کد jr-46489  
عنوان اول بررسی رابطه سلامت معنوی بانوان شاغل با حجاب و عفاف  
نویسنده منصور شادکام  
نویسنده حسین سراوانی  
عنوان مجموعه بررسی‌های اجتماعی و فرهنگی برای بهزیستی معلولان  
نوع کاغذی  
ناشر انتشارات توانمندان  
سال چاپ 1399شمسی  
شماره صفحه (از) 139  
شماره صفحه (تا) 147  
زبان فارسی  
متن زندگی پاک داشتن و آلوده نشدن به انواع ناهنجاری‌ها و بی‌اخلاقی‌ها در فرهنگ دینی به عفت و عفاف یاد می‌شود و حاکی از سلامت درونی در مقابل بیماری و ناتوانی درونی آدمی است. حجاب و عفاف به عنوان یک دستور اسلامی از مسائل مهم جامعه است. و با بسیاری از مسائل پیوند دارد؛ نیز دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. سلامت معنوی به عنوان یکی از انواع سلامت بر کیفیت زندگی موثر است؛ و در مقابل بیماری روانی یا ناتوانی معنوی یا اختلالات روحی قرار دارد که موجب فساد در زندگی می‌گردد.
آراستگی به محاسن اخلاقی یا معنویت در سلامت کلی فرد تأثیر از این‌رو مذهب برای سالم‌سازی معنوی برنامه‌هایی در نظر گرفته است. به منظور بررسی ارتباط بین کیفیت زندگی و سلامت معنوی بانوان شاغل با حجاب و عفاف اسلامی تحقیق حاضر انجام یافت. این پژوهش در محدوده کارمندان شاغل شهرداری منطقه 5 تهران انجام شده و به روش توصیفی- تحلیلی اجرا شد. از 305 نفر بانوان شاغل در مراکز وابسته به شهرداری منطقه 5 تهران، 60 نفر به روش نمونه‌گیری از نوع در دسترس از میان آنها انتخاب گردید. با پرسشنامه اطلاعات مربوط به سلامت معنوی نمونه‌ها جمع‌آوری شد. سپس داده‌ها با استفاده از روش علمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌های این پژوهش نشانگر همبستگی معنی‌دار بین سلامت معنوی و کیفیت زندگی؛ همچنین بین سلامت وجودی با ناتوانی مثل خستگی، سلامت عاطفی، عملکرد اجتماعی و سلامت عمومی؛ نیز بین عملکرد اجتماعی با سلامت معنوی است. سلامت معنوی برای بانوان شاغل در فرهنگ دینی، حجاب و عفاف اسلامی نامیده شده و نتایجی مثل افزایش سطح کیفیت زندگی و افزایش نشاط در خانواده را در پی دارد. خلاصه این تحقیق این است که زنانی که در محیط اداری، اخلاقیات و ضوابط دینی را مراعات می‌کنند، توانایی‌های درونی بهتر، زندگی موفق‌تر و عملکرد موفقیت‌آمیزتری دارند.

کلمات کلیدی: ناتوانی روحی، بیماری روانی؛حجاب و عفاف؛ سلامت معنوی،؛ کیفیت زندگی؛ زنان شاغل؛ کارکرد اجتماعی.

