کد jr-45316  
عنوان اول ویتبرچت،  
عنوان دوم رابرت اچ. ، مخترع دورنویس و فیزیکدان ناشنوای امریکایی  
مترجم آلاءالسادات خلیق تهرانی  
مترجم زهراسادات قاضی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 1314  
شماره صفحه (تا) 1316  
زبان فارسی  
متن ویتبرچت، رابرت اچ. ، مخترع دورنویس و فیزیکدان ناشنوای امریکایی.
در یازدهم آوریل1920، در اُرنج کالیفرنیا چشم به جهان گشود. والدینش بلافاصله پس از تولدش متوجه ناشنوایی کامل او شدند و مادرش در یک کلاس مکاتبه‌ای برای یادگیری چگونگی تدریس لب‌خوانی به او ثبت‌نام کرد. پس از چند سال ویتبرچت در کلاس خصوصی و کوچک کودکان ناشنوا شرکت کرد. پدرش بعضی از قراردادهای ساختمان‌سازی خصوصی در گلندال را پذیرفت و تنها آخر هفته‌ها برای سرزدن به مزرعه دامداری، قادر به بازگشت به خانه بود.
هنگامی که معلمش مدرسه خصوصی را، برای به دست آوردن یک موقعیت بهتر در مدرسه دولتی و عمومی، ترک کرد, ویتبرچت تحت تعلیم یک معلم خصوصی و بازنشسته دیگر همراه با یک کودک ناشنوا قرار گرفت. پنج سال از عمر او نگذشته بود که خواندن و صحبت‌کردن را آموخت. او به کارخانه بسته‌بندی لیمو و پرتقال، مزرعه چغندر، کارخانه‌های طناب‌سازی و شراب‌سازی و کارخانه‌های لبنیات سفرهایی داشت. در این سفرها بود که به علوم و وسایل الکتریکی علاقه‌مند شد و به کلاس و درس بازگشت تا برای نوشتن درباره آنها تلاش کند.
با درگذشت معلمش در 1931 ویتبرچت در یک مدرسه ابتدایی ملی شرکت جست، اما همکلاسهای شنوایش او را به مسخره می‌گرفتند.
ویتبرچت و برادر شنوایش، که دو سال از او کوچک‌تر بود, به طور فزاینده در رویارویی با مشکلات، نافرمان و ناشکیبا شدند. آنها یک رسم خانوادگی برای پیاده‌روی در شبهای صاف برای دیدن فضا و آسمانها داشتند. او مبهوت و شیدای ماه و ستاره‌ها شد و به وسیله یک نقشه آسمانی که از مادربزرگ و یک دوربین که از پدرش به ارث رسیده بود و از یک چراغ‌قوه برای یادگیری اسامی شمار بسیاری از ستارگان استفاده می‌کرد.
در 1930، یک کسوف خورشیدی موضوع انشای کلاس او شد. در هجده سالگی، ویتبرچت جایزه علمی و افتخاری بوش و لامب را در دبیرستان برای ساخت تلسکوپ انعکاسی‌اش برنده شد.
ویتبرچت در دوازده سالگی پدرش را از دست داد. پس از پایان درسش در سال دوم در دانشکده سانتا آنا جونیور در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی ثبت‌نام کرد و در همین جا دوستان بسیاری را در بین معلمان و دانش‌آموزان به دست آورد. او با یک بورس نسبتاً کم و شغلهای عجیب با دانش‌آموز شنوای دیگر که زبان اشاره را به او یاد داده بود، درس خواند و کار کرد و مدرک کارشناسی‌اش را در نجوم در 1942 دریافت کرد. مدرک کارشناسی ارشد را در 1952، از دانشگاه شیکاگو کسب کرد. ویتبرچت هیچ کمکی جز یادداشت‌برداریهای دوستانش در دانشکده نداشت.
در فاصله زمانی بین دریافت این دو مدرک، به عنوان فیزیکدان در آزمایشگاه فیزیک هسته‌ای کالیفرنیا و به عنوان دانشمند الکترونیک در مرکز آزمایش موشک هوایی نیروی دریایی امریکا در پوینت موگو در کالیفرنیا استخدام شد. آنجا، او یک سیستم الکترونیکی را برای کنترل و عکسبرداری از موشکها هنگام پرواز به وجود آورد که جایزه موفقیت فوق‌العاده نیروی دریایی 1949 امریکا، به وی تعلق گرفت. او در طرح منهتن زیرنظر ارنست لورنس کار کرد و سالهای بسیاری را در آزمایشگاه هسته‌ای روی تپه سایکلاترون سپری کرد. در این سالها، او رصدخانه را تنظیم و شبهای بسیاری را برای مطالعه بر روی اوضاع سیاره‌ها و ستاره‌های به هم چسبیده سپری کرده بود.
ویتبرچت دستگاههای ماشینی، نوری و الکتریکی بسیاری را برای فیزیک هسته‌ای شامل شمارشگر گایگر طراحی کرد.
در آزمایشگاه پزشکی هوانوردی، او بر روی وسایل ایمنی اکسیژنی، وسایل الکترونیکی برای عملیات نجات هوا، دریا و زمین کار کرد. او یک عضو موسسه الکترونیکی و مهندسی الکتریکی و انجمن نجوم اقیانوسیه بود و وارد فهرست مردان دانشمند امریکایی شد. تحقیقات وی سبب پیدایش نخستین شمارشگرهای دیجیتالی فرکانس شد.
