کد jr-46482  
عنوان اول بررسی ارتباط بین خلاقیت مدیر و نشاط مراکز آموزشی فنی و حرفه‌ای  
نویسنده منصور شادکام  
نویسنده حسین سراوانی  
عنوان مجموعه بررسی‌های اجتماعی و فرهنگی برای بهزیستی معلولان  
نوع کاغذی  
ناشر انتشارات توانمندان  
سال چاپ 1399شمسی  
شماره صفحه (از) 86  
شماره صفحه (تا) 102  
زبان فارسی  
متن چکیده
محیط زندگی انسان نقشی اساسی در میزان احساس نشاط و خوشایندی دارد. هر محیط آموزشی دارای جوی است که ممکن است آن محیط را سرد، خشک، غیر قابل اعتماد، ترس‌آور و یا گرم، صمیمی، قابل انعطاف و حمایت کننده سازد. هرچه جو سازمان مثبت‌تر باشد، برقراری ارتباط و روابط انسانی آسان‌تر خواهد بود. بالعکس جوهای بسته، ترس‌آور و یا منفی سبب بی‌اعتمادی، جدایی و نفرت افراد از هم می‌‌شود.
اگر محیطی بتواند به فرد اعتماد به نفس بدهد و بروز استعدادها و احساسات او را ممکن سازد و در نهایت بتواند زمینه‌های دستیابی به نیازهای فرد را امکان‌پذیر سازد، افراد احساس شادی و خوشبختی خواهند کرد. خلاقیت به عنوان استعدادی قدرتمند در نهاد آدمی از همان دوران کودکی وجود دارد. با این حال خلاقیت در مراحل ابتدایی زندگی تکامل یافته نیست و به همین دلیل نیاز به توجه، هدایت و تربیت دارد. این تحقیق سعی دارد رابطه بین خلاقیت مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی در مدارس ابتدایی استان سمنان را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا از تئوری گیلفورد - پال تورنس و تعریف آرگایل و کراسلند از شادکامی بر اساس پرسشنامهٔ افسردگی بک به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده می‌شود.
جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان مدارس ابتدایی استان سمنان تشکیل می‌دهند که جمعیت نمونه این پژوهش شامل 150 نفر می‌باشد. روش جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه 25 سوالی خلاقیت و 27 سوالی نشاط می‌باشد. روش‌های تجزیه وتحلیل با استفاده از آزمون‌های آلفای کرونباخ، دوجمله‌ای، کالماگروف - اسمیرنف پ، یومان ویتنی، کروسکال والیس و ضریب همبستگی کندال تائو b صورت پذیرفت. نتایج آزمون‌ها به این قرار است که تمامی مولفه‌های خلاقیت منجر به نشاط می‌گردند و 27.5 درصد از نشاط، به‌وسیله مولفه تنوع و انعطاف پذیری صورت می‌گیرد. همچنین ضریب همبستگی کل مولفه‌های متغیر مستقل با متغیر وابسته برابر است با 24.9 که نشان از همبستگی ضعیف کل مولفه‌های متغیر مستقل با متغیر وابسته دارد.
چنین تحقیقاتی می‌تواند در جامعه معلولان موثر باشد؛ زیرا به آنان یاد می‌دهد که چگونه فعال‌تر، خلاق‌تر باشند و به چه شیوه‌ای مراکز آموزشی خودشان را بانشاط‌تر نمایند.

کلمات کلیدی: خلاقیت؛ نشاط در محیط آموزشی؛ مدارس دوره ابتدایی؛ مدیریت؛ کارآمدی مرکز آموزشی.

مقدمه
آموزش و پرورش یکی از مهم‌ترین نهادهای محسوب می‌شود که توجه به آن تأثیر شگرفی بر رشد، توسعه و پیشرفت جامعه می‌گذارد. نقش بنیادین نظام آموزش در فرایند توسعه و تأمین نیروی انسانی و گستردگی اهداف و رسالت خطیر آن در تعلیم و تربیت نونهالان این مرز و بوم ایجاب می‌کند تا نظام‌های آموزشی تأکید بسیاری بر پرورش فکر و خلاق بار آوردن یادگیرندگان، دانش آموزان و دانشجویان داشته باشند. زندگی پیچیده امروزی، هر لحظه در حال نو شدن است خلاقیت ضرورت استمرار زندگی فعال به شمارمی رود. انسان برای خلق نشاط و پویایی در زندگی، نیاز به خلاقیت و ابتکار دارد تا انگیزه تنوع‌طلبی خود را ارضا کند و زمینه شکوفایی استعدادها و توانایی‌های خویش را فراهم سازد.
آموزش و پرورش به طرق مختلف می‌تواند بر خلاقیت موثر باشد که یکی از آنها داشتن مدیران خلاق و مبتکر است. مدیران باید بپذیرند که در عصر دانش و اطلاعات و توسعه دانایی و خلاقیت، مدیریت می‌کنند و لازمه موفقیت آنان در این برهه آن است که به مقوله خلاقیت به‌عنوان یک مسأله و فرصتی برای پویایی و توسعه بنگرند و از حل مسأله به روش‌های سنتی و معمول بپرهیزند (به نقل از روحانی، 1388)؛ زیرا در بین فاکتورهایی که بر روی خلاقیت کارکنان و عملکردشان تأثیر گذارند، مدیریت و رهبری است. این مطالعات نشان دادند که رهبری می‌تواند به‌طور مستقیم و غیر مستقیم بر خلاقیت کارکنان اثر بگذرد. در مورد تأثیر مستقیم؛ رهبر می‌تواند با بالا بردن و حمایت انگیزه درونی کارکنان به سطوح بالاتر نیازها که به‌عنوان عامل اصلی و مهم خلاقیت شناخته شده‌اند؛ خلاقیت را افزایش دهند علاوه بر این رهبران می‌توانند با ایجاد محیطی که در آن کارکنان دیدگاه‌های مختلف را بدون نگرانی در مورد مجازات شدن در خصوص عواقب آن اتخاذ نمایند، تشویق کنند و بدین طریق به‌طور غیر مستقیم بر خلاقیت تأثیر بگذارند (بونگ و دیگران، 2009، ص: 52؛ شریعتمداری و توانگر،1390، ص:78-77).
خلاقیت در گذشته پدیده‌ای مترادف با نبوغ تلقی می‌شد و هر جا سخن از خلاقیت به میان می‌آمد بلافاصله معنای نبوغ به ذهن خطور می‌کرد. در تاریخ یونانیان باستان، نبوغ معنای افسانه‌ای داشت. به روایتی یونانیان واژه‌ای به نام شیطان را پذیرفته بودند که مترادف با نبوغ بود. به نظر آنها شیطان یک روح نگهبان بود که با ورود به روح و بدن افراد، آنان را صاحب توانایی‌های خارق‌العاده‌ای می‌ساخت. در اواخر قرن 19 و در اوایل قرن 20 به منبع جدید خلاقیت توجه شد. در این دوران این تفکر که نبوغ یا توانایی غیر معمولی در این فرد از یک روح بیرونی ناشی می‌شود، رنگ باخت؛ اما تأثیرات این تفکر که خلاقیت و نبوغ مترادف هستند همچنان باقی ماند و تا عصر رنسانس نیز کشانده شد و لذا نزدیک به یک قرن طول کشید تا خلاقیت به طور علمی و دقیق مطالعه شود. رهبری این جریان علمی را گیلفورد در سال‌های (1967-1966-1959) بر عهده داشت (سام خانیان، 1388،ص:28). به طور کلی هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی رابطه بین خلاقیت مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی در مراکز استثنایی استان سمنان در سال تحصیلی 93-1392 می‌باشد.