مقدمه
زن از دیدگاه اسلام دارای شخصیت شایسته و موقعیتی الهی است که می‌تواند مدارج کمال را طی کرده و به مراتب عالی انسانیت راه یابد. وجود زن زینت بخش آفرینش انسان است و افق روح او تجلی گاه رحمت. دامن زن مدرسه بشریت است و کمال مرد بدون او ممکن نیست. زن مظهر ظرافت و وجودش جمال آفرینش است. از نظر روانی کار مفید و سازنده دارای نقش و تأثیر بسزای تربیتی در انسان هست. به همین جهت اسلام برای کار و کوشش ارزش و اهمیت فوق‌العاده‌ای قائل است، به ویژه کاری که حاصل اِعمال قوه فکری و جسمانی انسان باشد و در نهایت آسایش و رضایت‌مندی خداوند و خانواده را در بر داشته باشد. زن نیز مانند مرد، این حق را دارد که شغل مورد علاقه خود را خود انتخاب نماید. برای رسیدن به این حق باید زمینه اشتغال برای زنان فراهم آید تا با توجه به قابلیت‌ها، استعدادها و علاقه، زنان بتوانند شغل موردنظر خود را انتخاب نمایند تا در توسعه اقتصادی جامعه، مفید واقع شوند. یکی از مهم‌ترین معیارها جهت سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور میزان اعتبار زنان آن کشور در امور کارمندی است. هر چه حضور زنان در اجتماع، فعال‌تر و موثرتر باشد کشور پیشرفته‌تر و توسعه یافته‌تر خواهد شد. لیکن میزان نقش و مشارکت زنان در جامعه به ویژه در زمینه‌های اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی تا حد زیادی وابسته به برخورد و نگرش آن جامعه نسبت به زن می‌باشد. با توجه به ضرورت حضور و مشارکت حقیقی زنان در عرصه‌های مختلف فعالیت‌ها، برای تحقق جامعه مدنی، رشد و بالندگی جامه بانوان کشور و نیز تسریع فرآیند توسعه و محقق شدن عدالت اجتماعی چنانچه به زن به عنوان نیروی فعال و سازنده نگریسته شود قطعاً تأثیر بسیاری در روند توسعه و افزایش کمی و کیفی نیروی انسانی آن جامعه خواهد داشت و بستر مناسب آنان را در تمام صحنه‌ها فراهم خواهد آورد. فضای به وجود آمده در جامعه ضمن ایجاد فرصت‌های مناسب برای بروز و ظهور توانایی‌های زنان در عرصه‌های مختلف، در لایه‌های آشکار و پنهان خود از نمایش استعدادهای خویش در زمینه رفع مشکلات و پیامدهای سوء برای خانواده، زن و جامعه نیز ابایی نداشت، چه اینکه «اشتغال به شکل امروزی‌اش در گذشته وجود نداشت. بنابراین، مسائلی که امروزه پیرامون اشتغال بانوان وجود دارد مسائلی جدید است.» مسائلی که ذهن بسیاری از کار‌شناسان و اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. در حقیقت، کار برای یک زن می‌تواند عاملیتی برای صعود یا نزول پایگاه اجتماعی در جامعه و خانواده گردد. اما مجوز حضور زن در جامعه سلامت معنوی و پاکی اخلاقی است؛ به طوری که اگر بیماری روحی و ناتوانی روانی و فقدان تعادل اخلاقی داشته باشد، حضورش در جامعه نه تنها سودمند نیست بلکه آفات و آسیب‌های بسیاری به همراه دارد. در فرهنگ دینی ایرانیان این‌گونه سلامت و توانایی زنان را «عفاف و حجاب» می‌نامند.
این مقاله در واقع گزارشی از پژوهش انجام یافته در زمینه سلامت معنوی زنان شاغل است. البته با شرایطی که قبلاً توضیح داده شد.

بیان مسأله
