کد jr-46534  
عنوان اول اثربخشی آموزش هنرهای بینایی بر اعتماد به نفس و مهارت حل مسأله کودکان کم‌شنوا  
نویسنده منصور شادکام  
مترجم حسین سراوانی  
عنوان مجموعه شیوه‌های توان‌یابی پژوهش‌ها و گزارش‌ها  
نوع کاغذی  
ناشر انتشارات توانمندان  
سال چاپ 1399شمسی  
شماره صفحه (از) 83  
شماره صفحه (تا) 85  
زبان فارسی  
متن مقدمه و بیان مسئله
شنوایی یکی از مهم‌ترین توانایی‌های حسی است که فقدان آن فرایند سازش یافتگی انسان با محیط را دست‌خوش اختلال می‌کند. از هر 1000 کودک متولد شده 2 کودک با مشکل جدی کم‌شنوایی متولد می‌شود. تصمیماتی که یک فرد کم‌شنوا در دوران کودکی می‌گیرد در دوران گذر به نوجوانی اثرات خود را نشان می‌دهد، مواجهه زود هنگام و به موقع زبان، نکته‌ای کلیدی در زندگی یک فرد کم‌شنوا است. معمولاً کودکان بدون مشکل زبان را می‌آموزند، در حالی که کودکان کم‌شنوا به همین راحتی نمی‌توانند زبان را بیاموزند زیرا با مشکل دیگری مواجه هستند "نبود یک زبان مشترک". 95% کودکان کم‌شنوا والدین شنوا دارند که اطلاعات محدودی از زبان اشاره دارند و یا کلاً بی‌اطلاع هستند. در بررسی کودکان با آسیب شنوایی به نظر می‌رسد که نخستین و مهم‌ترین مسئله این کودکان اشکال در برقراری ارتباط است. واکنش اجتماعی و طرز برخورد افراد جامعه نسبت به کودکان با آسیب شنوایی و احساسات مختلفی مانند ترحم، دلسوزی و سرزنش آنها معمولاً شرایط دشواری را برای این کودکان ایجاد می‌کند و در نتیجه اختلال‌هایی در خلق و خو و رفتار این کودکان پدید می‌آورد که نمونه بارز آن ضعف خودپنداره ، انزوا و احساس تنهایی است. نوجوانان کم‌شنوا به دلیل مشکلات برقراری ارتباط ممکن است در گسترش شبکه اجتماعی قوی در بیرون از خانواده، محدودیت داشته باشند. گسترش مفهوم خود (احساس خویشتن) برای نوجوانان کم‌شنوا منحصراً بغرنج و پیچیده است. نقص شنوایی یکی از مهم‌ترین دلایل تأخیر زبانی، در کودکان است که بر اعتماد به نفس و مهارت حل مسأله تأثیر دارد. یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر روی شخصیت افراد، میزان اعتماد به نفس آن‌هاست. اعتماد به نفس در دوران کودکی تا حد زیادی شکل می‌گیرد و اگر فرد در این سن به حد کافی اعتماد به نفس نداشته باشد، در آینده دچار مشکلات اجتماعی خواهد شد. کودکان از 3 تا 5 سالگی خیال‌پرداز می‌شوند و قوه تخیل خود را به کار می‌گیرند حل مسأله فرایندی شناختی برای یافتن راه حل مناسب در رسیدن به اهداف است. مفهوم زندگی، چیزی جز مواجهه با مسائل و کوشش برای فهم و حل آن‌ها نیست (میسنر، 2006؛ در این میان کودکانی هستند که دچار نقص جسمی شنوایی می‌باشند. افت شنوایی اثرات متفاوتی بر روی میزان درک، گفتار و زبان افراد و عملکردهای آنان دارد. این اثرات بر روی افراد مختلف، فرق می‌کند هدف از انجام پژوهش بررسی اثربخشی آموزش هنرهای بینایی بر اعتماد به نفس و مهارت حل مسأله کودکان کم‌شنوای پیش‌دبستانی شهر تهران می‌باشد

روش پژوهش
روش بررسی در این پژوهش، مطالعه مداخله‌ای از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس‌آزمون با گروه شاهد می‌باشد نمونه پژوهش 10 کودک کم‌شنوای سمعکی محصل در مقطع پیش‌دبستانی با دامنه هوشی طبیعی شهر تهران بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه تقسیم‌بندی شدند. از طریق مصاحبه در خصوص ارزیابی میزان اعتماد به نفس و توانایی حل مسئله کودکان مورد پژوهش استفاده شد. سپس برنامه آموزش هنرهای بینایی شامل چسباندن و کاغذ بازی و رنگ کردن انگشت‌ها عنوان عامل آزمایشی در 12 جلسه 60 دقیقه‌ای به صورت سه جلسه در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد علت انتخاب آموزش هنرهای بینایی به خاطر مزایای زیر می‌باشد
• آشنا شدن و عادت کردن کودک به بافت‌های ‌جدید مانند کاغذ و رنگ
• آشنایی کار با رنگ و نقاشی و دستکاری کاغذ برای ساخت و بریدن شکل‌ها
• راه انداختن مهارت‌های ‌حرکتی به دلیل کار کشیدن از انگشت‌ها و دست‌ها و حتی پاها
• به کودکان امکان بیان احساسات و درکشان را از محیط می‌دهد

یافته‌ها
پس از اجرای برنامه آموزشی هنرهای بینایی از هر دو گروه پس‌آزمون گرفته شد و سپس داده‌های مرتبط با پیش‌آزمون و پس‌آزمون استخراج شد. در جدول 1 نتایج مربوط به آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) دو گروه آزمایش و کنترل در شرایط پیش‌آزمون و پس-آزمون نشان داده شده است. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان می‌دهد که بین گروه‌های آزمایش و کنترل از لحاظ اعتماد به نفس (001/0>p، 45/69=F) و توانایی حل مسأله (001/0>p، 88/56=F) تفاوت معناداری وجود دارد به عبارتی کودکان گروه آزمایش از اعتماد به نفس و توانایی حل مسئله به ترتیب بالاتری (60/5 و 95/7 =M) نسبت به گروه کنترل (60/3 و 40/5 =M) پس از اتمام دوره آموزشی برخوردار بوده‌اند.

