کد jr-46494  
عنوان اول جایگاه اسباب‌بازی در رشد مهارت‌های اجتماعی - روانی کودکان  
نویسنده منصور شادکام  
مترجم حسین سراوانی  
عنوان مجموعه بررسی‌های اجتماعی و فرهنگی برای بهزیستی معلولان  
نوع کاغذی  
ناشر انتشارات توانمندان  
سال چاپ 1399شمسی  
شماره صفحه (از) 207  
شماره صفحه (تا) 219  
زبان فارسی  
متن کودکان معمولاً دوست دارند با اسباب‌بازی‌هایی مثل عروسک بازی کنند و ساعاتی از وقت خود را سپری نمایند. این بازی‌ها در روان و تفکر کودک موثر است و حتی کودکان دارای معلولیت از طریق این بازی‌ها درمان شده‌اند.
سال‌های ابتدای کودکی مهم‌ترین سال‌های حیات است و تجربیات این سال‌ها زیربنای زندگی آینده هر انسانی خواهد بود. لذا اگر به نیازها و حیطه‌های تکاملی کودکان در طی این دوران پاسخ مناسبی داده شود، آنها سالم‌تر بوده، از قدرت تفکر و تعقل بیشتری برخوردار می‌گردند و مهارت‌های روانی و اجتماعی بهتری خواهند داشت. تکامل ابتدای کودکی شامل حیطه‌های مختلفی از قبیل شناختی، تکلمی، احساسی، اجتماعی، جسمی، روانی و معنوی می‌باشد که همگی قویاً بر یادگیری ابتدایی و پایه‌ای فرد، موفقیت تحصیلی، خطر ابتلا به بیماری‌های جسمی و روانی، مشارکت اقتصادی، نقش اجتماعی شهروندی و سلامت او تأثیر به سزایی خواهند داشت. از مهمترین ابزار بازی در دوران کودکی هم برای دختر وهم برای پسر، اسباب بازی می‌باشد. هدف از این پژوهش بررسی جایگاه اسباب بازی در رشد و ارتقاء مهارت‌های اجتماعی – روانی کودکان با تأکید بر آموزه‌های دینی می‌باشد. روش پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانه‌ای می‌باشد. از مهمترین نتایج این پژوهش این است که: اسباب بازی به عنوان هم بازی یک کودک میتواند نقش ممتاز و منحصر به فردی در بهداشت روانی و رشد مهارت‌های اجتماعی او داشته باشد.

کلمات کلیدی: اسباب بازی؛ مهارت‌های اجتماعی – روانی؛ کودکان؛ رشد مهارت؛ بازی درمانی.

مقدمه و بیان مسأله
اسلام عالی‌ترین توجهات را به کودک و تکامل و تربیت وی داشته چنانکه انتخاب نام زیبا، احترام به فرزندان، پرورش و آموزش مناسب، توجه به نیاز روابط دوستانه و رفاقت، صحبت با کودک، محبت، اجتماعی شدن فرزندان، مشورت با فرزندان، رفتار عادلانه و به دور از تبعیض، آموزش‌های دینی و تقویت مبانی اعتقادی و سطح دانش و معرفت کودک جملگی از مصادیق مهم و مورد توجه دین اسلام می‌باشد. بررسی‌های متعدد مشخص نموده که بسیاری از مشکلات دوران بزرگسالی ریشه در دوران ابتدای کودکی دارند. محیطی که کودک در آن زندگی و رشد می‌نماید و می‌آموزد، تأثیر بسیار زیادی بر تکامل، خصوصاً تکامل مغزی، وی دارد. اما تأمین محیط‌هایی که برای تکامل دوران ابتدای کودکی مناسب باشد از عهده والدین، به تنهایی، خارج است و لازم است که از جانب دولت‌ها، تشکل‌های مدنی و مردم دلسوز نیز حمایت‌هایی صورت پذیرد. کودکان با ظرفیت‌های روانی، اجتماعی و جسمی متفاوتی متولد می‌شوند که این ظرفیت به آنها اجازه می‌دهد از طریق ارتباط با محیط پیرامون خود، بیاموزند و سیر تکامل خود را طی کنند. اگر این ظرفیت‌ها شناخته نشده و مورد حمایت قرار نگیرند، به جای شکوفایی، پژمرده شده و از بین خواهند رفت. اگر مغز خوب تکامل یابد، پتانسیل یادگیری افزایش یافته و احتمال شکست تحصیلی و نیز شکست در زندگی کاهش می‌یابد. بازی، یکی از عوامل مهمی است که بر روحیه و شخصیت کودک اثر میگذارد و بخش جداییناپذیر زندگی اوست. روانشناسان و جامعهشناسان بر این باورند که بازی در سالهای اولیه بسیار حیاتی است و به جز پدید آوردن شادی، برای رشد جسمی و روان شناختی کودک اهمیت ویژهای دارد. به وسیله بازی، کودک راههای برخورد و تعامل با محیط پیرامون خود را فرا میگیرد و مهارت‌های اجتماعی و زبانی را کسب میکند. بازی، فرصتهایی را برای «ابراز خود» و «خلاقیت» در کودک فراهم میکند و نیز راهی برای تخلیه هیجانها و انرژی اضافی است. کودک از طریق بازی با فرهنگ جامعه خویش آشنا میشود؛ هنجارها و ارزشهای اجتماعی را درونی میکند و در نهایت، نقشهای اجتماعی را میپذیرد. بازی، موثرترین و اصلیترین راه یادگیری برای کودکان است. ازاینرو، میتوان با برنامهریزی هدفمند از بازی برای آموزش موضوعهای علمی، مهارت‌های اجتماعی، اصول اخلاقی، رفتاری و ارزشها و باورهای اجتماعی سود جست. و درجات بالاتر او را با معارف دینی آگاه کرد