مفهوم خلاقیت
تفاوت انسان با دیگر موجودات در این است که آدمی برای تأمین نیازهایش، ابزارهای جدید ابداع می‌کند، راه‌های جدید کشف می‌کند و دائم در فکر نوآوری و خلاقیت است. از خلاقیت تعاریف گوناگونی ارائه شده که هریک بیانگر دیدگاه‌های ویژه‌ای است. اکنون پنج تعریف که به نظر می‌آید مهم‌تر باشند را معرفی می‌کنم:
الف. در فرهنگ وبستر (1953) کلمه‌ی خلاقیت به معنای ایجاد کردن یا بوجود آوردن تعریف شده است.
ب. در دایرة‌المعارف روانشناسی، "آیسنک، آرنولد، مای‌لی"، خلاقیت به منزله ظرفیت دیدن روابط جدید، پدید آوردن اندیشه‌های غیر معمول و فاصله گرفتن از الگوهای سنتی تفکر قلمداد گردیده.
ج. در فرهنگ روانشناسی "پیرون " خلاقیت چنین تعریف شده است:
خلاقیت عبارت از کنش اختراعی تخیل سازنده می‌باشد که طبق نظریات " گتزل" و" جاکسون" چیزی سوای هوش معمولی.
برخی از محققان (ویلسون، 1956، کراچفیلد،1962) خلاقیت را نقطه مقابل" همنوایی" می‌دانند و به نظر آنها خلاقیت یعنی عقاید اصیل، نظریات متفاوت و نحوه متفاوت نگریستن به مسایل. اکثر روانشناسان، آفرینندگی و حل مسأله را فرایندهای مشابهی دانسته‌اند (مایر،1930، تورنس،1960، دی چکو، کرافورد،1974، گانیه،1977، گیج وبرلاینر،1984).
د. در دایرة‌المعارف علوم اجتماعی برخی محققان خلاقیت را توانایی و هستی بخشیدن به پدیده‌ای جدید تعریف نموده‌اند و عمده‌ای دیگر آن را نه به عنوان توانایی بلکه به عنوان فرآیند روان‌شناختی یا فرایندهایی که از طریق آنها محصولات جدید و ارزشمند خلق می‌شوند؛ تعریف کرده‌اند (ادواردز، 1968).
ه. مازلو معتقد است خلاقیت از روان نا هوشیار سرچشمه می‌گیرد. ایده‌های تازه و یا نوآوری‌های واقعی است که با آنچه در حال حاضر وجود دارد کاملاً متفاوت است (حسینی، 1388، ص14).

مفاهیم مرتبط با خلاقیت
شش مفهوم یعنی هوش، اختراع، حل مسئله، ابداع، نوآوری و کارآفرینی را به عنوان مفاهیم مرتبط به خلاقیت معرفی کرده‌اند اکنون به توضیح آنها می‌پردازم:

1. هوش
درباره هوش و خلاقیت و رابطه آن مطالعات فراوانی انجام گرفته و نظریات گوناگونی ارائه شده است. گیلفورد (1950-1959-1962) در بیان نظریه ساخت ذهنی خود گفته است: ویژگی مهم تفکر آفریننده، واگرایی آن است. در تفکر واگرا جواب قطعی وجود ندارد و تعداد زیادی جواب موجود است که از نظر منطقی هر یک از آنها ممکن است درست باشد. گیلفورد تفکر واگرا با سه ویژگی انعطاف پذیری یا نرمش ، اصالت و سیالی مشخص کرده است و از آنجایی که هوش بیشتر با جواب‌های مشخصی در ارتباط است با تفکر همگرا در نظریه گیلفورد همخوانی دارد.
شکل شماره 1 وجود تفاوت تفکر همگرا و واگرا
تفکر همگرا تفکر واگرا
معیارهای موفقیت قاطع و الزامی
حل فوری مسأله
بررسی مجدد معیارهای موفقیت مبهم و نه چندان دقیق
حل مسأله به صورت آزمایشی و خطا
بررسی وسیع و نامحدود
برخی دانشمندان خلاقیت را مترادف حل مسأله می‌دانند. ژسیف مایر (1982) و وایزبرگ (1986-1995) خلاقیت، توانایی حل مسائلی است که فرد قبلاً آن را نیاموخته است حسینی (1387) ولی با وجود شباهت زیاد بین خلاقیت و حل مسئله آنها در مواردی متفاوت هستند.
2. حل مسئله
ظرفیت یا توانایی مشخص برای تسلط یافتن بر تکلیفی نوین یا بدیع است. اعتقاد رایج بر این است که حل مسئله را می‌توان نوعی خلاقیت دانست، اما خلاقیت وسیع‌تر از حل مسئله است. خلاقیت جستجوی راه‌حلی جدید است و فراتر از یادگیری عمومی است.
3. اختراع
خلاقیت و اختراع به هم نزدیک هستند. فرد خلاق کسی است که فکر و ایده جدید دارد و به دنبال راه و روش تازه برای حل مشکل است اما او هنوز این راه و روش را پیدا نکرده است. ایجاد کننده راه و روش تازه همان مخترع است پس مخترع کسی است که روش یا محصول را برای اولین بار تولید می‌کند.
4. ابداع
ابداع به معنی آفرینش یا پدید آوردن چیزی از نیستی یا پدید آوردن چیز از ناچیز است و بالطبع فقط برای خداوند قابل اجرا است.
5. نوآوری
نوآوری اجرای ایده‌های بدیع و خلاق در عمل است به عبارت دیگر نوآوری ارائه محصول، فرآیند و خدمات جدید به بازار است.
6. کارآفرینی
کارآفرینی فرآیند شناسایی فرصت‌های اقتصادی و ایجاد شرکت‌ها و کسب و کار جدید، نوآور و رشد یابنده برای بهره‌برداری از فرصت‌های شناسایی شده است. کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که در آن محصولات یا فرآیندهای نوآوری شده از طریق القاء و ایجاد یک فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تأسیس شده به ظهور می‌رسند (والفی، 1389، ص 34-33).

ویژگی‌های شخصیتی افراد خلاق
پال تورنس (1998) در پاسخ به این پرسش که ویژگی‌های شخصیتی چه نقشی در خلاقیت ایفا می‌کند، گفته است شخصیت هم می‌تواند خلاقیت را آسان ‌سازد و هم مانع آن شود. ویژگی‌هایی از قبیل آمادگی برای خطر کردن، کنجکاوی و جستجوگری، استقلال اندیشه، پشتکار و پایداری، شهامت، استقلال رأی، خود آغازگری، ابتکار، پرسشگری درباره موقعیت‌های معماگونه، و درگیر شدن با امور دشوار از جمله ویژگی‌های آسان‌ساز خلاقیت محسوب می‌شوند. او می‌گوید، هر عملی که ما برای تشویق این گونه رفتارها انجام می‌دهیم شخص را در جهت خلاقیت بیشتر سوق می‌دهد (سیف، 1387، ص23).
مطالعاتی که "بارون " (1969) در زمینه شخصیت افراد خلاق انجام داده است نیز نشان می‌دهد که آنها در مقایسه با افراد عادی خوش‌بین‌تر و دارای انرژی روانی و جسمی استثنایی‌اند. زندگی آنها پیچیده‌تر است و به دنبال تنش‌اند یا از طریق آزاد شدن آن احساس لذت می‌کنند. افراد خلاق، کمتر ضعیف‌النفس بوده و از مسایل و امور آگاهند. (مزلو) آنان به مسایل بنیانی علاقه‌مندند و تمایل زیادی به خطر کردن دارند. نیکسون (1962)، تورنس (1966) و لی‌کاک (1979)، ضمن تحقیقاتی ویژگی‌های افراد خلاق را چنین عنوان کرده‌اند:
دارای هوش کلامی و فضایی بسیار برجسته؛ دارای هوش بالاتر از سطح متوسط؛ دارای ظرفیت‌های حافظه‌ای فوق‌العاده در ثبت و نگهداری وقایع مختلف؛ آمادگی جهت تجربه امور و فعالیت‌های مختلف؛ استقلال فکری؛ دارا بودن رفتار مطلوب اجتماعی؛ بیان صریح و روشن؛ طرز فکر انتقادی، فعال و کنجکاو بودن؛ برخورداری از نوع تفکر واگرا؛ علاقه‌مند بودن به مسایل فلسفی؛ مقاوم، باجرأت، انتقادپذیر و خستگی‌ناپذیر بودن؛ خودجوش، صادق و ساده بودن (افروز، 1385، ص 19-18).
تورنس (1989) پس از 22 سال مطالعه مستمر پیرامون ویژگی‌های گروهی از کودکان، نوجوانان و جوانان (یعنی از 1985 تا 1980) به این نتیجه می‌رسد که خمیرمایه شخصیت افراد خلاق، استقلال اندیشه و شیفتگی فراوان آنها در برابر مسأله یا فعالیت مورد علاقه‌شان است. فرد خلاق کسی است که فکری نو و متفاوت ارائه دهد. بالطبع احساس گریز از کانال بندی‌های مشخص ذهنی، همنوا نبودن با دیگران و استقلال‌طلبی و آزاداندیشی می‌تواند پایه‌های تراوش تفکر خلاق و خلق آثار نو را فراهم آورد. بقول «تورنس» خلاقیت شکافتن بن‌بست‌ها و دست دادن با فرداست.

