کد | jr-45522 |
---|---|
عنوان اول | هاید، جورج ای |
عنوان دوم | مورخ و داستاننویس ناشنوای امریکایی |
نویسنده | جان پانارا |
نویسنده | هری جی لانگ |
مترجم | سیدطاهر احمدی |
مترجم | زهرا سادات قاضی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 1326 |
شماره صفحه (تا) | 1328 |
زبان | فارسی |
متن |
هاید، جورج ای. ، مورخ و داستاننویس ناشنوای امریکایی. در دهم ژوئن 1882 در اوماهای نبراسکا (منطقه گریت پلنز، سرشار از تاریخ سرخپوستی) به دنیا آمد و تمام زندگیاش را در همان جا گذراند. هاید, تنها فرزند جورج دبلیو. و لوسیندا رید هاید بود. در همان کودکی، علاقهاش به تاریخ و داستانهای غرب نمایان گشت. هاید در 1898 با یک گروه سرخپوست در دره میسیسیپی آشنا و به بومیهای امریکا علاقهمند شد. در این گروه, چهرههای معروفی چون جرونیمو حضور داشتند. هاید رفته رفته شنوایی خود را کاملاً از دست داد و پس از مدتی نیز نابینا شد. در این زمان, او بیست سال داشت. هاید توانست فقط تا کلاس هشتم درس بخواند و این موضوع, همه عمر کاریاش را تحت تأثیر قرار داد. اما او که میدانست بر روی مسائلی تحقیق میکند که بیش از اندازه نیازمند دقت نظر و باریکاندیشی است، بعضی اوقات از برخی دانشآموختگانِ دانشگاهها با تمسخر و طعنه یاد مینمود. یک همکار بسیار نزدیکش میگفت: «عدم تحصیلات عالی برای کسانی چون هاید که قادر به تحقیقات و پژوهشهای ادبی خوبی هستند، مسئله مهمی نیست». او, تاریخنویس داستانهای سرخپوستان منطقه پلینز و کسی است که بسیاری از داستانهای جذابش در پژوهشهای امریکایی مربوط به سرخپوستان, مورد استناد قرار میگیرد و نام آثارش در متون غرب و امریکا، به عنوان مرجع ذکر شده است. از آن گذشته، هاید با به کارگیری منابع و مآخذ اطلاعاتی سرخپوستی در مطالعات تاریخی، برای نخستین بار، در میان دیگر تاریخنویسان ممتاز شده است. علاقه وی به استفاده از زبان سرخپوستان قدیم, سبب شد او دوستان بسیاری در میان بومیان امریکا بیابد. این امر, به او این امکان را داد تا هم توازنی در بررسیهای تاریخی ایجاد کند و هم درک عمیقتری از هویت و ماهیت سرخپوستان داشته باشد. او در تاریخنویسی, برجسته و مشهور بود؛ چرا که در پژوهشهای تاریخی سرخپوستان امریکا نگاه تیزبینانه و نافذی داشت. او در حالی چنین کارهایی را انجام میداد که تقریباً نیمه کور و عمیقاً ناشنوا بود و این مسایل, داستان زندگیاش را الهامبخشتر میساخت. از آنجا که هاید در وضعیت و شرایط مناسبی بود که میتوانست اطلاعات دسته اولی درباره بسیاری از قبایل سرخپوستی ارائه دهد، در آغاز سده بیستم، شروع به نوشتن درباره زندگی سرخپوستان و بازگویی دیدگاههای آنان نمود. جورج بی. گرینل که یک انسانشناس فرهنگی شناخته شده بوده و کتابی درباره پاونیها نوشته و در آن کتاب از نقل قولهای شفاهی سرخپوستان استفاده کرده بود، هاید را به عنوان دستیار پژوهش برای نوشتن کتابی درباره شینیها استخدام کرد. تجربه این کار، روششناسیای را بدو آموخت که هرگز در جایی دیگر نمیتوانست به دست آورد. کتاب شینهای جنگجو در 1915 منتشر شد و گرینل در صفحه اول کتاب، هاید را یاریگر خویش برای تدوین کتاب معرفی کرد. هاید با جمعآوری یادداشتهای بسیار در کتابخانهاش و ارتباط با گروه گستردهای از سرخپوستان، توانست در مدت حیاتش, هشت کتاب تألیف کند و افزون بر آن, چند اثر کوچکتر نیز از خود بر جای گذارد. وی با عینک نزدیکبین بزرگی که انحصاراً از پاریس سفارش داده بود و به کمک ذرهبینی بسیار بزرگ، قادر بود اطلاعاتی را که درباره سرخپوستان و غرب, که بیشترشان را از کتابخانه عمومی اوهاما به دست میآورد، بررسی کند. نخستین کتاب هاید، ذرت