کودک و اهمیت دوران کودکی
موثرترین دوران شکل‌گیری اخلاق کودک، خردسالی است، زیرا خردسال به‌راحتی و آسانی فرمان‌بردار است؛ سریع‌تر تحت تأثیر قرار می‌گیرد و هنوز در او شرایطی که مانع اطاعت او باشد به وجود نیامده است، و نیز اراده‌ای قوی ندارد تا او را از اطاعت باز دارد. بنابراین اگر خردسال به امری عادت کند چه خوب و چه بد این عادت به آسانی خلل‌پذیر نیست. اثرات آنچه در طول نخستین ماه‌ها و سال‌های زندگی کودک و حتی در دوره قبل از تولد روی می‌دهد، می‌تواند در تمام طول عمروی ادامه یابد. همه عوامل کلیدی ذهنیت عاطفی – از قبیل اعتماد، کنجکاوی، هدفمندی، خویشتن‌داری، حفظ رابطه، ظرفیت برقراری ارتباط با دیگران و برخوردار بودن از روح همکاری – یعنی عوامل تعیین کننده چگونگی آموزش کودک در مدرسه و برقراری ارتباط با دیگران در زندگی، بستگی به نوع مراقبت‌های نخستینی دارند که کودک از محیط پیرامونی خود در سال‌های نخستین زندگی (پدر و مادر، آموزگاران دوره پیش دبستانی و مددکاران) دریافت می‌کند. اسلام عالی‌ترین توجهات را به کودک و تکامل و تربیت وی داشته چنانکه انتخاب نام زیبا، احترام به فرزندان، پرورش و آموزش مناسب، توجه به نیاز روابط دوستانه و رفاقت، صحبت با کودک، محبت، اجتماعی شدن فرزندان، مشورت با فرزندان، رفتار عادلانه و به دور از تبعیض، آموزش‌های دینی و تقویت مبانی اعتقادی و سطح دانش و معرفت کودک جملگی از مصادیق مهم و مورد توجه دین اسلام می‌باشد اسلام در سراسر دوره کودکی و نوجوانی که مهمترین دوران رشد و تربیت کودک است، برنامه‌های خاص و سفارش‌های تربیتی بسیاری را در انتخاب اسم، در نحوه شیر دادن و از شیر گرفتن، در جهت و مهرورزی به کودکان و در رعایت عدالت و وفای به عهد نسبت به آنها، چه در دوره بلوغ و چه در دوره جوانی بیان فرموده است. نخستین دوره‌ای که پیامبر(ص) برای شکل‌گیری شخصیت انسان بیان می‌کند، دوره هفت ساله نخست است که از آن به سروری یاد می‌کند. در این دوره کودک به سبب نفوذ روحی، حاکم مطلق است و هیچ کسی متعرض او نمی‌شود. استاد حسن‌زاده آملی بر این باور بود که این حکومت و سروری کودکان به سبب نزدیکی و قرب نفخ روح است؛ زیرا روح به سبب این که تازه از خداوند به وی دمیده می‌شود، از همان پاکی و اقتدار الوهیت برخوردار است. در این دوره کودک به علل گوناگون حاکم بر زندگی خانواده است و هر کاری را که بخواهد انجام می‌دهد. در روایات چندی این معنا مورد تأکید است که کودکان در این دوره با بازی، شخصیت خود را شکل می‌بخشند. پس در این دوره بگذارید تا کودکان بازی کنند، زیرا این بازی‌ها در شکل گیری عقلانیت و هوش او بسیار موثر است. پیامبر(ص) در این باره می‌فرماید: بازی گوشی کودک در خردسالی‌اش مایه فزونی عقل در بزرگسالی اوست (دعائم الاسلام، ج1، ص194). امام کاظم(ع) می‌فرماید: خوب است بچه در کودکی بازی گوش باشد تا در بزرگسالی بردبار گردد و شایسته نیست که جز این باشد (وسایل الشیعه، ج 5، ص 126؛ نیز کافی، ج6، ص51، حدیث2).