حجاب و پوشش تأثیرات شگرفی بر آرامش روح و روان انسان دارد، حجاب عامل ایجاد امنیت، سهولت در زندگی، افزودن بر احترام زن می‌شود که هر کدام از این موارد بر آرامش زن می‌افزاید. در خانواده نیز رعایت حجاب آثاری از جمله مستحکم شدن پیوند خانوادگی، تحکیم و حفظ بنیان خانواده و مایه تقویت علاقه مرد به همسرخود می‌باشد، با حجاب پیوند زناشویی زن محکم می‌شود و او احساس آرامش بیشتری در زندگی خواهد داشت که این آرامش فرد در خانواده متقابلاً در جامعه نیز تأثیر شگرفی خواهد گذاشت، زیرا که زن به عنوان همسر و مادر نقش مهمی در خانواده خود دارد و سلامت و آرامش خانواده به سلامت و آرامش روان زن بستگی دارد. پس اگر همه افراد جامعه در مقابل سلامت نفسانی خویش مسئولند، زنان در این باره مسئولیت بیشتری بر دوش دارند. معنویت که گاهی افراد آن را با عنوان سلامت معنوی تعبیر می‌کنند به مثابه آگاهی از هستی یا نیرویی فراتر از جنبه‌های مادی زندگی است و احساس عمیقی از وحدت یا پیوند با کائنات را به وجود می‌آورد. سلامت معنوی دارای دو بعد می‌باشد. بعد عمودی شامل ارتباط با ماوراء و بعد افقی شامل ارتباط با دیگران و محیط است. برخی مطالعات بیانگر آن است که بدون سلامت معنوی، دیگر ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی نمی‌تواند عملکرد درستی داشته یا به حداکثر ظرفیت خود برسند و در نتیجه بالاترین سطح کیفیت زندگی، قابل دستیابی نخواهد بود. در سال‌های اخیر تحقیقات در گستره وسیعی متوجه این موضوع گردیده که معنویت یا سلامت اخلاقی چگونه بر جنبه‌های مختلف سلامت جسمی و روانی موثر می‌باشند. برخی محققان نشان داده‌اند که معنویت ارتباط زیادی با سلامت کلی فرد دارد، به طوری که مذهب و معنویت به عنوان منابع مهمی جهت سازگاری با وقایع تنش‌زای زندگی در نظر گرفته می‌شود. در واقع معنویت نه تنها بر حالات خلقی و سلامت روانی افراد موثر است، بلکه شرایط جسمانی آنها را نیز بهبود می‌بخشد. کار برای یک زن می‌تواند منبع والایی در شکوفایی سطح سلامت معنوی و کیفیت زندگی گردد و عکس آن هم صادق هست می‌تواند باعث سقوط ارزش‌های معنوی و کیفیت زندگی برای وی به دنبال داشته باشد. در طول دوران زندگی، زنان به‌طور ناخودآگاه این اندیشه و تفکر منفی درباره خود را پذیرفته و در رفتار و کردار خود ظاهر ساخته‌اند. به‌طور طبیعی رشد شخصیت، اعتماد به نفس و دیدگاه زن نسبت به خودش، زمانی مثبت و سازنده است که بتواند در جامعه و در فعالیت‌های جمعی، به شیوه‌های مختلف مشارکت داشته باشد. اندیشمندان بر این باورند که رسیدن به حد مطلوب مشارکت اجتماعی زنان، به افزایش قابلیت‌ها و توانمندی‌های زنان از طریق فراهم آوردن و در اختیار قرار دادن کلیه امکانات لازم جهت باروری و به فعل درآمدن استعدادهای آنان، مشخصاً از طریق آموزش و ارتقای سطح آگاهی‌های همه جانبه آن‌ها بستگی دارد چرا که این دارایی انسانی زمانی منبع توسعه خواهد بود که قابلیت و توانایی شرکت و تأثیرگذاری بر فرایند تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در جامعه را داشته باشد و بدین منظور بایستی آموزش دیده و به عبارت واضح‌تر توانمند باشد. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین کیفیت زندگی و سلامت معنوی بانوان شاغل با حجاب و عفاف اسلامی می‌باشد.

تعاریف
در این پژوهش، واژه کلیدی و عنوان‌های اصلی عفاف و حجاب، سلامت معنوی و کیفیت زندگی دائماً در پیش روی ما است. برای روشن شدن ابعاد پژوهش، نخست به تعریف این واژه‌ها می‌پردازم.
حجاب و عفاف: عفت در فرهنگ دینی و در اخلاق اسلامی به پاکدامنی و خویشتن‌داری از ورود به انواع ناهنجاری‌ها، پلشتی‌ها و ناپاکی‌ها تعریف شده است. اخیراً در رسانه‌های رسمی ایرانی، کلمه عفاف را با حجاب در مورد زنان به کار می‌برند. حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش چون در کنار هم بـه کار بـرده می‌شوند، در نگاه اول بـه نظر می‌آید هر دو بـه یک معنا است. اما با جستجو در متون دینی و فرهنگنامه‌ها، متوجه تفاوت آنها می‌شویم.