موانع خلاقیت
چهار دسته به عنوان مانع خلاقیت شناخته شده است. اکنون به بررسی آنها می‌پردازم:
الف. موانع شناختی: "گیلفورد" در این باره ویژگی‌های زیر را نام برده است که عبارتند از: سلطه‌گری، منفی‌بافی، مقاومت، ترس، عیب‌جویی، انتقاد از دیگران، سازش‌کاری، تسلیم در برابر قدرت کمرویی. از موانع دیگر که بر سر راه افراد قرار دارند، عبارتند از: عدم اعتماد به نفس، تمایل به همرنگی، عکس‌العمل منفی، حذف خیال‌بافی، پیش‌داوری‌ها، ترس از انحراف وسیع در همنوایی با اجتماع، ارزش‌ها و هنجاری‌های فرهنگی (افروز، 1385، ص20).
"تورنس" مهم‌ترین موانع خلاقیت را چنین ذکر می‌کند:
- عادت: افراد در حل مسائل روشی را بکار می‌برند که بدانند با موفقیت همراه است این روش در موارد مشابه تکرار شده و کم‌کم فرد به آنها عادت می‌کند. عادت موجب می‌شود انسان تنها در یک چارچوب خاصی قرار گیرد و کارهایش را طبق دستورالعمل معینی انجام دهد. لذا امکان یافتن راه‌حل‌ها و طرح‌های جدید کم می‌شود.
- عدم انعطاف پذیری: انسانی که در قالب معینی فکر و عمل می‌کند، انعطاف‌ناپذیر می‌شود چنان که قادر به اندیشیدن در جهات مختلف مسأله نیست و تنها یک یا دو جهت را می‌بیند.
- رویگردانی از ابهامات: افراد اگر احساس کنند قادر به مواجهه با موقعیت‌های مبهم پیچیده و غیر مطمئن نیستند از آن استقبال نکرده لذا فرصتی برای مقابله با مسائل و رسیدن به افکار خلاف و بازه از دست می‌دهند. نیاز شدید و افراطی به نظم و ترتیب نمونه‌ای از این حساسیت است. همه چیز باید کاملاً مرتب باشد تا ابهام و اشکالی پیش نیاید و بدین ترتیب امکان بروز خلاقیت از بین می‌رود.
-اتکا بر مفروضات: افراد معمولاً در حل مسائل مرزها و محدودیت‌های خاصی را فرض می‌کنند که مانع خلاقیت می‌شود.
ب. موانع عاطفی: ترس از شکست و اشتباه: ترس از شکست باعث می‌شود انسان به دنبال اموری برود که احتمال موفقیت در آن بالا باشد. لذا از هر کاری که مستلزم خطرپذیری و ریسک باشد، اجتناب می‌کند. در حالی که خلاقیت مستلزم قدرت خطر پذیری بالاست.
عدم اعتماد به نفس: بسیاری از مواقع افراد از توانایی‌ها و استعدادهای شگرفی برخوردارند؛ اما عدم اعتماد به خود مانع بروز قوای خلاقشان می‌شود. آن‌ها ممکن است افکار و ایده‌های زیادی داشته باشند، اما با تردید به آن‌ها می‌نگرند و احساس می‌کنند نظریات آن‌ها ارزش زیادی ندارد چنان که حتی جرأت ندارند آنها را به زبان بیاورند. باور نداشتن خویش به تدریج منجر به سرکوب و از بین رفتن توانایی‌های فرد می‌شود و قدرت آزاداندیشی و تعمق را از دست می‌دهد. بسیاری از موانع اساسی رشد خلاقیت مانند کمرویی، زودرنجی، اولویت قائل شدن به نظر دیگران، ناشی از عدم اعتماد به نفس است (حسینی، 1387، ص 65-62).
ج. موانع اجتماعی: مطابقت: منظور از مطابقت همان همرنگ جماعت شدن است که اسبورن نیز به آن اشاره داشت. مطابقت به علت نگرانی از متفاوت به علت نگرانی از متفاوت بودن از دیگران و تنها ماندن رخ می‌دهد و بدین ترتیب امکان ابتکار و ارائه‌ی روش‌های تازه محقق نمی‌شود.
تأیید طلبی و ترس از عدم استقبال اجتماعی: افرادی که نیازمند تأیید دیگران هستند و از انتقاد، عدم توجه و پذیرش اجتماعی می‌ترسند، نمی‌توانند از خود خلاقیتی نشان دهند.
افراد خلاق معمولاً به کار و ابتکار خویش بیش از استقبال دیگران بها داده و آن را قربانی انتظارات دیگران نمی‌کنند.
سنت‌ها: هرچند نمی‌توان اهمیت سنت‌ها را نادیده گرفت؛ اما وجود بعضی از سنت‌ها و روش‌های سنتی در کار مانع اندیشه‌های تازه شده و تأکید و پای بندی بیش از حد به آن‌ها، مانع بروز خلاقیت‌ها می‌شود (حسینی، 1388، ص 33-30).
د. موانع محیطی: تأثیرات عوامل اقتصادی محیط: چنانچه فرد یا سازمان بیش از حد تحت تأثیر عوامل اقتصادی محیط مثل نرخ بهره، تعرفه‌ها، نرخ ارز و... قرار گیرد، انگیزه لازم برای کارهای خلاق را از دست می‌دهد.

تأثیرات عوامل بازار و عرضه کنندگان
توجه بیش از حد به رکود رونق بازار یا افزایش قیمت مواد و کاهش عرضه کنندگان و ... به مرور در فرد یا سازمان قالب‌های ذهنی‌ای ایجاد می‌کند که مانع خلاقیت می‌شوند و همواره امور خلاق و تصمیمات مربوط به آن را تحت لوای آن قالب بررسی می‌کنند (سام خانیان، 1388، ص50).