بازی و نقش آن در رشد کودک
بازی مانند سایر پدیده‌ها ابعاد و جنبه‌های وسیعی را در برمی‌گیرد. گوناگونی این ابعاد سبب شده تا تعاریف گوناگونی از بازی ارائه شود، و با توجه به جنبه‌های وسیعِ نهفته در بازی، مفهوم و تعریف ساده‌ای از این موضوع که پذیرش همگانی داشته باشد، در اختیار نیست. ساده‌ترین تعریف‌هایی که از بازی ارائه شده، عبارت است از: بازی، کاری است که به قصد لذت و تفریح انجام شود و فایده‌ای در برنداشته باشد (بازی کودک در اسلام، محمدصادق شجاعی، ص 15). «ویلیام استرن» در کتاب روان شناسی در دوره کودکی می‌گوید: بازی غریزه‌ای برای رشد و نمو استعدادها و یا تمرین مقدماتی برای اعمال آتی می‌باشد (روان شناسی بازی، رضا سیامک مهجور، ص20).
- در فرهنگ ویلیام وبستر (Webster)، بازی به صورت‌های ذیل تعریف شده است:
الف) حرکت، جنبش و فعالیت به‌مثابه‌ی حرکت عضلات؛
ب) آزادی یا محدوده‌ای برای حرکت یا جنبش؛
ج) فعالیت یا تمرین برای سرگرمی، تفریح یا ورزش (روان‌شناسی بازی، محمدعلی احمدوند، ص 2).
گِروس (Gross) نقش اجتماعی بازی را مورد توجه قرار می‌دهد و بازی را نوعی آمادگی کودک برای فعالیت‌هایی می‌داند که باید در آینده به عهده گیرد و البته، خود از این آمادگی چندان آگاه نیست (روان شناسی بازی، رضا سیامک مهجور، ص 19).
شروع بازی را می‌توان به گذشته‌های دور، حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد. در حقیقت بازی جزئی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است. انسان از نظر زیستی نیاز به جنبش و حرکت دارد و بازی جزء مهم این جنبش و حرکت است. انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر دارد و بازی خمیرمایه تفکر است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «کسی که کودکی دارد، باید با او کودکی کند» (مَن کان عِندَهُ صَبّیٌ فلیتصاب له) و امیر مومنان علی (ع) نیز فرمود: «من کان له وَلدٌ صبا»، کسی که فرزندی دارد، باید با او کودکی کند. حقیقت این است که، بازی از چند جهت نقش موثر و فوق‌العاده‌ای در تربیت کودک دارد که به بخش‌هایی از آن اشاره می‌کنیم: بازی یکی از نیازهای اساسی و طبیعی کودک است که بی‌توجهی به آن خسارت روحی ـ روانی بسیاری برای کودک به بار خواهد آورد. چنان که پیش‌تر گفته شد، وقتی علت طولانی شدن سجده پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را پرسیدند، فرمودند: فرزندم حسن بر دوشم سوار بود، شتاب نکردم تا نیازش برطرف شود. بدیهی است کودک بر اثر تغذیه دارای انرژی فراوانی است که باید به گونه‌ای مصرف شود. مصرف این انرژی در کودک جز از راه بازی میسّر نیست. و عدم استفاده از آن، کودک را دچار بیماری‌های گوناگون روانی و جسمی‌خواهد کرد. در سال‌های اولیه کودکی، بازی در تقویت حواس پنجگانه، کنترل اعضا و هماهنگی آن‌ها نقشی اساسی ایفا می‌کند. در همین سنین، کودک در بازی، عواطف و احساسات خود را به عروسک یا افرادی که در بازی با او شرکت می‌کنند نشان می‌دهد، ترس‌ها و تردیدهای خود را بیرون می‌ریزد، محبت کردن را تجربه می‌کند، و یاد می‌گیرد که همواره نباید مورد محبت واقع شد؛ بلکه گاهی هم ممکن است مورد غضب واقع شود. گاهی باید محبت و گاهی نیز باید غضب کرد. کودک در بازی، گاه می‌خندد و گاه می‌گرید و از این طریق به تعادل عاطفی می‌رسد. هم چنین به کمک بازی، رشد هوش و ذهن او نیز تسهیل و تسریع شده و افزایش می‌یابد. اهمیت بازی در دوران کودکی با پژوهش گسترده‌ای به طور کامل تأیید شده است. اگر کودک را به ماهی تشبیه کنیم، بازی، همانند آب زلالی است که کودک در آن شناور می‌باشد. پس بازی برای کودک همان زندگی است. از این رو باید شور زندگی را در میان کودکان جست وجو کرد و کودکان را نیز، باید همواره در حال بازی نگریست. چنان چه کودکی را از بازی محروم کنند، کودکی کودک، موجودیت، سلامت و آینده‌اش را از او ستانده‌اند. دنیای بدون بازی، از نظر کودک زندانی بیش نیست.

کارکردهای بازی
بازی در بخش‌های مختلف شخصیت کودکان تأثیر فراوانی دارد که هرکدام از این بخش‌ها، خود می‌تواند تأثیرات شگرفی در روحیات کودکان داشته باشد. برخی از نقش‌های بازی کودکان به شرح ذیل است:

نقش بازی در رشد جسمانی: فعالیت‌های کودک از بدو تولد (دست و پازدن، چنگ زدن، گرفتن و...)، هرچند با اهداف مختلفی صورت می‌گیرد؛ اما لذت بازی گونه‌ای دارد. این لذت در کودک، رضایتی ایجاد می‌کند که انگیزه حرکت و یا فعالیت بعدی او می‌شود.
در بازی خصوصاً بازی‌های دوران کودکی (مانند دویدن، پریدن، خم شدن، بالا رفتن و ...) کودک فعالیت جسمی می‌کند و این فعالیت ضمن تمرین حرکات بدنی، نوعی ورزش محسوب شده، بر قدرت بدنی و چالاکی او می‌افزاید. و او را از حالت انفعال و انزوا می‌رهاند. کودکان به کمک بازی، عضلات خود را قوی می‌کنند و بسیاری از مهارت‌های حرکتی – روانی را که می‌تواند مقبولیت اجتماعی برای آن‌ها به ارمغان بیاورد، یاد می‌گیرند. در هنگام بازی جریان خون آزادتر و رفع مواد زائد آسان‌تر و بیشتر می‌شود. هم چنین، بازی باعث افزایش قدرت بدنی، هماهنگی و تعادل بین اندام‌ها، ظرافت حرکات، افزایش استقامت و مقاومت بدن می‌شود. و کودک در مقابل بیماری‌ها و خطرات محیطی محفوظ می‌ماند.
نقش بازی در رشد عقلانی و اعتماد به نفس: بازی از نظر جسمی، سبب هماهنگی عضلات و اعضای بدن می‌شود. کودکانی که فرصت بازی داشته‌اند چُست و چالاک‌اند و بهتر از دیگر کودکان برای رویارویی با سختی‌های زندگی آماده می‌شوند و به همین نسبت در برابر مشکلات و ناملایمات صبور و پایدار خواهند بود. در بازی، کودک خود موقعیت‌های بازی را انتخاب می‌کند، وسایل بازی را می‌آزماید، درگیر می‌شود، و برای حل مسائلش از اندوخته‌های دیگران استفاده می‌کند و به این ترتیب از لحاظ عقلانی متحول می‌شود. ضمن بروز ابتکار و خلاقیت به ارضای تمایلات درونی و عواطف دست می‌یابد. هم چنین، وقتی به تناسب ذوق و استعداد خود مسوولیت و کاری را بر عهده می‌گیرد، آمادگی برای پذیرش مسوولیت و هماهنگی فعالیت‌های گروهی معطوف به هدف را نیز تمرین می‌کند.