حجاب در لغت به معنای پرده و پنهان کردن و در فرهنگ آیات و روایات و فقهاء برای پوشش زن استفاده می‌شود. در متون اسلامی، گاه واژه «سِتر» به همین معنا آمده است. در فرهنگ یهود و در ایران باستان، پوشش بانوان متعارف و مرسوم بوده ولی در عرب جاهلی، حجاب متداول نبوده است. اما در قرآن در چند آیه به پوشش زنان اشاره شده است، از جمله در آیه 31 سوره نور که به آیه حجاب معروف است و چنین آمده است: به زنان مومن بگو دیدگاهشان را فرو گذراند و ناموس‌شان را محفوظ بدارند و زینت‌شان را جز آنچه آشکار است، آشکار نکنند.
نیز در آیه 59 سوره احزاب به ضرورت پوشش تصریح می‌کند: «ای پیامبر به همسرانت و دخترانت و زنان مسلمان بگو که روسری‌های خود را بر خود بپوشند که به این وسیله بهتر شناخته می‌شوند و مورد آزار واقع نمی‌شوند و خداوند آمرزگار مهربان است».
فقیهان از آیات و روایات وارده در این زمینه، احکام مربوط به پوشش و نظر را استنباط کرده‌اند. همه فقیهان از کلیه مذاهب اسلامی بر ضرورت پوشش بدن زن در مواجهه با نامحرم اتفاق نظر دارند، ولی اغلب فقهای شیعه بر جواز عدم پوشش وجه و کفین (و به نظر برخی ظاهر قدم‌ها) فتوا داده و برخی جانب احتیاط را گرفته حتی پوشش وجه و کفین و ظاهر قدم‌ها را نیز جایز ندانسته‌اند، مانند میرزای قمی صاحب قوانین. اما بسیاری از متأخرین از جمله امام خمینی (ره) وجه و کفین را از پوشش استثنا کرده‌اند. همین‌طور است پوشش سر در دختر نابالغ و پیرزنان. استاد مطهری پوشش وجه و کفین را مرز محبوسیت زن می‌داند و مستثنی بودن آن از پوشش را به معنای امکان دادن به فعالیت در عرصه اجتماع برمی‌شمرد. درباره نظر به نامحرم، عده‌ای از فقها نظر به وجه و کفین زن نامحرم را (بدون زینت) در صورتی که بدون تلذذ و ریبه (خوف افتادن در گناه) باشد بلامانع می‌دانند و برخی دیگر احتیاط کرده آن را جز در مقام ضرورت جایز نمی‌دانند. نگاه کردن به زنان اهل کتاب که معمولاً فاقد پوشش کامل هستند نیز بدون ریبه و تلذذ بلامانع است، همین‌طور است در مورد زنان مسلمان روستایی و صحرانشین که معمولاً پوشش محلی آنها نیز کامل نیست. آرایش و زینت زنان در برابر مردان نامحرم جایز نیست و مراد از زینت همان است که در عرف و جامعه زینت شناخته می‌شود در نظر کردن، حکم عکس و فیلم با حکم خود شخص یکسان نیست. نگاه کردن بدون ریبه به عکس و فیلم زن نامحرم ناشناس که فاقد پوشش کامل است از دید فقها بلامانع است. لباس زن باید به گونه‌ای باشد که تحریک برانگیز و مفسد آفرین نباشد و نظر مردان نامحرم را به خود جلب نکند، همچنین است در مورد رنگ لباس زنان، بنابراین، فرم و شکل یا رنگ خاصی در تعالیم اسلامی برای لباس زنان و مردان تعیین نشده و اصول کلی که همانا حفظ عفت و تحریک برانگیز نبودن است مورد تأکید قرار گرفته است. شکل و فرم و رنگ لباس بر اساس مقتضیات اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی در هر جامعه تعیین می‌شود، همچنان که امروزه در کشورهای اسلامی الگوهای گوناگونی از پوشش کاربرد دارد.
درباره حجاب در سال‌های اخیر تحقیقات بسیار انجام شده و دیدگاه‌های جدید مطرح شده است. درباره معلولان و زنانی که معلولیت دارند به دلیل ناتوانی در پوشاندن کامل و عسر و حرج داشتن زنان دارای معلولیت، به احتمال زیاد در قلمرو احکام معاف شده (معفو و به اصطلاح رفع القلم) قرار می‌گیرد.
