کد | jr-44643 |
---|---|
عنوان اول | ناوارت |
عنوان دوم | خوان فرناندز دو ، نقاش ناشنوای اسپانیایی |
نویسنده | الوا فروموث لو |
نویسنده | هری جی. لانگ |
مترجم | لقمان سرمدی |
مترجم | فهیمه شیرازی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 1248 |
شماره صفحه (تا) | 1250 |
زبان | فارسی |
متن |
ناوارت، خوان فرناندز دو ، نقاش ناشنوای اسپانیایی. در 1526 در لوگرونو ، واقع در اسپانیا به دنیا آمد. او معروف به اِل مودو (گنگ) است. وی نقاش وابسته به مکتب مادرید و متعلق به دوره گذار هنر اسپانیایی (بین جنبش سبکگرایان سده شانزدهم و ناتورالیسم سده هفدهم) است. او در مقام نقاش رسمی فیلیپ دوم، در میان گروه نقاشان اسپانیایی و ایتالیایی، معروفتر و از بقیه مهمتر بود. تقریباً در تمامی آثارش، موضوعات و مسائل مذهبی دیده میشود. ناوارت در نقاشیها و آثار خود، تلاش کرده تا احساس شادی و لذت را بدون تنزل کیفیت کار به تصویر بکشد. اِل مودو، نخستین اسپانیایی بود که سبکگرایی را رها کرد و برای نخستین بار، از سایه روشنهای پویا بهره گرفت؛ و در نقاشیهای خود از تینتورتو پیروی میکرد و در واقع پل ارتباطی به سوی ناتورالیسم بود که در اثر کاراواگیو مشهود است. ال مودو، در سه سالگی به علت نامعلومی ناشنوا شد. پس از آن با استفاده از تکهای زغال یا مواد دیگر, طراحی را آغاز کرد تا از این طریق خواستههای خود را مطرح سازد. نخست در مرکز ستارگان هیرونیومیت واقع در لوگرونو شروع به یادگیری هنر کرد، اما پس از سه سال به توصیه یکی از دوستانش برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفت. وی در ایتالیا آثار هنری ناپل، رم، فلورانس، میلان و ونیز را بررسی کرد و گویا در استودیوی تیتیان به مطالعات و تحصیلات هنری خود ادامه داد. مدت کوتاهی پس از 1560، پادشاه او را به مادرید فراخواند. نخست به عنوان ترمیم کننده تابلوها و نقاشیها و سپس، به عنوان کپیکننده مشغول به کار شد. تا 1566 او در اسکوریال کار میکرد. تا اینکه در 1568 به عنوان نقاش پادشاه معرفی شد. کارهای نخست او که همگی از بین رفتهاند عمدتاً درباره شخصیتهای برجسته مذهبی بودند. بعدها مجموعه تصاویر و عکسهایی از صومعه اسکوریال کشید که همچنان در گالری کلوستر علیا نگهداری میشوند. در 1576 مأمور کشیدن تصاویر و عکسهای سی محراب و معبد واقع در باسیلیکا شد. اما او تنها تعدادی از عکسهای بزرگ را کامل کرد. به خاطر درد ناشی از بیماریهای جسمی، مجبور به ترک اسکوریال شد و برای درمان پزشکی به سگوویا و سپس به تولدو رفت. خوان فرناندز دو ناوارت، شور و اشتیاق خاصی به آثار هنری ونتیانز داشت. به همین دلیل بود که به رنگآمیزی و آثار هنری رنگآمیزی شده علاقه خاصی نشان میداد، اما با طراحی دقیق و سایه روشنهای پویا جذابیت بیشتری به کارهای خود میبخشید. وی بر خلاف هنرمندانی که از کنتراستهای شدید استفاده میکردند، برای نمایاندن عمق واقعیت از سایه روشنها استفاده میکرده است و هیچ گاه از استعارههای روشنفکرانه سبکگرایان زمان خود تبعیت نکرد؛ در مقابل شیوه مستقل خود را ادامه میداد و بیشتر به سادگی و ناتورالیسم توجه میکرد. شاید او تحت تأثیر صراحت و سادگی گروههای مجسمهسازی برادران لئونی قرار گرفته بود. از آنجا که او پیوسته به دنبال شیوهها و ابزارهای نوینی بود تا غنایی به سبک خود ببخشد، فرآیند هنرمند شدن وی، امری ثابت بود. اما تأثیرپذیری وی از تیتیان و کورگیو به ویژه در آثار اولیه خود همچون «غسل تعمید مسیح » که در پرادو و مادرید به نمایش گذاشته شد, مشهود است. آثار بعدی وی، متأثر از کارهای آخری رافائل و جنبش پویای تینتورتو است. در همین دوره بود که ال مودو به مفهوم، بیش از فرم و قالب اهمیت میداد، اما هرگز از تکنیک غافل نشد و یا به آن بیتوجهی نکرد. او نه تنها سبک خود را متناسب با مقتضیات موضوعش انتخاب میکرد، بلکه احساس میکرد نقاشیها