فرآیند خلاقیت در مدیریت
درباره‌ی فرآیند خلاقیت، نظریات مختلفی عرضه شده است که به معروف‌ترین آنها اشاره کردیم. الگوی معروف حل خلاق مسائل اسبورن- پارنز نیز می‌تواند در حل مسائل مدیریتی نقش موثری ایفا کند. این الگو شامل پنج مرحله است که عبارتند از:
1. حقیقت‌یابی: برای ایجاد آمادگی در تعریف مسئله باید به اطلاعات درباره‌ی آن دست یافت. این مرحله را حقیقت‌یابی گویند.
2. مسئله یابی: در این مرحله مسئله با مشکل تعریف می‌شود.
3. ایده یابی: برای مسئله راه‌حل‌های متعددی در نظر گرفته می‌شود
4. راه‌حل یابی: از بین راه‌حل‌های مختلف، بهترین آنها انتخاب می‌شود.
5. پذیرش یابی: در این مرحله، راه‌حل انتخاب شده اجرا می‌شود (فیشانی،1388، ص79).

مفهوم شادی و نشاط
شادی و نشاط مفهومی است که تأثیرات مهم و سودمندی در زندگی فردی و اجتماعی انسان داشته است چرا که باعث می‌شود تا انسان همیشه جنبه‌های مثبت زندگی خود را نظاره‌گر باشد که این عمل نیز در جای خود بر سلامت روان انسان تأثیرگذار است. نشاط و شادابی بخش مهمی از کیفیت زندگی و بالاتر از ثروت و یا فعالیت جنسی بشمار می‌رود (اسکوینگتون ، مک آرتور ، سامرست ، 1997؛ بهرامی و همکاران، 1388، ص39).
از آنجا که شادی یکی از هیجانات احساسی بشر است، لذا هر کس به فراخور حال خود آن را تجربه کرده است. افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره می‌کند که عبارتند از: قوه عقل یا استدلال، امیال و احساسات. افلاطون شادی را حالتی از انسان می‌داند که بین این سه عنصر تعامل و هماهنگی وجود داشته باشد. ارسطو شادی را زندگی معنوی می داند.
جان لاک و جرمی بتهام معتقدند که شادی مبتنی بر تعداد وقایع لذت بخش است (فیروزبخت و بیگی، 1387، ص 24). به اعتقاد لاما مهم‌ترین هدف زندگی ما رسیدن به نشاط و شادابی است. چه انسان به اصول مذهبی معتقد باشد یا نباشد و هر مذهبی که داشته باشد، حرکت و فعالیت انسان برای دست یافتن به شادمانی است (جهرمی، 1388، ص50).
وین هوون (1984) شادی و نشاط را میزانی که یک فرد در مورد کیفیت کلی مطلوبیت زندگی‌اش قضاوت می‌کند، تعریف می‌کند. نشاط و شادابی نه تنها به سطح بالایی از عاطفه یا هیجان مثبت بستگی دارد بلکه به سنجش عمیق‌تر رضایت کلی از زندگی نیز وابسته است. هیجانات بسیار مثبت ممکن است کوتاه مدت باشد بنابراین می‌تواند هدفی واقع بینانه تر برای وجود انسان باشد (همان، ص53).
به گفته آیزنگ شادی با مجموعه‌ای از کلمات مثبت از قبیل: نشاط، خرسندی، مسرت و شادی و بانشاطی، لذت، دلخوشی و خوش‌بینی هم معناست. شوارتز و استراک (1991) معتقدند افراد شادکام کسانی هستند که در پردازش اطلاعات در جهت خوش‌بینی و خوشحالی سوگیری دارند. یعنی اطلاعات را طوری پردازش و تغییر می‌کنند که به نشاط و شادابی آنها منجر می‌شود.
آرگایل، مارتین ولو (1995) بر این باورند که هنگامی که از مردم پرسیده می‌شود منظور از نشاط و شادابی چیست، دو نوع جواب مطرح می‌کنند: الف. حالات هیجانی مثبت مانند لذت را عنوان می‌کنند ب. آن را راضی بودن از زندگی و بیشتر جنبه‌های آن می‌دانند. آرگایل باور دارد که سه جزء اساسی نشاط و شادابی عبارتند از: عاطفه مثبت، رضایت از زندگی و فقدان عاطفه منفی از جمله افسردگی و اضطراب. او و همکارانش دریافتند که روابط مثبت با دیگران هدفمند بودن زندگی، رشد شخصی، دوست داشتن دیگران و طبیعت از اجزا نشاط و شادابی هستند.
مایرز و دینر (1995) می‌گویند: وقتی از مردم پرسیده می‌شود افراد شادکام چه کسانی هستند. در پاسخ به شبه حمایتی از روابط در یک فرهنگ اشاره می‌کنند که به تغییرهای مثبت و خوش‌بینانه رویداد روزمره زندگی می‌انجامد. در سال‌های اخیر برخی از روانشناسان به تعاریف عوامل همبسته و پیش‌بینی کننده نشاط و شادابی و شاد زیستی پرداخته‌اند (آرگایل ، 1987، آیسنک ).

روش تحقیق
روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از لحاظ نوع هدف کاربردی می‌باشد. با توجه به اینکه تحقیقات توصیفی به دنبال توصیف شرایط یا پدیده‌های موجود می‌باشد؛ لذا پژوهشگر در این تحقیق به بررسی رابطه بین خلاقیت مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی در مراکز استثنایی استان سمنان پرداخته است. و تجزیه و تحلیل فرضیه‌ها به‌صورت همبستگی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان مراکز استثنایی استان سمنان در سال تحصیلی 93-92 تشکیل می‌دهند. که با توجه به آمار اخذ شده از اداره آموزش و پرورش استثنایی استان سمنان تعداد آن‌ها در زمان آغاز تحقیق 293 نفر تعیین گردید. جهت تعیین حجم نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان به نقل از کوهن و همکاران (2001) استفاده شده است، که حجم نمونه مطابق با این جدول برابر با 170 نفر برآورد گردیده است. از آنجایی که جمعیت مورد تحقیق متمرکز بر مراکز استثنایی استان بوده، از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده استفاده شده است. از بین ابزار‌های مختلف جمع‌آوری داده‌ها، در تحقیق حاضر از پرسشنامه استفاده شده است. در تحقیق حاضر برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های ‌خلاقیت (تئوری پال تورنس – گیلفورد) و نشاط (آرگایل از شادکامی بر اساس پرسشنامهٔ افسردگی بک) استفاده شده است.
پرسشنامه اول شامل 27 سوال در 4 سر فصل و پرسشنامه دوم شامل 29 سوال در 3 سرفصل می‌باشد. نحوه امتیازدهی با استفاده از مقیاس پنجگانه لیکرت به ترتیب جداول زیر می‌باشد:
جدول شماره 1 کدگذاری سوالات بر اساس مقیاس 5 گزینه‌ای