اما کلمه عفت در قرآن نیامده ولی کلمات هم خانواده آن مثل تعفف (سوره بقره، آیه 73)، استعفاف (سوره نساء آیه 6، سوره نور آیات 60 و 33) آمده است.
عفت از ریشه ع ف ف، به معنای پارسایی، پرهیزکاری، باز ایستادن و کنار کشیدن از گناه، بی‌آلایشی، پاکدامنی، ترک خواسته‌ها و شهوات (فرهنگ جامع نوین، ص1021).
در نظام اخلاقی ارسطویی، عفت در قوه شهوت کاربرد دارد و حد میانه شره و خمود است. شره به کسی گفته می‌شود که شهوات و امیال شهوانی سیر ناشدنی دارد و در شهوت زیاده‌روی و افراط می‌کند و خمود به کسی گفته می‌شود که در نیازهای جنسی یا نیاز به امکانات دنیوی کوتاهی و تفریط می‌کند و کاملاً به همه انواع خواسته‌های دنیوی، بی‌تفاوت است. اما حد اعتدال خمود و شره، عفت است. در روایات بسیار توصیه شده که در آمیزش، خوردن، آشامیدن، اهتمام به اموال و امکانات، میانه‌رو باشید و از افراط و تفریط بپرهیزید. چنین فردی را پاکدامن و عفیف می‌نامند (علم اخلاق اسلامی، ج2، ص 21ـ23).

سلامت معنوی
برای اولین بار حدود نیم قرن پیش یعنی در سال 1971م فردی به نام موبرگ، «بهزیستی معنوی» را مطرح کرد و به بسط و تجزیه و تحلیل آن پرداخت. این اصطلاح در دانش روانشناسی جدید وقتی به ایران آمد با عناوین مترادفی چون سلامت معنوی (spiritual Health) مطرح شد. سلامت معنوی یا بهزیستی معنوی در فعالیت‌های بهداشت جهانی در رشته روان‌شناسی جدید پر کاربرد است و بسامدی دارد و متکی بر چهار عنصر اخلاقیات، هدفمندی در زندگی، نمود اجتماعی و تجربه تعالی است. در دانش اخلاق قدیم از طب روحانی در مقابل طب جسمانی یا علم اخلاق و در متون دینی از عافیت دنیوی و عافیت اخروی و امثال اینها یاد شده است. وقتی به محتوای این‌گونه دانش‌ها نگاه می‌کنیم، می‌بینیم به مباحثی پرداخته‌اند که امروز زیر عنوان سلامت معنوی به آنها می‌پردازند؛ برای نمونه آرامش قلبی، رفع اضطراب و تشویش و دل نگرانی، اطمینان خاطر، سکینه، توکل، توسل، دعا، ازدواج و آرام بخشی، ارتباط با معبود، ایمان، عشق، نماز و تضرع (علم اخلاق اسلامی، ج1، ص 144ـ150؛ سپری در نهج‌البلاغه، ص 69-70).
در مقابل سلامت معنوی، آسیب‌های روحی ـ روانی است که وقتی فراگیر شود به نام آسیب‌های اجتماعی بررسی می‌شود. آسیب‌هایی مثل روسپی‌گری، آزار جنسی، فقر و نابرابری، ایدز، اعتیاد، افسردگی از جمله مواردی است که ابتدا فردی بوده ولی به تدریج فراگیر شده است (جامعه شناسی آسیب‌های اجتماعی، سعید مدنی).
سلامت معنوی یکی از اقسام سلامت است و همانند سلامت روانی، سلامت جسمی، ذهنی و اجتماعی عاملی تعیین کننده و اثرگذار است. سلامت معنوی به عنوان فاکتوری حفاظتی در ارتقاء سلامت و پیشگیری از بیماری‌ها محسوب می‌شود، ضمن آنکه می‌توان از سلامت معنوی به عنوان راهبردی موفق و کمک کننده به زندگی انسان در همه مراحل و حوزه‌های زندگی، شامل موقعیت‌های پر از استرس و بیماری‌ها یاد کرد. بر اساس مطالعات انجام شده، سلامت معنوی عامل درمانی مهمی در فرآیند معالجه بانوان شاغل یا حجاب و عفاف محسوب می‌شود (استایمن، 2008). بر اساس مطالعات در حوزه سلامت معنوی، ارتباط با خود، دیگران و مقدسات موجب تعالی و قدرت گرفتن روحی شخص می‌شود. در این میان حمایت‌های روحی افراد و توجه به فعالیت‌های معنوی بسیار کمک کننده است (جان ام، 2007). در همین راستا شواهد فراوانی از وجود رابطه قوی بین مذهب و سلامتی وجود دارد که نشان دهنده اهمیت سلامت معنوی است (جورج و همکاران، 2000).