نقش بازی در رشد عواطف: بازی، بهترین وسیله برای رشد و شکوفایی احساسات و بهترین راه برای پرورش عواطف اوست. در حین بازی است که او کیفیت بروز عواطف، کنترل و ارضای مناسب آن را یاد می‌گیرد. هرچند، کودک میان واقعیت و بازی تفاوت قائل نیست، در عین حال، صداقت کودکانه را در بازی بروز می‌دهد. احساس‌ها، تشویش‌ها و اضطراب‌های کودک در ضمن بازی حقیقی هستند (فخرالسادات قریشی راد، اولین کتاب کودک در بازی درمانی، ص 10).

نقش بازی در رشد اجتماعی و ارتباط با همسالان: نقش همسالان در اوایل دوران کودکی خیلی بارز نیست و کودکان به وجود همسالان توجه چندانی ندارند؛ یعنی آن‌ها در کنار هم، ولی به صورت انفرادی بازی می‌کنند. از چهارده تا هیجده سالگی، کودک به تدریج توجه‌اش را از بازیچه به سوی هم‌بازی‌اش معطوف می‌کند. نتایج تحقیقات و مشاهدات نشان می‌دهد، روابط اولیه اجتماعی کودک در محیط خانواده، نقش موثری در تعیین خط‌مشی رفتار و گرایش‌هایش نسبت به همسالان خود دارد. رابطه کودک با مادر، عامل بسیار مهمی است. تعمیم رفتار از محیط خانواده به محیط‌های دیگر انجام خواهد گرفت. ارتباط با همسالان، داد و ستد اجتماعی و علاقه به یکدیگر به تدریج رشد کرده و متحول می‌شود. کودکان در سنین 5 تا 7 سالگی باهم بازی می‌کنند؛ ولی هنوز تعداد کودکان شرکت کننده در بازی زیاد نبوده و نحوه بازی منسجم نیست. برای تربیت اخلاقی، صفات انسانی و روحیه جمع‌گرایی، ضمن تشویق کودکان به داشتن دوستان صمیمی، می‌توان سازش اجتماعی، همکاری، هم بازی، نوع‌دوستی، گذشت، وفاداری، سعه صدر و تحمل عقاید مختلف را به کودکان آموخت. کودک در خلال بازی به کشف محیط اطراف خود می‌پردازد. از طریق بازی نخستین گام‌ها را برای اجتماعی شدن برمی‌دارد. همکاری و تشریک مساعی، رشد اجتماعی کودک با گروه را فرا می‌گیرد. در حقیقت از مشارکت گرم و صمیمی او با هم‌بازی‌ها و دنیای خیالی و شیرین کودکانه‌اش - که عروسک نماد مادر و یک تکه چوب گوشی تلفن اوست و با آن رابطه برقرار می‌کند، - آغاز می‌شود. بازی کمک می‌کند تا کودک بتواند با دسترسی به حقایق و واقعیت‌های پیرامونش، با خویشتن و دیگران بهتر سازگار شود. هرچه کودک بازی و مشارکت کند بیشتر درمی‌یابد در چه سطحی از کارآیی و ارزشمندی است و چه توقع و انتظاری می‌تواند از محیط اطراف خود داشته باشد. از دیدگاه «کاپلان» بسیاری از تعاملات میان فردی کودکان پیش دبستانی در چهارچوب بازی روی می‌دهد و روابط کودکان با والدین، خواهرها، برادرها، و همسالان‌شان در مقطع پیش دبستانی به شدت متحول می‌شود. بازی باعث می‌شود که کودک بتواند با دیگران رابطه‌ی صحیح برقرار ساخته و رفتار خود را متعادل کند کودک در بازی با هم‌بازی‌های خود ارتباط برقرار کرده و چگونگی ارتباط را نیز تجربه می‌کند و با رعایت مقررات بازی، احترام به قوانین و مقررات اجتماعی، پذیرش انتقاد و همکاری گروهی را هم می‌آموزد. کودک در بازی‌های تخیلی با بازی کردن نقش‌های متفاوت اجتماعی از قبیل: سرپرستی عروسک خود، خانه‌داری، جواب دادن به تلفن و زندگی کردن را تجربه می‌کند و خلاصه بسیاری از رفتارهای اجتماعی دیگر را ضمن بازی می‌آموزد (بازی کودک در اسلام، محمدصادق شجاعی، ص 18). کودکانی که فرصت بازی‌های گروهی را دارند احساس همدلانه‌ی بیشتری از خود بروز می‌دهند. در یک بررسی، پژوهشگران، کودکان پیش دبستانی را مشاهده کردند که زمینه‌های مناسب برای بازی و ابراز احساس همدلانه را نداشتند. این کودکان در مقایسه با کودکانی که محیط مناسب و امکانات مطلوب برای بازی کردن را داشته‌اند، رشد عاطفی کمتری نشان دادند.

نقش بازی در رشد خلاقیت: پژوهش‌های روان شناسی مویّد این نظر است که، آغاز رشد خلاقیت در کودکان دوره پیش از دبستان است که در آن، بازی نقش عمده‌ای در شکوفایی استعدادها ایفا می‌کند. بازی جنبه‌های خلاق شخصیت کودک را پرورش می‌دهد. بازی کودک، ممکن است به صورت ابتکاری که عناصری از تقلید بزرگ‌سالان را نیز در بر دارد صورت گیرد. نیروی خلاقه‌ی کودک از پیروی و تقلید آغاز می‌گردد. وی باید از این تمایل به نحو احسن سود جسته و با کسب مهارت، روح استقلال و اعتماد به نفس را در وی پرورش دهد. بنابراین، بازی نقش عظیمی در ایجاد خلاقیت در کودک ایفا می‌کند. با توجه به این که بازی که از درون کودک نشأت می‌گیرد، بیان کننده‌ی پاسخ شخصی و واقعی او به محیطش می‌باشد و این که قابلیت و قدرت‌های تخیلی کودک را به منصه‌ی ظهور می‌رساند.

