کد | jr-46561 |
---|---|
عنوان اول | بررسی فراوانی اختلالات روانی و تعیین عوامل مستعد اجتماعی در محصلین نابینای مقطع متوسطه شهر تهران |
نویسنده | منصور شادکام |
مترجم | حسین سراوانی |
عنوان مجموعه | شیوههای توانیابی پژوهشها و گزارشها |
نوع | کاغذی |
ناشر | انتشارات توانمندان |
سال چاپ | 1399شمسی |
شماره صفحه (از) | 150 |
شماره صفحه (تا) | 151 |
زبان | فارسی |
متن |
محل انتشار نهمین همایش سراسری روانپزشکی کودک و نوجوان (سال 1398) مقدمه: دوره نوجوانی عمیقترین تغییرات شخصیتی و فیزیولوژیکی را به همراه دارد و همواره برای سازگاری با موقعیتهای جدید تلاش میکند. حال اگر این نوجوان دچار بدترین نوع معلولیت حسی، یعنی نابینایی باشد وضعیت از پیچیدگی بیشتری برخوردار میگردد هدف از این پژوهش بررسی فراوانی اختلالات روانی و تعیین عوامل مستعد اجتماعی در محصلین نابینای مقطع متوسطه شهر تهران میباشد. روش: پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه مورد بررسی شامل کلیه محصلین نابینای مقطع متوسطه شهر تهران به تعداد 85 نفر میباشد که تعداد 30 نفر به روش ترکیبی از تصادفی خوشهای، طبقهای و ساده انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه تصحیح شده SCL-90 بوده که روایی و پایایی آن قبل از اجرا بررسی و تعیین گردید. اطلاعات جمعآوری شده وارد نرمافزار SPSS 16 و برای توصیف دادهها از آمارهای توصیفی و برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی مانند آزمون کای، t-test آنالیز واریانس استفاده گردید. یافتهها: در این مطالعه، شیوع کلی اختلالات روانی در میان دانشآموزان محصلین نابینای مقطع متوسطه شهر تهران 51/11 درصد بوده که در جنس دختر این میزان به 85/24 درصد بود و نسبت به جنس پسر اختلاف معنادار آماری نشان داد. اختلال سلوک شایعترین اختلال و ترس مرضی کمترین میزان شیوع اختلالات روانشناختی (0/6 درصد) در میان ایشان بود. رابطه شیوع اختلالات روانشناختی با جنسیت در اکثر اختلالات بهجز ترس مرضی (P=0. 151) و روانپریشی (P=0.087) مشاهده گردید. عامل پایه تحصیلی در شیوع اختلال حساسیت فردی، افسردگی و اختلال سلوک ارتباط معنادار آماری داشته است. همچنین موقعیت جغرافیایی محصل (محل سکونت) در شیوع اختلال وسواس، پرخاشگری و روانپریشی ارتباط معنادار داشته است. (P<0.05) هیچ کدام از اختلالات روانشناختی مورد بررسی با عواملی مانند شغل پدر، شغل مادر، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، تعداد فرزندان در خانواده و وضعیت اقتصادی خانواده ارتباط معنادار نداشت (P<0.05). نتیجهگیری: مهمترین مشکل افراد نابینا چگونگی سازگاری آنان است. وجود نقیصه جسمی مانند نابینایی و اثری که این نقص بدنی بر فعالیتهای فرد و درک او از جهان خارج میگذارد، غیرقابل انکار است. از لذت مشاهده و در نتیجه تقلید و همانندسازی که نقش مهمی در رشد شخصیت فرد ایفا میکند محرومند. بنابراین نقش حمایتهای اجتماعی- توانبخشی از سوی متولیان امر جهت بازتوانی، ارتقاء سازگاری، تقلیل آثار اختلالات رفتاری بدیهی میباشد. کلیدواژهها: نابینا، اختلالات روانی، عوامل اجتماعی و محصل |
تاریخ ثبت در بانک | 4 مرداد 1400 |