کیفیت زندگی
یکی از مفاهیم مرتبط به سلامت معنوی کیفیت زندگی quality of life است. هر مقدار افراد زندگی سالم‌تر معنوی داشته باشند، کیفیت زندگی آنان هم افزایش می‌یابد و برعکس با کاهش سلامت معنوی، کیفیت زندگی آنان هم رو به افول می‌رود. کیفیت زندگی هم در افراد قابل اندازه‌گیری و پیگیری است و هم در جامعه. هر یک از نابینایان یا ناشنوایان یا دیگر معلولان را می‌توان کیفیت زندگی‌شان را اندازه‌گیری کرد و از این طریق به سلامت معنوی آنان پی برد. همچنین می‌توان جامعه نابینایان یا دیگر جوامع معلولیتی را اندازه‌گیری و به میزان و اندازه سلامتی آنها پی برد.
مفهوم کیفیت زندگی ابتدا به حوزه‌های بهداشتی و بیماری‌های روانی فرد محدود می‌شد، اما در طی دو دهه گذشته، این مفهوم به زمینه‌های بهداشت عمومی، زیست محیطی و روانشناختی جامعه تعمیم یافته است. (عنبری، 1389، 152). کیفیت زندگی به احساسات، انتظارات، اعتقادات و پندارهای فرد بستگی دارد. بدین معنا که حتماً باید توسط خود شخص، بر اساس نظر او و نه فرد جایگزین تعیین گردد. از این‌رو در مطالعات کیفیت زندگی ارزیابی خود فرد از سلامت و یا خوب بودنش عامل کلیدی می‌باشد (نازنجات، 1387؛ رستمی و صالحی، 1378). کیفیت زندگی به احساسات، انتظارات، اعتقادات و پندارهای فرد بستگی دارد. بدین معنا که حتماً باید توسط خود شخص، بر اساس نظر او و نه فرد جایگزین تعیین گردد. بنابراین در مطالعات کیفیت زندگی ارزیابی خود فرد از سلامت و یا خوب بودنش عامل کلیدی می‌باشد (نازنجات، 1387؛ رستمی و صالحی، 1378).
برای سنجش کیفیت زندگی در افراد شاخصی باید تعیین و همگان بر سَر آن توافق یابند در زندگی افراد دارای معلولیت، اشتغال، مهارت، دانایی، اطلاعات عمومی، آگاهی نسبت به حقوق و سرنوشت خود، مسکن، رفاه، درآمد و نیز فقدان اختلالات روانی چون استرس از مهم‌ترین شاخص‌ها برای سنجش کیفیت زندگی آنها است. اما جامعه معلولان با سنجش شاخص‌هایی چون آمار مدارس، آمار مراکز مدنی، تحصیل کردگان و سطح تحصیلات، منابع بودجه و میزان بودجه برای تأمین اجتماعی قابل بررسی است.
تاریخ بحث از کیفیت زندگی به ارسطو و 385 سال قبل از میلاد باز می‌گردد. او برای اولین بار زندگی خوب و ملاک‌های آن را مطرح کرد. البته بعداً در قرآن حیات طیبه و شاخص‌های آن مطرح شد. قرآن ایمان و عمل صالح را مهم‌ترین معیار برای کیفیت زندگی دانست. بعداً در فرهنگ اسلامی مدینه فاضله توسط متفکران مسلمان به عنوان یک موضوع بررسی شد و نیز عارفان انسان کامل را مطرح کردند. اما از سال 1960م بررسی کیفیت زندگی با بررسی‌های جدید مطرح شده است.
