوشش سیدفضل الحسن حسرت موهانی در کانپور، و پس از آن در 1349ش /1970 به اهتمام اقتدا حسن، در لاهور به چاپ رسید. فهرست منابع[ویرایش] (1) محمدحسین آزاد، آب حیات ، میرپور، پاکستان : ارسلان بُکس ، ( بی تا. ) ؛ (2) مشرف علی انصاری ، «جرأت »، در تاریخ ادبیات مسلمانان ط واقدی ، ج 3، ص 993، 1023، 1063؛ (3) طبری ، ذی پاکستان و هند ، ج 7، لاهور: پنجاب یونیورسنی ، 1971؛ (4) محمدحسین تسبیحی ، فهرست نسخه های خطی کتابخانه گنج بخش ،ج 3، اسلام آباد 1355ش ؛ (5) جمیل جالبی ، تاریخ ادب اردو ، لاهور، ج 2، 1987؛ (6) علی ابراهیم خلیل ، صحف ابراهیم ، چاپ عابد رضا بیدار، پتنه 1978؛ (7) رام بابو سکسینه ، تاریخ ادب اردو ، ترجمه محمد عسکری ، لاهور ( بی تا. ) ؛ (8) محمد مصطفی بن مرتضی شیفته هندوستانی ، گلشن بی خار ، ترجمه محمد احسان الحق فاروقی ، کراچی 1962؛ (9) محمدمظفر حسین بن محمد یوسفعلی صبا، تذکره روز روشن ، چاپ محمدحسین رکن زاده آدمیت ، تهران 1343ش ؛ (10) ابواللیث صدیقی ، جرأت : ان کاعهداور عشقیه شاعری ، کراچی 1952؛ (11) قدرت اللّه قاسم قادری ، مجموعه نغر ( یعنی تذکره شعرای اردو )، چاپ محمود شیرانی ، دهلی 1973؛ (12) لطف علی میرزا، گلشن هند ، چاپ شبلی نعمانی ، حیدرآباد دکن 1906؛ (13) غلام بن ولی محمد مصحفی همدانی ، تذکره هندی ، لکهنو 1985؛ (14) مولوی عبدالحی ، تذکره شعرائی اردو، موسوم به گل رعنا ، لاهور: عشرت پبلشنگ هاوس ، ( بی تا. ) ؛ (15) سعادت خان ناصر، تذکره خوش معرکه زیبا ، چاپ مشفق خواجه ، لاهور 1970؛ (16) احمدعلی یکتا، دستورالفصاحت ، رامپور 1943؛ (17) Muhammad Sadiq, A history of Urdu literature , Delhi 1984. پانویس 1. ↑ رام بابو سکسینه، تاریخ ادب اردو، ج1، ص192. 2. ↑ غلام بن ولی محمد مصحفی همدانی، تذکره هندی، ج1، ص70. 3. ↑ علی ابراهیم خلیل، صحف ابراهیم، ج1، ص47. 4. ↑ محمد مصطفی بن مرتضی شیفته هندوستانی، گلشن بی خار، ج1، ص147. 5. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص283ـ284. 6. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص287. 7. ↑ لطف علی میرزا، گلشن هند، ج1، ص73. 8. ↑ غلام بن ولی محمد مصحفی همدانی، تذکره هندی، ج1، ص70. 9. ↑ رام بابو سکسینه، تاریخ ادب اردو، ج1، ص192. 10. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص284ـ285. 11. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص285. 12. ↑ غلام بن ولی محمد مصحفی همدانی، تذکره هندی، ج1، ص70. 13. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص285. 14. ↑ علی ابراهیم خلیل، صحف ابراهیم، ج1، ص47. 15. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص285. 16. ↑ غلام بن ولی محمد مصحفی همدانی، تذکره هندی، ج1، ص71. 17. ↑ رام بابو سکسینه، تاریخ ادب اردو، ج1، ص192. 18. ↑ غلام بن ولی محمد مصحفی همدانی، تذکره هندی، ج1، ص70ـ71. 19. ↑ رام بابو سکسینه، تاریخ ادب اردو، ج1، ص192. 20. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص286. 21. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص286. 22. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص286ـ287. 23. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص286ـ287. 24. ↑ رام بابو سکسینه، تاریخ ادب اردو، ج1، ص192. 25. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص286. 26. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص287. 27. ↑ محمدحسین آزاد، آب حیات، ج1، ص288. 28. ↑ رام بابو سکسینه، تاریخ ادب اردو، ج1، ص193. 29. ↑ رام بابو سکسینه، تاریخ ادب اردو، ج1، ص193. 30. ↑ محمدحسین تسبیحی، فهرست نسخه های خطی کتابخانه گنج بخش، ج3، ص197. 31. ↑ احمدعلی یکتا، دستورالفصاحت، ج1، ص98. 32. ↑ غلام بن ولی محمد مصحفی همدانی، تذکره هندی، ج1، ص71. 33. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص287. 34. ↑ ابواللیث صدیقی، جرأت. 35. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص283. 36. ↑ صادق، ص 180ـ183. 37. ↑ جمیل جالبی، تاریخ ادب اردو، ج2، ص603. 38. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج1، ص287ـ289. 39. ↑ غلام بن ولی محمد مصحفی همدانی، تذکره هندی، ج1، ص71. 40. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج2، ص290ـ293. 41. ↑ رام بابو سکسینه، تاریخ ادب اردو، ج1، ص190. 42. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج2، ص290ـ293. 43. ↑ سعادت خان ناصر، تذکره خوش معرکه زیبا، ج1، ص262ـ291. 44. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج2، ص290ـ293. 45. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج2، ص290ـ293. 46. ↑ مشرف علی انصاری، جرأت، ج2، ص290ـ293. 47. ↑ غلام بن ولی محمد مصحفی همدانی، تذکره هندی، ج1، ص71. 48. ↑ علی ابراهیم خلیل، صحف ابراهیم، ج1، ص47. 49. ↑ قدرت اللّه قاسم قادری، مجموعه نغر، ج1، ص155ـ157. 50. ↑ مولوی عبدالحی، تذکره شعرائی اردو، ج1، ص208ـ210. 51. ↑ سعادت خان ناصر، تذکره خوش معرکه زیبا، ج1، ص262ـ291. 52. ↑ محمدمظفر حسین بن محمد یوسفعلی صبا، تذکره روز روشن، ج1، ص166. 53. ↑ رام بابو سکسینه، تاریخ ادب اردو، ج1، ص193. منبع: دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جُرأت»، شماره4541. |
تاریخ ثبت در بانک | 8 شهریور 1395 |