باید به گونهای باشند که پیام مورد نظر را به درستی انتقال دهند. تصاویر و نقاشیهایی که در اسکوریال هستند، بیانگر این هدفاند. او در «خانواده مقدس » و «عیسی بر صلیب »، ترکیب را به خوبی با مفهومی از بنای یادبود و اثر تاریخی، در هم آمیخته است. از سوی دیگر، در کار ناتمام خویش، «مراسم تدفین سنت لاورنس »، بار دیگر به سایه روشن و سیاه قلم بازگشته و ترکیبی را ایجاد کرده که متناسب با مفهوم و عظمت مراسم باشد. تصویر «سر بریدن سنت جیمز مایور » همچنان به جای ال. مودو، سخن میگوید. این تابلو، هم اینک در گالری فوقانی صومعه اصلی قرار دارد، اما پیشتر در محل نگهداری ظروف مقدس، نگاهداری میشد. در این نقاشی، هنرمند لحظه وحشتناک مرگ سنت جیمز مایور را با قدرت و رسایی هرچه تمامتر به تصویر کشیده است. او در پسزمینه، نبرد میان مسیحیان و مسلمانان شمال افریقا را قرار داده تا از این طریق، تأثیر عاطفی بیشتری به منظره جلوی عکس بدهد. هنرمند، این نگاه دراماتیک را از زاویهای متعالی به تصویر کشیده و با دقت و وسواس تمام، نسبتها را رعایت کرده است و با استفاده از سایه روشنها و بدون هرگونه رنگآمیزی، تفکر و احساس خود را به بیننده منتقل کرده است؛ به گونهای که هر کسی این نقاشی را میبیند، احساس میکند خودش در بطن حادثه بوده و نسبت به واقعه ابراز همدردی میکند. هر چند آثار خوان فرناندز دو ناوارت، بلافاصله مورد استقبال گسترده قرار نگرفت، اما به یقین یکی از شاعران برجسته اسپانیا، لوپ دی وگا را تحت تأثیر قرار داده به گونهای که او در رثای این هنرمند و تحت تأثیر آثار گویا و پر از احساس اِل مودو، عواطف و احساسات خود را در قالب شعر بیان کرده است. از قول دوستان ناوارت نقل شده است که او به تاریخ و اسطورهشناسی علاقه فراوان داشت. آثار او با کشیدن چهره حواریان با عنوانهایی چون، میلاد خداوند ما ؛ مسیح تازیانه خورده بر ستون ؛ عروج مریم عُذرا ؛ توبه سن جروم ؛ شهادت سنت جیمز کبیر ؛ سنت فیلیپ و سنت جان در حال نوشتن کتاب مکاشفه ؛ ادامه یافت. تابلوی میلاد خداوند ما، به طور خاصی به خاطر شیوه به کار برده شده از سوی ناوارت، که نور را از سه منبع شمع، آسمان و خود مسیح (در کودکی) کشیده بود مورد تحسین قرار گرفت. ال مودو از تابلوی عروج به دلیل اینکه فکر میکرد مریم مقدس، که چهره او چهره مادر خودش بود، تقریباً در میان ازدحام فرشتگان ناپدید شده است ناامید شد، اما شاه به او اجازه نابود کردن اثرش را نداد. سر یکی از حواریان در این نقاشی نیز، چهره پدر اِل مودو بود. این تابلو و برخی دیگر از آثارش، چندی بعد در آتش سوختند. ناوارت در 28 مارس 1579، در تولدو درگذشت. در زمان مرگش برای قراردادی که با پریور جولیان دو تریسیو بسته بود, در حال کار بر روی مجموعهای از تصاویر محراب برای کلیسای اسکوریال بود. او تنها توانست 9 تابلو از 32 تابلو را کامل کند. کشیش بخش کلیسای سنتو وینسنت ، بعدها آخرین اعتراف ال مودو را که از طریق ایما و اشاره با او ارتباط برقرار کرده بود، شرح داد. او با قلم و کاغذی که بر بالین مرگش قرار داشت, وصیتی کرد و پولهایش را به مردم بخشید. در میان آنها برادرش، فریار بوتیستا ، یک دختر چهار ساله در سگوویا، و دوستانش در صومعه ستاره در لوگرونو، بودند. ال مودو، در کلیسای سن خوان دی لوس ریس در تولدو به خاک سپرده شد. در میان نقاشیهای ناتمامش در هنگام مرگ، تصاویری از دوک منطقه مدینا سلی ، جیووانی آندرا دوریا و تصویری از یک زن زیبای ناشناس وجود داشت. در رسای مرگ ناوارت، نمایشنامهنویس و شاعر بلندآوازه اسپانیایی، لوپ دو وگا در لورل دو آپولو قصیدهای با عنوان «کسی که به بوم نقاشی زبان داد» به یاد و پاس قدردانی از همتای هنرمندش نوشت. مآخذ: DPAS, P. 272-274; GEDPD, Vol. 2. 236-P. 237. الوا فروموث لو ؛ هری جی. لانگ ترجمه لقمان سرمدی؛ فهیمه شیرازی |
تاریخ ثبت در بانک | 29 فروردین 1400 |