این تحقیق درصدد است سلامت معنوی را در زبان شاغل از طریق کیفیت زندگی آنان ارزیابی و بررسی کند. یعنی این زنان چه اندازه از کیفیت زندگی برخوردار هستند؟

روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی با هدف بررسی ارتباط بین کیفیت زندگی و سلامت معنوی بانوان شاغل با حجاب و عفاف اسلامی در مناطق وابسته به شهرداری منطقه 5 تهران انجام شده است. نمونه‌گیری با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس به تعداد 42 نفر از کل جامعه آماری به تعداد 156 نفر از بانوانی که در مراکز وابسته شهرداری منطقه 5 شهر تهران شاغل بودن انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده عبارت است از: 1ـ پرسش‌نامه سنجش گرایش به حجاب و عوامل موثر بر آن
2ـ پرسشنامه کیفیت زندگی
3ـ پرسشنامه استاندارد 20 سوالی سلامت معنوی
4ـ پرسشنامه کیفیت زندگی 36 سوالی (SF36 ) جهت بررسی کیفیت زندگی
این پرسش‌نامه متشکل از عباراتی در قالب خرده مقیاس‌های عملکرد جسمی، ایفای نقش جسمی، درد بدنی، سلامت عمومی، انرژی و نشاط، عملکرد اجتماعی، ایفای نقش عاطفی و سلامت روانی می‌باشد. حداکثر امتیاز کسب شده برای هر بخش یا خرده مقیاس 100 و حداقل امتیاز صفر می‌باشد که نمرات بالا دلالت بر کیفیت زندگی بهتر دارند. سطح کیفیت زندگی به صورت مطلوب (بین 71 تا 100)، تا حدودی مطلوب (بین 31 تا 70) و نامطلوب (بین 0 تا 30) در نظر گرفته شده است. سلامت معنوی با استفاده از پرسش‌نامه استاندارد 20 گویه‌ای سلامت معنوی Ellison و Paloutzain مورد ارزیابی قرار گرفت. ده سوال آن سلامت مذهبی و ده سوال دیگر سلامت وجودی را اندازه‌گیری می‌کند. گویه‌ها بر مبنای مقیاس شش درجه‌ای لیکرت نمره‌گذاری شده است. امتیازات از یک تا شش به ترتیب به گزینه‌های "کاملاً مخالفم، مخالفم، نسبتاً مخالفم، نسبتاً موافقم، موافقم، کاملاً موافقم" داده می‌شود. ضمناً 9 گویه نیز به صورت معکوس نمره‌گذاری شده است. بیست گویه پرسش‌نامه به طور کلی فلسفه اصلی زندگی، برآیند داشتن هدف و معنی در زندگی، عشق و بخشش را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. سلامت وجودی به حس هدفمندی و رضایت از زندگی و سلامت مذهبی به رضایت حاصل از ارتباط با یک قدرت برتر یا خداوند اطلاق شده است. نمره کلی سلامت معنوی به سه سطح بالا (نمرات 120ـ100)، متوسط (99-41) و پایین (40ـ20) تقسیم شده است. پس از انتخاب واحدهای مورد پژوهش و معرفی خود و ارایه توضیحات کافی در مورد هدف از انجام پژوهش اقدام به تکمیل پرسشنامه‌ها نموده‌اند. اطلاعات جمع‌آوری و با کمک نرم‌افزار آماری SPSS16 و با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تی تست، آزمون آنالیز واریانس) مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها
نتایج نشان داد سطح سلامت معنوی اکثر بانوان شاغل با حجاب و عفاف در محدوده بالا قرار دارد (1/92 درصد). بین متغیرهای دموگرافیک با میانگین نمره سلامت معنوی آنان ارتباطی معنی‌داری مشاهده می‌شود. همچنین میانگین نمره کیفیت زندگی در اکثر واحدهای پژوهش بالا بود (86 درصد) و بین سن واحدهای پژوهش با کیفیت زندگی آنان (02/0>P) همبستگی معنی‌دار آماری مشاهده شد. در بررسی بین ابعاد کیفیت زندگی و سلامت معنوی بین سلامت معنوی و حیطه عملکرد اجتماعی، همچنین بین بعد سلامت وجودی با ابعاد خستگی، سلامت عاطفی، عملکرد اجتماعی و سلامت عمومی و نیز بین عملکرد اجتماعی با سلامت معنوی همبستگی مثبت و معنی‌داری مشاهده گردید.