بحث و نتیجه‌گیری
میزان اشکالات رفتاری در بین کودکان کم‌شنوا و دیگر کودکان تقریباً یکسان است. گر چه احتمال وجود اشکالات رفتاری در این گروه بیشتر است ولی این به دلیل موقعیت خاص آنها و وضعیت دشواری است که برایشان به وجود آمده و همچنین شیوه برخورد نامناسب همسالان شنوا و بزرگسالان و اطرافیان آنهاست. می‌دانیم که شنوایی مهم‌ترین عامل برای پیشرفت گفتار و زبان؛ ارتباط و یادگیری است. و مشکلات ناشی از کم‌شنوایی یا مشکلات پردازشی شنوایی عملکرد اجتماعی شخص را تحت تأثیر قرارمی دهد. هر فردی از شخصیت خود، دیدگاه و نقاط ضعف و قوتش یک تصویر ذهنی دارد که از دوران کودکی شکل می‌گیرد. به این تصویر «خودانگاره» می‌گویند، یعنی تصوری که شخص از خویشتن در ذهن خود دارد. «خودانگاره» شخص نقش بسیار مهمی را در شکل‌گیری اعتماد به نفسش ایفا می‌کند. بسیاری از این تصورات که ما از خود داریم، بر اساس تعامل ما با دیگران و تجربیات زندگی خودمان شکل می‌گیرد. اعتماد به نفس به این موضوع بستگی دارد که شخص احساس می‌کند از نظر دیگران تا چه حد مورد قبول و علاقه است و همچنین خودش چقدر احساس ارزشمند بودن دارد. کودک کم‌شنوا به دلیل نقص شنیداری طبیعی در مهارت‌های ارتباطی نیز دچار نقصان می‌تواند بشود. پس بایستی در شیوه آموزش به این کودکان از روش‌های مورد علاقه خودشان با درون مایه بازی استفاده گردد. گروهی بودن روش آموزش هنرهای بینایی علاوه بر تقویت حس رقابت، اعتماد به نفس ایشان را مورد ارتقاء قرار می‌دهد.

منابع
اسپاروهاک، آ و هیلد، ی (2007). فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیازهای آموزشی ویژه، ترجمه اسماعیل زارعی زوارکی و الهه ولایتی، (1392). تهران، انتشارات آییژ (زیر چاپ).
اشرفی، م و منجزی، ف. (1392). «اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباطی بر میزان پرخاشگری دانش‌آموزان دختر دوره متوسطه». مجله علمی- پژوهشی پژوهش‌های علوم شناختی و رفتاری، سال سوم، شماره اول، پیاپی (4)، صص 81-98. بهار و تابستان 1392.
افروز، غ (1388). آموزش و پرورش کودکان آهسته گام. تهران، انتشارات دانشگاه تهران
امیرتیموری، م. ح (1390). طراحی پیام‌های آموزشی. تهران، سمت.
به‌پژوه، الف. (1388)، «خلاقیت چیست؟ کودک خلاق کیست؟»، مجله پیوند، 356، 11-8.
چراغ‌چشم، ع. (1386)، «بررسی تأثیر شیوههای تدریس مبتنی بر تکنیکهای خلاقیت در آموزش و یادگیری دانشآموزان»، دو فصلنامه تربیت اسلامی، 3 (5)، 36-7.
خدایی مجد، وحید. (1395). «ارزیابی شیوه‌های روان‌شناختی آموزش اعتماد به نفس در قصه‌های کودکان ایرانی»، آموزش و ارزشیابی، 9 (33)، 158-137.
رادبخش، ن.؛ محمدی‌فر، م. ع. و کیان‌ارثی، ف. (1392). «اثربخشی بازی و قصهگویی بر افزایش خلاقیت کودکان»، ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، 2 (4)، 195-177.
زارع، ح.؛ پیرخائفی، ع. و مبینی، د. (1389). «بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های حل مسأله بر ارتقای خلاقیت مهندسان با توجه به سنخ شخصیتی آنان»، فصلنامه تازههای روان‌شناسی صنعتی/ سازمانی، 1 (3)، 56-49.
زراعت، ز. و غفوریان، ع. (1388). «اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله بر خودپنداره تحصیلی دانشجویان»، مجله راهبردهای آموزشی، 2 (1)، 26-23.
شیرمحمدی، م. م؛ چهاردولی، م و زرگری، ح (1390). مقدمه‌ای بر چند رسانه‌ای. همدان، نشر دانشجو. صص 50 -24.

انتشار در سیویلیکا
این گزارش ابتدا در کنگره بین‌المللی و پنجمین کنگره ملی آموزش و سلامت کودکان پیش از دبستان (سال 1397) منتشر شده و بعداً در سیویلیکا منتشر شده است.  
تاریخ ثبت در بانک 3 مرداد 1400