نقش بازی در رشد استقلال فردی: کودک در بازی بیش از هر فعالیت دیگری قادر است استقلال خود را ظاهر سازد. همان نیازی که به تدریج رشد می‌کند و بزرگ‌سالان به بهانه‌ی این که هنوز بزرگ نشده‌اند، به ندرت آن را در اختیار کودک قرار می‌دهند. غافل از این که تمرین و ممارست در این بُعد باید از کودکی شروع شود. در صورت عدمِ رشد استقلال شخصی، اختلالاتی در نحوه‌ی ارتباط در سطوح سنی بالاتر و در بزرگ‌سالی ایجاد خواهد شد. کودک در بازی خودش موضوع بازی را تعیین می‌کند. آغاز و انجام بازی را مشخص می‌سازد و برای بهتر و جالب‌تر شدن بازی از معلومات و مهارت‌های خود بهره می‌گیرد. بازی موقعیت زیادی را برای استقلال عملی در اختیار کودک قرار می‌دهد.

نقش بازی در بهداشت روانی کودک: با توجه به محبوبیت و ارزش بازی برای کودک، نقش آن در بهداشت روانی او بسیار مهم است. تحقیقات تجربی نیز نشان داده است که بازی و ورزش افزون بر این که ابزار ارزشمندی برای رشد سلامتی جسمانی است، رابطه نزدیکی با سلامتی روانی و به ویژه پیشگیری از بروز ناهنجاری‌های روانی دارد (تلخیصی از بازی کودک در اسلام، محمدصادق شجاعی، صص 22 و 23).
بازی، اعتماد به نفس کودک را افزایش می‌دهد، از اضطراب می‌کاهد و عزت نفس و خودپنداری مثبت را تقویت می‌کند. بازی، سبب اجتماعی شدن، ایجاد استقلال، آموزش مهارت‌های ارتباطی، استحکام روابط خانوادگی و سهولت در دوست‌یابی می‌شود. کودک از طریق بازی با دیگر کودکان، تنهایی خود را به طور مطلوبی از بین می‌برد؛ بنابراین با توجه به کارکردهای مختلفی که بازی دارد و مورد علاقه بیش از اندازه کودک است، می‌تواند نقش منحصر به فردی در بهداشت روانی کودک داشته باشد.

نقش بازی در رشد ذهنی و هوشی: از نظر «پیاژه» بازی در رشد هوشی کودک نقشی حیاتی دارد که آثار آن در زندگی و رفتار آدمی نیز مشهود است. بازی از دو جهت بر رشد ذهنی شناختی کودک موثر است:
نخست این که: کودک با انواع وسایل بازی، افراد و موقعیت‌های بازی برخورد می‌کند و حتی انواع ابهام‌ها و سوال‌ها در بازی ممکن است ذهن کودک را به خود جلب کرده و به تأمّل و تفکر در مورد آن وا دارد، و از این طریق ذهن را پرورش می‌دهد.
جهت دوم: نقش و تأثیری است که بازی بر رشد زبان کودک دارد و رشد زبان نیز بر رشد شناخت و ذهن کودک تأثیر زیادی می‌گذارد؛ بنابراین نقش بازی در رشد ذهنی و شناختی کودک مضاعف است.

نقش‌های اخلاقی بازی: از طریق بازی مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی به وسیله کودکان درک می‌شوند. کودک در جریان بازی درمی‌یابد که اگر بخواهد در بازی یک فرد قابل قبول به حساب آید، باید درستکار، با حقیقت، مسلط به خود، و با انصاف باشد؛ بنابراین یاد می‌گیرد که اصول اخلاقی را در محیط خانه و مدرسه به طور کامل‌تر رعایت کند.

نقش‌های آموزشی و تربیتی بازی: ارزش دیگر بازی کودکان، ارزش آموزشی آن است؛ کودکان در خلال بازی به ویژه بازی‌های آموزشی، به مفاهیم ذهنی جدیدی دسترسی پیدا می‌کنند. دایره‌ی لغات آن‌ها افزایش می‌یابد و با رنگ‌ها، اشکال، اشیای گوناگون و جهات مختلف آشنا می‌شوند و تجارب ارزنده‌ای به دست می‌آورند. اصولاً یادگیری کودک در هفت سال اول زندگی؛ یعنی دوران قبل از مدرسه، تنها از طریق عمل صورت می‌گیرد. و این یادگیری عملی نیز ضمن بازی انجام می‌پذیرد. در حین بازی مطالب آموختنی، بدون اجبار و با میل و رغبت فراگرفته می‌شوند. به همین دلیل برخی مربیان معتقدند که مطالب درسی را فقط باید در حین بازی به کودکان آموخت. با توجه به این که در این دوره، کار در زندگی کودک، بازی است و جز این کاری از او ساخته نیست؛ بنابراین هرگونه آموزشی در این دوران باید ضمن بازی صورت پذیرد. حال اگر کودک در این دوران به حال خود وا گذاشته شود، بازی‌ها خود به خود به گونه‌ای غیرآگاهانه چیزهای زیادی را به کودکان می‌آموزند. اما اگر والدین و مربیان، این بازی‌ها را هدایت و برنامه‌ریزی کنند در این صورت کیفیت آموزش ارتقا خواهد یافت. در هر صورت بازی به کودک کمک می‌کند تا دنیایی را که در آن زندگی می‌کند بشناسد، بفهمد، کنترل کند و میان واقعیت و تخیل فرق بگذارد. کودک میزان توانایی‌های خود را با دیگران مقایسه می‌کند و به این ترتیب مفهومی روشن‌تر و واقع‌گرایانه‌تر از خود به دست می‌آورد. به این نکته نیز باید توجه داشت که روحیه‌ی خودخواهی و تجاوزگری کودک تا پنج - شش سالگی بسیار چشم‌گیر است؛ بنابراین ضرورت دارد کودک را از تمرین زیاد در این تجاوزکاری‌ها بازداریم.
در سیره معصومین علیهم‌السلام علاوه بر جنبه‌های پرورشی بازی، به جنبه‌های آموزشی آن نیز توجه شده است؛ برای نمونه امام صادق (ع) با کودکان می‌نشست، آن حضرت استاد می‌شد و بچه‌ها شاگردِ او می‌شدند. امام نام میوه‌ای را می‌پرسید که مثلاً در درخت یا زمین می‌روید، رنگ آن قرمز و طعم آن شیرین یا ترش است، و در فلان فصل به بازار می‌آید. هرکس نام آن میوه را می‌گفت، او استاد می‌شد. و امام نیز جزو شاگردان قرار می‌گرفت؛ اما گاهی به علت صداقت نداشتن هم‌بازی‌های خود، بازی را ترک می‌کرد و با خواهش بقیه دوستان به بازی برمی‌گشت. در بازی دیگری، امام استاد می‌شد و کلمه‌ای را می‌گفت و شاگردان باید تکرار می‌کردند و سپس امام کلمه‌ای دیگر را می‌گفت که هم وزن آن کلمه بود ولی شاگردان دوباره باید همان کلمه اول را تکرار می‌کردند. هرکس اشتباه می‌کرد از بازی خارج می‌شد. بدین طریق امام (ع) زبان، دقّت و تمرکز کودکان را تقویت می‌کرد. (ذبیح اللّه منصوری، مغز متفکر جهان شیعه، انتشارات جاویدان، 1354، صص9-56)