پاسخ بسیار زیاد زیاد متوسط کم بسیارکم
کد 1 2 3 4 5

بین خلاقیت مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی در مراکز استثنایی استان سمنان رابطه وجود دارد.

یافته‌های و فرضیات پژوهش
جهت بررسی مسائل مطرح شده تحقیق فرضیاتی مطرح گردید که به شرح زیر می‌باشد. یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی در این تحقیق بررسی شده است:
فرضیه اصلی: بین خلاقیت مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی در مراکز استثنایی استان سمنان رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیات فرعی: چهار فرضیه فرعی را بررسی شده است:
1. بین ابتکار و نوآوری مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی در مراکز استثنایی استان سمنان رابطه‌ی معنی داری وجود دارد.
2. بین تنوع و انعطاف پذیری مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی در مراکز استثنایی استان سمنان رابطه‌ی معنی داری وجود دارد.
3. بین انگیزه و پشتکار مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی در مراکز استثنایی استان سمنان رابطه‌ی معنی داری وجود دارد.
4. بین تحمل و استقامت مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی در مراکز استثنایی استان سمنان رابطه‌ی معنی داری وجود دارد.
سپس در راستای آمار استنباطی جهت شناسایی متغیرها از آزمون‌های (آزمون دوجمله‌ای / نسبت، آزمون یو من ویتنی، آزمون کروسکال والیس) و برای بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون همبستگی کندال تائو b استفاده شده است.

بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق

فرضیه اصلی: رابطه بین خلاقیت و نشاط محیط آموزشگاهی

جدول شماره 2 آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b خلاقیت و نشاط محیط آموزشگاهی
Value Asymp. Std. Errora Approx. Tb Approx. Sig.
Ordinal by Ordinal Kendall's tau-b 249/0 054/0 649/4 000/0
N of Valid Cases 170
a. Not assuming the null hypothesis.
b. Using the asymptotic standard error assuming the null hypothesis.

نتیجه آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین خلاقیت و نشاط محیط آموزشگاهی نشان می‌دهد که همبستگی به میزان 9/24 درصد است و معنی‌دار می‌باشد (05/0sig <). به عبارتی بین متغیر خلاقیت و نشاط محیط آموزشگاهی کارکنان رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی 1: رابطه بین ابتکار و نوآوری و نشاط محیط آموزشگاهی

جدول شماره 3 آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین ابتکار و نوآوری و نشاط محیط آموزشگاهی
Value Asymp. Std. Errora Approx. Tb Approx. Sig.
Ordinal by Ordinal Kendall's tau-b 175/0 060/0 930/2 003/0
N of Valid Cases 170
a. Not assuming the null hypothesis.
b. Using the asymptotic standard error assuming the null hypothesis.

نتیجه آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین ابتکار و نوآوری و نشاط محیط آموزشگاهی نشان می‌دهد که همبستگی به میزان 5/17 درصد است و نیز معنی‌دار می‌باشد (05/0sig <). به عبارتی بین متغیر ابتکار و نوآوری و نشاط محیط آموزشگاهی کارکنان رابطه وجود دارد. اما این رابطه علیرغم مثبت و معنی‌دار بودن ضعیف می‌باشد.
فرضیه فرعی 2: رابطه بین تنوع و انعطاف پذیری و نشاط محیط آموزشگاهی

جدول شماره 4 آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین تنوع و انعطاف پذیری و نشاط محیط آموزشگاهی
Value Asymp. Std. Errora Approx. Tb Approx. Sig.
Ordinal by Ordinal Kendall's tau-b 274/0 054/0 036/5 000/0
N of Valid Cases 170
a. Not assuming the null hypothesis.
b. Using the asymptotic standard error assuming the null hypothesis.

نتیجه آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین تنوع و انعطاف پذیری و نشاط محیط آموزشگاهی نشان می‌دهد که همبستگی به میزان 4/27 درصد و معنی‌دار می‌باشد (05/0sig <). به عبارتی بین متغیر ابتکار و نوآوری مدیر با نشاط محیط آموزشگاهی کارکنان رابطه وجود دارد. اما این رابطه علیرغم مثبت و معنی‌دار بودن ضعیف می‌باشد.

فرضیه فرعی 3: رابطه بین انگیزه و پشتکار و نشاط محیط آموزشگاهی

جدول شماره 5 آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین انگیزه و پشتکار و نشاط محیط آموزشگاهی
Value Asymp. Std. Errora Approx. Tb Approx. Sig.
Ordinal by Ordinal Kendall's tau-b 198/0 054/0 676/3 000/0
N of Valid Cases 170
a. Not assuming the null hypothesis.
b. Using the asymptotic standard error assuming the null hypothesis.

نتیجه آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین انگیزه و پشتکار و نشاط محیط آموزشگاهی نشان می‌دهد که همبستگی به میزان 8/15 درصد است و معنی‌دار می‌باشد (05/0sig <). به عبارتی بین متغیر انگیزه و پشتکار و نشاط محیط آموزشگاهی کارکنان رابطه وجود دارد. اما این رابطه علیرغم مثبت و معنی‌دار بودن ضعیف می‌باشد.