در 1948، نخستین جرقه‌های علاقه ویتبرچت برای به وجود آوردن ارتباطات روی موجهای هوایی در پی خواندن توصیف یک دستگاه در مجله‌ای زده شد. او بعدها مقاله‌های بسیاری را درباره دورنگارهای رادیویی و مودمها نوشت. دوازده سال پیش، در 1936، او امتحان کمیسیون ارتباطات فدرال را برای گرفتن گواهینامه رادیویی غیرحرفه‌ای‌اش گذرانده بود. او یک دستگاه دورنگار مدل دوازده را خرید که بعدها برای دریافت پیامها از ژاپن، جزایر فیلیپین، استرالیا، امریکای جنوبی و مکانهای بسیاری در امریکا از آن استفاده می‌کرد. در رصدخانه یرکس در 1951، او به کار کردن در اوقات فراغت بر روی وسایل الکتریکی گیرنده دورنگار رادیویی ادامه داد. ویتبرچت به گسترش جهانی پیامهای زمانی رادیویی کمک کرد و به وسیله دفتر ملی استانداردها، آن را تنظیم کرد و از کمیسیون ارتباطات فدرال خواست تا دورنگارهای رادیویی بر روی باندهای رادیویی غیرحرفه‌ای را مجاز کند. پس از دریافت تقاضای ویتبرچت، کمیسیون ارتباطات فدرال, مقرراتی را برای استفاده از دورنگار روی موجهای هوایی منتشر کرد.
وقتی ویتبرچت به افزایش مهارتهایش در فناوری و انتشار مقاله‌های تکنیکی گوناگون در مجلات رادیویی ادامه داد، صدها فرستنده خصوصی شروع به استفاده از آنها کردند.
ویتبرچت برای موسسه تحقیقاتی استانفورد یک دوربین راهنمای ستارگان را طراحی کرد که متشکل بود از یک مبدل نوری یا یک چشم که حرکات صورتهای فلکی را به پیام خطاهای الکتریکی تبدیل می‌کرد و از آن برای حفظ نوردهی سریع به وسیله تنظیم حمل صفحه عکاسی استفاده می‌شد.
او یک سیستم دوربین نجومی بسیار دقیق را برای رصدخانه لیک طراحی کرد و مطالعات علمی‌ای را بر روی عکاسی بسیار واضح در سیستم ماهواره‌ای اکو انجام داد.
در 1969، او موسسه تحقیقاتی استانفورد را برای همکاری با اَندرو ساکس ، مهندس مکانیک ناشنوا, و تاجر و متخصص ارتدنسی، جیمز سی. مارسترز در شرکت ارتباطات کاربردی ، برای تولید متصل‌کننده صوتی از نوع آوایی ترک کرد. او به عنوان فیزیکدان تجربی در شرکت ارتباطی کاربردی, وسایل گوناگونی برای پاسخگویی خودکار و مخابره‌ای تولید کرد. با وجود آنکه او خودش یک مخترع تکنیکی واقعی بود، ولی ماسترز را به عنوان پدر بنیانگذار که تلفن را برای ناشنوایان آورده بود، می‌شناخت. مارسترز این ایده را ارائه کرد و ویتبرچت را برای کار بر روی آن ترغیب ساخت. این سه پیشگام ناشنوا، با یکدیگر یک کشف مهم فناوری را بدون هیچ سود مالی برای خودشان، به راه انداختند که تأثیر فراوانی بر زندگی ناشنوایان داشت.
با کمک ایثارگرانه دیگر ناشنوایان, همانند: اچ. لاتام برونیگ از انجمن ناشنوایان الکساندر گراهام بل, و جس اسمیت از انجمن ملی ناشنوایان در زمینه توزیع و بازسازی دورنویسهای از کار افتاده وستون یونیون (اتحادیه غربی) و دیگر شرکتها، و پل تایلر و دیگران در انتشار شبکه دورنگار در سراسر کشور، استفاده از تلفن برای هزاران امریکایی ناشنوا آسان شد.
ویتبرچت در تلاش بود از تلگرافهای رادیویی برای ارتباط ناشنوایان بهره بگیرد. در 1977، او برای بررسی امکان یک سیستم انتشار و پخش دورنگار رادیویی ویژه ناشنوایان با کمیسیون ارتباطات فدرال ارتباط برقرار ساخت. انجمن ناشنوایان الکساندر گراهام بل, به پاس خدمات برجسته او به ناشنوایان در 1971، درجه دکتری علمی افتخاری به او اعطا کرد. او همچنین عضو افتخاری پیشگامان تلفن امریکا شد.
ویتبرچت دورنگار مورد استفاده در آن روزگار را اصلاح کرد؛ به گونه‌ای که بتواند یک خط تلفن با ماشین دور‌نویس دیگری ارتباط برقرار کند. این اختراع به تلفن ویژه ناشنوایان , ثبت شد. او با این ابداع توانست تغییر محسوسی در ارتباطات ناشنوایان ایجاد کند.
خرید دستگاه دورنویس ویتبرچت, کمک عمومی را می‌طلبید. در آن روزگار استفاده از دورنگار، شایع و مرسوم نشده بود و تنها ناشنوایان تا سال 1968، 25 دستگاه آن را در اختیار داشتند. پس از آن با کمکهای مردمی و در طول چند سال، چندین هزار دستگاه توزیع شد و در اختیار ناشنوایان قرار گرفت.
ویتبرچت در بعد از ظهر نوزدهم ماه می‌1983، در تصادف با اتومبیل، بستری شد و فردای آن روز، درگذشت.
مآخذ:
DPAS, P. 374-377; EDHD, P. 220.
ترجمه آلاءالسادات خلیق تهرانی؛ زهراسادات قاضی  
تاریخ ثبت در بانک 18 اردیبهشت 1400