درمان بیماری‌‌های مختلف
بازی از ارزش درمانی زیادی برخوردار است و می‌توان بیماری‌های جسمی و روحی را درمان کرد. امروزه بازی درمانی جایگاه خود را در تشخیص مسایل و مشکلات روانی کودکان و درمان آن‌ها پیدا کرده است. متخصصان بازی درمانی به کمک این فن و تدارک اسباب‌بازی‌های ضروری و تشکیل جلسات بازی برای کودکان، رفتارهای آنان را زیر نظر می‌گیرند و ضمن بررسی به ریشه‌های مشکلات کودکان به درمان آن‌ها می‌پردازند که در این جزوه مجال پرداختن به جزئیات آن نیست. با تمام فوایدی که در بازی موجود است، نباید در بازی آن حد پیش رفت که بازی به صورت تمام زندگی کودک درآید و سایر فعالیت‌های او را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. باید بازی کودک به نحوی ترتیب یابد که او را از فشارهای هیجانی و روحی که خارج از توان اوست برکنار دارد.

تأثیر در رشد روانی کودک: از نظر روان شناسان تمایل کودک به بازی و علاقه شدید به اسباب بازی یکی از علائم سلامت روانی اوست. از این رو انتخاب و تهیه نوع مناسب آن برای کودک در سنین مختلف بسیار مهم است؛ بنابراین با توجه به نقش اسباب بازی در شکل دادن به تمایلات عاطفی و روانی کودک در انتخاب آن باید دقت کرد. اسباب بازی در زندگی کودک نقش مهم و موثری دارد. اسباب بازی برای کودکان نوعی غذای روانی است و می‌توان گفت که یکی از نیازهای مهم آنان به حساب می‌آید و جزئی از زندگی آنان را تشکیل می‌دهد. چنانچه اسباب‌بازی‌های کودکان با دقت و بر طبق اصول روان شناسی و هدف‌های آموزشی انتخاب شوند، در زندگی اجتماعی و روانی و در رشد فکری و تربیتی آنان بسیار موثر خواهند بود. به همین دلیل است که روان شناسان و مربیان مشهوری چون منتسوری، والون، کلاپارد، دوبس و دکتر هوشیار در این زمینه به تفصیل بحث کرده و بازی و اسباب بازی را در رشد فکری و تربیت قوای عقلانی کودک موثر دانسته‌اند. کودکان، به هنگام بازی، مخصوصاً با اسباب‌بازی‌هایی که جنبه فکری و آموزشی دارند بهتر می‌توانند به فعالیت‌های مختلف ذهنی، حرکتی و روانی بپردازند. از نظر روان شناسی باید دانست که تمایل کودکان به بازی و علاقه شدید آن‌ها به داشتن اسباب بازی یکی از علائم سلامت عقل و کنجکاوی و هوشیاری آنان است. بسیاری از والدین می‌پندارند که اسباب بازی فقط برای تفریح و سرگرمی کودکان درست شده و بسیاری از سازندگان اسباب‌بازی‌ها نیز فقط به جنبه‌های تجاری و مصرفی اسباب‌بازی‌ها پرداخته‌اند و از این نکته مهم غافل‌اند که شخصیت و تفکر کودکان در سنینی شکل می‌گیرد که با اسباب‌بازی‌ها، بازی می‌کنند. از این رو، انتخاب و تهیه نوع مناسب اسباب بازی برای کودکان سنین مختلف بسیار مهم است.