نتایج
با توجه به نقش پررنگ زنان در توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و مشارکت همه جانبه در جامعه، حجاب و عفاف اسلامی لازمه دست یافتن به سلامت معنوی و ارتقاء کیفیت زندگی در بحث اشتغال بانوان می‌باشد. از یک سوء ظاهر زن به ویژه اگر به پیرایه‌هایی آراسته گردد، جذاب و هوس انگیز است، از سوی دیگر بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه که می‌توانند به رشد و تعالی آن جامعه کمک کنند و در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نقش آفرینی نمایند، زنان هستند. اسلام با طرح پوشش و حجاب در حقیقت جواز حضور زنان در اجتماع را به صورتی سازنده و سالم صادر نموده است و با دستورهای حکیمانه و راهگشا از یک سو این نیروی عظیم را از تباه شدن نجات داده و از سوی دیگر جلوی فساد گستری و ناهنجاری‌های ناشی از اختلاط زن و مرد را گرفته است. بدین ترتیب یکی از نتایج مهم حجاب و پوشیدگی که در سلامت روانی زن تأثیر مستقیم دارد، بلوغ و تکامل روانی و شخصیتی زن است. سلامت معنوی و ارتباط آن با مذهب و عفاف و پوشیدگی باعث ارتقاء سطح کیفیت زندگی می‌گردد.

منابع
ـ «سلامت معنوی اسلامی»، سید محسن فروتن، سایت SID.ir.
ـ «کیفیت زندگی»، ویکی‌پدیا فارسی.
ـ ابوالقاسمی، محمدجواد، مفهوم شناسی سلامت معنوی و گستره آن در نگرش دینی، فصلنامه اخلاق پزشکی، سال ششم، شماره بیستم، ص 45ـ6، 1391.
ـ اکبری، محمدرضا، حجاب در عصر ما، انتشارات پیام، 1380.
ـ بنائیان سفید، محمد مقاله: رابطه تحول و نهاد خانواده در آینه آیات و روایات. ماهنامه پیوند. شماره 374، 1389.
ـ پوراصغر؛ مرضیه، زنان، اشتغال و ارزش‌های اخلاقی؛ کتاب اندیشه‌های راهبردی زن و خانواده، جلد اول؛ ص201.
ـ دانشنامه دانش‌گستر، ج7، ص 171ـ172.
ـ دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، مقاله حجاب به قلم احمد پاکتچی، ج20، ص 119ـ142.
ـ ساروخانی، باقر، مقدمه‌ای بر جامعه شناسی خانواده، تهران، انتشارات سروش، 1370.
ـ سیاح، احمد، فرهنگ جامع نوین عربی به فارسی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامی، بی‌تا.
ـ شیخی، محمدتقی، جامعه شناسی زنان و خانواده، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، تهران، 1380.
ـ طیبی، ناهید. «حجاب و عفاف»، پیام زن، ش 95 و 96.
ـ غروی نائینی، نهله. «پویشی در معنا و مفهوم حجاب»، کتاب زنان، ش36، 1386.
ـ فتاحی‌زاده، فتحیه، حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، قم، بوستان کتاب، 1388.
ـ قاضی‌زاده، کاظم، عفاف در آیات قرآن و نگاهی به روایات، فصلنامه کتاب زنان، شماره 36، 1386.
ـ کلروالاس، پاملا آبوت، جامعه شناس زنان، ترجمه منیژه نجم عراقی، تهران، نشر نی، 1391.
ـ مدنی قهفرخی، سعید، جامعه‌شناسی روسپی‌گری: بررسی آسیب‌های اجتماعی، تهران، پارسه، 1396.
ـ مهریزی، مهدی، آسیب‌شناسی حجاب، تهران، جوانه رشد، 1379.
ـ نراقی، مهدی، علم اخلاق اسلامی: ترجمه جامع السعادات، ترجمه سید جلال‌الدین مجتبوی، تهران، حکمت، 1366.  
تاریخ ثبت در بانک 29 تیر 1400