در میان سرخپوستان میزوری علیا (1917) بود که با همکاری جورج ویل آن را سامان داد. دو اثر کوچکتر او به نامهای پاسبان جنگل و نیروهای ارتش و سیاهگامان نخستین و همسایگانشان با بروز جنگ جهانی اول, رکورد اقتصادی و افول فعالیتهای بازرگانی در موسسات انتشاراتی, با تأخیر بسیار در 1933 به چاپ رسید. همچنین, چاپ کتاب زندگانی جورج بنت که بر پایه نامهنگاریهای میان سالهای 1905 تا 1918 تألیف شده بود, نیز, به تأخیر افتاد. در 1930 هاید مجبور شد برای چاپ آثارش، چندی از دستنوشتههایش را به کتابخانه عمومی دِنْوِر بفروشد. او سی سال در دنور زندگی کرد. پس از آن به خانه پدریاش رفت و نزد ناخواهریاش, که معلم مدرسه بود، زندگی جدیدی را شروع کرد. در 1968 کتاب او با کمک ناخواهریاش به صورت کامل منتشر شد و منتقدین بسیاری را متوجه خویش ساخت. کتاب زندگانی جورج بنت, که برای نخستین بار پنجاه سال زندگانی و جنگهای شینها را بازگو میکرد، از سوی نشریه ساتردی ریویو و نیز از سوی لسآنجلس تایمز ، بسیار مهم ارزیابی شد. به جز دو کتاب سرخپوستان دشتهای مرتفع (1959) و سرخپوستان بیشهزارها (1962) که دیرینشناسان آنها را فاقد پژوهشها و مدارک میدانی شناختند، بقیه آثارش از استقبال خوبی برخوردار شدند. مهمترین تریلوژی سیوکس, شامل قبیله ردکلاد (1937) گاهنامه سیوکس (1956) قبیله اسپاتدتیل (1961) است. این تریلوژی, معتبرترین گزارش از تاریخ اوگلالا و بروله سیوکس است. این حقیقت, که دیگر نویسندگان اذعان میدارند کوششها و پژوهشهایشان را از این کتاب هاید برگرفتهاند, اعتبار آن را تأیید میکند. یکی از این سه کتاب، یعنی قبیله اسپاتدتیلِ، شاید مهمترین اثر هاید، از حیث ادبی و یادگاری از اسپاتدتیل رئیس (1823-1881) باشد. برخی زندگینامهنویسان، رئیس را به غلط کسی میدانند که مردم خویش را تنها گذاشت و به آنان وفادار نماند؛ اما در این کتاب، هاید, رئیس بروله را شخصی نشان داده است که از دیگر روسا هوشمندتر و همواره در پی صلح است. هاید توضیح میدهد که این جنگجوی سیوکس، مرد سیاست بود و شخصیتی جذاب و توانی فوقالعاده داشت. تاریخنگاران غرب، همین صفات را درباره هاید برای توصیف او به کار بردهاند. او نویسندهای با هوش و نمونه بود و شیوه صریح وی با لحنی بیطرفانه آمیخته است. او مردی با شخصیتی متعالی بود که تنها به شرطی با گزارشگران به گفتوگو مینشست که بیجهت درباره «پیروزی همراه با تحمل در مقابل مشکلات» به مرثیهخوانی روی نیاورند. او هر دسامبر, با شجاعت, جادههای یخزده اوماها را میپیمود تا بستههای هدایایی را برای کودکان سرخپوست در یک مدرسه شبانهروزی پست کند. هاید, در دوم فوریه 1968، اندکی پیش از مرگش، امتیاز چاپ و فروش بیشتر کتابهایش را به کتابخانه عمومی اوماها تقدیم کرد که در نتیجه آن، هید فوند به وجود آمد که سبب افزایش مجموعه کتابهای نوشته شده درباره سرخپوستان در آن کتابخانه گشت. هر چند پس از هاید, کتابهای نوینی با نگاهی روشنبینانه در زمینه پژوهشهای سرخپوستان چاپ شد، اما کتابهایی که هاید نگاشته است، هنوز به مثابه پایه و بنیادی که دیگر تاریخنویسان, پژوهشها و آثارشان را بر آن استوار میسازند شناخته میشود. هاید از شهرت بیزار بود و همه آثارش را کاری دستهجمعی و گروهی به شمار میآورد؛ با این حال, او را پیشکسوت مورخان سرخپوستان امریکا میدانند. او در دوم فوریه 1968 در اثر سرطان درگذشت. کتابهای او, هنوز هم مرجع بسیار خوب و معتبری برای محققان تازهکار قبیلهای به شمار میآیند. مآخذ: DPAS, P. 191-193; GEDPD, Vol. 2, P. 79-80. جان پانارا ؛ هری جی. لانگ ترجمه سیدطاهر احمدی؛ زهرا سادات قاضی |
تاریخ ثبت در بانک | 3 خرداد 1400 |