ویژگی‌های یک اسباب بازی مطلوب
کارشناسان و روان‌شناسان برای اسباب‌بازی مطلوب، ده ویژگی شمرده‌اند:
الف) متناسب بودن با سن کودک: اسباب بازی باید از نظر وزن، اندازه، شکل و ... با ویژگی‌های فیزیکی سن کودک سازگار و متناسب باشد؛ یعنی، والدین باید به رشد فیزیکی کودک توجه داشته باشند همچنین بین اسباب بازی و توانایی ذهنی کودک هماهنگی وجود داشته باشد.
ب) سادگی: ویژگی بسیار مهم دیگر ساده بودن اسباب بازی است. هرچه اسباب بازی ساده‌تر باشد تحرک ذهنی و ابتکاری کودک در مورد آن بیشتر خواهد بود برای آن‌که اسباب بازی ارزش روان‌شناختی داشته باشد، باید از قطعات ساده و متنوعی تشکیل شده باشد تا کودک بتواند آن را دست‌کاری کند. اسباب بازی خودکار و مکانیکی فرصت رشد خلاقیت را از کودک می‌گیرد.
ج) گوناگونی و تنوع: انسان دارای استعدادها و توانمندی گوناگون است که هریک از آن‌ها برای شکوفا شدن و بروز و ظهور خود نیازمند راهکارها و ابزار متنوعی است؛ بنابراین گوناگونی بازی و اسباب بازی، موجب رشد و شکوفایی این استعدادهای مختلف می‌گردد.
د) اقتصادی بودن: قیمت اسباب بازی باید در حدی باشد که بتوان آن را تهیه کرد و از سوی دیگر کودک بتواند به هر نحوی که می‌خواهد آن را دست‌کاری کند از زاویه‌ی دیگر اقتصادی بودن اسباب بازی به معنای آن است که به اصطلاح یکبار مصرف نباشد بلکه چند کودک بتواند دوران کودکی خود را با آن‌ها بگذراند.
هـ ) رنگ اسباب بازی: اسباب بازی را باید با رنگ‌های شاد و نشاط‌آور انتخاب کنیم؛ نه رنگ‌هایی که سبب افسردگی و دل‌مردگی می‌شود.
ز) توسعه دهنده توانایی‌ها و مهارت‌های جسمی کودک: اسباب بازی مطلوب، افزون بر پرورش قوای عاطفی، روانی و رشد خلاقیت، باید توانایی کودک را در زمینه استفاده از اعضای پرسنل توسعه دهد؛ بنابراین برای پرورش تمامی حواس باید اسباب بازی مناسب را در اختیار کودک قرار داد تا کودک، افزون بر سرگرمی، به توانایی‌های جسمی نیز آگاه شود و آن‌ها را به کار اندازد.
ط) پرورش و گسترش دهنده خیال‌ها و تصورات: اسباب‌بازی‌هایی که برای کودک تهیه می‌کنیم باید بتواند تصورات و خیالات کودک را گسترش دهد؛ برای نمونه اسباب بازی که رنگ‌های متنوع و شاد دارد یا نمادی از حیوان یا اشیا و موجودات دیگر؛ مانند هواپیما، ماشین، وسایل منزل و... است موجب پرورش و گسترش خیالات و تصورات کودک می‌شود.
ن) همخوانی اسباب بازی با ارزش‌های فرهنگی جامعه: اسباب بازی باید به گونه‌ای باشد که ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه را تقویت کند و نه آن که در ستیز با آن‌ها قرار گیرد. یکی از بهترین اهداف و کارکردهای اسباب بازی، انتقال ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی به کودکان است؛ بنابراین در کشورهایی که اسباب بازی با اهداف فرهنگی ساخته می‌شود. یکی از اصلی‌ترین معیارهای آن، تقویت ارزش‌های فرهنگی در کودکان است. متخصّصان اسباب بازی‌ای را طراحی می‌کنند که آداب، رسوم، لباس، سبک و شیوه رفتاری مورد قبول در آن جامعه را تبلیغ و از ترویج رفتارها و مدل‌های پوششی بیگانه جلوگیری کند. در کشورهایی مانند هند، چین و مالزی به فرهنگ بومی در ساخت اسباب بازی بیشتر توجه می‌شود. یادآوری این نکته ضروری است که اسباب بازی هر کشور برای کودکان همان فرهنگ و همان کشور مطلوب و مفید است؛ ولی استفاده از آن در فرهنگ‌ها و کشورهای دیگر می‌تواند آسیب‌زا باشد. اسباب‌بازی‌هایی که در جامعه‌ی ما طراحی و ساخته می‌شود باید فرهنگ بومی و دینی ما را تبلیغ کند. بنابراین رعایت مسائل فرهنگی و دینی در ساخت و طراحی اسباب بازی کودکان بسیار ضروری و بااهمیت است.
ظ) فاقد نمادهای بیانگر شکل و حرفه خاصی: اگر همه اسباب‌بازی‌هایی که برای کودک تهیه می‌کنیم مربوط به یک شغل و حرفه باشد؛ مثلاً مربوط به حرفه نظامی باشد مثل: تانک، مسلسل، کلاه پلیس، ماشین پلیس و... کودک هم فقط با همان رشته آشنا می‌شود و چه بسا ممکن است به آن علاقه‌مند شود. و در نهایت از رشته‌های دیگر به کلی بی‌خبر بماند. بنابراین باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که اسباب‌بازی‌های مختلف و متنوع تهیه کنیم و در اختیار کودک بگذاریم؛ این باعث می‌شود که کودک با شغل‌ها و حرفه‌های متنوع آشنا شود و وقتی بزرگتر شد به راحتی می‌تواند یکی از مشاغل را انتخاب کند؛ ولی اگر اسباب بازی او محدود به یک شغل خاص باشد فقط به همان حرفه علاقه‌مند می‌شود و اگر زمینه ورودش به آن شغل فراهم نباشد به آسانی نمی‌تواند شغل‌های دیگر را انتخاب کند.
ذ) نزدیکی با واقعیت: معمولاً کودکان دوست دارند اسباب‌بازی‌هایشان رنگی از واقعیت داشته باشد؛ بنابراین وسایل بازی‌ها می‌توانند نمادی از ابزار واقعی در دنیای بزرگسالان رایج است باشند. لوازم خانه، وسایل نقلیه و... که کودک ضمن بازی با این ابزار و وسایل با کاربرد واقعی ابزارهای زندگی آشنا می‌شود.