فرضیه فرعی 4: رابطه بین تحمل و استقامت و نشاط محیط آموزشگاهی

جدول شماره 6 آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b تحمل و استقامت و نشاط محیط آموزشگاهی

Value Asymp. Std. Errora Approx. Tb Approx. Sig.
Ordinal by Ordinal Kendall's tau-b 238/0 057/0 177/4 000/0
N of Valid Cases 170
a. Not assuming the null hypothesis.
b. Using the asymptotic standard error assuming the null hypothesis.

نتیجه آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین تحمل و استقامت و نشاط محیط آموزشگاهی نشان می‌دهد که همبستگی به میزان 9/23 درصد است و معنی‌دار می‌باشد (05/0sig <). به عبارتی بین متغیر تحمل و استقامت و نشاط محیط آموزشگاهی کارکنان رابطه وجود دارد. اما این رابطه علیرغم مثبت و معنی‌دار بودن ضعیف می‌باشد.
برای تأیید نتایج فرضیات تحقیق سه مورد زیر را که دال بر بررسی خلاقیت با مولفه‌های نشاط محیط آموزشگاهی است؛ مورد بررسی قرار گرفته است.

رابطه بین خلاقیت و عاطفه مثبت

جدول شماره 7 آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین خلاقیت و عاطفه مثبت
Value Asymp. Std. Errora Approx. Tb Approx. Sig.
Ordinal by Ordinal Kendall's tau-b 225/0 052/0 278/4 000/0
N of Valid Cases 170
a. Not assuming the null hypothesis.
b. Using the asymptotic standard error assuming the null hypothesis.

آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین خلاقیت و عاطفه مثبت نشان می‌دهد که همبستگی به میزان 22.5 درصد است و معنی‌دار می‌باشد (05/0sig <). به عبارتی بین متغیر خلاقیت مدیر و عاطفه مثبت کارکنان رابطه وجود دارد. اما این رابطه علیرغم مثبت و معنی‌دار بودن ضعیف می‌باشد.

رابطه بین خلاقیت و رضایت از زندگی

جدول شماره 8 آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین خلاقیت و رضایت از زندگی
Value Asymp. Std. Errora Approx. Tb Approx. Sig.
Ordinal by Ordinal Kendall's tau-b 285/0 052/0 418/5 000/0
N of Valid Cases 170
a. Not assuming the null hypothesis.
b. Using the asymptotic standard error assuming the null hypothesis.

نتیجه آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین خلاقیت و رضایت از زندگی نشان می‌دهد که همبستگی به میزان 28.5 درصد است و معنی‌دار می‌باشد (05/0sig <). به عبارتی بین متغیر خلاقیت مدیر و رضایت از زندگی کارکنان رابطه وجود دارد. اما این رابطه علیرغم مثبت و معنی‌دار بودن ضعیف می‌باشد.

رابطه بین خلاقیت و فقدان عاطفه منفی

جدول شماره 9 آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین خلاقیت و فقدان عاطفه منفی
Value Asymp. Std. Errora Approx. Tb Approx. Sig.
Ordinal by Ordinal Kendall's tau-b 196/0 058/0 338/3 001/0
N of Valid Cases 170
a. Not assuming the null hypothesis.
b. Using the asymptotic standard error assuming the null hypothesis.

نتیجه آزمون ضریب همبستگی کندال تائو b بین خلاقیت و فقدان عاطفه منفی نشان می‌دهد که همبستگی به میزان 6/19 درصد است و معنی‌دار می‌باشد (05/0sig <). به عبارتی بین متغیر خلاقیت مدیر و فقدان عاطفه منفی کارکنان رابطه وجود دارد. اما این رابطه علیرغم مثبت و معنی‌دار بودن ضعیف می‌باشد.
بیشترین میزان همبستگی را مولفه تنوع و انعطاف پذیری مدیر با نشاط محیط آموزشگاهی کارکنان مراکز استثنایی استان سمنان دارد.
درمجموع خلاقیت مدیر بیشترین همبستگی را با رضایت از زندگی کارکنان مراکز استثنایی استان سمنان دارد.

نتیجه‌گیری و تفسیر نتایج
با به نتایج فرضیات اصلی و فرعی رابطه بین خلاقیت و مولفه‌های نشاط محیط آموزشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج آن به شرح زیر است:
بیشترین فراوانی سن پاسخ دهندگان در گروه 47- 38 سال می‌باشند که 102 از پاسخ دهندگان زن و 86 نفر را مرد تشکیل می‌دادند. سطح تحصیلات تعداد بیشتری از افراد (105 نفر) لیسانس می‌باشد.
با توجه به نتایج آزمون‌های جمعیت شناختی (آزمون یومن ویتنی) مشخص شد بین نظر پاسخ دهندگان در گروه زنان و مردان در برخی از مولفه‌های (ابتکار و نوآوری، تنوع و انعطاف پذیری، و انگیزه و پشتکار) تفاوت‌ها بین زنان و مردان از نظر آماری معنادار می‌باشد. و در (آزمون کروسکال والیس) مشخص شد در سن و سطح تحصیلات تفاوتی بین زنان و مردان وجود ندارد.
با توجه به مطالعه شناسایی متغیرها نتیجه‌گیری می‌شود که مولفه‌های تحمل و استقامت و فقدان عاطفه منفی بالاترین و ابتکار و نوآوری و عاطفه مثبت پایین‌ترین میانگین را دارا می‌باشد.
بر اساس بررسی آزمون‌هایی که رابطه را انجام می‌دهند حکایت از وجود همبستگی بین کلیه متغیرها در سطح آماری قابل قبول می‌باشد. و در تمامی آزمون‌های رابطه‌ای 05/0sig < محاسبه گردیده است.
از آنجایی که کلیه مولفه‌های خلاقیت با نشاط محیط آموزشگاهی و متغیر خلاقیت با مولفه‌های نشاط محیط آموزشگاهی رابطه دارند در آزمون نهایی به داشتن رابطه بین خلاقیت مدیران و نشاط محیط آموزشگاهی مراکز استثنایی می‌توان با اطمینان در سطح آماری قابل قبول حکم داد.