رعایت نکات ایمنی و بهداشتی
والدین همان‌طور که نسبت به مواد غذایی کودک دقت و وسواس به خرج می‌دهند باید به غذای روحی و روانی کودک مانند اسباب بازی برنامه‌های تلویزیون، فیلم، نوار و کتاب آنان نیز توجه کنند.
چه بسیارند اسباب بازی یا اشیایی که کودک از آن‌ها به عنوان اسباب بازی استفاده می‌کند؛ ولی برای او خطرآفرین هستند. با توجه به اجناس اسباب بازی (پلاستیکی، شیشه‌ای و شکستنی، فلزی، چوبی، پارچه‌ای و الکترونیکی و ...) باید ایمنی لازم و نکات بهداشتی در آن رعایت گردد. به طور مثال اسباب‌بازی‌های پلاستیکی باید دارای سطح صاف و برای لمس کردن مناسب باشند از جنس شکننده و مواد دست دوم نباشد؛ زیرا در صورت شکستن، لبه‌های آن تیز و برنده می‌شود.
نباید در اسباب بازی از رنگ‌های غیرمجاز استفاده شده باشد. و باید از تهیه اسباب بازی دارای لبه‌های تیز یا آن‌هایی که ممکن است زود بشکنند و در نتیجه لبه‌های تیز پیدا کنند خودداری شود.

انواع اسباب بازی
اسباب‌بازی‌ها را بر اساس دامنه تأثیر آن‌ها و موقعیت‌هایی که برای یادگیری کودک فراهم می‌آورند، به دو دسته مهم تقسیم می‌کنند:
1. سازمان یافته؛ 2. سازمان نیافته.
و درباره اسباب بازی سازمان یافته این‌گونه گفته‌اند:
اسباب‌بازی‌های سازمان یافته شکل مشخص و از پیش تعیین شده‌ای دارند و دامنه‌ی تأثیر آن‌ها محدود است و به منظور ایجاد موقعیت یادگیری خاص برای کودکان به کار می‌روند. این‌گونه اسباب‌بازی‌ها به 6 دسته تقسیم می‌شوند:
1. اسباب‌بازی‌هایی ویژه خردسالان؛
2. اسباب‌بازی‌هایی برای جلب توجه کودک؛
3. اسباب‌بازی‌هایی برای ایجاد تحرک در کودک؛
4. اسباب‌بازی‌هایی برای تقویت مهارت‌های دست و هماهنگی چشم و انگشتان؛
5. اسباب‌بازی‌هایی برای تقویت قوه تمیز و تشخیص؛
6. اسباب‌بازی‌هایی برای تقویت قدرت تکلم و بیان کودک.

نتیجه گیری
کودکان از طریق بازی خلاقیت خود را پرورش می‌دهند. بنابراین اگر بازی‌های کودک توسط خودش به صورت آزادانه انتخاب شود، علاوه بر آماده کردن کودک برای پذیرش نقش‌های زندگی اجتماعی، در آینده می‌تواند به رشد خلاقیت کودک کمک کند. به عنوان مثال مادر می‌تواند در حین گردش در طبیعت به همراه کودک خود همراه با وی در زمینه شکل‌هایی که ابرها به خود می‌گیرند تصویر سازی کند این امر باعث می‌شود که قدرت تخیل و خلاقیت کودک پرورش یابد. دین مبین اسلام نیز به عنوان کامل‌ترین دستور زندگی توجه ویژه‌ای به بازی کودکان داشته است که این امر به طور کامل با مطالبی که علوم روان شناسی به تازگی به آن رسیده است، مطابقت دارد. اسباب بازی بارزترین وسیله بازی بین کودکان است. اسباب بازی باید وسیله رشد کودک باشد، او را به حرکت و تفکر و اراده و به مبارزه و تلاش فراخواند. اسباب بازی در زندگی کودک نقش مهم و موثری دارد. اسباب بازی برای کودکان نوعی غذای روانی است و می‌توان گفت که یکی از نیازهای مهم آنان به حساب می‌آید و جزئی از زندگی آنان را تشکیل می‌دهد. چنانچه اسباب‌بازی‌های کودکان با دقت و بر طبق اصول روان شناسی و هدف‌های آموزشی انتخاب شوند، در زندگی اجتماعی و روانی و در رشد فکری و تربیتی آنان بسیار موثر خواهند بود. که باعث ارتقاء مهارت‌های اجتماعی و روانی و حرکتی کودک می‌گردد.

منابع
- اُرلوف، سوزان، بازتوانی کودکان با مشکلات یادگیری، ترجمه شهلا رفیعی و زهره واحدی، تهران، فرا روان، 1394.
- الیزابت هارلوک، رشد و تکامل، ترجمه مریم حیدری، انتشارات فدن، پاییز 1375.
- برک، لورا، روان‌شناسی رشد، ترجمهٔ یحیی سیدمحمدی، ج 1، تهران، ارسباران،1387.
- پترسن، ازمری و دیگران، بازی و اکتشاف، ترجمه نسرین اکبرزاده، چاپ اول، سرمدی، تهران، 1381.
- رضا مهجور، سیامک، روانشناسی بازی، چاپ پنجم، راه گشا، شیراز، 1376.
- شجاعی، محمدصادق، بازی کودکان در اسلام، مرکز پخش پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، قم موسسه بوستان کتاب، 1385.
- شریفان، احمد، قدرت شگفتانگیز بازی، آموزش و تربیت تکنولوژی آموزشی، تهران [بیتا].
- کریمی، عبدالعظیم، مراحل شکلگیری اخلاق در کودک، چاپ دوم، تربیت، تهران، 1376.
- کِلام، ترزا، کاربرد بازی درمانی، ترجمه مژگان حیاتی، تهران، دانژه، 1393.
- مطهری، محمدرضا، راهنمای انتخاب اسباب بازی، چاپ اول، البرز، تهران، 1382.
- مقدم، مصطفی، بازی‌های آموزشی، منوچهر ترکمان، انتشارات مدرسه، چاپ دهم.
- هنری ماسن، پاول و دیگران، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، چاپ یازدهم، نشر مرکز، تهران، 1376.  
تاریخ ثبت در بانک 29 تیر 1400