پیشنهادهای علمی و کاربردی
- بر اساس فرضیه 1 مدیران مراکز آموزشی باید همواره از دریافت برنامه‌های نوین آموزشی، ایده‌های خلاق و ابتکاری کارکنان و دانش آموزان استقبال کنند. در زمینه‌ی توسعه تلاش‌ها و رقابت‌های نوین علمی و آموزشی بین کارکنان و سایر مراکز اهتمام جدی به عمل آورند. و مشوق کارکنان به رفتارهای خلاقانه در محیط کار باشند.
- بر اساس فرضیه 2 مدیران مراکز آموزشی باید به تنوع در اجرای برنامه‌های آموزشی –درمانی اهمیت دهند. در مدیریت و زمان فرایند اهداف آموزشی– اداری انعطاف پذیر باشند. همواره از به‌کارگیری اندیشه‌ها و برنامه‌های متفاوت و مثبت آموزشی استقبال کنند. مشوق کارکنان به به‌کارگیری محرک‌های گوناگون آموزشی باشند. به مسائل پیرامونشان نگاه مثبت و واقع بینانه داشته باشند.
- بر اساس فرضیه 3 مدیران مراکز آموزشی در رسیدگی به پیگیری مشکلات کارکنان و سازمان استمرار و تداوم داشته باشند، مشوق کارکنان خود به تلاش و انگیزه بیشتر در محیط کار باشند. تلاش و جدیت مضاعفی تا حصول ایده‌های نو داشته باشند. میل به تلاش و تحصیل را در کارکنان ترغیب نمایند. در کار و فعالیت انگیزه بالایی داشته باشند. در محیط کار با رفتارشان مروج تلاش و پیگیری باشند.
- بر اساس فرضیه 4 مدیران مراکز آموزشی باید در صورت بروز مسأله یا مشکلی برای کارکنان و اداره امور مرکز خویشتن‌داری کنند. در مقابل موانع و چالش‌های (اداری، آموزشی) مقاوم و پایدار باشند. تحمل سختی‌های حین کار را داشته باشند و نسبت به تحقق اهداف در طولانی مدت استواری داشته باشند. مشوق تحمل و استقامت در برابر چالش‌ها بین کارکنان باشند و باور داشته باشند مقاومت، رمز غلبه بر مشکلات می‌باشد.

منابع
- آرگایل، مایکل، روان‌شناسی شادی، ترجمه بهرامی، ف، گوهری انارکی، م، نشاط دوست، حمید طاهر، پالاهنگ، ح، اصفهان، انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان، 1999.
- آیزنک، مایکل، روان‌شناسی شادی، ترجمه فیروزبخت، مهرداد، تهران، انتشارات بدو، 1387.
- افروز، غلامعلی، مدارس و چارچوب‌های رشد و پویایی، فصلنامه رشد، شماره 4، 1385، 20-18.
- آقایی فیشانی، تیمور، خلاقیت نوآوری در انسان‌ها و سازمان‌ها، تهران، 1388.
- جهرمی، سمانه، تأثیر محیط شاد و مدیریت زمان مطالعه بر بهبود وضعیت زندگی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد مرکز مطالعات و توسعه آموزشی علوم پزشکی، 1388.
- حسینی، افضل السادات، ماهیت خلاقیت و شیوه‌های پرورش آن، انتشارات آستان قدس رضوی، 1388.
- حسینی، افضل السادات، مدیریت خلاقیت، خلاقیت در مدیریت، نشریه رهیافت، 1387، شماره 26، 82- 14.
- خاکی، غلامرضا، روش‌های تحقیق و کاربرد آن در مدیریت، تهران، نشر آذین، 1387.
- سام خانیان، محمد ربیع، خلاقیت و نوآوری در سازمان مدیریت آموزشی، انتشارات، اسپند نصر، 1388.
- سیف هاشمی، فخرالسادات، رجایی پور، سعید، بررسی رابطه ذهنیت فلسفی و میزان خلاقیت مدیران مدارس متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 82، فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره 77، 17 -2.
- سیف، علی‌اکبر، روان‌شناسی پرورشی، انتشارات آگاه، 1387.
- فصلنامه جامعه شناسی کاربردی، سال 23، شماره پیاپی 47، شماره سوم، پاییز 1391،7-6.
- Albrecht, K. and Albrecht, s. the creative corporation, Homewood: Illinois, Dow Jonas Irwin, 1987.
- Argyle,M.,Lu.L. (1990) The happiness of extroveyts , personality and individualdifferrnce., vo1.11 ,pp 1011- 1017.
- Boehm.k. j& Lyubomirsky.S,(2008)"Does hoppiness promote coleer success " journal of career a ssessmen.
David,G. Myers-DienereE. "Hope college and university of ILilnois" American psychological society vo 1, no 1 ,Junuly 2004.
- Hills e ,P.,& Argyle,M ,(2011)" the oxford Happiness questionaire: a compact scale for the Measve ment of Psychoiagicall well-being,Persanality and Individual pifferences ",33,1013-1082.
- Parco, s(2011). Innovation, creativity, and Discovery in modern organization: personnel
STrenberg, Robert, j.; A three fact model of creativity, in Sternberg, Robert: The nature of creativity contemporary psychological perspectives comb ridge university press. 1993, t ,vol,16,No1.
- Torrance, E.P. (1989). Can we teach children to think creativity? Journal of creativity Behavior, 114-143.
- Wa llis,C.2004." the new science of happiness". time Magazine.  
تاریخ ثبت در بانک 28 تیر 1400